۱۳۹۳/۱۰/۲۸
–
۷۵۱۷ بازدید
برای اینکه به انسان های خدایی نزدیک شویم، لازم است علائم آنها را بشناسیم علائم و صفات بندگان مومن و خدایی چیست؟
یکی از راه های نزدیک شدن به خدا و کمال این است که با صفات و ویژگی های بندگان خوب خدا آشنا شویم و سعی کنیم مانند آنها باشیم. صفات مؤمنین و بندگان خدا در قرآن کریم به طور مفصل بیان شده است، ولی برای رعایت اختصار به بعضی از آنها اشاره می نماییم.
الف – صفات فردی :
هنگام نماز خضوع خشوع دارند: الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ، یعنی مؤمنین کسانی هستند که در نماز خویش خاشع و فروتن هستند و دیده بر سجده گاه خود دارند و به این سو و آن سو نمی نگرند و دلشان در گرو مهر و عشق به خدا است.
از گفتار و عملکرد بیهوده دوری می کنند: وَ الَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ؛ مردم با ایمان کسانی هستند که از هر گفتار و نوشتار و عملکرد بیهوده و بی ثمر و بی اهمیت روی می گردانند. چراکه به باور آنان چنین گفتار و کردار بیهوده و زشت و ناپسند است و باید از آن دوری جست.
عفت و پاکدامنی پیشه می کنند: و لا یزنون و من یفعل ذلک یلق اثاما (68،فرقان) و گناه زشت زنا انجام نمی دهند – وَ الَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ (معارج، 29) آنان (مؤمنان) کسانی هستند که دامن خویش را حفظ می کنند، منظور از حفظ دامن خویش، این است که رابطة جنسی آنان تنها در قلمرو خانه و خانواده، و در چهارچوب مقررات شرعی و اخلاقی و انسانی است. و هرگز خود را با پستی و زشتی گناه آلوده نساخته، و دامان به حرام و گناه نمی آلایند، و چشم و دل و جسم را از حرام حفظ می کنند.
از بدگمانی، غیبت، بدگوئی و تجسس پرهیز دارند: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً (سورة حجرات، آیة 12?) ای کسانی که ایمان آورده اید دوری گزینید از بعضی گمان های (بد)، که آن گمان ها گناه است، و تجسس در عیوب دیگران نکنید (از چیزهائی که از بدی ایشان بر شما پنهان است) و غیبت و بدگوئی از یگدیگر نکنید.
تسلیم فرمان الهی اند: مؤمن تمام امور وجودی خود را به اختیار خداوند واگذار می کند و در قرآن کریم، حضرت ابراهیم (ع) از خداوند چنین مقامی را می طلبد؛ رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَیْنِ لَکَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَکَ (سورة بقره، آیة (128?
ایمان یقینی دارند: مؤمن اعتقاد جازم نسبت به اصول دین و فروع دین دارد، مثلاً ممکن نیست انسان اعتقاد قطعی بروز حساب داشته باشد و همواره آن روز را در خاطر داشته و بیاد آن باشد در عین حال پاره ای گناهان را مرتکب شود (و بالاخرة هم یوقنون) چنین کسی نه تنها مرتکب گناه نمی شود بلکه از ترس، بقرق گاه های خدا، نزدیک هم نمی گردد.
متواضع و فروتن هستند: الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً ( فرقان، آیة 63) آنان بر روی زمین آرام و متواضعانه راه می روند.
حلیم و بردبارند: وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً (فرقان، آیة 63?) و زمانی که جاهلان، به آنان خطاب ـ جاهلانه ـ کنند با سلام و بیان خوش جواب دهند.
شب با خدا خلوت دارند و عبادت می کنند: وَ الَّذِینَ یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَ قِیاماً ( فرقان، آیة 64?) و آنان که شب را برای پروردگارشان به روز می آورند در حالی که سجده کننده و قیام کننده هستند.
خالصانه خدای را می پرستند: وَ الَّذِینَ لا یَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ ( فرقان، آیة 68?) اهل توحید اند و با خدا معبود دیگری را نمی پرستند.
بزرگوارند و با اهل باطل درگیر نمی شوند: وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراماً (فرقان، آیة 72?) بزرگوارنه از کنار گفتار و عمل اهل باطل و بیهوده گویان عبور می کنند و درگیر نمی شوند.
با تدبر در آیات الهی می نگرند: وَ الَّذِینَ إِذا ذُکِّرُوا بآیاتِ رَبِّهِمْ لَمْ یَخِرُّوا عَلَیْها صُمًّا وَ عُمْیاناً (فرقان، آیة 73?) و کسانی هستند که چون به آیات پروردگارشان تذکر داده شوند، همچون کرها و کورها با آن برخورد نمی کنند. (در آیات الهی می اندیشند و خود را به کری و کوری نمی زنند)
قلبشان فقط مشغول به خدا است و فریب ظواهر دنیا را نمی خورند: بندگان حضرت حق، آن گاه که به مقام قرب رسیدند و وجودشان پر از اخلاص شود، آن قدر که جز خدا چیزی نبینند و جز برای خدا، کار نکنند. هرگز ظواهر دنیا مخلصین عالم را فریب نداده و جلوات دنیا آن ها را با خود نبرده است؛ بلکه برعکس، به تعبیر آن مرد عظیم الشّأن و الهی، آیت الله انصاری همدانی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) هر چه دنیا به آن ها رو کرد، آن ها از دنیا رو برگرداندند.
امیر المؤمنین، علی ا بن ابیطالب (ع) می فرمایند: یکی از نشانه های بندگان خاص پروردگار عالم همین است که هیچ گاه ظواهر، آن ها را فریب نمی دهد. چون آن ها بنده خاص خدا شدند و قلبشان آکنده از یاد خدا شد، هرچه ظواهر دنیا زیبا و فریبنده هم باشد، ابداً آنچه که می بینند، آن ها را مشغول نمی کند.
گویی که دنیا ناز آن ها را می کشد، نه این که آن ها ناز دنیا را بکشند. در این دنیا هستند و مثل دیگران زندگی می کنند؛ امّا هیچ گاه به دنیا جواب مثبت نمی دهند.
در انفاق میانه رو هستند: کسانی اند که به هنگام خرج کردن ( مال بـرای خـود و خانواده ) نه زیاده روی می کنند و نه سخت گیری، و بلکه در میان این دو ( یعنی اسراف و بخل ، حدّ) میانه روی و اعتدال را رعایت می کنند – و الذین اذا انفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا و کان بین ذلک قواما (67)
ب – رفتارهای (خصوصیات) اجتماعی:
اهل هجرت و جهاد در راه خدایند: الَّذِینَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ (سورة توبه، آیة 20?) کسانی که ایمان آ وردند مهاجرت کردند و جهاد نمودند در راه خدا با مال ها و جان های خود، بزرگترین درجه را نزد خداوند دارند و اهل رستگاری اند.
روحیه شهادت طلبی داند: وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ وَ لکِنْ لا تَشعُرُونَ (سورة بقره، آیة 154?) و نگوئید دربارة کسانی که در راه خدا کشته شده اند، مردگان اند بلکه زنده اند اما شما درک نمی کنید.
با کافران دوست نمی شوند و به آنها اعتماد نمی کنند: لا یَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْکافِرِینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَلَیْسَ مِنَ اللَّهِ فِی شَیْ ءٍ إِلاَّ أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقیةً وَ یُحَذِّرُکُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ إِلَى اللَّهِ الْمَصِیرُ (سورة آل عمران، آیة 28?) نباید مؤمنان کافران را دوست خود گیرند، و هر کس چنین کرد چیزی پیش خدا ندارد، مگر آنکه از ایشان تقیه کند، یک تقیه مصلحتی و بظاهر، برای مدتی دوستی کنید و خداوند شما را از خود می ترساند، و به سوی خداوند است بازگشت.
به خوبی ها امر و از بدی ها نهی می کنند: وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ، بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ (سورة توبه، آیة 71) مردان و زنان مؤمن همه یاور و دوستدار یکدیگراند، همدیگر را به کار نیکو امر و از کار زشت باز می دارند.
زکات مال خود را می پردازند: وَ الَّذِینَ هُمْ لِلزَّکاةِ فاعِلُونَ ( سورة مؤمنون، آیة 4?) مردم با ایمان کسانی هستند که زکات و حقوق مالی خویش را می پردازند.
ربا نمی خورند: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَأْکُلُوا الرِّبا أَضْعافاً مُضاعَفَةً وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ (سورة آل عمران، آیة 130?) ای مؤمنان ربا را چند برابر نخورید و تقوای الهی داشته باشید، شاید رستگار شوید.
انسان های امانت داری هستند: وَ الَّذِینَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ (سورة مؤمن، آیة 8?) مردم با ایمان کسانی هستند که رعایت گر امانت های مردم و عهد و پیمان های خود با دیگران اند. از این روهم به ویژگی امانت و امانت داری آراسته اند و هرگز دست و دل و دیده به خیانت باز نمی کنند و هم در زندگی خویش از عهد شکنی به دوراند و به پیمان های خود وفا می کنند.
با توجه به مطالب مذکور روشن می شود، مؤمن و بنده خدا کسی است که اعتقاد قلبی به دستورات خداوند داشته باشد و به آن ها عمل کند. در این صورت است که محبوب خداوند تعالی می گردد و زندگی نیکو و سعادت مندی خواهد داشت.
الف – صفات فردی :
هنگام نماز خضوع خشوع دارند: الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ، یعنی مؤمنین کسانی هستند که در نماز خویش خاشع و فروتن هستند و دیده بر سجده گاه خود دارند و به این سو و آن سو نمی نگرند و دلشان در گرو مهر و عشق به خدا است.
از گفتار و عملکرد بیهوده دوری می کنند: وَ الَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ؛ مردم با ایمان کسانی هستند که از هر گفتار و نوشتار و عملکرد بیهوده و بی ثمر و بی اهمیت روی می گردانند. چراکه به باور آنان چنین گفتار و کردار بیهوده و زشت و ناپسند است و باید از آن دوری جست.
عفت و پاکدامنی پیشه می کنند: و لا یزنون و من یفعل ذلک یلق اثاما (68،فرقان) و گناه زشت زنا انجام نمی دهند – وَ الَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ (معارج، 29) آنان (مؤمنان) کسانی هستند که دامن خویش را حفظ می کنند، منظور از حفظ دامن خویش، این است که رابطة جنسی آنان تنها در قلمرو خانه و خانواده، و در چهارچوب مقررات شرعی و اخلاقی و انسانی است. و هرگز خود را با پستی و زشتی گناه آلوده نساخته، و دامان به حرام و گناه نمی آلایند، و چشم و دل و جسم را از حرام حفظ می کنند.
از بدگمانی، غیبت، بدگوئی و تجسس پرهیز دارند: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً (سورة حجرات، آیة 12?) ای کسانی که ایمان آورده اید دوری گزینید از بعضی گمان های (بد)، که آن گمان ها گناه است، و تجسس در عیوب دیگران نکنید (از چیزهائی که از بدی ایشان بر شما پنهان است) و غیبت و بدگوئی از یگدیگر نکنید.
تسلیم فرمان الهی اند: مؤمن تمام امور وجودی خود را به اختیار خداوند واگذار می کند و در قرآن کریم، حضرت ابراهیم (ع) از خداوند چنین مقامی را می طلبد؛ رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَیْنِ لَکَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَکَ (سورة بقره، آیة (128?
ایمان یقینی دارند: مؤمن اعتقاد جازم نسبت به اصول دین و فروع دین دارد، مثلاً ممکن نیست انسان اعتقاد قطعی بروز حساب داشته باشد و همواره آن روز را در خاطر داشته و بیاد آن باشد در عین حال پاره ای گناهان را مرتکب شود (و بالاخرة هم یوقنون) چنین کسی نه تنها مرتکب گناه نمی شود بلکه از ترس، بقرق گاه های خدا، نزدیک هم نمی گردد.
متواضع و فروتن هستند: الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً ( فرقان، آیة 63) آنان بر روی زمین آرام و متواضعانه راه می روند.
حلیم و بردبارند: وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً (فرقان، آیة 63?) و زمانی که جاهلان، به آنان خطاب ـ جاهلانه ـ کنند با سلام و بیان خوش جواب دهند.
شب با خدا خلوت دارند و عبادت می کنند: وَ الَّذِینَ یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَ قِیاماً ( فرقان، آیة 64?) و آنان که شب را برای پروردگارشان به روز می آورند در حالی که سجده کننده و قیام کننده هستند.
خالصانه خدای را می پرستند: وَ الَّذِینَ لا یَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ ( فرقان، آیة 68?) اهل توحید اند و با خدا معبود دیگری را نمی پرستند.
بزرگوارند و با اهل باطل درگیر نمی شوند: وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراماً (فرقان، آیة 72?) بزرگوارنه از کنار گفتار و عمل اهل باطل و بیهوده گویان عبور می کنند و درگیر نمی شوند.
با تدبر در آیات الهی می نگرند: وَ الَّذِینَ إِذا ذُکِّرُوا بآیاتِ رَبِّهِمْ لَمْ یَخِرُّوا عَلَیْها صُمًّا وَ عُمْیاناً (فرقان، آیة 73?) و کسانی هستند که چون به آیات پروردگارشان تذکر داده شوند، همچون کرها و کورها با آن برخورد نمی کنند. (در آیات الهی می اندیشند و خود را به کری و کوری نمی زنند)
قلبشان فقط مشغول به خدا است و فریب ظواهر دنیا را نمی خورند: بندگان حضرت حق، آن گاه که به مقام قرب رسیدند و وجودشان پر از اخلاص شود، آن قدر که جز خدا چیزی نبینند و جز برای خدا، کار نکنند. هرگز ظواهر دنیا مخلصین عالم را فریب نداده و جلوات دنیا آن ها را با خود نبرده است؛ بلکه برعکس، به تعبیر آن مرد عظیم الشّأن و الهی، آیت الله انصاری همدانی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) هر چه دنیا به آن ها رو کرد، آن ها از دنیا رو برگرداندند.
امیر المؤمنین، علی ا بن ابیطالب (ع) می فرمایند: یکی از نشانه های بندگان خاص پروردگار عالم همین است که هیچ گاه ظواهر، آن ها را فریب نمی دهد. چون آن ها بنده خاص خدا شدند و قلبشان آکنده از یاد خدا شد، هرچه ظواهر دنیا زیبا و فریبنده هم باشد، ابداً آنچه که می بینند، آن ها را مشغول نمی کند.
گویی که دنیا ناز آن ها را می کشد، نه این که آن ها ناز دنیا را بکشند. در این دنیا هستند و مثل دیگران زندگی می کنند؛ امّا هیچ گاه به دنیا جواب مثبت نمی دهند.
در انفاق میانه رو هستند: کسانی اند که به هنگام خرج کردن ( مال بـرای خـود و خانواده ) نه زیاده روی می کنند و نه سخت گیری، و بلکه در میان این دو ( یعنی اسراف و بخل ، حدّ) میانه روی و اعتدال را رعایت می کنند – و الذین اذا انفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا و کان بین ذلک قواما (67)
ب – رفتارهای (خصوصیات) اجتماعی:
اهل هجرت و جهاد در راه خدایند: الَّذِینَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ (سورة توبه، آیة 20?) کسانی که ایمان آ وردند مهاجرت کردند و جهاد نمودند در راه خدا با مال ها و جان های خود، بزرگترین درجه را نزد خداوند دارند و اهل رستگاری اند.
روحیه شهادت طلبی داند: وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ وَ لکِنْ لا تَشعُرُونَ (سورة بقره، آیة 154?) و نگوئید دربارة کسانی که در راه خدا کشته شده اند، مردگان اند بلکه زنده اند اما شما درک نمی کنید.
با کافران دوست نمی شوند و به آنها اعتماد نمی کنند: لا یَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْکافِرِینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَلَیْسَ مِنَ اللَّهِ فِی شَیْ ءٍ إِلاَّ أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقیةً وَ یُحَذِّرُکُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ إِلَى اللَّهِ الْمَصِیرُ (سورة آل عمران، آیة 28?) نباید مؤمنان کافران را دوست خود گیرند، و هر کس چنین کرد چیزی پیش خدا ندارد، مگر آنکه از ایشان تقیه کند، یک تقیه مصلحتی و بظاهر، برای مدتی دوستی کنید و خداوند شما را از خود می ترساند، و به سوی خداوند است بازگشت.
به خوبی ها امر و از بدی ها نهی می کنند: وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ، بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ (سورة توبه، آیة 71) مردان و زنان مؤمن همه یاور و دوستدار یکدیگراند، همدیگر را به کار نیکو امر و از کار زشت باز می دارند.
زکات مال خود را می پردازند: وَ الَّذِینَ هُمْ لِلزَّکاةِ فاعِلُونَ ( سورة مؤمنون، آیة 4?) مردم با ایمان کسانی هستند که زکات و حقوق مالی خویش را می پردازند.
ربا نمی خورند: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَأْکُلُوا الرِّبا أَضْعافاً مُضاعَفَةً وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ (سورة آل عمران، آیة 130?) ای مؤمنان ربا را چند برابر نخورید و تقوای الهی داشته باشید، شاید رستگار شوید.
انسان های امانت داری هستند: وَ الَّذِینَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ (سورة مؤمن، آیة 8?) مردم با ایمان کسانی هستند که رعایت گر امانت های مردم و عهد و پیمان های خود با دیگران اند. از این روهم به ویژگی امانت و امانت داری آراسته اند و هرگز دست و دل و دیده به خیانت باز نمی کنند و هم در زندگی خویش از عهد شکنی به دوراند و به پیمان های خود وفا می کنند.
با توجه به مطالب مذکور روشن می شود، مؤمن و بنده خدا کسی است که اعتقاد قلبی به دستورات خداوند داشته باشد و به آن ها عمل کند. در این صورت است که محبوب خداوند تعالی می گردد و زندگی نیکو و سعادت مندی خواهد داشت.