۱۳۹۳/۰۸/۲۵
–
۶۰۸ بازدید
سلام علیکم. آیا مطابق روایات صحیحه از معصومین علیهم السلام روایت شده که همانند ایام محرم و صفر در هشت روز اول ماه ربیع الاول مشکی پوش شده و برای حضرت محسن بن علی علیه السلام اقامه عزا کنیم؟
پرسشگر گرامی با سلام و سپاس از ارتباط شما با این مرکز
1. نه تنها در مورد هشت روز اول ربیع الثانی دستور خاصی مبنی بر سیاه پوشی از معصومین ع وارد نشده بلکه در مورد محرم و صفر نیز دستور خاصی از طرف انها وارد نشده است .
2.دستور سیاه پوشیدن در ایام عزای اهل بیت ع و ایام سوگواری سالار شهیدان ع در روایات بیان نشده بلکه امری است که مورد تایید و رضایت معصومین ع است . گزارش هاى مستند بیانگر این حقیقت است که پیامبر اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) نیز مهر تأیید بر این سنت منطقى و رسم طبیعى گذاشته و خود در مقام عمل، در عزاى عزیزان خویش سیاه پوشیده اند.
3. در این زمینه توجه به چند امر برای روشن شدن موضوع لازم است:
1.سابقه سیاه پوشى
شواهد فراوان تاریخى و ادبى، بیانگر این حقیقت است که بسیارى از ملل و اقوام جهان، از دیر زمان، در ایام عزا سیاه مى پوشیده اند. به دلیل مجال اندک به ذکر چند نمونه از ایران، یونان باستان و اعراب اشاره مى شود.
الف. ایران باستان؛ شواهد فراوانى در متون کهن ایرانى وجود دارد که سیاه پوشى را نشان ماتم و اندوه قلمداد کرده است. شاهنامه فردوسى – که بیانگر فرهنگ و تمدن کهن ایران است – پر است از مواردى که جامه سیاه را نمود عزا و غم تلقى کرده است.
در خصوص زمانى که رستم به دست برادرش شغاد، ناجوانمردانه کشته شد، فردوسى مى سراید:
به یک سال در سیستان سوگ بود ؛ همه جامه هاشان، سیاه و کبود
در عصر ساسانیان نیز، هنگامى که بهرام گور درگذشت ولیعهدش یزدگرد، چنین کرد.
چهل روز سوگ پدر داشت راه ؛ بپوشید لشگر کبود و سیاه ؛ و…
و این سیاه پوشى تا هم اکنون در ایران رایج است.(نگا: معجم البلدان، حموى، ج 3، ص 452 و تاریخ گیلان و دیلمستان، ص 223.)
ب . یونان باستان؛ در اساطیر یونان باستان، آمده است: زمانى که تیتس از قتل پاتروکلوس به دست هکتور، شدیداً اندوهگین شد؛ به نشانه عزا، سیاه ترین جامه هایش را پوشید.
این امر نشانگر آن است که قدمت رسم سیاه پوشى در یونان، به عصر هومر باز مى گردد. در میان عبرانیان (یهودیان قدیم) نیز رسم بود که در عزاى بستگان خویش، سرها را مى تراشیدند و بر آن خاکستر مى پاشیدند و لباس شان در این گونه مواقع، سیاه رنگ یا نزدیک به آن بود.(دائرة المعارف، ج 6، ص 710 – 722.)
بستانى در دائرة المعارف خود، رنگ سیاه را براى عزا در تمدن اروپاى قرن هاى اخیر، به عنوان مناسب ترین رنگ گزارش کرده، مى نویسد: طول دوران عزادارى – بر حسب درجه نزدیکى به مرده – از یک هفته تا یک سال طول مى کشد و بیوه زنان، دست کم تا یک سال عزا مى گیرند و در این مدت لباس هاى آنان سیاه رنگ و خالى از هرگونه نقش و نگار و زیورآلات است.(دائرة المعارف، ج 6، ص 710 – 722.)
ج . اعراب: تاریخ، شعر، لغت و سیره نشان مى دهد که اعراب – از مصر و شامات گرفته تا عراق و حجاز – رنگ سیاه را رنگ عزا می شناخته اند.
زمخشرى (ادیب و مفسّر قرن ششم) مى نویسد: یکى از ادیبان گوید: راهبى سیاه پوش را دیدم و بدو گفتم: چرا سیاه پوشیده اى؟ گفت: عرب زمانى که کسى از آنها مى میرد، چه مى پوشد؟ گفتم سیاه مى پوشد، گفت من نیز در عزاى گناهان سیاه پوشیده ام. (ربیع الابرار و نصوص الاخبار، ج 3، ص 747).
