خانه » همه » مذهبی » صفات سلبی خداوند-صحیفه سجادیه

صفات سلبی خداوند-صحیفه سجادیه


صفات سلبی خداوند-صحیفه سجادیه

۱۳۹۲/۰۴/۲۱


۲۰۸ بازدید

مشهور است که کلام مطرح شده در پرسش حضرت عالی ، فقره ای از نیایشهای صحیفه ی سجّادیّه می باشد ؛ که اگر این انتساب حقیقت داشته باشد در اعتبار آن خدشه ای نخواهد بود ؛ چرا که صحیفه ی سجّادیّه از معتبرترین کتب شیعه می باشد ؛ لکن تا آنجا که ما تفحصّ نمودیم چنین تعبیری را در این صحیفه ی نورانی نیافتیم. البته چه این جمله از معدن عصمت و ولایت باشد یا نه ، در هر حال مضمون حقیقی آن خالی از هر گونه امر باطل است.

مشهور است که کلام مطرح شده در پرسش حضرت عالی ، فقره ای از نیایشهای صحیفه ی سجّادیّه می باشد ؛ که اگر این انتساب حقیقت داشته باشد در اعتبار آن خدشه ای نخواهد بود ؛ چرا که صحیفه ی سجّادیّه از معتبرترین کتب شیعه می باشد ؛ لکن تا آنجا که ما تفحصّ نمودیم چنین تعبیری را در این صحیفه ی نورانی نیافتیم. البته چه این جمله از معدن عصمت و ولایت باشد یا نه ، در هر حال مضمون حقیقی آن خالی از هر گونه امر باطل است.
آنچه نسبت دادن آن به خدا اشکال دارد ، نداشتن کمالی از کمالات وجودی است نه فقدان امری که نشان نقص می باشد ؛ لذا به هنگام شمارش صفات سلبیّه خدا گفته می شود: خدا جسم ندارد ؛ روح نیست ؛ فرزند و والدین و شریک ندارد ؛ از خور و خواب و حرکت و تکامل بی بهره و فاقد فکر و اندیشه است و … . در این تعابیر ما فقدان و ناداری را به خدا نسبت می دهیم ؛ امّا چون این امور از صفات مخلوق و علائم نقص و نیازند ، نداشتن آنها به معنی کمال و منزّه بودن از نقص می باشد . در آن تعبیر لطیف عارفانه نیز نداشتن خالق و فرادست به خدا نسبت داده شده که عین اثبات کمال محض بودن خداست ؛ چرا که داشتن خالق و بالادست به معنی مخلوق و فرودست بودن است و مخلوقیّت و فرودستی از علائم نقص وجودی است. لذا معنی تعبیر مطرح شده در سوال این است که: خدایا من مخلوق و محتاج به خالقی هستم و تویی خالق من ؛ ولی تو چون من مخلوق نبوده از داشتن خالق بی نیازی. به عبارت دیگر این جمله در حقیقت نوعی برداشت از آیه ی « أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمید » و آیه ی « لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ ءٌ » می باشد ؛ در این آیات می فرماید: ای مردم شما همه نیازمند خدایید در حالی که خدا بی نیاز و ستوده است و هیچ چیزی مثل و مانند خدا نیست و در تعبیر یاد شده گفته شده: من به عنوان وجود فقیر و محتاج که سراپا نیاز به خدایم ، خالق و خدایی دارم ولی خدا مثل و مانند چیزی نیست و مثل من مخلوق نبوده ، خالق ندارد. لیکن این حقیقت در نیایش یاد شده با بیانی ناز آمیز ، لطیف و دلنشین ذکر شده که در زبان عرفانی به آن غنج می گویند.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد