۱۳۹۲/۰۴/۱۰
–
۳۹۱ بازدید
از آنجا که خدا ، واجب الوجود ، یعنی وجود صرف و محض بوده هیچ شرط و قید و حدّی بر نمی دارد و عدم برای او قابل تصوّر نیست. در حالی که غیر خدا هرچه هست مقیّد ، محدود و ممکن الوجود بوده و عدم آنها قابل فرض است. لذا بین ذات باری تعالی و مخلوقات او هیچ تشابهی وجود ندارد. اسماء و صفات ذاتی خدا نیز عین ذات او بوده و جدایی آنها از همدیگر و از ذات خدا تنها از نظر مفهومی است ؛ لذا اسماء و صفات ذاتی او نیز واجب الوجود ، نا محدود و غیر مقیّدند. افعال خدا نیز منحصر به فرد بوده مشابه ندارد. چون هر فعلی که از هر کسی صادر شود در حقیقت فعل خداست.
از آنجا که خدا ، واجب الوجود ، یعنی وجود صرف و محض بوده هیچ شرط و قید و حدّی بر نمی دارد و عدم برای او قابل تصوّر نیست. در حالی که غیر خدا هرچه هست مقیّد ، محدود و ممکن الوجود بوده و عدم آنها قابل فرض است. لذا بین ذات باری تعالی و مخلوقات او هیچ تشابهی وجود ندارد. اسماء و صفات ذاتی خدا نیز عین ذات او بوده و جدایی آنها از همدیگر و از ذات خدا تنها از نظر مفهومی است ؛ لذا اسماء و صفات ذاتی او نیز واجب الوجود ، نا محدود و غیر مقیّدند. افعال خدا نیز منحصر به فرد بوده مشابه ندارد. چون هر فعلی که از هر کسی صادر شود در حقیقت فعل خداست. در علم کلام و حکمت اثبات می شود که خدا فاعل مطلق بوده و غیر او فاعل مستقلّی نیست تا با خدا مقایسه گردد. یعنی فاعلیّت غیر خدا ، غیر مستقلّ و به نحو واسطه فیض است ؛ یعنی موجودات عالم مجاری فعل خدا هستند.