عصراسلام: این وسیله در زمان پیامبر (ص) در دوران مدني، در دست ایشان بود و توانست دین را بهتر تبلیغ کند اما پس از ايشان در زمان حضرت علی (ع) به مدت ۲۵ سال این وسیله از ایشان گرفته شده و پس از آن به ایشان برگردانده شد اما با وجود جنگهای متعدد نگذاشتند که امام بتواند به خوبی از این وسیله استفاده کند. و امام حسن (ع) چون متوجه شدكه با وجود فردی چون معاویه همان جنگها ادامه دارد و امام نمیتواند از این وسیله به خوبی استفاده کند و فقط وبالی است به گردن ایشان، لذا آن را تسلیم معاویه کرد و آن را رها کرد.
با توجه به آنچه بيان شد اكنون با صراحت ميگويم، چون الان نزدیک انتخابات است کسی نیاید بگوید که اسلام میگوید رأی دهید یا اسلام میگوید رأی ندهید، خير! رأي دادن و رأي ندادن ربطي به اسلام و دينداري ندارد. چونکه انتخابات و حکومت مسئله عقلی و عرفی و اجتماعی است و هیچ ربطی به اسلام ندارد. ما باید نگاه کنیم ببینیم شرکت در انتخابات نفعش بیشتر است یا ضررش.
حکومت برای زندگی دنیا است که وظیفهاش علاوه بر برقراری نظم در جامعه، باید به امورات زندگی مردم برسد و مایحتاج آنان را مهیا کند و ربطی به دین ندارد و همه این ها اموری عرفی است.
در این مدت بيش از۴۰ سال از اسلام و قرآن استفاده شد و رأي دادن امري شرعي قلمداد شد و چون بد عمل شد بسياري از مردم با دین بد شدند، به همين دليل خود را مكلف ديدم كه با صراحت بگویم، انتخابات و ریاست جمهوری و رهبری و بالاتر و پائینتر و… از اموری است که در کنار دین است و ابزاری است که می توان به نفع دین از آن استفاده کرد البته همین امور میتوانند به ضرر دین هم باشند.
دین همان چیزی است که خداوند در قرآن سوره آل عمران/ ۱۶۴ وسوره جمعه/۲ بیان کرده است و با آن وظیفه پیامبر را در این قبال مشخص کرده است.
لَقَدْ مَنَّ اَللّهُ عَلَى اَلْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ اَلْكِتابَ وَ اَلْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ
هوَ اَلَّذِي بَعَثَ فِي اَلْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ اَلْكِتابَ وَ اَلْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ
و در جاهاي دیگر پیامبر (ص) را بشیر و نذیر نامیده است.
انّا أَرْسَلْناكَ بِالْحَقِّ بَشِيراً وَ نَذِيراً وَ لا تُسْئَلُ عَنْ أَصْحابِ اَلْجَحِيمِ
و خداوند در این آیات وظایف پیامبرش را مشخص کرده است و از جمله آن وظايف تشكيل حکومت يا حفظ آن نيست بلكه اين امور عقلايي، عرفی و اجتماعی است.
مردم مدینه وقتی دیدند که پيامبر (ص) فرد خوبي است و میتواند حکومت را خوب اداره کند و با مردم به خوبی رفتار میکند حکومت را به او بخشیدند، اما باید توجه داشته باشیم که اگر حكومت را به پیامبر (ص) نميدادند و او حاکم نميشد باز هم پیامبر بود و آن وظایفی را که خداوند برایش مشخص کرده بود بر عهده داشت.
به طور كلي نمیتوان گفت که حکومت و دین عين هم هستند بلکه این دو، دو چیز مختلفان هستند كه بينشان عموم و خصوص من وجه است قابل اجتماع و قابل افتراقند. نظير شيريني و سفيدي…
پس کسی نگوید دین میگوید رأی بده یا رأی نده، بلکه همانگونه که گفته شد حکومت امری عرفی و اجتماعی است و بايد با عقل و فهم آن را بررسي كرد نه با تعبد و تقلید.
نویسنده: آیتالله احمد عابدینی
اهل قلم و فرهنگ