۱۳۹۸/۰۹/۰۸
–
۴۲۷ بازدید
یه بار تو اینترنت دیدم که در جنوب (غرب)شهر شوش، منطقه ای به نام شچاخ هست.تو یه سایتی خواندم که اونجا یه بارگاه کوچیکی هست که به گزارش اون سایت، قدمگاه امام دوم ما شیعیان اقا حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام هست.ایا این مطلب واقعیت داره؟
درباره حضور امام حسن و امام حسین در جنگ علیه ایرانیان هیچ یک از منابع و مآخذ معتبر[1] شیعی از حضور حسنین(ع) در فتوحات ایران، شام و یا آفریقا سخنی نگفتهاند. برخی از منابع اهل سنت از حضور امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در بعضی از فتوحات آن هم در زمان خلفا (و نه زمان امام علی(ع)) خبر دادهاند که به عنوان نمونه به موارد ذیل اشاره میشود:الف) بلاذری با عبارت «برخی چنین میگویند» به نقل این خبر میپردازد: حسن و حسین دو پسر علی بن ابی طالب در فتح طبرستان با سعید بن عاص همراه بودهاند.[2]ب) طبری مینویسد: «در سال سیام و در زمان حکومت عثمان ، سعید بن عاص با تنی چند از صحابه همچون حسن، حسین، حذیفة بن یمان و … به همراه سپاهی از کوفه به قصد خراسان به راه افتادند». ج) از دیگر منابع اهل سنت که به این خبر اشاره کرده میتوان به این موارد اشاره نمود:ابن اثیر،[3] ابن کثیر،[4] ابن خلدون[5]
بررسی این گزارشها
1. بخشی از گزارشها فاقد هرگونه سندی میباشند.
2. آن دسته از گزارشهای تاریخی هم که سند ارائه کرده اند، سندشان معتبر نمیباشد بدین معنا که نقل کننده آن خبر یا فردی دروغ گو و جاعل است و یا فردی ناشناخته و مجهول.
3. دستهای از گزارشهای تاریخی نیز فقط اشاره به حضور امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در ایران دارند و در آنها اشارهای نشده که حضور آنان برای جنگ بوده است.
افزون بر ایرادهایی که بیان شد، دو مسئله دیگر نیز وجود دارد که درستی گزارشهای یاد شده را در این باره، سخت مورد تردید مورد تردید قرار می دهد :
اولا: آنکه تمام روایات تاریخی که متعرض سال شرکت حسنین(ع) در فتوحات شدهاند، بر حضور آنان در فتوحات عصر عثمان ناظر اند ، عصری که امیرمومنان علی(ع) حتی در حد مشاوره حاضر به همکاری با عثمان در امر فتوحات نبود چه رسد به اینکه فرزندان خویش را جهت انجام فتوحات به همراه لشکریان تحت فرمان عثمان به جبهه نبرد گسیل دارد.
ثانیا: آنکه علی بن ابیطالب(ع) در عصر خلافت خویش حسنین(ع) را از شرکت در معرکه صفین باز میداشت و چون در یکی از روزها آن حضرت متوجه شد که امام حسن آماده کارزار است فرمود: «از طرف من جلوی جوان را بگیرید تا با مرگش پشت مرا نشکند که من از رفتن این دو (امام حسن(ع) و امام حسین(ع)) به میدان نبرد دریغ دارم تا مبادا با مرگ آن دو نسل رسول خدا(ص) قطع شود».[6]حال با چنین اکراه و امتناعی از سوی حضرت نسبت به حضور حسنین(ع) در نبردهایی که به فرمان پیشوای عادلی همچون خویش صورت میگرفت، چگونه آن بزرگوار حاضر می شود که تحت زعامت زمامداران مورد اعتراض و انتقادش، فرزندان خویش را که پیشوایان آینده جامعه اسلامی هستند به جبهه جنگ بفرستد؟
بنابراین با توجه به این اشکال ها حضور حسنین(ع) در فتوحات عصر خلفا نمیتواند مورد پذیرش قرار گیرد.
به گمان قوی، دستِ تحریفگران و وارونه نویسان حقایق تاریخی در جعل چنین گزارشهایی بی تاثیر نبوده است. با این همه اگر بر فرض پذیرفته شود که حسنین(ع) در ایام جوانی به برخی از شهرهای ایران همانند اصفهان و گرگان و … مسافرت کردهاند؛ به سبب امور دیگری (غیر از شرکت در فتوحات) بوده است و یا اصلا در عصر خلافت امام علی(ع) بوده است همچنانکه یکی از مورخین قدیمی به نام سهمی در: تاریخ جرجان ص19 نیز به این مطلب اشاره کردهاست.
پس با این حساب نمی توانیم به قدمگاه امام حسن علیه السلام معتقد باشیم .
اطلاعات ما در باره آن منطقه در حد اطلاعاتی است که در سایتهای مختلف آمده است .
پاورقی:
(1) دو قید «معتبر و قدیمی» به این خاطر ذکر شد که برخی از کتابهایی که در این زمان نوشته شده متاثر از منابع اهل سنت و بدون مقایسه و توجه به تضادهایی که در آن ها است سخن از حضور امام حسن و امام حسین در فتح ایران زدهاند.
(2) بلاذری، فتوح البلدان، ص330.
(3) الکامل فی التاریخ، تحقیق: ابوالفدا عبدالله القاضی، ج3، ص6.
(4) البدایه و النهایه، تحقیق: مکتب تحقیق التراث، ج7، ص174.
(5) تاریخ ابن خلدون، ج1، ص153.
(6) نهج البلاغه، خطبه 207؛ شیخ مفید، الاختصاص، ص179؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج1، ص244.
بررسی این گزارشها
1. بخشی از گزارشها فاقد هرگونه سندی میباشند.
2. آن دسته از گزارشهای تاریخی هم که سند ارائه کرده اند، سندشان معتبر نمیباشد بدین معنا که نقل کننده آن خبر یا فردی دروغ گو و جاعل است و یا فردی ناشناخته و مجهول.
3. دستهای از گزارشهای تاریخی نیز فقط اشاره به حضور امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در ایران دارند و در آنها اشارهای نشده که حضور آنان برای جنگ بوده است.
افزون بر ایرادهایی که بیان شد، دو مسئله دیگر نیز وجود دارد که درستی گزارشهای یاد شده را در این باره، سخت مورد تردید مورد تردید قرار می دهد :
اولا: آنکه تمام روایات تاریخی که متعرض سال شرکت حسنین(ع) در فتوحات شدهاند، بر حضور آنان در فتوحات عصر عثمان ناظر اند ، عصری که امیرمومنان علی(ع) حتی در حد مشاوره حاضر به همکاری با عثمان در امر فتوحات نبود چه رسد به اینکه فرزندان خویش را جهت انجام فتوحات به همراه لشکریان تحت فرمان عثمان به جبهه نبرد گسیل دارد.
ثانیا: آنکه علی بن ابیطالب(ع) در عصر خلافت خویش حسنین(ع) را از شرکت در معرکه صفین باز میداشت و چون در یکی از روزها آن حضرت متوجه شد که امام حسن آماده کارزار است فرمود: «از طرف من جلوی جوان را بگیرید تا با مرگش پشت مرا نشکند که من از رفتن این دو (امام حسن(ع) و امام حسین(ع)) به میدان نبرد دریغ دارم تا مبادا با مرگ آن دو نسل رسول خدا(ص) قطع شود».[6]حال با چنین اکراه و امتناعی از سوی حضرت نسبت به حضور حسنین(ع) در نبردهایی که به فرمان پیشوای عادلی همچون خویش صورت میگرفت، چگونه آن بزرگوار حاضر می شود که تحت زعامت زمامداران مورد اعتراض و انتقادش، فرزندان خویش را که پیشوایان آینده جامعه اسلامی هستند به جبهه جنگ بفرستد؟
بنابراین با توجه به این اشکال ها حضور حسنین(ع) در فتوحات عصر خلفا نمیتواند مورد پذیرش قرار گیرد.
به گمان قوی، دستِ تحریفگران و وارونه نویسان حقایق تاریخی در جعل چنین گزارشهایی بی تاثیر نبوده است. با این همه اگر بر فرض پذیرفته شود که حسنین(ع) در ایام جوانی به برخی از شهرهای ایران همانند اصفهان و گرگان و … مسافرت کردهاند؛ به سبب امور دیگری (غیر از شرکت در فتوحات) بوده است و یا اصلا در عصر خلافت امام علی(ع) بوده است همچنانکه یکی از مورخین قدیمی به نام سهمی در: تاریخ جرجان ص19 نیز به این مطلب اشاره کردهاست.
پس با این حساب نمی توانیم به قدمگاه امام حسن علیه السلام معتقد باشیم .
اطلاعات ما در باره آن منطقه در حد اطلاعاتی است که در سایتهای مختلف آمده است .
پاورقی:
(1) دو قید «معتبر و قدیمی» به این خاطر ذکر شد که برخی از کتابهایی که در این زمان نوشته شده متاثر از منابع اهل سنت و بدون مقایسه و توجه به تضادهایی که در آن ها است سخن از حضور امام حسن و امام حسین در فتح ایران زدهاند.
(2) بلاذری، فتوح البلدان، ص330.
(3) الکامل فی التاریخ، تحقیق: ابوالفدا عبدالله القاضی، ج3، ص6.
(4) البدایه و النهایه، تحقیق: مکتب تحقیق التراث، ج7، ص174.
(5) تاریخ ابن خلدون، ج1، ص153.
(6) نهج البلاغه، خطبه 207؛ شیخ مفید، الاختصاص، ص179؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج1، ص244.