و این در حالی است که نامزدهای انتخاباتی کمترین وقت خود را برای پاسخگویی به چالشها و معضلات اجتماعی ایران اختصاص داده و از کنار بحرانهای متعدد جامعه ایرانی بیتوجه عبور کردهاند؛ موضوعی که باعث اعتراض شدید جامعهشناسان، کارشناسان آموزشی، فرهنگی و ورزشی کشور شده است.
اگرچه اعلام شده مناظره دوم به مسائل سیاسی-اجتماعی اختصاص خواهد داشت اما مثل روز روشن است که در آن مناظره نیز به تجربه سالهای گذشته، مسائل اجتماعی زیر انبوه گردوغبار سوءتفاهمات و مجادلات سیاسی گم خواهد شد و مردم و افکار عمومی از شنیدن دیدگاهها و برنامههای نامزدهای تصدی مهمترین سمت اجرایی کشور، درباره مهمترین معضلات اجتماعی کشور، محروم خواهند ماند.
در این زمینه نکات ذیل حائز اهمیت است:
۱- در شرایط پیچیده، دشوار و تقریبا بیسابقه فعلی کشور، تفکیک شاخصها و مولفههای اقتصادی از پیامدها و دلالتهای اجتماعی، تقریبا ممکن نیست. ایران در سالهای گذشته با دشوارترین رژیم تحریمی وضعشده علیه یک کشور در تاریخ معاصر دست به گریبان بوده و این تحریمها پیامدهای اجتماعی روشنی داشته است.
در عین حال مسائل مردم ایران منحصر به تحریم هم نبوده و در طول ۳ سال گذشته انبوهی از تجارب ناگوار، به مولفههایی همچون تابآوری اجتماعی، اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی آسیب زده است. ما شاهد گسترش کمسابقه فقر در کشور بودهایم و این شرایط افزایش آسیبهای اجتماعی را بهدنبال داشته و تأثیر روشنی بر مولفههایی نظیر «عدالت اجتماعی»، «امید به زندگی»، «فرزندآوری»، «کیفیت زندگی»، «امنیت اجتماعی» و… برجای گذاشته است. اما هیچکدام از این مسائل جایی در مناظره تلویزیونی نامزدهای ریاستجمهوری نداشت. آنها نهتنها تحریم بهعنوان مهمترین مولفه مؤثر بر اقتصاد کشور را در مباحثات خود نادیده گرفتند، بلکه از کنار انبوه پیامدها و تأثیرات اجتماعی این مولفه نیز گذشتند.
۲- در کنار تحریمها، پاندمی کرونا، تقریبا بزرگترین چالش مرتبط با سلامت عمومی در تاریخ پس از انقلاب است. اما این ابرمسئله هم که ابعاد اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی بسیار روشنی دارد در مباحث مطرح شده از سوی نامزدها غایب بود. آنها، بهجای صحبت درباره کرونا و راهکارهای مهار آنکه به تحقیق اولویتِ یک کشور در ماههای آینده است، ترجیح دادند بخش اعظم وقت را صرف مجادلات سیاسی کمثمر و متلکپرانیهای پوپولیستی کنند. حیرتانگیز اینکه گردانندگان مناظره نیز به ذهنشان خطور نکرد که درباره مهمترین چالش این روزهای کشور از نامزدهای ریاستجمهوری سؤال کنند.
جامعه اما در این زمینه سؤالات روشنی دارد. واکسیناسیون عمومی بهعنوان اصلیترین اولویت کشور در دولت آتی چه جایگاهی خواهد داشت؟ راهکارهای غلبه بر پیامدهای سوء اقتصادی و اجتماعی کرونا چه خواهد بود؟ منابع لازم برای انجام واکسیناسیون و مدیریت کرونا، در شرایط تحریمی و انسداد روابط بانکی، چگونه تامین خواهد شد و دهها سؤال مهم دیگر که ظاهرا نه دغدغه نامزدهای انتخابات است و نه طراحان و مجریان مناظرههای تلویزیونی.
۳- طرح برنامههای اقتصادی بدون توجه به پیامدهای اجتماعی این برنامهها، اگر عامدانه باشد بیصداقتی و اگر ناآگاهانه اتفاق بیفتد، سادهانگاری در حکمرانی است. حکمرانی، عرصه مدیریت مسائل متعارض و انتخابهای دشوار است. سخنگفتن از توسعه معادن و افزایش درآمد ارزی کشور از این طریق، بدون توجه به آثار زیستمحیطی آن، در خوشبینانهترین حالت نشانه کماطلاعی است. آنچه تا به امروز توسعه بیرویه معادن بر سر محیطزیست کشور آورده، از اصلیترین مسائل کشور است. حراست از اقلیم و مقابله با تخریب فزاینده محیطزیست اهمیتی چه بسا بیشتر از افزایش درآمد ارزی کشور دارد. یا مثلا سخن گفتن از توسعه صنایع آببر مثل فولاد بدون توجه به بحران دامنهدار آب در کشور، نشانه فقدان دید همهجانبه است که یکی از شروط عقلانی مسئولیتهای کلان اجرایی است. عیانکردن این تناقضها در درجه اول وظیفه نامزدها و در درجه دوم وظیفه رسانهای است که مناظره نامزدها را میزبانی میکند.
۴- البته این کمتوجهی به مسائل اجتماعی، منحصر به مناظره روز شنبه نبود. اساسا داوطلبهای انتخابات ریاستجمهوری در برنامه تبلیغاتی خود، تاکنون هیچ راهکار روشنی برای حل معضلات بزرگ اجتماعی کشور بروز ندادهاند. آنها از آسیبهای اجتماعی صرفا بهعنوان یک المان بصری برای افزایش تأثیرگذاری فیلمهای تبلیغاتی استفاده کرده و هیچکدام به فرسایش روزافزون سرمایه اجتماعی و به محاقرفتن اعتماد عمومی و اتمام ظرفیت تابآوری اجتماعی توجه نکردهاند. «عدالت اجتماعی» صرفا لقلقه زبان نامزدها شده و هنوز برنامه روشنی برای تحقق آن ارائه نشده است.
ابرچالشهایی مثل بحران آب یا سرنوشت صندوقهای بازنشستگی نیز با وجود تکرار در کلام نامزدهای ریاستجمهوری همچنان مهجورند و برنامهای برای حل آنها ارائه نشده است. این روند به این معناست که در حکمرانی، در همچنان بر همان پاشنه قبلی میچرخد و شعارهای رنگارنگ نامزدها درباره تغییر فرایند اداره کشور، چندان منطبق بر واقعیت نیست.
فهیمه طباطبائی
همشهریآنلاین