طلسمات

خانه » همه » مذهبی » شهادت امام حسین علیه السلام

شهادت امام حسین علیه السلام


شهادت امام حسین علیه السلام

۱۳۹۲/۰۵/۲۷


۶۵۲ بازدید

۱ـ برای مرگ دو گونه درد است درد ظاهری و درد باطنی.

1ـ برای مرگ دو گونه درد است درد ظاهری و درد باطنی. درد ظاهری همان است که مردم عادی متوجّه آن می شوند ؛ که امریست طبیعی و نه چندان مهمّ ؛ امّا درد باطنی دردی است مردم متوجّه آن نمی شوند و تنها شخص در حال مرگ است که آن را تجربه می نماید. درد ظاهری در برخی مرگها ، مثل مرگ با گلوله شاید چند ثانیه بیشتر نباشد یا مدّتها به طول انجامد. امّا درد باطنی ربطی به مدّت جان دادن نداشته امری فرازمانی است. لذا حتّی آنکه به ظاهر در عرض چند ثانیه جان می دهد ، در باطن ممکن است دردی وحشتناک را تجربه نماید ؛ در مقابل ممکن است کسی روزها در حال جان دادن باشد و درد جسمانی سختی را تجربه کند ، امّا در باطن کاملاً سرخوش باشد. مانند امیر مومنان (ع) که هنگام ضربت خوردن فرمودند: «فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَة ــــ سوگند به پروردگار کعبه که رستگار شدم » ؛ کما اینکه عمار یاسر نیز به هنگام ضربت خوردن ، از شدّت شادی همین جمله را بر زبان آورد. یا مثل شهدای کربلا که به ظاهر زیر ضربات شمشیر درد می کشیدند ، امّا به تعبیر برخی روایات درد شمشیر برای آنها فقط به اندازه ای بود که گویا گوشت بدن خود را بین دو انگشت فشار می دهند. اینان چنان شیفته ی مرگ و دیدار با خالق خویش بودند که شدیدترین دردها را نیز احساس نمی کردند. نه تنها شهدای کربلا که حتّی اسرای آنها نیز چنان غرق در معنویت بودند که شدیدترین داغها برایشان گوارا بود. لذا حضرت زینب ـ سلام الله علیها ـ درباره ی حادثه ی جانگداز کربلا فرمودند: « مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلا ــــ من جز زیبا هیچ ندیدم » ؛ یعنی ظاهر کربلا درد و غم بود امّا در باطن خدای جمیل بود که برای آن اولیای الهی تجلّی نموده بود ؛ لذا در شتافتن به سوی شهادت بر یکدیگر پیشی می گرفتند.

پس نپنداریم که:

اوِّلاً آن دردها بر آن بزرگواران گران بوده ؛ درد جسمانی هنگامی نمود دارد که توجّه شخص به سوی بدن باشد ؛ امّا آنکه توجّهش به سوی ملکوت می باشد ، از جانب بدن درد چندانی احساس نمی کند. همانگونه که خود مرگ نیز اهل دنیا گران است ؛ امّا اولیای الهی طالب مرگ بوده می گویند: « مرگ اگر مرد است گو پیش من آی ـــ تا آغوشت بگیرم تنگ تنگ » بر همین اساس بود که امیر مومنان علی (ع) فرمودند: « وَ اللَّهِ لَابْنُ أَبِی طَالِبٍ آنَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْیِ أُمِّهِ ـــــــــ سوگند به خدا، انس و علاقه ی فرزند ابى طالب به مرگ ، از علاقه ی طفل به پستان مادر بیشتر است» (نهج البلاغة ، خطبه پنجم)

ثانیاً اگر درباره ی مرگ سخت و دردناک چیزی شنیده اید ، بیشتر ناظر به درد باطنی مرگ است نه درد ظاهری آن که امری است طبیعی و نچندان مهمّ. مردم به ظاهر امر نگاه کرده و خیال می کنند آنکه در خواب مرده یا ناگهانی مرده است ، درد مرگ را نمی چشد ؛ غافل از اینکه درد باطنی مرگ امری فرازمانی است و به کوتاه و بلند بودن مدّت جان دادن ربطی ندارد. و شکّی نیست که اولیای الهی از درد باطنی مرگ ایمن می باشند.

2ـ بلا و مصیبت و سختی ــ اعمّ از اینکه در وقت جان دادن باشد یا قبل از آن ــ همواره برای کفّاره ی گناهان یا از باب امتحان مرسوم نیست. بلگه گاه از باب مجازات و گاه نیز برای ارتقاء مقام است ؛ و در برخی مواقع برای ظهور کمالات می باشد.

حضرت على علیه السّلام فرمودند: « إِنَّ الْبَلَاءَ لِلظَّالِمِ أَدَبٌ وَ لِلْمُؤْمِنِ امْتِحَانٌ وَ لِلْأَنْبِیَاءِ دَرَجَةٌ وَ لِلْأَوْلِیَاءِ کَرَامَة ـــــــــ بلا و گرفتارى براى ستمگر ادب است ، و براى مؤمن امتحان ، و براى پیامبران درجه و براى اولیاء کرامت می باشد.» (بحار الأنوار ، ج 64 ،ص235)

یعنی خداوند متعال با مصائب و بلایا ستمگران را مجازات می کند تا شاید ادب شوند و از ظلم خود باز گردند. مؤمنان را گرفتار بلایا می کند تا امتحانشان نماید ؛ و امتحان نیز برای شکوفا ساختن استعدادهای الهی است. امّا انبیاء که ظلمی ندارند و استعدادات الهی آنها نیز شکوفاست ، به سبب بلایا ، اوصاف کمال موجودشان قویتر و شدیدتر می گردد ؛ لذا بلا برای آن بزرگواران موجب ارتقاء درجه است. بر همین اساس بود که خداوند متعال حضرت ابراهیم را در انواع سختی ها قرار داد تا به مقام امامت نائل گردد. « وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتی قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمینَ ــــــ و (به خاطر آورید) هنگامى را که خداوند، ابراهیم را با امور گوناگونى آزمود. و او به خوبى از عهده ی این آزمایشها برآمد. خداوند به او فرمود: «من تو را امام و پیشواى مردم قرار دادم» ابراهیم عرض کرد: «از دودمان من نیز » خداوند فرمود: «پیمان من، به ستمکاران نمى رسد.» (البقرة:124)

امّا برای اولیاء الهی ، بلا و گرفتاری نشان بزرگواری آنهاست ؛ یعنی موجب می شود که بزرگواری آنها ظهور خارجی یابد و مردم ، بزرگواری و عظمت روحی آنها را در بلایا مشاهده نمایند ؛ یا گرفتاری در بلایای عظیم نشان می دهد که آنها مورد توجّه خاصّ خدا هستند ؛ چرا که در پیشگاه خداوند متعال هر مقرّبتر است ، جام بلا بیشترش می دهند.

امام صادق (ع) خطاب به سدیر صیرفی فرمودند: « إِذَا أَحَبَّ عَبْداً غَتَّهُ بِالْبَلَاءِ غَتّاً وَ إِنَّا وَ إِیَّاکُمْ یَا سَدِیرُ لَنُصْبِحُ بِهِ وَ نُمْسِی ـــــــ چون خدا بنده اى را دوست بدارد او را به یکباره در بلا فرو برد. و اى سدیر! ما و شماها با بلا صبح و شب می کنیم.» (بحار الأنوار ، ج 64 ،ص208 )

و فرمودند: « إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِبَاداً فِی الْأَرْضِ مِنْ خَالِصِ عِبَادِهِ مَا یُنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ تُحْفَةً إِلَى الْأَرْضِ إِلَّا صَرَفَهَا عَنْهُمْ إِلَى غَیْرِهِمْ وَ لَا بَلِیَّةً إِلَّا صَرَفَهَا إِلَیْهِم ــــــــ خدا عزّ و جلّ را در روى زمین بنده هایی پاک و خالص است که از آسمان تحفه ای به زمین فرود نیاید جز که خدا آن را از آن بندگان بگرداند به دیگرى، و بلایی نیاید جز اینکه آن را به سوى ایشان بگرداند. » (بحار الأنوار ، ج 64 ،ص 207 )

رسول خدا (ص) فرمودند: « إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ خَیْراً ابْتَلَاهُم ــــ چون خدا بر قومی خیری خواهد آنان را در بلا افکند. » (بحار الأنوار ، ج 64 ،ص236)

رسول خدا صلّى اللَّه علیه و اله فرمودند:« لَا یَزَالُ الْبَلَاءُ فِی الْمُؤْمِنِ وَ الْمُؤْمِنَةِ فِی جَسَدِهِ وَ مَالِهِ وَ وُلْدِهِ حَتَّى یَلْقَى اللَّهَ وَ مَا عَلَیْهِ مِنْ خَطِیئَة ـــــــ مصیبت و گرفتارى همواره گریبان مرد و زن مؤمن را مى گیرد و آنها در مال و یا بدن خود نقصان مشاهده مى کنند و یا فرزندان خود را از دست مى دهند و اینها براى این است که هر گاه در محضر پروردگار حاضر شدند گناهى نداشته باشند.

» (بحارالأنوار ، ج 64 ،ص236 )

بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ج 64 237 باب 12 شدة ابتلاء المؤمن و علته و فضل البلاء ….. ص : 196

امام صادق علیه السّلام فرمودند: « إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَیَتَعَاهَدُ الْمُؤْمِنَ بِالْبَلَاءِ إِمَّا بِمَرَضٍ فِی جَسَدِهِ أَوْ بِمُصِیبَةٍ فِی أَهْلٍ أَوْ مَالٍ أَوْ مُصِیبَةٍ مِنْ مَصَائِبِ الدُّنْیَا لِیَأْجُرَهُ عَلَیْهَا ـــــــــ خداوند متعال مؤمن را به مصیبت و بلاء گرفتار مى کند و او را به بیمارى در بدن مبتلا مى سازد و یا در مصیبت اهل و فرزند قرار مى دهد و یا یکى از مصیبت هاى دنیا را متوجه او مى کند تا او را پاداش دهد. » ( بحار الأنوار ، ج 64، ص 237)

عَنْ و فرمودند: إِنَّ فِی الْجَنَّةِ لَمَنْزِلَةً لَا یَبْلُغُهَا الْعَبْدُ إِلَّا بِبَلَاءٍ فِی جَسَدِه ــــــــ در بهشت مقامى هست که هیچ کس به آن جایگاه نمى رسد مگر اینکه در بدن خود ناراحتى و گرفتارى داشته باشد. ( بحار الأنوار ، ج 64، ص 237)

رسول خدا فرمودند: « لَا تَکُونُ مُؤْمِناً حَتَّى تَعُدَّ الْبَلَاءَ نِعْمَةً وَ الرَّخَاءَ مِحْنَةً لِأَنَّ بَلَاءَ الدُّنْیَا نِعْمَةٌ فِی الْآخِرَةِ وَ رَخَاءَ الدُّنْیَا مِحْنَةٌ فِی الْآخِرَة ــــــــ مؤمن باید بلاء را نعمت بداند، و نعمت را بلاء زیرا گرفتارى دنیا نعمت آخرت مى آورد و نعمت دنیا مصائب و گرفتارى ها را در آخرت مى آورد » (بحار الأنوار ، ج 64 ،ص237 )

حاصل کلام آنکه: گاه بلایا و مصائب برای مجازات می باشند ؛ گاه کفّاره ی گناهان هستند ؛ گاه امتحانند ؛ گاه موجب شرط حصول برخی می باشند ؛ گاه برای ارتقاء درجه می باشند و گاه نیز برای آن هستند که کمالات اولیاء برای مردم ظاهر گردد. لذا مثلاً اگر واقعه ی کربلا رخ نمی داد ، کرامات و عظمتهای شهدا و اسرای کربلا هیچگاه برای اهل دنیا ظاهر نمی گشت و چنین الگوی بی نظری برای اهل دنیا باقی نمی ماند.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد