۱۳۹۵/۰۲/۰۵
–
۱۲۱۸ بازدید
شکست پنجه عقاب در صحرای طبس
اطلاعات دقيقي از طوفان شن در
طبس از جمله علت حضور امريكاييان در ايران، تاريخ و مكان دقيق اين حادثه، اتفاقات
مهم قبل و بعد از آن و بازتاب اين حادثه در ايران و جهان.
چهارم
ارديبهشت 1359 نيروهاي آمريكايي در عملياتي موسوم به دلتا و با هدف آزاد كردن
گروگان هاي اين كشور كه در لانه جاسوسي آمريكا در تهران تحت
مراقبت بودند، در صحراي
طبس پياده شدند.
قرار
بود اين نيروها كه در ميان آنان افسران حكومت پهلوي و افراد وابسته به ساواك نيز
حضور داشتند، از طبس با چرخبال به سوي تهران حركت كرده و در ورزشگاه امجديه (شهيد
شيرودي) فرود آيند و سپس با لباس مبدل، به سفارت امريكا در تهران حمله كرده و
جاسوسان خود را آزاد كنند، طبق اين نقشه، آنان پس از پايان فعاليتشان، از همين راه
به طبس رفته و از آنجا با هواپيما از ايران خارج ميشدند.
نيروهاي
آمريكايي براي انجام اين عمليات در فورت برگ آمريكا آموزش نظامي ديده و در فرودگاه
كاروليناي شمالي انجام آن را تمرين كرده بودند پيش از شروع عمليات نيز به
پايگاههايي در مصر و عمان منتقل شده بودند. فرودگاههاي نظامي مصر، عمان و عرشه
ناو هواپيمابر آمريكا در درياي عمان از مراكز عمده برخاستن هواپيماها و چرخبالهاي
مهاجم آمريكا براي فرود در منطقه طبس بود.
ناو
هواپيمابر نيميتس نيز 4 ماه پيش از اين حمله (دي 1358) در چهارچوب نيروهاي موسوم
به واكنش سريع وارد خليج فارس شده بودند.
حمله
نظامي آمريكا به طبس، دوهفته پس از آن صورت گرفت كه دولت اين كشور در اقدامي
يكجانبه، روابط كشورش را با جمهوري اسلامي ايران قطع كرد.
نيروهاي
آمريكايي ( 132 نظامي)، هشت چرخبال و سه هواپيماي باربري هركولس 130
C،
پس از استقرار در طبس و قبل از حركت به تهران دچار حوادث مختلفي شدند و از ادامه
مأموريت بازماندند.
دستگاه
هيدروليك يكي از چرخبالها از كار افتاد، چرخبال ديگر بر اثر طوفان شن و عدم ديد
كافي به هنگام جابجايي، با يكي از هواپيماهاي هركولس برخورد كرده و هر دو وسيله
نقليه آتش گرفت و در نتيجه آن 8 تن از نظاميان در شعلههاي آتش سوختند. منابع سياسي
آمريكا مدعياند كه كاخ سفيد براي توقف عمليات، از سوي كرملين نيز تحت فشار
بودهاند. ادعايي كه به نظر ميرسد با هدف كتمان شكست عمليات مطرح شده است. در
تمام مراحل عمليات دلتا تنها چهار نفر در آمريكا از انجام آن باخبر بودند، كارتر
رئيس جمهور، هارولد براون وزير دفاع، هاميلتون جوردن مشاور كاخ سفيد و برژينسكي
مشاور امنيت ملي، در ايران نيز عوامل ناشناختهاي در جريان اين عمليات بوده و با
آن همكاري داشتهاند.
به
هرحال، درپي حادثه صحراي طبس و فرار باقي مانده هواپيماها و چرخبالهاي آمريكايي به
سوي ناو نيميتس جيمي كارتر رئيس جمهور آمريكا شكست اين عمليات مداخله جويانه را
اعلام كرد.
پس از
اين مداخله، كتاب هاي بسياري در خارج از كشور انتشار يافت و اهداف پشت پرده آمريكا
در اين حمله ماجراجويانه و ناموفق وهمچنين ابعاد رسوايي كاخ سفيد را بر ملا ساخت.
علاوه
بر اين، گزارش هاي مستند و مصور منابع خبري آمريكا به ويژه روزنامه نيويورك تايمز و
مجلات تايم و نيوزويك، همچنين مصاحبه هايي كه از قول فرماندهان نظامي آمريكا درباره
عمليات طبس در اين منابع منعكس شد، ابعاد مداخله جويانه تروريسم دولتي و نگاه
متعرضانه كاخ سفيد عليه جمهوري اسلامي ايران را نشان ميداد.
اين
حادثه يكي از بزرگ ترين رسواييهاي نظامي و سياسي كاخ سفيد در برابر انقلاب اسلامي
ايران محسوب ميشود.
در پي
شكست قطعي عمليات امريكا در طبس و بازگشت باقيمانده هواپيماهاي آن كشور يكي از
چرخبالها كه حاوي مداركي در مورد جزئيات عمليات بود، به دستور بنيصدر بمباران شد
در همين بمباران بود كه محمد منتظر قائم، فرمانده سپاه پاسداران يزد به شهادت رسيد.
به
هرحال اين اقدام كاخ سفيد كه پس از بلوكه كردن دارائيهاي ايران در بانكهاي
امريكا، تحريم اقتصادي ايران و اعلام قطع رابطه سياسي واشنگتن با جمهوري اسلامي
ايران صورت گرفت، حلقه ديگري از اقدامات كاخ سفيد عليه جمهوري اسلامي ايران در
سالهاي پس از پيروزي انقلاب بود كه به شكست انجاميد.
پس از
اين حادثه، جاسوسان آمريكايي در چند دسته به نقاط مختلف كشور برده شدند تا دسترسي
به آنان ميسر نباشد. جاسوسان آمريكايي بيش از 6 ماه پس از عمليات آمريكا در طبس در
اختيار دانشجويان پيرو خط امام بودند.
دوست
گرامي همانگونه كه خداي متعال با سنگ ريزه هاي كوچك لشگر عظيم ابره را نابود كرد در
جريان طبس هم به كمك ملت انقلابي ومومن ايران رسيد و با امداد غيبي دشمنان اسلام را
كه ملت از آنها غافل بودند را به هلاكت رساند و اين حادثه درس بزرگي به ملت ودشمنان
بود كه خدا با مومنين است وپشتيبان خداپرستان واقعي.
يك
مقاله: بازخواني پيام امام خميني در مورد واقعه طبس محمد مهدي سيفي مجله تايم در
مورخ 5 مي 1980 در مقالهاي تحت عنوان «شكست در صحرا» نوشت « مأموريت كارتر براي
نجات گروگان ها در درون شعله ها فرو رفت براي كارتر به طور اخص و براي آمريكا به
طور اعم ماجراي اعم طبس يك شكست نظامي و سياسي بود يك بار ارتش مسلسل و پرقدرتش در
ويتنام در حالي كه از پاي ميافتاد و به خود ميپيچد به زبوني و بيچارگي افتاد و
حالا به نظر رسيد كه قادر نيست حتي زماني كه هيچ دشمني نميداند كه آن ها در آنجا
هستند و علي رغم چهار ماه تمرين مداوم نمي توانند هواپيماها را از برخورد با يكديگر
حفظ كنند»…
پيروزي
انقلاب اسلامي ايران در بهمن ماه 1357 و تشكيل نظام مقدس جمهوري اسلامي بر اساس
آموزههاي اصيل ديني علاوه بر آن كه ساختار حكومت پهلوي را به چالش كشيد، بلكه با
تبديل شدن به يك هرموني منطقهاي با شعار وحدت جهان اسلام و در هم نورديدن مرزهاي
جغرافيايي كشورهاي مسلمان استراتژي هاي امنيتي و منافع منطقهاي آمريكا را با شكست
روبرو ساخت.
آمريكا
كه تمام تلاش خود را معطوف به حمايت از رژيم پهلوي و جلوگيري از پيروزي انقلاب
نموده بود، با پيروزي انقلاب اسلامي، سفارت خود را به عنوان پايگاهي براي طراحي و
اجراي توطئه عليه انقلاب مبدّل ساخت تا بتواند در پوشش ديپلماتيك براي شكست يا به
انحراف كشاندن نظام نوپاي اسلامي اقداماتي را انجام دهد.
توطئه
هاي آمريكا در جهت شكست انقلاب اسلامي و از سوي ديگر ورود شاه به آمريكا با اجازه
كارتر
–
رئيس جمهور آمريكا- فصل جديدي را در روابط ايران و آمريكا به وجود آورد كه همراه با
افزايش بي اعتمادي بود به طوري كه در 13 آبان58 تقريبا دو هفته پس از ديدار بازرگان
با برژنيسكي در الجزاير- گروهي از دانشجويان دانشگاهي ايران كه بعدها به دانش جويان
مسلمان پيرو خط امام معروف شدند به سفارت آمريكا در تهران حمله و 53 نفر آمريكاي را
به گروگان گرفتند.
