طلسمات

خانه » همه » مذهبی » سی رهنمود امام خامنه‌ای در مذاکرات هسته‌ای

سی رهنمود امام خامنه‌ای در مذاکرات هسته‌ای


سی رهنمود امام خامنه‌ای در مذاکرات هسته‌ای

۱۳۹۴/۰۱/۲۲


۶۳ بازدید

بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار جمعی از مداحان در بیستم فرودین ماه سال جاری را می‌توان منشوری از رهنمودهای معظم‌له در برهه‌ی کنونی مذاکرات هسته‌ای برشمرد. نظر به جامع بودن این بیانات، اندیشکده برهان تصمیم به محوریابی این رهنمودها گرفته است که پس از محوریابی در چهار دسته‌ی کلی الف- وضعیت بیانیه سوئیس، ب- اصول و مبانی کلی در مذاکرات هسته‌ای، ج- توصیه‌هایی به مذاکره‌کنندگان و مردم و د- خطوط قرمز مذاکرات آتی؛ قابل‌طبقه‌بندی است.

بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار جمعی از مداحان در بیستم فرودین ماه سال جاری را می‌توان منشوری از رهنمودهای معظم‌له در برهه‌ی کنونی مذاکرات هسته‌ای برشمرد. نظر به جامع بودن این بیانات، اندیشکده برهان تصمیم به محوریابی این رهنمودها گرفته است که پس از محوریابی در چهار دسته‌ی کلی الف- وضعیت بیانیه سوئیس، ب- اصول و مبانی کلی در مذاکرات هسته‌ای، ج- توصیه‌هایی به مذاکره‌کنندگان و مردم و د- خطوط قرمز مذاکرات آتی؛ قابل‌طبقه‌بندی است.

برای مطالعه دقیق‌تر و مداقه بیشتر بر روی جزئیات این بیانات مهم و راهبردی، محوریابی و طبقه‌بندی موضوعی این بخش از بیانات معظم‌له در خصوص مذاکرات هسته‌ای، تقدیم به مخاطبان اندیشکده برهان می‌گردد:

الف- وضعیت بیانیه سوئیس:

1- بیانیه سوئیس، الزام‌آور نیست:

رهبر معظم انقلاب اسلامی، در این خصوص که چرا پس از انتشار بیانیه سوئیس (لوزان) موضعی اتخاذ نکرده‌اند، می‌فرمایند: «جواب این است که جایی برای موضع‌گیری وجود نداشته است. مسئولین ما، مسئولین هسته‌ای، مباشرین کار به ما دارند میگویند هنوز کاری انجام نگرفته، هیچ‌چیز الزام‌آوری بین دو طرف نگذشته است؛ چه موضع‌گیری‌ای؟ اگر از من بپرسند شما موافقید یا مخالف، میگویم نه موافقم، نه مخالف؛ چون هنوز اتّفاقی نیفتاده است؛ هنوز کاری نشده.» از این جمله به‌خوبی روشن می‌گردد که از نظر جمهوری اسلامی ایران، بیانیه مذکور به‌هیچ‌عنوان الزام‌آور نیست.»

2- چالش اصلی در مرحله آتی و بر سر جزئیات است:

«همه‌ی مشکل بر سر آن جزئیّاتی است که بنا است بنشینند و یکایکِ آن‌ها را بحث کنند؛ این را خود مسئولین هم گفته‌اند؛ هم به ما گفته‌اند، هم در مصاحبه‌هایشان به مردم این را گفته‌اند؛ همه‌ی مشکل بعد از این است. ممکن است طرف مقابل که یک‌طرف لجوج، بدعهد، بدمعامله، اهل دبّه در آوردن، اهل چک‌وچانه کردن، اهل از پشت خنجر زدن و اهل این‌جور کارها و سیاه‌کاری‌ها است، سرِ جزئیّات بخواهد کشور ما را، ملّت ما را، مذاکره‌کنندگان ما را در یک دایره‌ای محصور کند؛ ما هنوز هیچ‌چیز در اختیار نداریم، هیچ الزامی به‌وجود نیامده است.»