در کتاب هاى تاریخى نیز، گزارش شده است: که عرب، در مواقع مصیبت، جامه خویش به رنگ سیاه مى کرد. (اخبار الدولة العباسیة، ص 247).
در عصر پیامبر(ص) هم پس از پایان جنگ بدر – که هفتاد تن از مشرکان و قریش به دست مسلمین به خاک هلاکت افتادند – زنان مکه در سوگ کشتگان خویش، جامه سیاه پوشیده اند. (السیرة النبویة، ج 3، صص 10 – 11).
این شواهد تاریخى و ادبى، نشان مى دهد که رنگ سیاه از دیر باز در میان بسیارى از ملل و اقوام نشان عزا و اندوه بوده است و این امر اختصاص به ایران یا دوران اسلام نداشته است؛ بلکه اعراب پیش از اسلام، ایرانیان و یونانیان باستان نیز به رسم عزا، جامه سیاه یا کبود مى پوشیده اند.(نگا: تمدن اسلامى در قرن چهارم هجرى، ج 2، ص 127).
2.سیاه پوشى در میان اهل بیت(ع)
گزارش هاى مستند بیانگر این حقیقت است که پیامبر اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) نیز مهر تأیید بر این سنت منطقى و رسم طبیعى گذاشته و خود در مقام عمل، در عزاى عزیزان خویش سیاه پوشیده اند.
به روایت ابن ابى الحدید در شرح نهج البلاغه، امام حسن(ع) در سوگ امیرمؤمنان على(ع)، جامه هاى سیاه بر تن کرد و با همین جامه به میان مردم آمد و براى آنان خطبه خواند.(شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحدید، ج 16، ص 22.)
بنابر حدیثى که اکثر محدثان آن را نقل کرده اند، امام باقر(ع) فرمودند: زنان بنى هاشم در سوگ ابا عبد الله(ع) جامه سیاه بر تن کردند: «لما قتل الحسین بن على(ع) لبس نساء بنى هاشم السواد و المسوح و کن لاتشتکین من حر و لا برد و کان على بن الحسین(ع) یعمل لهن الطعام للمأتم»؛ (بحارالانوار، ج 45، ص 188 و وسائل الشیعه، ج 2، ص 890. )زمانى که امام حسین بن على(ع) به شهادت رسید، زنان بنى هاشم لباس هاى سیاه و جامه هاى خشن مویین پوشیدند و از گرما و سرما شکایت نمى کردند. [پدرم ] على بن الحسین به علت [اشتغال آنان به ] مراسم عزادارى، براى شان غذا درست مى کرد».
3. نتیجه گیری: از همین رو، است که شیعیان و ارادتمندان به اهل بیت(ع) در دهه اول محرم، آخر صفر، ایام شهادت امیرمؤمنان(ع) و فاطمه زهرا(س) و شهادت دیگر ائمه و نظایر آن، جامه مشکى مى پوشد و در و دیوار و کوى و برزن را سیاه پوش مى کند. چراکه قرآن و روایات، دوستى خاندان رسول اکرم(ص) را بر مسلمانان واجب کرده اند. (شورى (42)، آیه :23؛ هود (11)، آیه 29؛ میزان الحکمة، ج 2، ص 236.) دوستى لوازمى دارد و محبّ صادق کسى است که شرط دوستى را – چنان که باید و شاید – به جاى آورد. یکى از مهم ترین لوازم دوستى، همراهى و همدلى با دوستان در غم ها و شادى ها است. از این رو، احادیث بر برپایى جشن و سرور در ایام شادى اهل بیت(ع) و ابراز حزن و اندوه در مواقع سوگ آنان تأکید ورزیده اند. حضرت على(ع) مى فرماید: شیعه و پیروان ما در شادى و حزن ما شرکت دارند؛ (بحارالانوار، ج 44، ص 287.) امام صادق(ع) نیز فرمود: «شیعتنا جزء منا خلقوا من فضل طینتنا، یسوؤهم ما یسوءنا یسرّهم ما یسرُّنا…»؛ (طوسى، امالى، ص 305.) «شیعیان ما پاره اى از خود ما بوده و از زیادى گل ما خلق شده اند، آنچه ما را بدحال یا خوشحال مى سازد، آنان را بدحال و خوشحال مى گرداند.» این وظیفه عقلانى و شرعى ایجاب مى کند که در ایام عزادارى اهل بیت(ع) حزن و اندوه خود را در گفتار (اشک و آه و ناله و زارى) (در این خصوص نگا: چشمه فیض.) رفتار (کم خوردن و کم آشامیدن) ص 157-159) این روایت باید براى ما تأمل برانگیز باشد و حتى پوشاک (پوشیدن لباسى که از حیث جنس و رنگ و نحوه پوشش در عرف حکایتگر اندوه و ناراحتى است) آشکار سازیم.
1. نه تنها در مورد هشت روز اول ربیع الثانی دستور خاصی مبنی بر سیاه پوشی از معصومین ع وارد نشده بلکه در مورد محرم و صفر نیز دستور خاصی از طرف انها وارد نشده است .
2.دستور سیاه پوشیدن در ایام عزای اهل بیت ع و ایام سوگواری سالار شهیدان ع در روایات بیان نشده بلکه امری است که مورد تایید و رضایت معصومین ع است . گزارش هاى مستند بیانگر این حقیقت است که پیامبر اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) نیز مهر تأیید بر این سنت منطقى و رسم طبیعى گذاشته و خود در مقام عمل، در عزاى عزیزان خویش سیاه پوشیده اند.
3. در این زمینه توجه به چند امر برای روشن شدن موضوع لازم است:
1.سابقه سیاه پوشى
شواهد فراوان تاریخى و ادبى، بیانگر این حقیقت است که بسیارى از ملل و اقوام جهان، از دیر زمان، در ایام عزا سیاه مى پوشیده اند. به دلیل مجال اندک به ذکر چند نمونه از ایران، یونان باستان و اعراب اشاره مى شود.
الف. ایران باستان؛ شواهد فراوانى در متون کهن ایرانى وجود دارد که سیاه پوشى را نشان ماتم و اندوه قلمداد کرده است. شاهنامه فردوسى – که بیانگر فرهنگ و تمدن کهن ایران است – پر است از مواردى که جامه سیاه را نمود عزا و غم تلقى کرده است.
در خصوص زمانى که رستم به دست برادرش شغاد، ناجوانمردانه کشته شد، فردوسى مى سراید:
به یک سال در سیستان سوگ بود ؛ همه جامه هاشان، سیاه و کبود
در عصر ساسانیان نیز، هنگامى که بهرام گور درگذشت ولیعهدش یزدگرد، چنین کرد.
چهل روز سوگ پدر داشت راه ؛ بپوشید لشگر کبود و سیاه ؛ و…
و این سیاه پوشى تا هم اکنون در ایران رایج است.(نگا: معجم البلدان، حموى، ج 3، ص 452 و تاریخ گیلان و دیلمستان، ص 223.)
ب . یونان باستان؛ در اساطیر یونان باستان، آمده است: زمانى که تیتس از قتل پاتروکلوس به دست هکتور، شدیداً اندوهگین شد؛ به نشانه عزا، سیاه ترین جامه هایش را پوشید.
این امر نشانگر آن است که قدمت رسم سیاه پوشى در یونان، به عصر هومر باز مى گردد. در میان عبرانیان (یهودیان قدیم) نیز رسم بود که در عزاى بستگان خویش، سرها را مى تراشیدند و بر آن خاکستر مى پاشیدند و لباس شان در این گونه مواقع، سیاه رنگ یا نزدیک به آن بود.(دائرة المعارف، ج 6، ص 710 – 722.)
بستانى در دائرة المعارف خود، رنگ سیاه را براى عزا در تمدن اروپاى قرن هاى اخیر، به عنوان مناسب ترین رنگ گزارش کرده، مى نویسد: طول دوران عزادارى – بر حسب درجه نزدیکى به مرده – از یک هفته تا یک سال طول مى کشد و بیوه زنان، دست کم تا یک سال عزا مى گیرند و در این مدت لباس هاى آنان سیاه رنگ و خالى از هرگونه نقش و نگار و زیورآلات است.(دائرة المعارف، ج 6، ص 710 – 722.)
ج . اعراب: تاریخ، شعر، لغت و سیره نشان مى دهد که اعراب – از مصر و شامات گرفته تا عراق و حجاز – رنگ سیاه را رنگ عزا می شناخته اند.
زمخشرى (ادیب و مفسّر قرن ششم) مى نویسد: یکى از ادیبان گوید: راهبى سیاه پوش را دیدم و بدو گفتم: چرا سیاه پوشیده اى؟ گفت: عرب زمانى که کسى از آنها مى میرد، چه مى پوشد؟ گفتم سیاه مى پوشد، گفت من نیز در عزاى گناهان سیاه پوشیده ام. (ربیع الابرار و نصوص الاخبار، ج 3، ص 747).
در کتاب هاى تاریخى نیز، گزارش شده است: که عرب، در مواقع مصیبت، جامه خویش به رنگ سیاه مى کرد. (اخبار الدولة العباسیة، ص 247).
در عصر پیامبر(ص) هم پس از پایان جنگ بدر – که هفتاد تن از مشرکان و قریش به دست مسلمین به خاک هلاکت افتادند – زنان مکه در سوگ کشتگان خویش، جامه سیاه پوشیده اند. (السیرة النبویة، ج 3، صص 10 – 11).
این شواهد تاریخى و ادبى، نشان مى دهد که رنگ سیاه از دیر باز در میان بسیارى از ملل و اقوام نشان عزا و اندوه بوده است و این امر اختصاص به ایران یا دوران اسلام نداشته است؛ بلکه اعراب پیش از اسلام، ایرانیان و یونانیان باستان نیز به رسم عزا، جامه سیاه یا کبود مى پوشیده اند.(نگا: تمدن اسلامى در قرن چهارم هجرى، ج 2، ص 127).
2.سیاه پوشى در میان اهل بیت(ع)
گزارش هاى مستند بیانگر این حقیقت است که پیامبر اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) نیز مهر تأیید بر این سنت منطقى و رسم طبیعى گذاشته و خود در مقام عمل، در عزاى عزیزان خویش سیاه پوشیده اند.
به روایت ابن ابى الحدید در شرح نهج البلاغه، امام حسن(ع) در سوگ امیرمؤمنان على(ع)، جامه هاى سیاه بر تن کرد و با همین جامه به میان مردم آمد و براى آنان خطبه خواند.(شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحدید، ج 16، ص 22.)
بنابر حدیثى که اکثر محدثان آن را نقل کرده اند، امام باقر(ع) فرمودند: زنان بنى هاشم در سوگ ابا عبد الله(ع) جامه سیاه بر تن کردند: «لما قتل الحسین بن على(ع) لبس نساء بنى هاشم السواد و المسوح و کن لاتشتکین من حر و لا برد و کان على بن الحسین(ع) یعمل لهن الطعام للمأتم»؛ (بحارالانوار، ج 45، ص 188 و وسائل الشیعه، ج 2، ص 890. )زمانى که امام حسین بن على(ع) به شهادت رسید، زنان بنى هاشم لباس هاى سیاه و جامه هاى خشن مویین پوشیدند و از گرما و سرما شکایت نمى کردند. [پدرم ] على بن الحسین به علت [اشتغال آنان به ] مراسم عزادارى، براى شان غذا درست مى کرد».
3. نتیجه گیری: از همین رو، است که شیعیان و ارادتمندان به اهل بیت(ع) در دهه اول محرم، آخر صفر، ایام شهادت امیرمؤمنان(ع) و فاطمه زهرا(س) و شهادت دیگر ائمه و نظایر آن، جامه مشکى مى پوشد و در و دیوار و کوى و برزن را سیاه پوش مى کند. چراکه قرآن و روایات، دوستى خاندان رسول اکرم(ص) را بر مسلمانان واجب کرده اند. (شورى (42)، آیه :23؛ هود (11)، آیه 29؛ میزان الحکمة، ج 2، ص 236.) دوستى لوازمى دارد و محبّ صادق کسى است که شرط دوستى را – چنان که باید و شاید – به جاى آورد. یکى از مهم ترین لوازم دوستى، همراهى و همدلى با دوستان در غم ها و شادى ها است. از این رو، احادیث بر برپایى جشن و سرور در ایام شادى اهل بیت(ع) و ابراز حزن و اندوه در مواقع سوگ آنان تأکید ورزیده اند. حضرت على(ع) مى فرماید: شیعه و پیروان ما در شادى و حزن ما شرکت دارند؛ (بحارالانوار، ج 44، ص 287.) امام صادق(ع) نیز فرمود: «شیعتنا جزء منا خلقوا من فضل طینتنا، یسوؤهم ما یسوءنا یسرّهم ما یسرُّنا…»؛ (طوسى، امالى، ص 305.) «شیعیان ما پاره اى از خود ما بوده و از زیادى گل ما خلق شده اند، آنچه ما را بدحال یا خوشحال مى سازد، آنان را بدحال و خوشحال مى گرداند.» این وظیفه عقلانى و شرعى ایجاب مى کند که در ایام عزادارى اهل بیت(ع) حزن و اندوه خود را در گفتار (اشک و آه و ناله و زارى) (در این خصوص نگا: چشمه فیض.) رفتار (کم خوردن و کم آشامیدن) ص 157-159) این روایت باید براى ما تأمل برانگیز باشد و حتى پوشاک (پوشیدن لباسى که از حیث جنس و رنگ و نحوه پوشش در عرف حکایتگر اندوه و ناراحتى است) آشکار سازیم.