اين عمل
از سوي حضرت امام (ره) مورد تاييد قرار گرفت و ايشان تسخير لانه جاسوسي آمريكا را
انقلاب بزرگتر از انقلاب اول ناميدند. اشغال سفارت آمريكا در تهران، حذف دولت موقت
از صحنه اجرايي كشور، تثبيت پايه هاي قدرت و حاكميت انقلابيون مذهبي و استمرار
ماجراي گروگان گيري و شكست طرح هاي آمريكا جهت آزاد سازي جاسوسان خويش موجب بحراني
بزرگ و اختلاف نظر در دستگاه ديپلماسي آمريكا پيرامون چگونگي برخورد با انقلاب
اسلامي گرديد گرچه در اين ميان شوراي امنيت ملي آمريكا به سرپرستي برژنيسگي طرفدار
اقدامات قاطع نظامي عليه انقلاب اسلامي شد- سرانجام گروه ويژه 132 نفره تحت «دلتا
فورس» براي حمله به ايران و آزادي گروگانها تشكيل شد و پس از بررسي هاي فراوان، در
شامگاه چهارم ارديبهشت 59 هفت فروند هواپيماي غول پيكر نظامي 130-c
و هشت فروند بال گرد نظامي مجهز آمريكاي در عمليات موسوم به «پنجه عقاب» مرزهاي
هوايي جنوبي ايران را پشت سر گذاشته و در طبس فرود آمدند. اما چند ساعت بعد با حركت
شن ها بال هاي دو هواپيمايي مجهز به تسليحات نظامي در صحراي «پشت بادام» طبس با
يكديگر بر خورد و منفجر شدند و هشت نفر از نظاميان آمريكايي جان خود را از دست
دادند و با اين انفجار آمريكايي ها تصميم به لغو عمليات و بازگشت گرفتند.
اما
حضرت امام خميني (ره) نيز پس از تهاجم نظامي آمريكا در طبس با نگاه تيزبين خود،
پيام بسيار مهمي به ملت ايران صادر كردند كه اينك به بررسي بخش هايي از آن خواهيم
پرداخت. «ملت رزمنده ايران دخالت هاي نظامي آمريكا را شنيدند و عذرهاي كارتر را
شنيدند، اينجانب كه كراراً گفته ام كارتر براي وصول به رياست جمهوي حاضر است به هر
جنايتي دست بزند و دنيا را به آتش بكشد شواهد آن يكي پس از ديگري ظاهر شده و مي
شود و اشتباه كارتر در آن است كه گمان مي كند با دست زدن به اين مانورهاي احمقانه
مي تواند ملت ايران را كه براي آزادي و استقلال خويش و براي اسلام عزيز از هيچ
فداكاري روي گردان نيست از راه خودش كه راه خدا و انسانيت است منصرف كند، كارتر باز
احساس نكرده با چه ملتي روبروست و با چه مكتبي بازي مي كند. ملت ما ملت خون و مكتب
ما جهاد است . كارتر بايد بداند كه ملت 35 ميليوني ما با مكتبي بزرگ شدهاند كه
شهادت را سعادت و فخر مي دانند و سرو جان را فداي مكتب خود مي كنند» همانطور كه
ملاحظه ميگردد حضرت امام (ره) در اين بخش از پيام خود، هدف اصلي كارتر از حمله
نظامي آمريكا به ايران را ضمن آزادي گروگانها، پيروزي در انتخابات دوره دورم رياست
جمهوري ميداند. زيرا او در حال طي آخرين مراحل دوران اول رياست جمهوري بود و به
شدت در صدد كسب وجهه سياسي
–اجتماعي
و تلاش براي دست يابي به جايگاه يك قهرمان ملي به سر ميبرد و پيروزي وي در اين
حمله مي توانست او را به صورت يك قهرمان پيروز به دومين دوره رياست جمهوري منتقل
نمايد. لكن با شكست آمريكا در اين حمله نظامي، موجي از نااميدي ملي در آمريكا پديد
آمد به طوري كه برژينسكي
–
مشاور امنيت ملي كارتر – مي گويد «ماجراي مفتضح ايران (حادثه طبس) يكي از سه عامل
مهم شكست كارتر بود و اين ماجرا احساس نااميدي ملي را بر انگيخت» همچنين ويليام
سوليوان- سفير آمريكا در تهران – از اين واقعه با عنوان «دوران تحقير ملي آمريكا»
ياد كرده و مي نويسد «روش سست و بي قيد حكومت كارتر و اقدامات نامعقول او … به
گروگان گيري اعضاي سفارت آمريكا منجر شد و يك دوران تحقير ملي كه در تاريخ آمريكا
نظير آن ديده نشده است. آغاز گرديد» همچنين باري روبين- كارشناس مسايل خاورميانه
–
مي گويد: «ماجراي طبس يك شكشت دردناك براي كارتر و يك پيروزي براي ايران بود و
موقعيت بين المللي آمريكا را به شدت تضعيف كرد» موضوع ديگري كه حضرت امام در پيام
خويش بدان تصريح دارند اينست كه ملت مسلمان ايران با نهضت بزرگ اسلامي خود و با خط
سرخ جهاد و شهادت به عنوان سلاح نيرومند و مؤثر در صدد كسب آزادي از يوغ استعمار
خارجي و استبداد داخلي است و براي نيل به اين هدف با اهداي خون جوانان خود در برابر
توطئه ها ايستادگي خواهد كرد. امام خميني در فراز ديگري از پيام خويش شكست آمريكا
در صحراي طبس را حاصل و نتيجه قطعي امدادهاي غيبي الهي مي داند و در عبارت صريح زير
اعلام مي دارد«اين مانور احمقانه به امر خداي قادر شكست خورد» از جنبه تاريخي واقعه
حمله نظاميان آمريكا و شكست آنان به وسيله شن هاي بيابان تفتيده طبس، همانند واقعه
حمل پيل سواران ابرهه به خانه كعبه و منهدم شدن آن توسط سنگ ريزه هاي فروريخته از
منقار مرغان ابابيل مي باشد. شكست آمريكاييان در طبس توسط نيروهاي غيبي الهي به
گونه اي واضح و آشكار بود كه حتي هارولد براون- وزير دفاع آمريكا- وقتي در برابر
اين سؤال كه چگونه اين فاجعه بزرگ به وقوع پيوست او در حالي كه به شدت متحير بود
چنين پاسخ مي دهد «آيت ا… خميني در بالكن محل سكونت خود حضور يافت و با هر حركت
دست او يك هواپيما به زمين افتاد.» اين عبارت اشاره به همان نقش امداد غيبي الهي
دارد كه وزير دفاع آمريكا اين گونه بيان مي دارد.
اما
فراز ديگري از پيام حضرت امام كه در واقع يك «پيش بيني سياسي» نيز قلمداد مي شود
سرانجام و فرجام ماجراجويي كارتر را اين گونه بيان مي دارد« كارتر بايد بداند كه
اين عمل احمقانه او در ملت آمريكا چنان اثري خواهد گذاشت كه طرفداران او را مخالفان
او خواهد كرد. كارتر بايد بداند كه با اين عمل بسيار ناشيانه حيثيت سياسي خود را به
صفر رساند و از رياست جمهوري بايد قطع اميد كند. كارتر با اين عمل خود ثابت كرد كه
قدرت تفكر را از دست داده و از اداره يك كشور بزرگ مثل آمريكا عاجز است.
شكست
آمريكا در عمليات آزاد سازي گروگان ها در واقعه طبس در زمان رياست جمهوري كارتر سبب
شد تا وي آراي عمومي را در انتخابات بعدي از دست بدهد. زماني كه وي در واپسين روزها
و دقايق رياست جمهوري خود نتوانست مسأله گروگان ها را خاتمه دهد اعتماد مردم به وي
و حكومتش سلب شد. لذا جمهوري خواهان از اين موقعيت استفاده و اعلام كردند كه تلاش
چندين ساله آمريكا به ويژه جمهوري خواهان براي ايجاد يك دولت وابسته در منطقه خليج
فارس با سقوط شاه و اقدامات نسنجيده دموكراتها از بين رفته و حتي بدتر از آن،
عملكرد ضعيف دموكراتها به گونه اي بوده كه عدهاي به خود خسارت داده و ديپلماتهاي
آمريكا را به اسارت مي گيرند.
نتيجه
وضعيت فراهم شده، روي آوري افكار عمومي به جمهوري خواهان و شكست سخت دموكرات ها
بود. در اين سال سرنوشت انتخابات آمريكا نه در واشنگتن بلكه در صحراي طبس رقم خورد.
همچنين
كارتر پس از شكست در انتخابات رياست جمهوري اين گونه زبان به اعتراف مي گشايد «سال
هاي آخر رياست جمهوري من در گروگان آيت ا… خميني بودم» و در آخر مطلب خويش را با
اين عبارت از جمله نيويورك تايمز به پايان مي بريم كه «داغ شكستي كه آمريكاييان در
ايران خوردند آنها را رها نخواهد كرد.
اين
شكست ضربهاي دوباره به احساس غرور و اعتماد به نفس آنان زد». منابع: 1. صحيفه نور.
ج 12و11و10. 2. بك ويث، چارلي، نيروي دلتا از پلي مي تا طبس ترجمه : رضا فاضل
زرندي، تهران، اميركبير، 1366. 3. بك ويث، چارلي ، حادثه طبس، مترجم : دفتر
انتشارات اسلامي، تهران ، انتشارات دفتر اسلامي، 1367. 4. روزنامه جمهوري اسلامي 5.
روزنامه سلام 6. برژينسكي «سقوط شاه، جان گروگانها و منافع ملي» ترجمه منوچهر
يزدانيار، تهران، كاوش ، 1362.(مركز اسناد انقلاب اسلامي)