خانه » همه » مذهبی » صدوقیان در یهودیت

صدوقیان در یهودیت


صدوقیان در یهودیت

۱۳۹۹/۰۱/۰۴


۱۷۱۶ بازدید

صدوقیان در یهودیت چه کسانی بودند؟ چه عقایدی داشتند؟

در عصر حضرت عیسی(ع)، چهار گرایش مهم یهودی وجود داشت که عبارت بودند از اسنی‌ها[1]، غیوران (زیلوت‌ها)[2]، فریسیان[3] و صدوقیان. در این میان، دو گروه اخیر از اهمیت بیشتری برخوردار بودند.
“اسنی‌ها” زاهدان سرخورده‌ای بودند که از جامعه دوری می‌جستند و به انتظار ظهور مسیحا بودند. آنان زندگی خود را در بیابان می‌گذراندند و برای آمدن سلطنت خداوند آماده بودند.
“غیوران” گروه کوچکی از فعالان ضد رومی بودند که در عمل به تورات بسیار پایبند بودند و منتظر آن بودند تا بتوانند شورشی مسلحانه را بر علیه رومیان به راه اندازند.
“فریسیان” یک فرقه و یا حزب سیاسی بودند که خود را از سنهدرین تحت سلطه‌ی صدوقیان جدا کرده، با کاهنان رابطه‌ی زیادی نداشتند بلکه بیشتر با مردم عادی، محققان و معلمان، انس و الفت داشتند.[4]“صدوقیان” گروهی از اشراف بودند که امور مربوط به معبد، معمولا در دست آنان بود. این گروه، که حیاتشان در گروی وجود معبد بود، با تخریب معبد در سال 70 میلادی، از بین رفتند.
واژه‌شناسی
در مورد ریشه‌ی عنوان صدوقیان که در عبری به شکل צְדוּקִים (صِدوقیم) نگاشته می‌شود، اتفاق نظری وجود ندارد.
بنابر سنت تلمودی، این نام برگرفته از نام صادوق[5] است که شاگرد “انتیگونیوس اهل سوخو” بوده است. انتیگونیوس دارای عقاید خاصی بود. او رستاخیز و زندگی پس از مرگ را انکار می‌کرد و فرقه‌ای خاص را به وجود آورد.
نظریه‌ی دیگری نیز در مورد ریشه‌ی این کلمه وجود دارد که محتمل‌تر به نظر می‌رسد. این نام منسوب به صادوق، ‌کاهن اعظم در عصر داود (دوم سموئیل 8: 17 و 15: 24) و سلیمان (اول پادشاهان 1: 34 به بعد و اول تواریخ 12: 29) بوده باشد.[6]ویژگی‌ها و خصایص صدوقیان
صدوقیان طبقه‌ی کوچک اشرافی حاکم بودند. آنان محافظه‌کاران ثروتمندی بودند که به تورات بسیار پایبند بودند و با هر نوع نوآوری به مخالفت می‌پرداختند و با معبد ارتباطی قوی داشتند، مقام کاهن بزرگ را در دست داشتند و موقعیت مسلطی را در هیئت حاکمه (سنهدرین) به دست آورده بودند.
به دلیل تفوق سیاسی‌شان بر جامعه‌ی یهودی بود که سیاستمداران رومی با آنها رابطه‌ی خوبی داشتند. از دیگر سو، آنها نیز چون ثروتمند بودند مایل بودند تا با رومیان روابط خوب و آشتی‌جویانه‌ای داشته باشند.[7]به طور کلی صدوقیان در تقابل جدی با فریسیان بودند و هم از منظر عقیدتی و هم از منظر سیاسی، کاملا با فریسیان مخالف بودند.
تعالیم ایشان دارای چهار ویژگی بود:
1. انکار شریعت شفاهی
2. معتبر دانستن اسفار پنجگانه (تورات) و رد سایر کتاب‌های عهد قدیم
3. انکار قیامت و رستاخیز. آنها همچنین منکر ثواب و عقاب بوده، وجود ملائکه و ارواح را نیز انکار می‌کردند.
4. اعتقاد به آزادی مطلقه‌ی انسانی و اعتقاد به تفویض کامل.
فریسیان در هر چهار عقیده‌ی مذکور به مخالفت با صدوقیان می‌پرداختند. آنها برای شریعت شفاهی، ارزشی همسنگ تورات قائل بودند و آن را منبعی مهم برای دین خود می‌دانستند.[8] آنان همچنین در مورد کتاب مقدس، نگاهی کاملا متفاوت از صدوقیان را دارا بودند و کتب انبیا و سایر رساله‌های کتاب مقدس را که صدوقیان نمی‌پذیرفتند، معتبر می‌دانستند.[9]فریسیان به بقای روح فردی و کیفر گناه در سرای آخرت نیز ایمان داشتند و این در مقابل دیدگاه صدوقیان بود که خدا را خدای قومی می‌دانستند و فرجام شناسی را توهم فریسیان تلقی می‌کردند.[10] آنان همچنین در مورد اراده‌ی آدمی با دیدگاه صدوقیان مخالف بودند و در این زمینه راه میانه‌ای را پذیرفته بودند.
از جهت سیاسی نیز این دو گروه با یکدیگر کاملا متفاوت بودند. فریسیان بیشتر با مردم عادی، محققان و معلمان، انس و الفت داشتند و مشارکت سیاسی با رومیان را نمی‌پسندیدند و جدایی طلب بودند. این در حالی بود که صدوقیان که تعدادشان بسیار کم بود، همواره با حاکمان از در دوستی وارد می‌شدند و از مخالفت با رومیان پرهیز می‌کردند.[11]صدوقیان در کتاب مقدس
صدوقیان در عهد قدیم
در عهد قدیم، مطلقا نامی از صدوقیان نیامده است؛ همچنانکه از فرقه‌های سه‌گانه‌ی دیگر سخنی به میان نیامده است. دلیل این مطلب نیز تا حدودی روشن است زیرا هیچ یک از این گروهها تا پیش از قرن دوم قبل از میلاد، به وجود نیامده بودند.
البته باید توجه داشت که در بخشهایی از عهد قدیم، از بنی صادوق (که شاید بتوان آنان را بر صدوقیان تطبیق داد) سخن به میان آمده است:
«و خداوند یهوه می‌فرماید که به لاویان کهنه که از ذریت صادوق می‌باشند و به جهت خدمت من، به من نزدیک می‌آیند یک گوساله به جهت قربانی گناه بده».[12]در جای دیگر نیز آمده است:
«و این برای کاهنان مقدس از بنی‌صادوق که ودیعت مرا نگاه داشته‌اند خواهد بود، زیرا ایشان هنگامی که بنی‌اسرائیل گمراه شدند و لاویان نیز ضلالت ورزیدند، گمراه نگردیدند».[13]با این وجود روشن است که این آیات، صرفا در مورد کاهنانی است که از نسل صادوق بوده‌اند و نه در مورد فرقه‌ی صدوقیان که دارای عقایدی خاص و انحرافی بوده‌اند.
توصیفات صدوقیان در عهد جدید
در عهد جدید، نام صدوقیان بارها ذکر شده است که البته همواره مورد نکوهش قرار گرفته‌اند.
افعی زادگان
اولین موردی که در عهد جدید از صدوقیان،‌ یاد شده است در انجیل متی و داستان حضرت یحیی است. طبق گزارش انجیلها حضرت یحیی با دو گروه معروف یهودی یعنی صدوقیان و فریسیان به شدت برخورد می‌فرماید:
«پس چون بسیاری از فریسیان و صدوقیان را دید که بجهت تعمید نزد وی می‌آیند، بدیشان گفت: ای افعی‌زادگان، که شما را اعلام کرد که از غضب آینده بگریزید؟ اکنون ثمره شایسته توبه بیاورید، و این سخن را به‌خاطر خود راه مدهید که پدر ما ابراهیم است، زیرا به شما می‌گویم خدا قادر است که از این سنگها فرزندان برای ابراهیم برانگیزاند».[14]شریران زناکار!
در انجیل متی نقل شده است که دو گروه صدوقیان و فریسیان نزد حضرت عیسی آمده از آن جناب خواهش کردند تا نشانه‌ای آسمانی (معجزه) برای آنها بیاورد. آن حضرت با ریاکار خواندن آنها درباره‌شان چنین فرمود:
«در وقت عصر می‌گویید هوا خوش خواهد بود زیرا آسمان سرخ است؛ و صبحگاهان می‌گویید امروز هوا بد خواهد شد زیرا که آسمان سرخ و گرفته است. ای ریاکاران می‌دانید صورت آسمان را تمییز دهید، اما علامات زمانها را نمی‌توانید! فرقه‌ی شریر زناکار، آیتی می‌طلبند و آیتی بدیشان عطا نخواهد شد جز آیت یونس نبی».[15]ریاکاران
در جای دیگری نیز نقل شده است که آن حضرت ضمن ریاکار خواندن صدوقیان و فریسیان، شاگردان خویش را از تعالیم این دو گروه بر حذر داشت:
«و شاگردانش چون بدان طرف می‌رفتند، فراموش کردند که نان بردارند. عیسی ایشان را گفت: آگاه باشید که از خمیرمایه‌ی فریسیان و صدوقیان احتیاط کنید. پس ایشان در خود تفکر نموده، گفتند: از آن است که نان برنداشته‌ایم.
عیسی این را درک نموده، بدیشان گفت: ای سست‌ایمانان، چرا در خود تفکر می‌کنید؟ از آنجهت که نان نیاورده‌اید؟ آیا هنوز نفهمیده و یاد نیاورده‌اید آن پنج نان و پنج هزار نفر و چند سبدی را که برداشتید؟ و نه آن هفت نان و چهار هزار نفر و چند زنبیلی را که برداشتید؟ پس چرا نفهمیدید که درباره‌ی نان شما را نگفتم که از خمیرمایه‌ی فریسیان و صدوقیان احتیاط کنید؟
آنگاه دریافتند که نه از خمیرمایه‌ی نان بلکه از تعلیم فریسیان وصدوقیان، حکم به احتیاط فرموده است».[16]منکران قیامت
در میان یهودیان، چنین معروف بوده که صدوقیان از منکران قیامت بوده‌اند. این نسبت، در عهد جدید هم مورد تأیید قرار گرفته است. طبق نقل انجیلها، آنان نزد حضرت عیسی می‌آیند و با طرح اشکالی، اعتقاد به قیامت را به چالش می‌کشند:
«و صدوقیان که منکر هستند نزد وی آمده، از او سوال نموده، گفتند: “ای استاد، موسی به ما نوشت که هرگاه برادر کسی بمیرد و زنی بازگذاشته، اولادی نداشته باشد، برادرش زن او را بگیرد تا از بهر برادر خود، نسلی پیدا نماید. پس هفت برادر بودند که نخستین، زنی گرفته، بمرد و اولادی نگذاشت. پس ثانی او را گرفته، هم بی‌اولاد فوت شد و همچنین سومی. تا آنکه آن هفت او را گرفتند و اولادی نگذاشتند و بعد از همه، زن فوت شد. پس در قیامت چون برخیزند، زن کدام‌یک از ایشان خواهد بود از آنجهت که هر هفت، او را به زنی گرفته بودند؟”
عیسی در جواب ایشان گفت: آیا گمراه نیستید از آنرو که کتب و قوت خدا را نمی‌دانید؟ زیرا هنگامی که از مردگان برخیزند، نه نکاح می‌کنند و نه منکوحه می‌گردند، بلکه مانند فرشتگان، در آسمان می‌باشند. اما در باب مردگان که بر می‌خیزند، در کتاب موسی در ذکر بوته نخوانده‌اید چگونه خدا او را خطاب کرده، گفت که منم خدای ابراهیم و خدای اسحاق و خدای یعقوب. و او خدای مردگان نیست بلکه خدای زندگان است. پس شما بسیار گمراه شده‌اید».[17]ذکر فریسیان در کتاب اعمال رسولان
در کتاب اعمال رسولان نیز در سه مورد به اختصار ذکر صدوقیان به میان آمده است. مورد اول در جایی است که پطرس و یوحنا در حال بیان تعالیم حضرت عیسی بودند. در این زمان، کاهنان و سردار سپاه هیکل به همراه صدوقیان بر ایشان تاخته آن دو را دستگیر کردند و به زندان افکندند.[18]مورد دیگر مربوط به دستگیری و به‌زندان‌افکندن رسولان توسط رئیس کهنه و دوستان صدوقی اوست که در پی تعالیم رسولان و ظهور معجزات از سوی ایشان صورت می‌گیرد.[19]آخرین مورد نیز در داستان پولس است که با استفاده از اختلاف نظر میان فریسیان و صدوقیان در مورد قیامت، خود را از مهلکه نجات می‌بخشد:
«چون پولس فهمید که بعضی از صدوقیان و بعضی از فریسیانند، در مجلس ندا در‌ داد که: ای برادران، من فریسی، پسر فریسی هستم و برای امید و قیامت مردگان از من بازپرس می‌شود. چون این را گفت، در میان فریسیان و صدوقیان منازعه بر پا شد و جماعت دو فرقه شدند، زیراکه صدوقیان منکر قیامت و ملائکه و ارواح هستند لیکن فریسیان قائل به هر دو. پس غوغای عظیم برپا شد و کاتبان از فرقه فریسیان برخاسته مخاصمه نموده، می‌گفتند که در این شخص هیچ بدی نیافته‌ایم و اگر روحی یا فرشته‌ای با او سخن گفته باشد با خدا جنگ نباید نمود. و چون منازعه زیادتر می‌شد، مین‌باشی ترسید که مبادا پولس را بدرند. پس فرمود تا سپاهیان پایین آمده، او را از میانشان برداشته، به قلعه درآوردند».[20]البته نکته‌ای نیز در خصوص ذکر عقاید صدوقیان در عهد جدید، قابل توجه است. چنانکه پیشتر ذکر گردید، حضرت عیسی در پاسخ به صدوقیان در مورد قیامت، وضعیت انسانها را همانند فرشتگان اعلام می‌فرماید و این در حالی است که طبق گزارش اخیر در کتاب اعمال رسولان، صدوقیان اصلا معتقد به وجود فرشتگان نبوده‌اند و بنابر این استدلال حضرت عیسی در مقابل صدوقیان و تشبیه وضعیت انسانها به وضعیت فرشتگان، بی‌مورد به نظر می‌رسد.
از بین رفتن صدوقیان
به هر حال، طبق گزارشهای موجود تاریخی، صدوقیان پس از واقعه‌ی ویرانی معبد اورشلیم در سال 70 میلادی از صحنه‌ی روزگار محو شدند و این در حالی بود که گروه رقیب آنها یعنی فریسیان همچنان به حیات خود ادامه دادند.
از مهمترین دلایل از بین رفتن صدوقیان و باقی ماندن فریسیان به دو نکته می‌توان اشاره کرد. اول آنکه صدوقیان در مورد کتاب مقدس و تفسیر آن کاملا متعصب بودند و این در حالی بود که فریسیان، در کنار کتاب مقدس به سنت نیز معتقد بودند. نکته‌ی دیگر که البته بسیار مهمتر است آن بود که صدوقیان، مناسک قربانی را به عنوان رکن شریعت یهودی می‌شناختند و انجام آن را متوقف بر وجود معبد می‌دانستند و بنابر این با از بین رفتن معبد، صدوقیان نیز از میان رفتند و این در حالی بود که فریسیان، مناسک قربانی را که متوقف بر وجود معبد بود به عنوان یک اصل مهم نپذیرفته بودند و به هیمن دلیل، ویرانی معبد نتوانست خلل جدی و مهمی را در حیات آنان به وجود آورد.[21]منابع :
[1]. Essenes
[2]. Zealots
[3]. Pharisees
[4]. جو ویور، مری؛ درآمدی به مسیحیت؛ ترجمه حسن قنبری، انتشارات مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، چاپ اول، 1381ه‌ش، ص 67 – 69
[5]. Zadok
[6]. Encyclopaedia Judaica, (Gale, 2007, 2nd ed.), vol.17, P.654
[7]. جو ویور، مری؛ پیشین؛ ص 66 – 67
[8]. Encyclopedia Judaica, vol. 16, p. 30.
[9]. جو ویور، مری؛ پیشین؛ ص 67 – 68
[10]. اپستاین، ایزیدور؛ یهودیت، بررسی تاریخی؛ ترجمه بهزاد سالکی، موسسه‌ پژوهشی حکمت و فلسفه‌ ایران، چاپ اول، 1385ه‌ش، ص 113 – 114
[11]. جو ویور، مری؛ پیشین؛ ص 66 – 68
[12]. حزقیال 43: 19
[13]. حزقیال 48: 11
[14]. متی 3: 1 – 9
[15]. متی 16: 1 – 4
[16]. متی 16: 5 – 12
[17]. مرقس 12: 18 – 27
[18]. اعمال رسولان 4: 1 – 3
[19]. اعمال رسولان 5: 12 – 18
[20]. اعمال رسولان 23: 6 – 10
[21]. آنترمن، الن؛ باورها و آیینهای یهودی؛ ترجمه رضا فرزین، انتشارات مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، چاپ اول، 1385ه‌ش، ص 86
نویسنده: محمد ضیاء توحیدی
منبع: پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام

ممکن است این مطلب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد