برادر گرامی، ارتباط شما با این مرکز را نشانه اعتماد ارزشمندی می‌دانیم که به این نهاد دارید، از این که سوال خودتان را صادقانه با ما در میان گذاشتید خوشحالیم؛ مکاتبه شما را به دقت خواندیم و کاملا احساس شما را درک می کنیم.امیدواریم راهنمای خوبی برایتان باشیم.قبل از هر چیز از تاخیر بوجود آمده در پاسخگویی پوزش می خواهیم.
همانگونه که می دانید، نیازهاى عاطفى و غرایز ایام جوانى، آدمى را به سوى «دوست داشتن و عشق ورزیدن» سوق مى دهد که البته این یک امر طبیعى و غریزى است و کمتر مى توان راهى براى گریز از آن پیدا کرد. از آنجا که جاذبه بین دو جنس مخالف (زن و مرد) مخصوصا در سنین جوانى بسیار شدید است، آنچه مهم می‌نماید کنترل عقلایى بر احساسات و پرهیز از مخاطراتى است که ممکن است فرد را به گرفتارى هاى مختلف روحى و جسمى دچار سازد. شما خوب می دانید جاذبه ی بین دو جنس مخالف (زن و مرد) بسیار فراوان است ; مخصوصا در سنین جوانی , که این جاذبه و حساسیت در اوج خود می باشد, در نتیجه هر چند جوان بخواهد رعایت مسایل شرعی و عرفی را در ارتباط با جنس مخالف بنماید, اما تمایلات نفسی و وسوسه های شیطانی قوی تر از آنند که انسان گرفتار خطرهای بزرگ نشود. به همین جهت عقل اقتضا می کند انسان خود را در معرض خطری که بسیاری از خوش باوران را گرفتار کرده قرار ندهد. روشن است که هر فرد خود بهتر می تواند تشخیص دهد که کجا از مرز فراتر رفته است . ((بل الانسان علی نفسه بصیره ; آدمی بر نفس خود آگاه و بیناست ))( قیامت , آیه 14).
برادر محترم! علاقه نسبت به جنس مخالف در سنین نوجوانی و جوانی امری طبیعی است اما اینکه به هر کسی که علاقه یافتیم؛ حتما باید با او ازدواج کنیم یک باور غیر منطقی است . همان طور که می دانید، انسان باید همواره برای رسیدن به آنچه که ممکن است تلاش کند ولی در عین حال فراموش نکند که ممکن است واقعیات همیشه آنطورکه خود تصور می کند یا آنطور که می خواهد اتفاق نمی افتد. آنچه در این مقوله اهمیت دارد، کنترل عقلایى شما بر احساسات خود و پرهیز از مخاطراتى است که ممکن است شما را به گرفتارى هاى مختلف روحى و جسمى دچار سازد.  قصد سرزنش کردن شما را نداریم اما به نظر ما اشتباه شما در این قضیه از آنجایی شروع شد که بدون شناخت واقعی، محبت دختری را در قلب خود جای دادید و چشم و دل خود را در اختیار احساساتتان قرار دادید. شاید اگر می دانستید ما انسان ها دارای روح و روان بسیار حساسی هستیم که در مقابل کشش جنس مخالف تاب مقاومت ندارد، بیشتر مراقب بودید که در موقعیت هایی که امکان گرفتار شدن است قرار نگیرید.اگر انسان از اول خود را بشناسد و بداند که در درونش چنین احساساتی نهفته است، آسانتر می تواند خود را کنترل کند که نه تسلیم احساساتش شود و نه این که آنها را نادیده بگیرد و سرکوب کند بلکه همان راه متعادلی که اسلام گفته یعنی در صورت امکان ازدواج کند و در صورت عدم تمکن، عفت پیشه کند و از کار و موقعیت هایی که این احساسات را تشدید می کند دوری کند.به هر حال اتفاقی است که افتاده و شما چاره ای ندارید جز فراموش کردن آن دختر. در ادامه توجه شما را به مطالب زیر جلب می‌کنیم:
معمولا زندگى انسان فراز و نشیب هاى زیادى دارد و این فراز و نشیب ها همراه با پیروزیها و شکست ها، ناکامى ها و موفقیت هاست و تقریبا همه ى انسان ها با یک چنین فرآیندى درگیر هستند و این حوادث تلخ و شیرین را در گستره زندگى خود تجربه مى کنند. اما چرا واکنش افراد نسبت به این حوادث متفاوت است؟ چرا بعضى با یک بار مواجه شدن با تجربه تلخ مستاصل و درمانده مى شوند و در مقابل عده اى بارها ناکامى ها را تجربه مى کنند اما امیدوارانه به جنگ با مشکلات مى روند و پیروزى خودشان را در تسلیم نشدن در مقابل مشکلات و سختى ها مى دانند؟ چرا بعضى خوشبختى را در این مى دانند که هیچ گاه با ناکامى مواجه نشوند و بعضى مواجه شدن با ناکامى را لازمه ى زندگى طبیعى خودشان مى دانند؟ پاسخ به همه ى این چراها در این سخن نهفته است که « انسانها هر کدام درک متفاوتى از زندگى دارند » چه اینکه ممکن است دو نفر در یک شرایط همسان زندگى کنند اما یکى از شرایط زندگى ناراضى، ناراحت و نگران است و دائما با منفى بافیها خود را در تله ى افسردگى گرفتار می کند و دیگرى در همان شرایط اما راضى، بدون نگرانى و پذیراى واقعیت هاى زندگى و بفکر اصلاح و تغییر شرایط موجود مى باشد. اگر کمى دقت کنیم این موضع گیرى متفاوت و بعضا متعارض ناشى از درک و شناخت افراد از واقعیت هاى زندگى است. بنابراین بهترین راه حل براى مقابله با شکست ها و بهترین پیشنهاد براى استفاده از فرصتهایى که در زندگى براى انسان پیش مى آید این است که ما شناخت و درک خودمان را از اوضاع و شرایط زندگى تصحیح کنیم، آنگاه حوادثى که در زندگى براى ما رخ مى دهد بهتر مورد تجزیه و تحلیل ما قرار مى گیرند و تجزیه و تحلیل درست از مسائل، ما را در گزینش راههاى صحیح کمک مى کند. اما چه کنیم تا شناخت خودمان را اصلاح کنیم؟ بنظر مى آید توجه به نکات زیر به ما کمک خواهد کرد تا بهتر تجزیه و تحلیل کنیم، بهتر بشناسیم و بهتر انتخاب کنیم.
1. در برخورد با حوادث خیلى سریع قضاوت نکنیم.
2. اگر حادثه ى تلخى براى ما پیش آمد بجاى اینکه خودمان را یکسره ناکام و شکست خورده ببینیم، از گوهر عقل کمک بگیریم و علت وقوع آن حادثه را به دقت مورد بررسى قرار دهیم.
3. علت شکستها یا به عوامل دیگرى غیر از خود ما مربوط مى شود یا به خود ما.
4. بعد از این که علت حادثه را شناختیم از فکر خودمان و دیگران و همچنین از تجارب دیگران استفاده کنیم تا راه حل مناسب براى آن پیدا کنیم.
5. اگر علت آن ناکامى خود ما بوده ایم به اشتباه به دیگران نسبت ندهیم و آنها را متهم نکنیم بلکه با خود فکر کنیم که چه باید کرد تا دوباره مرتکب آن اشتباه نشویم.
6. اگر دیگران علت آن مشکل بوده اند دلیلى ندارد که ما خودمان را سرزنش کنیم و نسبت به خودمان نگرش منفى پیدا کنیم بلکه باید تامل کنیم که اگر تعمدى در کار نبوده است بپذیریم که اینگونه حوادث براى بسیارى از افراد اتفاق مى افتد و نباید هراسى به خود راه دهیم و اگر تعمدى در کار بوده است بجاى مستاصل شدن به فکر چاره جویى برآییم و راه حل منطقى آنرا با استفاده از فکر دیگران و مشورت با افراد کارشناس و با تجربه، پیدا کنیم.
7. هیچ گاه توقع نداشته باشیم که با مشکلى یا شکستى در زندگى مواجه نشویم بلکه به این فکر باشیم که اگر مشکلى پیش آمد چگونه با آن مقابله کنیم.
8 . شکست ها را سکوى پرش قرار دهیم تا به قله هاى پیروزى دست پیدا کنیم.
9. به توانایى ها و امکاناتى که خداوند در اختیار ما گذاشته فکر کنیم. اگر همین الان نگاهى به سر تا پاى خود کنید سراسر وجود شما را نعمت هاى خداوند پر کرده، پس چرا خود را شکست خورده و مفلوک مى انگارید. برخیزید و از آنهمه امکانات براى جبران گذشته بهره بگیرید.
10. به خدا توکل کنید و هیچگاه خودتان را تنها مپندارید که خداوند همیشه با ماست. به هر طرف که رو کنیم خداوند حضور دارد و اگر در زندگى صبور باشیم و از مشکلات نهراسیم و از امکانات و استعدادهایى که خداوند در اختیار ما قرار داده خوب استفاده کنیم قطعا به موفقیتهایى دست پیدا خواهیم کرد. انشاءالله.
رعایت نکات زیر نیز در بهبود وضعیت شما مؤثر خواهد بود:
الف) ارتباطهاى اجتماعى خود را با دوستان، هم کلاسى ها، اقوام و خانواده محترمتان گسترش دهید.
ب) سعى کنید در خانه یا خوابگاه تنها به سر نبرید.
ج) اوقات فراغت خود را بیشتر به کارها، فعالیت ها و ورزش هاى دسته جمعى بپردازید.
د) روزانه در پارک ها، یا محیطهاى سبز و خرم و با صفا، مقدارى پیاده روى داشته باشید.
ه) حتى المقدور هفته اى یک بار به کوهنوردى رفته، از مناظر زیباى طبیعى لذت ببرید.
و) مسافرت هاى تفریحى و دسته جمعى و شرکت در اردوهاى علمى، تفریحى و زیارتى در کاهش این گونه افکار مؤثر است.
ز) با ورود افکار منفى و توهمات دیگر به ذهن تان، دوش آب ولرم بگیرید و در صورت امکان به شنا در استخر بپردازید.
موفق باشید. پاسخگویی به سوالات بعدی شما وظیفه ما و موجب افتخار است.