خانه » همه » مذهبی » شباهت امام عصر(ع) به اسحاق نبی(ص)

شباهت امام عصر(ع) به اسحاق نبی(ص)


شباهت امام عصر(ع) به اسحاق نبی(ص)

۱۳۹۳/۱۱/۱۳


۱۱۲ بازدید

مکیال المکارم. . .

شباهت امام عصر(ع) به اسحاق نبی(ص)

“مکیال المکارم فى فوائد الدعاء للقائم” یکى از کتاب هاى ارزشمند شیعه، نوشته آیت اللّه سیدمحمدتقى موسوى اصفهانى(۱۳۴۸ ـ ۱۳۰۱ق) است که به قصد اداء حق حضرت بقیة اللّه(عج) که حقش بر گردن ما افزون تر از همه مردم است، احسانش بیشتر و بهتر از همه شامل حال خلق مى شود و نعمت ها و منت ها بر ما دارد، به رشته تحریر درآمده است.

اصل کتاب به زبان عربى است و مؤلف در مقدمه مى نویسد:

مکیال المکارم. . .

شباهت امام عصر(ع) به اسحاق نبی(ص)

“مکیال المکارم فى فوائد الدعاء للقائم” یکى از کتاب هاى ارزشمند شیعه، نوشته آیت اللّه سیدمحمدتقى موسوى اصفهانى(1348 ـ 1301ق) است که به قصد اداء حق حضرت بقیة اللّه(عج) که حقش بر گردن ما افزون تر از همه مردم است، احسانش بیشتر و بهتر از همه شامل حال خلق مى شود و نعمت ها و منت ها بر ما دارد، به رشته تحریر درآمده است.

اصل کتاب به زبان عربى است و مؤلف در مقدمه مى نویسد:

“چون ما نمی توانیم حقوق آن حضرت(ع) را ادا نماییم و شکر وجود و فیوضاتش را آن طور که شایسته است، بجا آوریم بر ما واجب است آن مقدار از اداى حقوق آن حضرت را که از دستمان ساخته است، انجام دهیم. . . بهترین امور در زمان غیبت آن حضرت(عج)، انتظار فرج آن بزرگوار و دعا براى تعجیل فرج او و اهتمام به آنچه مایه خشنودى آن جناب و مقرب شدن در آستان اوست، می باشد.”

شباهت امام عصر(ع) به اسحاق نبی

اسحاق؛ خدای متعال پس از آنکه ساره از بچه دار شدن مایوس شده بود، ولادت او را بشارت داد، خدای عز و جل چنین فرمود: زنش در حالی که ایستاده بود از خوشحالی بخندید پس او را به اسحاق و بعد از او به یعقوب بشارت دادیم (سارا) گفت: آیا می شود من بزایم در حالی که من پیرزنی هستم و این شوهرم پیرمردی است! همانا این چیز شگفتی است.

قائم نیز بعد از آنکه مردم از ولادت او مایوس شدند ولادتش بشارت داده شد. چنانکه در خرایج از عیسی بن صبیح روایت شده که گفت: امام حسن عسکری(ع) با ما وارد زندان شد، من در حق او معرفت داشتم، به من فرمود: تو شصت و پنج سال و یک ماه و دو روز عمر داری.

کتاب دعایی همراه من بود که در آن تاریخ ولادتم نوشته شده بود، وقتی به

آن نگریستم دیدم همان طور است که آن حضرت فرمود، سپس فرمود: آیا اولاد داری؟ عرض کردم: نه، دست به دعا برداشت که: خدایا فرزندی به او روزی کن تا بازوی او باشد که فرزند چه خوب بازویی است.

سپس به این بیت از شعر متمثل شد و گفت: هر که بازویی داشته باشد حقوق پایمال شده خود را به دست می آورد، ذلیل آن است که بازویی نداشته باشد.

به آن حضرت عرض کردم: آیا شما فرزند داری؟ فرمود: آری به خدا سوگند برای من فرزندی خواهد بود که زمین را از قسط و عدل پر می کند اما الان فرزندی ندارم سپس باز به این اشعار متمثل شده فرمود:

شاید روزی فرا رسد که تو ببینی که فرزندانم همچون شیرانی پیرامونم هستند. پس به راستی که تمیم پیش از آنکه فرزندان زیادی را به دنیا آورد روزگاری دراز در میان مردم تنها بود.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد