خانه » همه » مذهبی » سیره اهل بیت در جنگ نرم

سیره اهل بیت در جنگ نرم


سیره اهل بیت در جنگ نرم

۱۳۹۳/۰۴/۰۲


۶۲۱ بازدید

سیره ی اهل بیت(ع) در برخورد با حکام و مردم فریب خورده در خصوص جنگ فرهنگی و نرم چه بوده است؟

پرسشگر محترم با سلام و تشکر از ارتباطتان با این مرکز.بایدعرض کرد . همانطوری که مستحضرید.این نوع جنگ یعنی جنگ فرهنگی نرم : عموما در عرصه های گوناگون فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی شکل می گیرد و ابزار آن مانند ناتوی فرهنگی در غالب ابزارهای دیپلماسی عمومی روانی و رسانه ای است و هدف آن تضعیف ثبات امنیت اجتماعی و فرهنگی بوده و دوره آن بلند مدت است در این نوع جنگ کشور مهاجم بدون خونریزی و طی فرآیند زمانی آرام و بدون نیاز به نیروهای مسلح و با استفاده از استحاله فرهنگی و فکری یک جامعه ، سلطه همه جانبه خود را بر آن جامعه تحمیل کرده و با روش نرم افزاری حساب شده آنها را مطیع کند . به طور خلاصه جنگ نرم اجرای برنامه ای حساب شده مسالمت آمیز و دراز مدت برای نفوذ در ارکان سیاسی یک نظام و به منظور تغییر سیستم سیاسی یک کشور با ایجاد تغییر و تحول اساسی و اصلی آن .
سیره اهل بیت علیهم السلام هم در خصوص جنگ فرهنگی و نرم بااستفاده ازتعالیم وهدایت های قرآن دربرخوردباحکام ومردم بود. وراهکارهائی را بااستفاده ازتعالیم وهدایت های قرآن بروز می دادندکه به این ترتیب می باشد.
1 – خود شناسی و خود باوری : اولین راهکار مبارزه با دشمن ، خودشناسی و باور به امکانات مادی و معنوی جامعه اسلامی مان می باشد . و تا خودشناسی محقق نشود نمی توانیم در جنگ نرم موفق شویم . قرآن برای خود شناسی حساب جداگانه ای باز کرده است . و فی الارضِ ایاتٌ للموقنینَ و فی انفسکُم افلا یبصِرونَ1 » یعنی « و در زمین آیاتی برای جویندگان یقین است و در وجود خود شما نیز آیاتی است آیا نمی بینید ؟ سنُریهِم ایاتنا فی الانفاقِ و فی انفسهم حتی یتَبَیَّنَ لهُم انَّه الحقُّ اَوَ لم یَکفِ بربِّکَ انَّه علی کل شیءٍ شهیدٌ2-یعنی به زوی نشانه های خود را در اطراف جهان و در درونجانشان به آنها نشان می دهیم تا برای آنها آشکار گردد که او حق است ، آیا این کافی نیست که پروردگارت بر همه چیز شاهد و گواه است .
برخی از مفسران بر این عقیده اند که منظور این آیات تحقق ایاتی از قرآن است که از آینده خبر داده است . مانند آیاتی که به مسلمانان وعده پیروزی بر مشرکان را داده و خداوند با پیروزی های پی در پی مسلمانان بر مشرکان در اطراف جهان و با کشته شده کافران به دست مسلمانان ، تحقق آن آیات قرآنی را به روشنی به کافران نشان داده ، همچنین آیاتی از قرآن که به همه رهپویان راه حق وعده می دهد که به زودی دینش را بر همه کره زمین غالب می کند و دیگر بر روی زمین غیر خدا پرستیده نخواهد شد . در روایات اهل بیت علیه السلام این آیه به دوران ظهور حضرت مهدی عج تفسیر شده است .
2 – اعتماد به نفس : یکی از مهمترین مواهبی که خداوند متعال به انسان ارزانی داشته است اعتماد به نفس است . اعتماد به نفس در واقع نیرویی است که شخص را در استفاده بهینه از قابلیت ها و توانمندی های خویش جهت رسیدن به اهدافی که در نظر دارد یاری می کند .« ولا تهِنوا و لا تحزنوا و انتم الاعْلَونَ اِن کنتم مؤمنین3 » یعنی « و سست نشوید و غمگین نگردید و شما برترید اگر ایمان داشته باشید . » رسول خدا صلی الله علیه وآله به شدت مسلمانان را از اعمالی که سبب از بین رفتن اعتماد به نفس دیگر مسلمانان می شود نهی می کند و می فرماید : ببرای آن که شخصی شرور شناخته شود همین کافی است که برادر مسلمانش را تحقیر کند .
