شبهات دانشمند؛ حرمت نیابت عام فقها؟
۱۳۹۳/۰۱/۱۹
–
۵۲ بازدید
دانشجوی محترم ابتدا از اینکه بار دیگر با این مرکز تماس گرفته اید و نیز عنایتی که نسبت به این مرکز دارید از شما سپاسگذاریم .
دانشجوی محترم ابتدا از اینکه بار دیگر با این مرکز تماس گرفته اید و نیز عنایتی که نسبت به این مرکز دارید از شما سپاسگذاریم .
در پاسخ به سوال شما در مورد نسبت دادن القابی همچون علی زمان و یا حسین زمان باید بگوییم در صورتی که این قبیل لقب دادن ها با هدف مقایسه افراد غیر معصوم با معصومین(ع) باشد قطعا درست نمی باشد و آن حضرات هرگز با هیچ یک از بزرگان و لو شخصیت هایی همچون امام خمینی ره و یا مقام معظم رهبری قابل مقایسه نیستند و البته هیچ کسی هم به هیچ یک از شخصیت های عالیقدر شیعه با هدف مقایسه آنان با حضرات معصومین ع چنین لقبی را نسبت نداده است، بلکه منظور و مقصود کسانی که القابی از قبیل علی زمان و حسین زمان را مطرح می کنند این است که این افراد در خط امام علی ع و امام حسین ع قرار داشته و در برخی زمینه ها شرایطی مشابه شرایط آن دوران به وجود آمده است که این افراد با تاسی از آن شخصیت های پاک و معصوم راه و روش آنان را احیاء کرده اند. به عنوان مثال وقتی امام خمینی ره با دیدن مفاسد و جنایت های شاه، رسما اعلام می کند که تقیه حرام است و باید حقایق با صدای رسا اعلام شود حرکتی که آغاز می کند همچون حرکت امام حسین ع است که با کمترین امکانات و با در کف گرفتن همه هستی خود قدم در مسیر مبارزه گذاشته بود و بر این اساس امام خمینی نیز در مسیری گام می گذارد که محتمل ترین آینده آن شهادت خود و اعوان وانصارش می باشد، هر چند در این تجربه، مصلحت الهی بر این قرار گرفت که ایشان از تمام توطئه ها جان سالم به در برده و نظام حکومتی جمهوری اسلامی را پایه ریزی نمایند.
بنابر این با توجه به این مساله دادن چنین القابی به برخی افراد و نه هر فردی شرعا ایرادی ندارد، هر چند شخص مقام معظم رهبری با توجه به خصایص اخلاقی ویژه ای که دارند همواره از اینکه چنین صفاتی نسبت به ایشان به کار برده شود اکراه دارند چنانکه در جریان سفر معظم له به اصفهان وقتی در جمع جوانان یکی از جوانان، ایشان را علی زمان خوانده بودند، ایشان در سخنرانی خود در این زمینه چنین فرموده بودند : « وقتى کسانى اسم مبارک امیرالمؤمنین علیهالسّلام یا اسم مبارک ولىّعصر روحىفداه را مىآورند، بعد اسم ما را هم دنبالش مىآورند، بنده تنم مىلرزد. آن حقایق نور مطلق، با ما که غرق در ظلمتیم، بسیار فاصله دارند. ما گیاه همین فضاى آلوده دنیاى امروزیم؛ ما کجا، کمترین و کوچکترین شاگردان آنها کجا؟ ما کجا و قنبرِ آنها کجا؟ ما کجا و آن غلام حبشىِ فداشده در کربلاى امام حسین علیهالسّلام کجا؟ ما خاک پاى آن غلام هم محسوب نمىشویم. »(بیانات در دیدار با جوانان اصفهان ، 12/8/1380 ، http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3092 )در مورد مطالبی هم که یکی از خطبای مشهور با نام مهدی دانشمند مطرح کرده است باید بگوییم که اولا ایشان این مطالب را تکذیب کرده و همانگونه که مرور فیلم پخش شده در اینترنت نیز حاکی از آن است این فیلم تقطیعات فراوانی دارد و به همین دلیل نمی توان به آن استناد کرد به ویژه اینکه خود آقای دانشمند مدعی هستند که ایشان یازده جلسه در این شبکه صحبت کرده اند و این تقطیعات از بخش های مختلف این یازده شب صورت گرفته است و مجموع آن با بدیهی ترین اعتقادات تشیع از جمله اعتقاد به نواب اربعه که ضد ولایت فقیه ترین فرد شیعی نیز آن را می پذیرد مغایرت دارد . ثانیا همانگونه که اشاره شد اگر منظور از روایت امام رضا ع نفی هر گونه نیابتی باشد در آن صورت حتی نواب خاص امام زمان عج نیز زیر سوال خواهند رفت و حال آنکه هیچ شیعه ای این مطلب را نمی پذیرد و حتی امامان معصوم ع در زمان حیات خویش نمایندگانی را به اطراف و اکناف می فرستادند که به صورت محدود به اعمال ولایت می پرداختند و جالب است بدانیم که مقبوله عمر بن حنظله که یکی از ادله اثبات ولایت فقیه است در اصل مربوط به شرایط عدم دسترسی به امام معصوم ع در عصر حضور می باشد و در آن مقبوله ، امام صادق ع فقهایی با شرایط مذکور در روایت را به عنوان جانشین و نائب از خود به صورت عام معرفی می کند و وظیفه شیعیان را هم مراجعه به آنها می داند . لذا قطعا منظور این روایت نفی نیابت به صورت مطلق نمی باشد ، بلکه با توجه به مضمون و صدر و ذیل روایت که در باره بحث امامت می باشد و نیز قرائن مقامیه صدور این روایت یعنی صدور آن در مسجد مرو که در آن اهل سنت در حال مباحثه در این زمینه بودند در مجموع می توان دریافت که منظور امام رضا ع از کسانی که مدعی جانشینی امامان معصوم هستند و کذاب و دروغگو می باشند ، افرادی هستند که بدون داشتن ویژگی های امام ، به غصب حکومت که حقی الهی است پرداختند و خود را به جای امامان معصوم جا زدند . بنابر این مضمون این روایت هیچ ارتباطی با وضعیت نائبان عام امامان معصوم در دوران غیبت که واجد ویژگی ها و شرایط نیابت باشند نداشته و نائبان عام را که مصداق آن در عصر غیبت را ولی فقیه می نامیم نفی نمی کند . ضمن اینکه دهها روایت دیگری که دلالت بر اثبات ولایت فقیه و نیابت عام فقها در عصر غیبت دارند همگی مویدی بر عدم نفی نیابت عامه فقها توسط امام رضا ع در این روایت می باشند .
در پاسخ به سوال شما در مورد نسبت دادن القابی همچون علی زمان و یا حسین زمان باید بگوییم در صورتی که این قبیل لقب دادن ها با هدف مقایسه افراد غیر معصوم با معصومین(ع) باشد قطعا درست نمی باشد و آن حضرات هرگز با هیچ یک از بزرگان و لو شخصیت هایی همچون امام خمینی ره و یا مقام معظم رهبری قابل مقایسه نیستند و البته هیچ کسی هم به هیچ یک از شخصیت های عالیقدر شیعه با هدف مقایسه آنان با حضرات معصومین ع چنین لقبی را نسبت نداده است، بلکه منظور و مقصود کسانی که القابی از قبیل علی زمان و حسین زمان را مطرح می کنند این است که این افراد در خط امام علی ع و امام حسین ع قرار داشته و در برخی زمینه ها شرایطی مشابه شرایط آن دوران به وجود آمده است که این افراد با تاسی از آن شخصیت های پاک و معصوم راه و روش آنان را احیاء کرده اند. به عنوان مثال وقتی امام خمینی ره با دیدن مفاسد و جنایت های شاه، رسما اعلام می کند که تقیه حرام است و باید حقایق با صدای رسا اعلام شود حرکتی که آغاز می کند همچون حرکت امام حسین ع است که با کمترین امکانات و با در کف گرفتن همه هستی خود قدم در مسیر مبارزه گذاشته بود و بر این اساس امام خمینی نیز در مسیری گام می گذارد که محتمل ترین آینده آن شهادت خود و اعوان وانصارش می باشد، هر چند در این تجربه، مصلحت الهی بر این قرار گرفت که ایشان از تمام توطئه ها جان سالم به در برده و نظام حکومتی جمهوری اسلامی را پایه ریزی نمایند.
بنابر این با توجه به این مساله دادن چنین القابی به برخی افراد و نه هر فردی شرعا ایرادی ندارد، هر چند شخص مقام معظم رهبری با توجه به خصایص اخلاقی ویژه ای که دارند همواره از اینکه چنین صفاتی نسبت به ایشان به کار برده شود اکراه دارند چنانکه در جریان سفر معظم له به اصفهان وقتی در جمع جوانان یکی از جوانان، ایشان را علی زمان خوانده بودند، ایشان در سخنرانی خود در این زمینه چنین فرموده بودند : « وقتى کسانى اسم مبارک امیرالمؤمنین علیهالسّلام یا اسم مبارک ولىّعصر روحىفداه را مىآورند، بعد اسم ما را هم دنبالش مىآورند، بنده تنم مىلرزد. آن حقایق نور مطلق، با ما که غرق در ظلمتیم، بسیار فاصله دارند. ما گیاه همین فضاى آلوده دنیاى امروزیم؛ ما کجا، کمترین و کوچکترین شاگردان آنها کجا؟ ما کجا و قنبرِ آنها کجا؟ ما کجا و آن غلام حبشىِ فداشده در کربلاى امام حسین علیهالسّلام کجا؟ ما خاک پاى آن غلام هم محسوب نمىشویم. »(بیانات در دیدار با جوانان اصفهان ، 12/8/1380 ، http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3092 )در مورد مطالبی هم که یکی از خطبای مشهور با نام مهدی دانشمند مطرح کرده است باید بگوییم که اولا ایشان این مطالب را تکذیب کرده و همانگونه که مرور فیلم پخش شده در اینترنت نیز حاکی از آن است این فیلم تقطیعات فراوانی دارد و به همین دلیل نمی توان به آن استناد کرد به ویژه اینکه خود آقای دانشمند مدعی هستند که ایشان یازده جلسه در این شبکه صحبت کرده اند و این تقطیعات از بخش های مختلف این یازده شب صورت گرفته است و مجموع آن با بدیهی ترین اعتقادات تشیع از جمله اعتقاد به نواب اربعه که ضد ولایت فقیه ترین فرد شیعی نیز آن را می پذیرد مغایرت دارد . ثانیا همانگونه که اشاره شد اگر منظور از روایت امام رضا ع نفی هر گونه نیابتی باشد در آن صورت حتی نواب خاص امام زمان عج نیز زیر سوال خواهند رفت و حال آنکه هیچ شیعه ای این مطلب را نمی پذیرد و حتی امامان معصوم ع در زمان حیات خویش نمایندگانی را به اطراف و اکناف می فرستادند که به صورت محدود به اعمال ولایت می پرداختند و جالب است بدانیم که مقبوله عمر بن حنظله که یکی از ادله اثبات ولایت فقیه است در اصل مربوط به شرایط عدم دسترسی به امام معصوم ع در عصر حضور می باشد و در آن مقبوله ، امام صادق ع فقهایی با شرایط مذکور در روایت را به عنوان جانشین و نائب از خود به صورت عام معرفی می کند و وظیفه شیعیان را هم مراجعه به آنها می داند . لذا قطعا منظور این روایت نفی نیابت به صورت مطلق نمی باشد ، بلکه با توجه به مضمون و صدر و ذیل روایت که در باره بحث امامت می باشد و نیز قرائن مقامیه صدور این روایت یعنی صدور آن در مسجد مرو که در آن اهل سنت در حال مباحثه در این زمینه بودند در مجموع می توان دریافت که منظور امام رضا ع از کسانی که مدعی جانشینی امامان معصوم هستند و کذاب و دروغگو می باشند ، افرادی هستند که بدون داشتن ویژگی های امام ، به غصب حکومت که حقی الهی است پرداختند و خود را به جای امامان معصوم جا زدند . بنابر این مضمون این روایت هیچ ارتباطی با وضعیت نائبان عام امامان معصوم در دوران غیبت که واجد ویژگی ها و شرایط نیابت باشند نداشته و نائبان عام را که مصداق آن در عصر غیبت را ولی فقیه می نامیم نفی نمی کند . ضمن اینکه دهها روایت دیگری که دلالت بر اثبات ولایت فقیه و نیابت عام فقها در عصر غیبت دارند همگی مویدی بر عدم نفی نیابت عامه فقها توسط امام رضا ع در این روایت می باشند .