3- بیانیه سوئیس تضمین‌کننده اصل توافق، محتوا و به نتیجه رسیدن آن نیست:

«اینکه حالا تبریک میگویند، به بنده تبریک میگویند، به دیگران تبریک میگویند، بی‌معنی است، چه تبریکی؟ آنچه تاکنون انجام‌گرفته است نه اصل توافق و مذاکره‌ی منتهی به توافق را تضمین می‌کند، نه محتوای توافق را تضمین می‌کند؛ هیچ‌کدام را؛ حتّی تضمین نمی‌کند که این مذاکرات تا به آخر برسد و به یک توافق منتهی بشود؛ اینکه تا الآن انجام‌گرفته، این‌جوری است؛ همه‌چیز مربوط به بعدازاین است.»

4- گزاره‌برگ (فکت‌شیت) طرف غربی روایت مخدوش و خلاف واقع است:

«بعد از آنکه که مذاکره‌کنندگان ما مذاکره‌شان تمام شد، بعد از چند ساعت بیانیّه‌ی کاخ سفید منتشر شد در تبیین مذاکرات. این بیانیّه‌ای که آن‌ها منتشر کردند ــ که اسمش را می‌گذارند «فکت‌شیت» ــ در اغلب موارد خلاف واقع است؛ یعنی روایتی که این‌ها دارند از مذاکرات و از تفاهم‌هایی که انجام‌گرفته است می‌کنند، یک روایت مخدوش و غلط و خلاف واقع است. این بیانیّه را آوردند من دیدم؛ چهار پنج صفحه است؛ این چهار پنج صفحه در ظرف این دو سه ساعت که تهیّه نشده؛ در همان حالی که این‌ها داشتند مذاکره می‌کردند، این بیانیّه را هم نشستند تأمین کردند. ببینید، طرف این‌جوری است؛ دارد با شما حرف میزند، بر سر یک موضوعاتی تفاهم به‌وجود می‌آید، در همان حالی که دارد با شما حرف میزند، دارد یک اعلامیّه‌ای تهیّه می‌کند که برخلاف آن‌چیزی است که بین شما و او دارد می‌گذرد و تا مذاکره‌تان تمام شد، آن اعلامیّه را منتشر می‌کند! طرف این‌جوری است؛ طرف طرف بدعهدی است، طرف متقلّبی است. حرف می‌زنند، بعد هم خصوصی میگویند این‌ها برای آبروداری است؛ برای اینکه مثلاً در مقابل مخالفانشان در داخل کشورشان کم نیاورند، یک‌چیزهایی را این‌ها می‌نویسند.»

5- روایت آمریکایی ملاک عمل نخواهد بود:

«خب، این به ما ربطی ندارد. اگر بنا باشد که این‌ها ملاک عمل قرار بگیرد، آنچه آن‌ها نوشتند، قطعاً ملاک عمل نخواهد بود.»

ب- اصول و مبانی کلی در مذاکرات هسته‌ای:

6- تأکید مجدد بر عدم خوش‌بینی به مذاکره با آمریکا:

«من البتّه هیچ‌وقت نسبت بهمذاکره‌ی با آمریکاخوش‌بین نبودم. نه از باب یک توهّم بلکه از بابتجربه؛ تجربه کردیم. نه از باب یک حالا اگر یک روزی ــ ما که در آن روز قاعدتاً نخواهیم بود ــ شماها ان‌شاءالله در جریان حوادث و جزئیّات و یادداشت‌ها و نوشته‌های این روزها قرار بگیرید، خواهید دید که این تجربه‌ی ما از کجا حاصل‌شده؛ تجربه کردیم.»

7- دغدغه خدعه گری طرف غربی

«درعین‌حال جدّاً دغدغه دارم؛ این دغدغه ناشی از آن است که طرف مقابل به شدّت اهل فریب و دروغ و نقض‌عهد و حرکت در خلاف جهت صحیح است؛ طرف مقابل این‌جوری است.»

8- حمایت از توافق تأمین‌کننده عزت و منافع ملت ایران:

«با وجود اینکه من خوش‌بین نبودم به مذاکره‌ی با آمریکا، با این مذاکرات موردی، مخالفت نکردم، موافقت کردم؛ از مذاکره‌کنندگان هم با همه‌ی وجود حمایت کردم، الآن هم حمایت می‌کنم. از رسیدن به یکتوافقیکهمنافع ملّت ایرانرا تأمین کند وعزّت ملّت ایرانرا حفظ کند، صددرصد من حمایت می‌کنم و استقبال می‌کنم؛ این را همه بدانند. اگر کسی بگوید که ما مثلاً با توافق یا با رسیدن به یک نقطه مخالفیم، نه، خلاف حق و خلاف واقع گفته است. اگر یک توافقی انجام بگیرد که این توافق توافقی باشد که منافع ملّت را، منافع کشور را تأمین بکند، بنده کاملاً با آن موافقت خواهم کرد. البتّه این را هم ماگفتیمکه توافق نکردن بهتر از توافق بد است ــ که این حرف را آمریکایی‌ها هم می‌زنند ــ این فرمول، فرمول درستی است؛ توافق نکردن از توافق کردنی که در آن، منافع ملّت پامال بشود، عزّت ملّت از بین برود، ملّت ایران با این عظمت، تحقیر بشود [بهتر است]، توافق نکردن شرف دارد بر یک چنین توافق کردنی.»

9- تعیین مسائل کلان، خطوط اصلی و چهارچوب‌های مهم و خط قرمزهای مذاکره از سوی رهبری:

«بنده در جزئیّات مذاکره دخالتی نکردم، بازهم نمی‌کنم؛ من مسائل کلان، خطوط اصلی، چهارچوب‌های مهم و خطّ قرمزها را به مسئولین کشور همواره گفته‌ام؛ عمدتاً به رئیس‌جمهور محترم که ما با ایشان جلسات مرتّب داریم، و موارد معدودی هم به وزیر محترم خارجه؛ خطوط اصلی و کلّی. جزئیّات کار، خصوصیّات کوچک که تأثیری در تأمین آن خطوط کلان ندارد، مورد توجّه نیست؛ این‌ها در اختیار آن‌ها است، می‌توانند بروند کار کنند.»

«این حرف‌ها را ما در جلسات خصوصی هم گفتیم؛ عمدتاً در طول این یک سال و نیم با رئیس‌جمهور محترم، و بعضاً در موارد نادری هم به مسئول مذاکرات که وزیر محترم خارجه‌ی ما است گفتیم. این حرف‌های من است؛ امّا حالا این خواسته‌ها را این‌ها با کدام شیوه‌ی مذاکراتی می‌توانند تأمین کنند، این به عهده‌ی خودشان است؛ بروند بنشینند شیوه‌های درست مذاکراتی را پیدا کنند، از آدم‌های مطّلع و امین بهره‌مند بشوند، از نظرات منتقدین مطّلع بشوند و آنچه را لازم است انجام بدهند. این هم مربوط به مسئله‌ی هسته‌ای»

10- احساس مسئولیت و بی‌تفاوت نبودن رهبری و درعین‌حال عدم ورود به جزئیات:

«اینکه حالا گفته بشود که جزئیّات این مذاکرات تحت نظر رهبری است، این حرف دقیقی نیست؛ البتّه بنده احساس مسئولیّت می‌کنم، نسبت به این مسئله به‌هیچ‌وجه بی‌تفاوت نیستم، کلیّاتی وجود دارد که حالا اشاره هم خواهم کرد به بعضی از آن‌ها؛ قبلاً هم در صحبت‌های عمومی خطاب به مردم آن‌ها را گفتیم؛ به مسئولین هم مفصّل‌ترش را گفتیم.»

11- اعتماد به هیئت مذاکره‌کننده ایرانی:

«همان‌طور که عرض کردم بنده به مجریان امر اعتماد دارم؛ این را شما بدانید؛ این آقایانی که مشغول کار هستند، این‌ها افرادی هستند مورد اعتماد ما، من در مورد آن‌ها هیچ تردیدی [ندارم]؛ در آنچه تا حالا بودند، ان‌شاءالله بعد از این هم تردیدی به‌وجود نخواهد آمد؛ هیچ تردیدی نسبت به آن‌ها ندارم.»

12- اعتماد متقابل میان امام و امت:

«آن‌ها البتّه درباره‌ی ما هم این حرف را می‌زنند. آن‌ها گفتند که ممکن است بعد از آنکه این مذاکرات انجام گرفت، رهبری برای آبروداری یک اظهار مخالفتی بکند؛ کافر همه را به کیش خود پندارد. ما حرفمان با مردم بر مبنای اعتماد متقابل است؛ مردم به این حقیر ضعیف اعتماد کردند، بنده هم به تک‌تک این ملّت اعتماد دارم؛ به این حرکت عمومی اعتماد دارم؛ معتقدم «یَدُ اللهِ مَعَ الجَماعَة»؛ اعتقاد دارم دست خدا است که دارد کار می‌کند. بیست‌ودوّم بهمن را نگاه کنید، در آن سرما، در آن مشکلات؛ روز قدس را نگاه کنید، در آن گرما با آن دهان روزه؛ چه کسی مردم را می‌آورد در این خیابان‌ها؟ چه گیرشان می‌آید از آمدن در این خیابان‌ها؟ این دست خدا است؛ خدا را می‌بینیم، اعتماد می‌کنیم به این حرکت مردمی، به این احساس مردمی، به این صدق وبصیرتمردمی اعتماد می‌کنیم؛ حرف می‌زنیم باهم؛ آن‌ها [=طرف مقابل] جور دیگری عمل می‌کنند، ما را هم با خودشان مقایسه می‌کنند. بنابراین دغدغه‌ی این حقیر وجود دارد؛ الآن هم من دغدغه دارم که این‌ها چه خواهند کرد و چگونه عمل خواهد شد.»

13- طرف غربی خود سلاح، انفجار و آزمایش مخرب اتمی دارد و از ایران طلبکار است:

«غنی‌سازی و آنچه در زمینه‌ی هسته‌ای تا امروز پیش‌آمده است، یک دستاورد بسیار مهم است؛ این چیز کمی نیست. و این گام‌های ابتدائی ما در این صنعت است. باید در این صنعت کار بشود، حرکت بشود، پیشرفت بشود. حالا چند کشور جنایتکاری که خودهاشان یا بمب هسته‌ای را علیه ملّت‌ها به کار بردند مثل آمریکا، یا آزمایش کردند مثل فرانسه ــ فرانسه همین ده دوازده سال قبل از این سه آزمایش هسته‌ای پشت سر هم در اقیانوس کرد که این‌ها مخرّب است و محیط دریایی را نابود می‌کند؛ سه آزمایش هسته‌ای بسیار خطرناک؛ [در] دنیا هم یک جنجال مختصری کردند، بعد هم دهن‌ها را بستند، تمام شد ــ این‌ها دارند به ما میگویند!»

14- مبنای شرعی و عقلی منع سلاح هسته‌ای:

«ما دنبال انفجار هسته‌ای نیستیم، دنبال آزمایش هسته‌ای نیستیم، دنبال سلاح هسته‌ای نیستیم؛ نه به‌خاطر اینکه آن‌ها میگویند، [بلکه] به‌خاطر خودمان، به‌خاطر دینمان و به‌خاطر عقلمان. هم فتوای شرعی ما این است، هم فتوای عقلی ما این است. فتوای عقلی ما هم این است که ما امروز و فردا و هیچ‌وقت به سلاح هسته‌ای احتیاج نداریم؛ سلاح هسته‌ای برای یک کشوری مثل کشور ما مایه‌ی دردسر است که حالا تفصیل این بماند. بنابراین دستاورد هسته‌ای، بسیار مهم است و دنبال کردن این صنعت و صنعتی کردن کشور، بسیار چیز لازمی است؛ بایستی این مورد توجّه باشد.»

15- تصمیم به مذاکره و یا عدم مذاکره موضوعات دیگر، بر مبنای تجربه مذاکرات هسته‌ای خواهد بود:

«حالا، این تجربه‌ای خواهد شد؛ اگر طرف مقابل از کج‌تابی‌های معمولی خودش دست برداشت، این یک تجربه‌ای برای ما می‌شود که خیلی خب، پس می‌شود در یک موضوع دیگر هم با این‌ها مذاکره کرد؛ امّا اگر دیدیم نه، این کج‌تابی‌هایی که همیشه از این‌ها دیده‌ایم باز هم وجود دارد و کج‌راهه دارند می‌روند، خب طبعاً تجربه‌ی گذشته‌ی ما تقویت خواهد شد.»

16- طرف مقابل ما نه جامعه‌ی بین‌المللی، بلکه آمریکا و سه کشور اروپایی هستند:

«طرف مقابل ما همه‌ی دنیا هم نیستند، به این هم توجّه بشود. گاهی در تعبیرات آدم می‌شنود ــ من گله هم کردم ــ از بعضی از دوستان که میگویند جامعه‌ی بین‌المللی! جامعه‌ی بین‌المللی را آن‌ها میگویند، جامعه‌ی بین‌المللی‌ای در مقابل ما نیست؛ یک آمریکا و سه کشور اروپایی؛ همین. آن‌هایی که در این مسئله دارند با ملّت ایران لج‌بازی و کج‌تابی و بدعهدی و خباثت می‌کنند، یکی آمریکا است، یکی [هم] سه کشور اروپایی؛ کس دیگری در مقابل ما نیست. همین دو سال، دو سال و نیم قبل از این در همین شهر تهران، نمایندگان ارشد بیشتر از 150 کشور آمدند، حدود پنجاه رئیس کشور در تهران در جریان جنبش غیرمتعهّدها که در تهران بود جمع شدند؛ مال دو سه سال پیش [است]، مال صدسال پیش که نیست؛ مال همین تازه است؛ جامعه‌ی بین‌المللی این‌ها هستند. اینکه ما مدام بگوییم «جامعه‌ی بین‌المللی باید اعتماد کند»، جامعه‌ی بین‌المللی کجا بود؟ جامعه‌ی بین‌المللی به ما کاملاً هم اعتماد دارد؛ در همین کشورها هم خیلی از ملّت‌هایشان، دولت‌هایشان را قبول ندارند.»

ج- توصیه به مذاکره‌کنندگان و مردم:

17- توصیه به صبر و پرهیز از عجله و مبالغه:

«بعضی‌ها موافقت کردند، بعضی مخالفت کردند؛ در این مطبوعات ما، در این نوشته‌های [کشور] ما، در سایت‌های فضای مجازی و غیره، بعضی ستایش می‌کنند، بعضی هم مخالفت می‌کنند؛ به اعتقاد بنده مبالغه نباید کرد، عجله هم نباید کرد، باید ببینیم چه اتّفاقی خواهد افتاد.»

18- لزوم اطلاع مردم از جزئیات و واقعیات و محرمانه نبودن مسائل

«البتّه من به خود مسئولین هم این را گفته‌ام همین چند روز؛ مسئولین باید بیایند مردم را و بخصوص نخبگان را از جزئیّات و واقعیّات مطّلع کنند؛ ما چیز محرمانه نداریم، چیز مخفی نداریم. این مصداق همدلی با مردم است.»

19- شنیده انتقادات مخالفان شاخص مذاکرات، از مصادیق همدلی:

«همدلی و هم‌زبانی که ما گفته‌ایم، همدلی یک‌چیز زورکی نیست، یک‌چیز دستوری نیست که کسی دستور بدهد که مردم همدلی کنید، مردم هم بگویند چشم، این همدلی نمی‌شود؛ همدلی مثل یک گل است، مثل یک نهال و بوته‌ی گل است، باید نهال را نشاند در زمین، بعد از آن مراقبت کرد، آن را آبیاری کرد، از لطمه زدن به آن باید جلوگیری کردتا این همدلی رشد کند؛ بدون این، همدلی نخواهد شد. همدلی از هم‌زبانی هم بهتر است، هم‌زبانی هم خوب است. همدلی لازم است؛ همدلی را باید به‌وجود آورد؛ همدلی را باید رشد داد. این توصیه‌ی من به همه است. الآن فرصت خوبی است برای همدلی؛ یک عدّه‌ای مخالف‌اند، یک عدّه‌ای اعتراض دارند؛ خیلی خب، مسئولین ما که مردمان صادقی هستند، مردمان علاقه‌مند به منافع ملّی‌اند، بسیار خب، یک جمعی از مخالفین را ــ از آن افرادی را که شاخص‌اند ــ دعوت کنند، حرف‌های آن‌ها را بشنوند؛ ای‌بسا در حرف‌های آن‌ها یک نکته‌ای باشد که این نکته را اگر رعایت کنند، کارشان بهتر پیش برود؛ اگر چنانچه نکته‌ای هم نبود، آن‌ها را قانع کنند؛ این می‌شود همدلی؛ این می‌شود یکسان‌سازی دل‌ها و احساس‌ها، و به‌تبع آن عمل‌ها. به‌نظر من بنشینند، بشنوند، بحث کنند.»

20- به تعویق افتادن نتیجه برای ایجاد همدلی داخلی و تبادل‌نظر بلااشکال است:

«حالا ممکن است بگویند آقا ما سه ماه بیشتر زمان نداریم؛ خب، حالا سه ماه بشود چهار ماه، آسمان که به زمین نمی‌آید؛ چه اشکالی دارد؟ کما اینکه آن‌ها در یک برهه‌ی دیگری هفت ماه زمان را عقب انداختند. خیلی خب، دوستان ما هم اگر چنانچه در این همدلی‌ها و هم‌زبانی‌ها و تبادل‌نظرها یک‌وقتی گرفته شد، چه اشکال دارد، وقتی گرفته بشود، یک‌خرده زمان آن تصمیمات نهایی عقب بیفتد؛ طوری نخواهد شد.»

21- دستاوردهای صنعت هسته‌ای کشورمان باارزش است و نبایدان را کم‌ارزش تلقی کرد:

«یکی این مسئله است که بدانند دستاورد کنونی هسته‌ای ما چیز باارزشی است؛ این را بدانند؛ به چشم کم‌ارزش و چیز سبک به آن نگاه نکنند؛ چیز باارزشی است. صنعت هسته‌ای برای یک کشور، یک ضرورت است. اینکه بعضی از روشنفکرنماها قلم بردارند و قلم بزنند که «آقا ما صنعت هسته‌ای را می‌خواهیم چه‌کار کنیم» این فریب است؛ این شبیه همان حرفی است که زمان قاجارها وقتی نفت کشف‌شده بود و انگلیس‌ها آمده بودند می‌خواستند نفت را ببرند، اینجا دولتمرد قاجاری می‌گفت ما این مادّه‌ی بدبوی عَفِن را می‌خواهیم چه‌کار کنیم، بگذارید بردارند ببرند! این شبیه آن است. صنعت هسته‌ای برای یک کشور یک ضرورت است؛ هم برای انرژی، هم برای داروهای هسته‌ای که بسیار مهم است، هم برای تبدیل آب دریا به آب شیرین، و هم برای بسیاری از نیازهای دیگر در زمینه‌ی کشاورزی و غیر کشاورزی. صنعت هسته‌ای در دنیا، یک صنعت پیشرفته است، یک صنعت مهم است.»

22- صنعت هسته‌ای کشورمان ناشی از استعدادهای درونی خودمان است:

«این را هم بچّه‌های ما خودشان به دست آوردند؛ این انفجار ظرفیت‌های درونی و استعدادهای درونی بچّه‌های ما بود.»

23- بی‌اهمیتی بهانه‌گیری‌های برخی کشورهای منطقه

«حالا فلان کشور عقب‌افتاده، می‌گوید اگر ایران غنی‌سازی داشته باشد من هم می‌خواهم غنی‌سازی داشته باشم؛ خیلی خب برو تو هم غنی‌سازی کن؛ بلدی برو بکن. ما که غنی‌سازی را از کسی نگرفتیم، استعداد درونی ما است؛ [اگر] شما هم استعداد درونی در ملّتت داری، برو غنی‌سازی کن؛ [این] بهانه‌گیری‌های بچّه‌گانه که بعضی از کشورها می‌کنند.»

24- مسئولان ما نباید به‌طرف مقابل اعتماد کنند:

«مطالبه‌ی بعدی ما از مسئولین این بوده است که گفتیم به‌طرف مقابل اعتماد نکنید. خوشبختانه اخیراً یکی از مسئولین محترم صریحاً گفت که ما به‌طرف مقابل هیچ اعتمادی نداریم و این خیلی چیز خوبی است. گفتیم به‌طرف مقابل اعتماد نکنید، به لبخند او فریب نخورید، به وعده‌ی نقد که می‌دهد ــ وعده‌ی نقد، نه عمل نقد ــ اعتماد نکنید، [چون] وقتی خرش از پل گذشت، برمی‌گردد و به ریش شما می‌خندد! این‌قدر این‌ها وقیح‌اند. امروز که یک تفاهم اوّلیّه به‌صورت یک یادداشت و یک اعلامیّه منتشرشده است و هنوز هیچ کار نشده است و خود طرفین میگویند که الزامی وجود ندارد، همین حالا که توانسته‌اند این مقدار حرکت را بکنند، شما دیدید رئیس‌جمهور آمریکا در تلویزیون ظاهر شد با چه ژستی، با چه ریختی!»

د- خطوط قرمز مذاکرات آتی:

25 – مذاکره فقط در موضوع هسته‌ای است:

«این مذاکراتی که دارد انجام می‌گیرد ــ که بخشی از آن‌هم مذاکره‌ی با طرف‌های آمریکایی است ــ فقط در موضوع هسته‌ای است؛ فقط. ما در هیچ موضوع دیگری فعلاً با آمریکا مذاکره نداریم؛ هیچ؛ این را همه بدانند؛ نه در مسائل منطقه، نه در مسائل گوناگون داخلی، نه در مسائل بین‌المللی؛ امروز فقط موضوع موردبحث و مورد مذاکره، مسائل هسته‌ای است.»

26- تحریم‌ها یکجا و در همان روز توافق باید لغو شود:

«به مسئولین گفتیم و به مردم هم عرض می‌کنیم، این است که در این جزئیّات مذاکرات ــ که خیلی هم این چند ماه آینده مهم است ــ اتّفاقی که باید بیفتد این است کهتحریم‌هابه‌طور کامل و یکجا بایستی لغو بشود. اینکه یکی از آن‌ها می‌گوید تحریم‌ها شش ماه دیگر لغو می‌شود، یکی می‌گوید نه ممکن است یک سال هم طول بکشد، یکی دیگر می‌گوید ممکن است از یک سال هم بیشتر بشود، این‌ها بازی‌های متعارف معمول این‌ها است؛ این‌ها هیچ قابل اعتناء و قابل‌قبول نیست؛ تحریم‌ها بایستی ــ اگر چنانچه حالا خدای متعال مقدّر فرموده بود و توانستند به یک توافقی برسند ــ در همان روز توافق به‌طور کامل لغو بشود؛ این باید اتّفاق بیفتد. اگر قرار باشد که لغو تحریم‌ها باز متوقّف بشود بر یک فرایند دیگری، پس چرا ما اصلاً مذاکره کردیم؟ اصلاً مذاکره و نشستن پشت میز مذاکره و بحث کردن و بگومگو کردن برای چه بود؟ برای همین بود که تحریم‌ها برداشته بشود؛ این را باز بخواهند متوقّف کنند به یک‌چیز دیگری، اصلاً قابل‌قبول نیست.»

27- حراست از حریم و توسعه امنیتی-دفاعی کشور و مجاز نبودن بازرسی از مراکز دفاعی-امنیتی:

«نکته‌ی بعدی که به مسئولین محترم تذکّر دادیم و به شما هم عرض می‌کنیم، این است که به‌هیچ‌وجه اجازه داده نشود که به بهانه‌ی نظارت، این‌ها به حریم امنیّتی و دفاعی کشور نفوذ کنند؛ مطلقاً. مسئولین نظامی کشور به‌هیچ‌وجه مأذون نیستند که به بهانه‌ی نظارت و به بهانه‌ی بازرسی و مانند این حرف‌ها، بیگانگان را به حریم و حصار امنیّتی و دفاعی کشور راه بدهند، یا توسعه‌ی دفاعی کشور را متوقّف کنند؛ توسعه‌ی دفاعی کشور، توانایی دفاعی کشور، مشت محکم ملّت درعرصه‌ی نظامی، این بایستی همچنان محکم بماند و محکم‌تر بشود.»

27- اقتدار منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران و حمایت از محور مقاومت نباید در مذاکرات مورد خدشه واقع شود:

«حمایت ما از برادران مقاوممان در نقاط مختلف؛ این‌ها مطلقاً نبایستی در مذاکرات مورد خدشه قرار بگیرد.»

29- شیوه نظارتی غیرمتعارف و اختصاصی را نمی‌پذیریم:

«تذکّر بعدی این است که هیچ شیوه‌ی نظارتی غیرمتعارف که جمهوری اسلامی را به یک کشور اختصاصی از لحاظ نظارت تبدیل می‌کند، به‌هیچ‌وجه موردقبول نیست. همین نظارت‌های متعارفی که در همه‌ی دنیا معمول است، اینجا هم همان نظارت‌ها [باشد]، و نه بیشتر.»

30- لزوم تداوم توسعه فنی:

«توسعه‌ی علمی و فنّی هسته‌ای در ابعاد گوناگون، به‌هیچ‌وجه نبایستی متوقّف بشود. توسعه باید ادامه پیدا کند، توسعه‌ی فنّی. حالا محدودیت‌هایی را ممکن است لازم بدانند قبول بکنند، ما حرفی نداریم. برخی از محدودیت‌ها را قبول کنند، امّا توسعه‌ی فنّی حتماً بایستی ادامه پیدا بکند و با شدّت و قدرت پیش برود. این عرایض ما است، حرف‌های ما به برادرانمان این‌ها است.»*

*گروه سیاسی برهان/۱۳۹۴/۱/۲۲

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد