شمول فیض الهی در موقع دعا و ریاضت
۱۳۹۲/۰۴/۲۵
–
۱۹۲ بازدید
اولاً: فیض الهی همواره در سراسر عالم ساری و جاری است و همگان از عنایات بی پایان او بهره می برند.
ثانیاً: پیدایش این حالات در واقع ادراک ما از واقعیتی خارجی است که در شرایط خاصی پدید می آید، و لزوماً دلیل آن نیست که در دیگر مواقع عنایتی نیست، بلکه ما درک نمی کنیم؛ زیرا درک آن تابع شرایط روحانی ویژه ای است که نتیجه عملی است که انسان انجام داده است.
اولاً: فیض الهی همواره در سراسر عالم ساری و جاری است و همگان از عنایات بی پایان او بهره می برند.
ثانیاً: پیدایش این حالات در واقع ادراک ما از واقعیتی خارجی است که در شرایط خاصی پدید می آید، و لزوماً دلیل آن نیست که در دیگر مواقع عنایتی نیست، بلکه ما درک نمی کنیم؛ زیرا درک آن تابع شرایط روحانی ویژه ای است که نتیجه عملی است که انسان انجام داده است.
ثالثاً: چنان که در فلسفه و عرفان به اثبات رسیده است، فاعلیت فاعل برای تحقق یک چیز کافی نیست و قابلیت قابل نیز لازم است و انجام یک سری عبادات و پالودن نفس از رذایل، قابلیت فیض گیری از عنایات الهی را فراهم می کند و هر که در این زمینه کوشاتر و خالص تر باشد، قابلیت بیشتری کسب نموده ولاجرم فیض افزون تری نیز دریافت خواهد کرد.
رابعاً: این که برخی از امور از طریق دعا به دست می آید، از آن رو است که خداوند نظام عالم را براساس نظم و ترتیب علّی و معلولی آفریده است و این سنت نه تنها در موجودات طبیعی است؛ بلکه در سراسر هستی – چه در مادیات و چه در امور غیر مادی – جاری است و دعای خالصانه و ارتباط با خدا یکی از علل ماورایی تحقق یک سری امور است و این هرگز به معنای تلقین نیست؛ هر چند که دعا کار کرد تلقین را هم دارد؛ ولی اصل اثر بخشی دعا حقیقتی ورای این حرف ها است. خامساً: این که گفته اید این روح ماست که بزرگ تر می شود» به یک معنا درست است؛ یعنی، در اثر دعا و ارتباط با خدا انسان کمال می یابد و قابلیت های افزون تری پیدا می کند، نه این که این مسأله صرفاً تلقین نفس باشد؛ لیکن قابلیت قابل به تنهایی و بدون فاعلیت الهی چه تأثیری می تواند داشت؟
ثانیاً: پیدایش این حالات در واقع ادراک ما از واقعیتی خارجی است که در شرایط خاصی پدید می آید، و لزوماً دلیل آن نیست که در دیگر مواقع عنایتی نیست، بلکه ما درک نمی کنیم؛ زیرا درک آن تابع شرایط روحانی ویژه ای است که نتیجه عملی است که انسان انجام داده است.
ثالثاً: چنان که در فلسفه و عرفان به اثبات رسیده است، فاعلیت فاعل برای تحقق یک چیز کافی نیست و قابلیت قابل نیز لازم است و انجام یک سری عبادات و پالودن نفس از رذایل، قابلیت فیض گیری از عنایات الهی را فراهم می کند و هر که در این زمینه کوشاتر و خالص تر باشد، قابلیت بیشتری کسب نموده ولاجرم فیض افزون تری نیز دریافت خواهد کرد.
رابعاً: این که برخی از امور از طریق دعا به دست می آید، از آن رو است که خداوند نظام عالم را براساس نظم و ترتیب علّی و معلولی آفریده است و این سنت نه تنها در موجودات طبیعی است؛ بلکه در سراسر هستی – چه در مادیات و چه در امور غیر مادی – جاری است و دعای خالصانه و ارتباط با خدا یکی از علل ماورایی تحقق یک سری امور است و این هرگز به معنای تلقین نیست؛ هر چند که دعا کار کرد تلقین را هم دارد؛ ولی اصل اثر بخشی دعا حقیقتی ورای این حرف ها است. خامساً: این که گفته اید این روح ماست که بزرگ تر می شود» به یک معنا درست است؛ یعنی، در اثر دعا و ارتباط با خدا انسان کمال می یابد و قابلیت های افزون تری پیدا می کند، نه این که این مسأله صرفاً تلقین نفس باشد؛ لیکن قابلیت قابل به تنهایی و بدون فاعلیت الهی چه تأثیری می تواند داشت؟