شفاعت به صراحت در قرآن کریم و روایات فراوانى بیان شده و اصل شفاعت اولیاى الهى در آخرت، مطلبى مسلّم و مورد قبول جمیع مسلمین است. برخى از علماى اهل سنت، به تفصیل در مورد شفاعت سخن گفته و بر آن تأکید کرده اند. صحیح مسلم، ج 1، ص 117 و 130 و ج 2، ص 22 و ج 7، ص 59؛ صحیح بخارى، ج 1، ل ص 36، 92، 119، 159 و ج 8، ص 83 و ج 9، ص 160، 170؛ مسند احمد بن حنبل، ج 1، ص 281، 301 و ج 2، صص 307، 426، 444، 518، 528 و ج 3، صص 5، 12، 20، 63، 79، 94، 213، 218، 325، 345، 354 و ج 4، صص 108، 131، 212 و ج 5، صص 143، 149، 257، 347 و ج 6، ص 428 و مصادر معتبر متعدد روایى دیگر همچون: سنن ترمذى، سنن دارمى، موطأ مالک، سنن ابى داوود، سنن نسائى، سنن ابن ماجه. در مورد بحث هاى کلامى رجوع کنید به: امام فخر رازى، تفسیر مفاتیح الغیب، ج 3، ص 63 و قاضى عیاض، شرح صحیح مسلم، ج 2، ص 58 و علاء الدین علامه قوشجى، شرح تجرید، ص 501 و دکتر ناصر الجدیع، الشفاعة عند اهل السنة و الرد على المخالفین فیها،… (در این زمینه ر.ک: آیت الله جعفر سبحانى، شفاعت در قلمرو عقل، قرآن و حدیث ، ص 21).
فرقه وهابیت نیز به شفاعت اولیاى الهى در آخرت معتقدند و آن را از اصول مسلم اسلامى مى دانند. محمد بن عبدالوهاب (مؤسس فرقه وهابى) مى نویسد: «طبق روایات اسلامى، پیامبر اسلام و نیز پیامبران دیگر و فرشتگان و اولیاى الهى و کودکان در رستاخیز، شفاعت مى کنند» الهدیة السنیة، الرسالة الثانیة، ص 42؛ کشف الارتیاب، ص 193. و «از امور مسلّم در آخرت، شفاعت است و بر هر مسلمانى لازم است که به شفاعت پیامبر و دیگر شفیعان ایمان داشته باشد» کشف الارتیاب، ص 240.
ابن تیمیه (پایه گذار افکار وهابیان) مى نویسد: «تمام پیامبران و صدیقین و غیر آنان، درباره گنه کاران شفاعت مى کنند تا معذّب نشوند و اگر وارد دوزخ شده اند از آن بیرون آیند». الرسائل الکبرى، ج 1، ص 407.
بنابراین شفاعت اخروى امرى مسلم و مورد اتفاق جمیع فرقه هاى مسلمین است. هر چند دو فرقه معتزله و خوارج، که اقلیتى از اهل سنت هستند، در عین پذیرش اصل شفاعت اخروى، آن را منحصر در ترفیع درجات مؤمنان دانسته و شفاعت اخروى در مورد گنه کاران را قبول ندارند. این دیدگاه از سوى سایر علماى اهل سنت مورد نقد و رد قرار گرفته است. ر.ک:
الف. قاضى عیّاض، شرح صحیح مسلم، ج 2، ص 58؛
ب. فخررازى، تفسیر مفاتیح الغیب، ج 3، ص 63؛
پ. ابن تیمیه، الرسائل الکبرى، ج 1، ص 481؛
ت. فتال نیشابورى، روضة الواعظین، ص 405. اختلاف فرقه وهابیت با عموم مسلمین در این است که مى گویند: فقط باید از خدا خواست که شفاعت شفیعان را در حق ما بپذیرد و ما حق نداریم به طور مستقیم از خود شفیعان درخواست شفاعت کنیم و مثلاً نبى اکرم را مورد خطاب قرار دهیم و از او بخواهیم براى ما شفاعت کند! در حقیقت، وهابیان منکر توسّل به اولیاى الهى اند.
فرقه وهابیت نیز به شفاعت اولیاى الهى در آخرت معتقدند و آن را از اصول مسلم اسلامى مى دانند. محمد بن عبدالوهاب (مؤسس فرقه وهابى) مى نویسد: «طبق روایات اسلامى، پیامبر اسلام و نیز پیامبران دیگر و فرشتگان و اولیاى الهى و کودکان در رستاخیز، شفاعت مى کنند» الهدیة السنیة، الرسالة الثانیة، ص 42؛ کشف الارتیاب، ص 193. و «از امور مسلّم در آخرت، شفاعت است و بر هر مسلمانى لازم است که به شفاعت پیامبر و دیگر شفیعان ایمان داشته باشد» کشف الارتیاب، ص 240.
ابن تیمیه (پایه گذار افکار وهابیان) مى نویسد: «تمام پیامبران و صدیقین و غیر آنان، درباره گنه کاران شفاعت مى کنند تا معذّب نشوند و اگر وارد دوزخ شده اند از آن بیرون آیند». الرسائل الکبرى، ج 1، ص 407.
بنابراین شفاعت اخروى امرى مسلم و مورد اتفاق جمیع فرقه هاى مسلمین است. هر چند دو فرقه معتزله و خوارج، که اقلیتى از اهل سنت هستند، در عین پذیرش اصل شفاعت اخروى، آن را منحصر در ترفیع درجات مؤمنان دانسته و شفاعت اخروى در مورد گنه کاران را قبول ندارند. این دیدگاه از سوى سایر علماى اهل سنت مورد نقد و رد قرار گرفته است. ر.ک:
الف. قاضى عیّاض، شرح صحیح مسلم، ج 2، ص 58؛
ب. فخررازى، تفسیر مفاتیح الغیب، ج 3، ص 63؛
پ. ابن تیمیه، الرسائل الکبرى، ج 1، ص 481؛
ت. فتال نیشابورى، روضة الواعظین، ص 405. اختلاف فرقه وهابیت با عموم مسلمین در این است که مى گویند: فقط باید از خدا خواست که شفاعت شفیعان را در حق ما بپذیرد و ما حق نداریم به طور مستقیم از خود شفیعان درخواست شفاعت کنیم و مثلاً نبى اکرم را مورد خطاب قرار دهیم و از او بخواهیم براى ما شفاعت کند! در حقیقت، وهابیان منکر توسّل به اولیاى الهى اند.