2 ـ اطلاع رسانی و افشاگری به موقع : در قرآن به موارد فراوانی بر می خوریم که خداوند پیامبر صلی الله علیه وآله را به موقع از خطرات مشرکان و مخصوصا منافقان آگاه کرده است . و همچنین پیامبر صلی الله علیه وآله را به آگاهی بخشی به مسلمانان و افشاگری امر فرموده است . « و من الناسِ من یُعجِبُکَ قولُهُ فی الحیوه الدنیا و یُشهِدُ الله علی ما فی قلبه و هو الدُّ الخصام4 » یعنی « و از مردم کسانی هستند که گفتار آنان در زندگی دنیا مایه اعجاب تو می شود ( در ظاهر اظهار محبت شدید می کنند . و خدا را بر آن چه در دل دارند گواه می گیرند ( این در حالی است که ) آنان سرسخت ترین دشمنانند . » و همچنین در سوره یوسف آیه 26 توبه آیه 64 و 64 مائده آیات 11 و 41 و 82 و …. ان موضوع آمده است که برای جلوگیری از اطاله ی کلام از آوردن خودداری می نماییم .
3 – برخورد براساس حکمت ، منطق ، و استدلال فلسفی و عقلی : اولین گام در دعوت به سوی حق استفاده از منطق صحیح و ارائه دلیل حساب شده برای بیدار کردن عقل های خفته است . دومین گام نیز استفاده کردن از عواطف انسان هاست . و اندرز در صورتی مفید است که خالی از هرگونه خشونت برتری جویی ، تحقیر طرف مقابل تحریک حس لجاجت و مانند آن باشد . سومین گام در مسیر هدایت مناظره با روش نیکوست . این مرحله مخصوص کسانی است که ذهن آنها از اندوخته های نادرستی انباشته شده است و باید از طریق مناظره ذهنشان را از آن مسائل خالی کرد تا برای پذیرش حق آمادگی پیدا کنند . روشن است مناظره هنگامی مفید خواهد بود که نیکو باشد . یعنی حق و عدالت و درستی و امانت و راستی بر آن حاکم باشد و از هرگونه تحقیر و برتری جویی خالی باشد . « اُدعُ الی سبیل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه و جادلهُم بالتی هی احسن5- » یعنی « با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت نما و با آنها به روشی که نیکوتر است استدلال و مناظره کن . »
« … قل هاتوا برهانَکم ان کنتم صادقین » یعنی « … بگو دلیلتان را بیاورید اگر راست می گویید . »
4 – مقابله به مثل : همان گونه که دشمن از کلیه امکانات و سازو کارهای جنگ روانی در پروسه جنگ نرم به کار می گیرد ، جامعه اسلامی نیز در دفاع و مقابله با دشمن بایستی از همه امکانات بهره گیرد . « … فمَن اعتدی علیکُم فاعتدوا علیهِ بمثلِ ماعتدی علیکم6.. یعنی … و – به طور کلی -هر کس به شما تجاوز کرد ، همانند او بر او تعذی کنید …
5 – تحقیر کردن کفار : « جندٌ ما هنالکَ مهزومٌ من الاحزابِ7 یعنی – آری – اینها لشکر کوچک شکست خورده ای از احزاب هستند » این آیه در مقام تحقیر کافران مغرور و سبک مغز است . قرآن با قاطعیت فرمود این دشمنان سرسخت لشکریان کوچکی هستند که دچار شکست خواهند شد . امروز هم قرآن همین مژده را به مسلمانان جهان که از هر سو در محاصره قدرتهای متجاوز قرار گرفته اند ، می دهد که اگر همچون مسلمانان صدر اسلام بر سر عهد و پیمان خدا بایستید ، او نیز به وعده خود درباره ی شکست لشکر احزاب وفا خواهد کرد .
6 – استقامت و پایداری در راه حق و ایمان به خدا : خداوند در آیات فراوانی به مؤمنانی که با اعتقاد راسخ بر ایمان خویش پایداری می ورزند وعده می دهد که به عنوان پایداریشان ، آنان را در زندگی دنیا و آخرت از لغزش انحراف از راه راست حفظ می کند و در مسیر سعادتشان قرار می دهد . « یُثَبتُ الله الذین امنوا بالقولِ الثابِتِ فی الحیوهِ الدنیا و فی الاخرهِ و یُضلُّ اللهُ الظالمینَ و یَفعَلُ اللهُ من یشاءُ8 » یعنی « خداوند کسانی را که ایمان آوردند به خاطر گفتار و ایمان ثابتشان استوار می دارد ؛ هم در این جهان و هم در سرای دیگر و ستمگران را گمراه می سازد و لطف خود را از آن ها بر می گیرد -خداوند هر کار را بخواهد و مصلحت بداند انجام می دهد .
امام صادق علیه السلام می فرمایند : « شیطان هنگام مرگ یکی از شیعیان و دوستداران ما از طرف راست و چپ او می رود تا او را از ولایت ما باز دارد ، امام خداوند نمی گذارد که آن شخص بلغزد و این است معنای یثبت الله الذین آمنوا …. »
« ان الذین قالوا ربُنا اللهُ ثُمَّ استقاموا تَتَنَزَّلُ علیهمُ الملائکهُ الّا تخافوا و لا تحزنوا و اَبشِروا بالجنهِ التی کنتم توعدون » یعنی « به یقین کسانی که گفتند : پروردگار ما خداوند یگانه است سپس استقامت کردند فرشتگان بر آنان نازل شوند که نترسید و غمگین مباشید و بشارت باد بر شما به آن بهشتی که به شما وعده داده شده است . » در این آیه دل به خدا بستن و ایمان محکم به او پیدا کردن و سپس تمام زندگی را به رنگ ایمان در آوردن و در محور آن قرار دادن عوامل پیروز شدن و سعادت انسان در مراحل زندگی می داند .والذین جاهَدوا فینا لنهدینَّهُم سُبُلَنا و ان الله مع المحسنین9- یعنی « و آن ها که در راه ما – با خلوص نیت جهاد کنند ، قطعا به راههای خود هدایتشان خواهیم کرد ، و خداوند با نکوکاران است .
7 – پذیرش ولایت رهبران الهی : « و انی لغفارٌ لِمن تاب و آمن و عَمِلَ صالحاً ثُم اهتدی-10- یعنی « و من هر که را توبه کند و ایمان بیاورد و عمل صالح انجام دهد سپس هدایت شود می آمرزم » در باره این آیه تفسیرهای گوناگونی شده است . مفسرت بر این عقیده اند که این آیه به لزوم قبول ولایت و رهبری رهبران الهی اشاره دارد . یعنی توبه و عمل صالح آن گاه باعث نجات می شود که در زیر چتر هدایت رهبران الهی قرار گیرد . چرا که یکی از ارکان دین پذیرش دعوت پیامبر و رهبری او و سپس پذیرش رهبری جانشینان اوست . امام باقر علیه السلام در همین زمینه می فرمایند : « منظور از جمله ثم اهتدی هدایت به ولایت ما اهل بیت است
به عنوان نمونه آنچه در تاریخ وسیره امام صادق علیه السلام به ثبت رسیده است بیشتر فعالیت های علمی و فرهنگی آن بزرگوار است تا آنجا که حلقه درس فقاهت امام صادق بزرگ ترین و کیفی ترین حلقه علمی در طول تاریخ اسلام را تشکیل میداده است و از همین رو مذهب تشیع و فقه تشیع به فقه جعفری شهرت یافته است . اما این مطلب شاید این گمان و شبهه را در اذهان ایجاد کند که امام صادق به علت اشتغال به امور علمی و مذهبی از سیاست کناره گیری کرده و نسبت به مسائل اجتماعی بی تفاوت بودند .
هر چند این دیدگاه موافق نظر سطحی به زندگانی حضرت صادق است و همان چیزی است که در اذهان عموم مردم می باشد اما این تمام واقعیت نیست. برخلاف تصور عمومی حرکت امام صادق علیه السلام تنها در زمینه های علمی خلاصه نمی شد ، بلکه امام فعالیت سیاسی نیز داشت ، ولی این بُعد حیات حرکت امام به شدت آگاهانه و زیرکانه بوده و بر بسیاری از گویندگان و نویسندگان پوشیده مانده است .
رفتار حضرت از طرفی منفعلانه است بدین معنی که ایشان در برابر حاکمان جور زمان خویش کوتاه آمده و متعرض آنها نمی شدند . از طرفی دیگر در برخی گزارشات امام علیه السلام برخوردی جدی و تند و جسورانه و کاملا تهاجمی با خلفای جور همچون منصور داشتند .
یکی از بزرگترین دلایل فعالیت سیاسی امام صادق علیه السلام تهدیدهای مکرر دستگاه حکومتی است . شهادت امام جعفر بن محمد علیهماالسلام پس از گذشت دوازده سال از حکومت سیاه منصور عباسی رخ داد و طی این مدت با اینکه امام دور از عراق مرکز حکومت در مدینه می زیست مع ذلک حاکمان از دست ایشان امان و راحتی نداشت… ابوالقاسم علی بن طاووس در کتاب شریف مهج الدعوات چنین می نویسد : منصور در دوران حکومتش هفت بار امام صادق علیه السلام را نزد خود احضار کرده است گاهی در مدینه و در ربذه به هنگام عزیمت حج و دیگر بار در کوفه و بغداد و در همه این جریانات تصمیم بر قتل امام علیه السلام داشته است.
از جمله دیگر حرکات سیاسی امام صادق این که امام نمایندگانی به مناطق مختلف می فرستاد . ازآن جمله شخصی از اهل کوفه به نمایندگی از طرف امام به خراسان رفت و مردم را به ولایت او دعوت کرد. جمعی پاسخ مثبت دادند و اطاعت کردند و گروهی سر باز زدند و منکر شدند و دسته ای به عنوان احتیاط و پرهیز از فتنه دست نگه داشتند… در این قضیه، فرستاده ی امام، اهل کوفه و منطقه ی مأموریت او خراسان بوده، در حالی که امام در مدینه اقامت داشته است و این وسعت حوزه فعالیت سیاسی امام را نشان می دهد.
سوال دیگری که در زمینه سیره سیاسی امام صادق مطرح است اینکه سیره امام صادق در مسائل سیاسی روز انفعالی بوده است یا تهاجمی ؟ برای جواب این پرسش که در ابتدا مشکل به نظر می رسد باید به رفتار امام در برخورد با حاکمان زمان نگاهی همه جانبه داشت.
همان طور که اشاره شد رفتار حضرت از طرفی منفعلانه است بدین معنی که ایشان در برابر حاکمان جور زمان خویش کوتاه آمده و متعرض آنها نمی شدند . برفرض هم تأییدشان نمی کردند با آنها مخالفت هم نمی نمودند و لااقل سکوت اختیار می کردند. در برخی گزارشات تاریخی نمونه هایی از این نوع برخورد منفعلانه از حضرت به چشم می خورد . در جایی که منصور عباسی امام را بازخواست کرده و متهم به اقدام برعلیه حکومتش می کند که امام این مطلب را رد می کنند. استاد شهید مطهری در این زمینه می گوید: « به طور کلی این مطلب روشن است که امام صادق از نظر تصدی امر حکومت و خلافت خیلی حالت کناره گیری به خود گرفت و هیچ گونه اقدامی که نشانه ای از تمایل امام باشد به این که زعامت را در دست گیرد وجود نداشت. این به چه علت بوده و چه جهتی در کار بوده است؟ البته در این جهت شک نیست که اگر فرض کنیم که زمینه، زمینه مساعدی برای امام بود که اگر اقدام می کرد حکومت را در دست می گرفت اما می بایست اقدام می کرد » .
هر چند فعالیت های علمی و فکری امام بزرگترین مبارزه ریشه ای با مخالفان ولایت اهل بیت و شیعیان بود . در عین حال که امام صادق متعرض امر حکومت و خلافت نشد ولی همه می دانند که امام صادق با خلفا کنار هم نیامده و مبارزه مخفی می کرد و در واقع نوعی جنگ سرد در میان بود .
از طرفی دیگر در برخی گزارشات امام علیه السلام برخورد جدی و تند و جسورانه و کاملا تهاجمی با خلفای جور همچون منصور داشتند . امام یاران خود را از نزدیکی و همکاری با دربار خلافت باز می داشت.
همچنین امام شیعیان را از ارجاع مرافعه به قضات دستگاه بنی عباس نهی می کرد و احکام صادر شده از محکمه آنها را شرعا لازم الإجرا نمی شمرد . امام به فقیهان و محدثان هشدار می داد که به دستگاه حکومت وابسته نشوند و می فرمود: فقیهان امنای پیامبرانند ، اگر دیدید به سلاطین روی آوردند به آنان بدگمان شوید و اطمینان نداشته باشید . این ها همه نمونه هایی است از مصادیق نبرد خاموش امام صادق در میدان سیاست که نشان میدهد امام صادق نسبت به امور سیاسی و اجتماعی کاملا آگاهانه مبارزه نرم و جنگ نرم را در پیش گرفته و در عین حرکت علمی گسترده از حرکت سیاسی و اجتماعی غافل نبودند .موفق باشید.
————————————–
1- سوره ذاریات آیات 20 و 21
2-سوره فصلت آیه 53
3-آل عمران 139
4-سوره بقره آیه 204
5-سوره نحل آیه 125
6-سوره بقره آیه 194
7- سوره ص آیه 11
8-سوره ابراهیم آیه 27
9-سوره عنکبوت آیه 69
10-سوره طه آیه 82

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد