۱۳۹۲/۰۶/۲۸
–
۱۲۴۹ بازدید
حکم حرام بودن شراب در برخى آیات قرآن کریم و فرمایشات معصومین(ع) وارد شده و در حرمت آن هیچ تردیدى باقى نمانده است(V}مائده، آیه ۹۰ و ۹۱ – بقره، آیه ۲۱۹{V). از جمله آثار مخرب شراب، تأثیر آن بر سایر اعمال و آداب دینى است از جمله در حدیثى مى خوانیم: H}لا تقبل صلاة شارب الخمر اربعین یوما الا ان یتوب __ M}{Hشخصى که شراب بنوشد تا ۴۰ شبانه روز نمازهایش قبول واقع نمى شود مگر از این گناه کبیره توبه کند{M(V}مستدرک الوسائل، ج ۱۷، ص ۵۷{V). در ظاهر ممکن است این امر عجیب به نظر برسد ولى در این باره لازم است ابتدا حکمت و اسرار عبادات، از جمله نماز، دقیقا مورد بررسى قرار گیرد.
2- نماز وسیله عروج مؤمن و عامل سیر معنوى اوست (الصلوة معراج المؤمن).
3- نماز مهمترین وسیله تقرب به درگاه خداوند است (الصلوة قربان کل تقىّ).
همین سه موضوع روحانى [البته بین جسم و روح نمازگزار ارتباط تنگاتنگى هست [نشانگر این مطلب است که نماز حافظ دین، قوام بخش ایمان، وسیله ارتقا روحى و معنوى، عامل تقرب به ذات اقدس اله و… است. چون اولین و مهمترین اثر تخریبى شراب متوجه روح و جان آدمى است و نیز چون حقیقت انسان را روح او تشکیل مى دهد لذا تأثیر سوء شراب، فاحش تر و عظیم تر از آن است که به نظر برسد.
این که گفته مى شود نماز چنین فردى پذیرفته نیست، به این علت است که روح او قابلیت درک و استعداد دریافت فیوضات روحانى و معنوى را از دست مى دهد. به طورى که از بعضى روایات به دست مى آید، شراب ام الفساد و مادر تمام گناهان و لغزش ها است. امام صادق(ع) مى فرماید: «کسى که یک جرعه شراب بیاشامد، خدا و پیغمبران و مؤمنین او را لعنت مى کنند، اگر به مقدارى بخورد که مست شود، روح ایمان از او دور مى شود و به جایش روح کثیف شیطانى جایگزین مى گردد، پس نماز را ترک مى کند و ملائکه او را سرزنش مى کنند و خداى تعالى او را خطاب مى کند: «اى بنده من کافر شدى، بدا به حال تو».
پس امام فرمود: «بدا به حالش، بدا به حالش، به خدا سوگند یک سرزنش الهى از هزار سال عذاب سخت تر است»(فروع کافى، کتاب الاشربه، حدیث 16).
آرى شراب روح ایمان را متزلزل مى سازد و روح ناآرام و بى قرار و بدون اتکاء، هرگز فیض الهى و ارتباط معنوى را درک نخواهد کرد. هر عبادتى، به خصوص نماز نیاز به اقبال و توجه روح دارد اگر روح نمازگزار استعداد و قابلیت خود را از دست بدهد مانند ظرفى خواهد بود که واژگون در زیر بارش باران قرار بگیرد، مسلما هر قدر هم باران بیاید به داخل ظرف وارونه، داخل نخواهد شد. و نیز 40 روز، تنها عدد و شماره را نمى رساند ممکن است عدد چهل «40» مفهومى گسترده تر و معناى عام ترى را شامل شود.
مثلاً امکان دارد منظور این باشد که شخص شرابخوار تا مدت زمانى طولانى، از درک و توفیق نماز مقبول محروم شود.
مطلب دیگر این است که شرابخوار نماز هایش قبول نیست مگر از گناه خود توبه کند و توبه عزم جدى بر ترک گناه است به طورى که شخص توبه کننده دیگر بازگشتى به گناه گذشته نکند و در آینده نیز هرگز به آن گناه فاحش مرتکب نشود. در بخش پایانى سخن به این موضوع مى پردازیم که در قرآن شریف صراحتا حرام بودن نوشیدن شراب، بیان شده است اما درباره حدود و کیفر این گناه بزرگ، از روایات اهل بیت استفاده مى شود که در شریعت ما شرابخوار را باید 80 ضربه تازیانه بزنند(شیخ طوسى، تهذیب الاحکام، ج 10، باب الحد فى السکر و شرب المسکر – فروع کافى، کتاب الحدود، ص 216،
در قرآن کریم آیات بسیاری درباره شراب نازل شده است که ما به برخی از آنها اشاره می کنیم:
حرمت شراب
در رابطه با حرمت شراب گفتنی است که بیان احکام در صدر اسلام به صورت تدریجى بوده است. چون پذیرش لازم براى بیان دفعى وجود نداشته است. از همین رو در آیه 219 سوره بقره،
«یسئلونک عن الخمر و المیسر قل فیهما اثم کبیر و منافع للناس و اثمهما اکبر من نفعهما و یسئلونک ما ذا ینفقون قل العفو کذلک یبین الله لکم الایات لعلکم تتفکرون»
ابتدا نفع و ضررهاى مسکرات و این که مضار آن بیشتر از منافع آن است بیان گردیده ولى بعدا در آیه 90 سوره مائده حرمت آن به طور کلى بیان گردیده است. در اینجا چند مسئله باید مورد توجه قرار گیرد:
الف. باید گفت که مسئله حرمت خمر و شراب، در همه ادیان الهی حرام بوده، و هیچ آیینی که از تحریف بشر مصون مانده باشد، شرب خمر را جایز نمیداند. روایتی از امام رضا علیه السلام نقل شده است که فرمودند: ما بعث الله نبیا الا بتحریم الخمر… (صدوق، التوحید) خداوند هیچ پیامبری را مبعوث نکرد، مگر آنکه شراب را در شریعت او حرام نمود.
بنابراین تصور این که حرمت شراب فقط مربوط به دین اسلام است، تصوری نادرست میباشد و اینکه امروزه در برخی ادیان شرب خمر را حلال میشمارند، این خود یکی از نشانههای تحریفهایی است که در آیینهای الهی به دست بشر صورت گرفت (ر.ک: ذبیح الله محلاتی، ساحل نجات در مضرات شراب، تریاک، قمار، موسیقی، تهران، 1332)
که نمونة بارز آن را میتوان در دین یهود، و همین طور در تحریفاتی که در دین مسیح توسط پولس قدیس صورت یافت، پیگرفت. ضرر وزیان فردی و اجتماعی شراب بر کسی پوشیده نیست، هر چند ممکن است منافع زودگذر و اندکی داشته باشد چنان که قرآن کریم هم تصریح فرموده است:
«یسئلونک عن الخمر والمیسر قل فیهما اثم کبیر و منافع للناس و اثمهما اکبر من نفعهما»؛ درباره شراب و قمار از تو می پرسند، بگو: در آن دو گناهی بزرگ و سودهایی برای مردم است و[لی] گناهشان از سودشان بزرگتر است» (بقره، آیه 219).
و نیز در آیه 90 و 91 از سوره مائده، قمار بازی و می گساری اعمالی پلید و از ابزار شیطان معرفی شده است. ضررهای بس گرانی که بر اثر شراب خواری بر روح و جسم انسان وارد می شود، به گونه ای: «انما الخمر والمیسر والانصاب والازلام رجس من عمل الشیطان فاجتنبوه…» است که فغان دانشمندان، روان شناسان و پزشکان جوامع غربی را درآورده است،.
درباره شرابخوار روایتی در کتاب علل الشرایع مرحوم شیخ صدوق در باب 52 حدیث 1 این طور آمده:
«شخصی به نام حسین بن خالد می گوید محضر مبارک حضرت رضا(ع) عرض کردم برای ما از پیامبر(ص) روایت شده که فرموده اند: کسی که شراب بیاشامد تا چهل روز نمازش مقبول نیست، آیا این روایت صحیح است؟
حضرت فرمودند: راویان این حدیث راست گفته وحدیث را صحیح نقل کرده اند.
عرض کردم: چرا نمازش تا چهل روز مقبول نیست نه کمتر از آن و نه بیشتر
حضرت فرمودند: برای این که حق تعالی خلقت انسان را مقدر و معین فرموده با این بیان: وقتی نطفه انسان در رحم مادر قرار می گیرد 40 روز به حال نطفه بعد تبدیل به علقه می شود. تا 40 روز سپس مضعه می شود و 40 روز به این حالت است (و همین طور جلو می رود تا خلقت کامل شود) بنابراین وقتی شخصی شراب می خورد آن شراب 40 روز در بدن او می ماند و تا این زمان که بقایا و ذرات شراب درجوف او باقی است نماز نباید مقبول درگاه الهی واقع شود (علل الشرایع، انتشارات مؤمنین، ج 2، ص 127).
البته گفتنی است عدم قبول نماز به معنای عدم صحت نماز نیست .یعنی نماز فرد شارب الخمر بعد از خروج از حالت مستی صحیح است ولی قبول نیست. یعنی فقط نوعی رفع تکلیف است و عبادت بنده مخلص محصوب نمی شود مگر اینکه توبه کند(بین نماز صحیح و نماز مقبول فرق است.)
بنابراین اگر کسی مرتکب خطای شرابخواری شده نباید در حالت مستی نماز بخواند(لا تَقَرَبُوا الصَّلَوةَ و اَنتُم سُکَارَی – نساء 41 )ولی باید بعد از خروج از حالت مستی نمازش را بجا آورد و منظور از عدم قبول، محرومیت از درجات بهشت است، محرومیت از رحمت الهی است، محرومیت از رسیدن به مقامات عالیه است. اما در هر صورت باید نماز را بخواند که حداقل از درکات جهنم نجات یابد وبه خاطر ترک نماز گناه دیگری بر او بار نشود باید این را بدانیم که در هیچ صورتی نماز از انسان ساقط نمی شود.
(لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 1/200775)