صبح بی کران / رحیم کارگر(پارسا)
۱۳۹۳/۱۱/۱۷
–
۷۶ بازدید
نشانت را به اشک پرغم دلدادگان دیدم !
تو را در بی کران شور و شوق عاشقان دیدم
تویی محبوب نرگس های عرشی ، نور اخترها
تو را در خنده های پر امید کهکشان دیدم
چه یارانی که در عشقت ، شقایق وار پژمردند
تو را در جان ِ سبزِ لاله های مهربان دیدم
تو با چشمان گوهر بین و شیدا دیدنی هستی
حضورت را به قلب پر تب و تاب جهان دیدم
در این ما و منی ها از تو دوریم و پریشان تر
تو را در بی کسی های بشر ، نور عیان دیدم
و روزی می رسی با یک نگاه خرّم و زیبا
تو را در بی کران شور و شوق عاشقان دیدم
تویی محبوب نرگس های عرشی ، نور اخترها
تو را در خنده های پر امید کهکشان دیدم
چه یارانی که در عشقت ، شقایق وار پژمردند
تو را در جان ِ سبزِ لاله های مهربان دیدم
تو با چشمان گوهر بین و شیدا دیدنی هستی
حضورت را به قلب پر تب و تاب جهان دیدم
در این ما و منی ها از تو دوریم و پریشان تر
تو را در بی کسی های بشر ، نور عیان دیدم
و روزی می رسی با یک نگاه خرّم و زیبا
ودر دستان تو صلح و صفای آسمان دیدم
تو می تابی درخشان تر زمهر و ماه رویایی
پر از زیبایی و پاکی ، چه صبح بی کران دیدم
رحیم کارگر(پارسا)16-11-93