۱۳۹۳/۰۹/۲۰
–
۱۴۲۸ بازدید
حضرت زینب سلام الله علیها اهل کوفه را با چه صفاتی خطاب می نمایند؟
پرسشگر گرامی با سلام و سپاس از ارتباط شما با این مرکزخطبه حضرت زینب(س) خطاب به مردم کوفه
الْحَمْدُ لِلّهِ، وَ الصَّلاةُ عَلى جَدّى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّیِّبینَ الاخْیارِ. امّا بَعْدُ: یا اهْلَ الْکُوفَةِ، یا اهْلَ الْخَتْلِ وَ الْغَدْرِ، اتَبْکُونَ؟! فَلا رَقَاءَتِ الدَّمْعَةُ، وَ لا هَدَاءَتِ الرَّنَّةُ، اِنَّمَا مَثَلُکُمْ کَمَثَلِ الَّتى نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ اءَنْکاثا، تَتَّخِذونَ اءَیْمانَکُمْ دَخَلا بَیْنَکُمْ:
الحمدالله و صلوات بر جدم محمد و آل پاک و برگزیده او. اما بعد، اى مردم کوفه ! اى اهل خدعه و غدر! آیا براى گرفتارى ما گریه مى کنید؛ پس اشک چشمانتان خشک مباد! و ناله هایتان فرو نشیند! جز این نیست که مَثَل شما مردم مَثَل آن زنی است که رشته خود را بعد از آنکه محکم تابیده شده باشد، تاب آن را باز گرداند. شما ایمان خود را مایه دغلى و مکر و خیانت در میان خود مى گیرید.
الا وَ هْلْ فیکُمْ الّا الصَّلَفُ وَ النَّطَفُ، وَالصَّدْرُ الشَّنِفُ، وَ مَلَقُ الاماءِ، وَ غَمْزُ الاعْداءِ؟! اوْ کَمَرْعى عَلى دِمْنَةٍ. اَوْ کَفِضَّةٍ عَلى مَلْحُودَةٍ،
آیا در شما صفتى هست الا به خود بستن بى حقیقت و لاف و گزاف زدن و به جز الایش به آنچه موجب عیب و عار است و مگر سینه ها مملو از کینه و زبان چاپلوسى مانند کنیزکان و چشمک زدن مانند کفار و دشمنان دین . یا گیاهى را مانید که در منجلابها مى روید که قابل خوردن نیست یا به نقره اى مانید که گور مرده را به آن آرایش دهند.
اَلا ساءَ ما قَدَّمْتُمْ لِاَنْفُسِکُمْ اَنْ سَخِطَ اللّهُ عَلَیْکُمْ وَ فى الْعَذابِ اَنْتُمْ خالِدوُنَ.
آگاه باشید که بد کارى بوده آنچه را که نفس هاىشما براى شما پیش فرستاد که موجب سخط الهى بود و شما در عذاب آخرت ، جاویدان و مخلد خواهید بود.
اَتَبْکُونَ وَ تَنْتَحِبونَ؟! ایْ وَ اللّهِ فَابْکُوا کَثیرا، وَاضْحَکُوا قَلیلا. فَلَقَدْ ذَهَبْتُمْ بِعارِها وَ شَنارِها، وَ لَنْ تَرْحَضُوها بِغَسْلٍ بَعْدَها اَبدا.
آیا گریه و ناله مى نمایید، بلى به خدا که گریه بسیار و خنده کم باید بکنید؛ زیرا به حقیقت که به ننگ و عار روزگار آلوده شدید که این پلید را به هیچ آبى نتوان شست ؛
وَ اَنّى تَرْحَضُونَ قَتْلَ سَلیلِ خاتَمِ النُّبُوَّةِ، وَ مَعْدِنِ الرِّسالَةِ، وَ سَیِّدِ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ، وَ مَلاذِ خِیَرَتِکُمْ، وَ مَفْزَعِ نازِلَتِکُمْ، وَ مَنارِ حُجَّتِکُمْ، وَ مِدْرَةِ سُنَّتِکُمْ.
لوث گناه کشتن سلیل خاتم نبوت و معدن رسالت و سید شباب اهل جنت را چگونه توان شست ؟! کشتن همان کسى که پناه شما بود در اختیار نمودن امور، و در هنگام نزول بلا فریاد رس شما و در مقام حجت با خصم راهنماى شما و در آموختن سنت رسول الله صل الله علیه و آله بزرگ شما بود.
اَلا ساءَ ما تَزِرونَ، وَ بُعْدا لَکُمْ وَ سُحْقا، فَلَقَدْ خَابَ السَّعْیُّ، وَ تَبَّتِ، الایْدی ، وَ خَسِرَتِ الصَّفْقَةُ، وَ بُؤْتُمْ بِغَضَبٍ مِنَ اللّهِ، وَ ضُرِبَتْ عَلَیْکُمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْکَنَةُ.
آگاه باشید که بد گناهى بود که به جا آوردید، هلاکت و دروى از رحمت الهى بر شما باد و به تحقیق که به نومیدى کشید کوشش شما و زیانکار شد دستهاى شما و به خسارت و ضرر منجر شد این معامله شما؛ به غضب خداى عزوجل برگشتید و زود شد بر شما داغ ذلت و مسکنت.
وَیْلَکُمْ یا اَهْلَ الْکُوفَةِ، اَتَدْرُونَ اَیَّ کَبِدٍ لِرَسُولِ اللّه فَرَیْتُمْ؟! وَ اَیَّ کَریمَةٍ لَهُ اَبْرَزْتُمْ؟! وَ اَیَّ دَمٍ لَهُ سَفَکْتُمْ؟!
وَ اَیَّ حُرْمَةٍ لَهُ انْتَهَکْتُمْ؟!
واى بر شما باد، اى اهل کوفه! آیا مى دانید کدام جگر رسول خدا صلى الله علیه و آله را پاره پاره نمودید و چه بانوان محترمه، معززه چو در گوهر را آشکار ساختید و کدام خون رسول خدا را ریختید و کدام حرمت او را ضایع ساختید؟
لَقَدْ جِئْتُمْ بِها صَلْعاءَ عَنْقاءَ سَوْداءَ فَقُماءَ وَ فى بَعْضِها: خَرْقاءَ شَوْهاءَ، کَطِلاعِ الارْضِ وَ مِلاءِ السَّماءِ.
به تحقیق که کارى قبیح و داهیه اى ناخوش به جا آوردید که موجب سرزنش است و ظلمى به اندازه و مقدار زمین و آسمان نمودید.
اَفَعَجِبْتُمْ اءَنْ مَطَرَتِ السَّماءُ دَما، وَ لَعَذَابُ الاخِرَةِ اءَخْزى وَ اءَنْتُمْ لا تُنْصَرُونَ، فَلا یَسْتَخِفَّنَّکُمْ الْمَهْلُ، فَانَّهُ لا یَحْفُزُهُ البِدارُ وَ لا یَخافُ فَوْتَ الثّارِ، وَ انَّ رَبَّکُمْ لَبِالْمَرْصادِ.
آیا شما را شگفت مى آید که اگر آسمان خون بر سرتان باریده است و البته عذاب روز باز پسین خوار کننده تر است و در آن روز شما را یاورى نخواهد بود؛ پس به واسطه آن که خدایتان مهلت داد سبک نشوید و از حد خویش خارج نگردید؛ زیرا عجله در انتقام، خداى را به شتاب نمى آورد و او را بى تاب نمى کند که بر خلاف حکمت کارى کند و نمى ترسد که خونخواهى کردن از دست او برود. به درستى که پروردگار شما به انتظار بر سر راه است (تا داد مظلوم از ظالم بستاند).
قَالَ الرّاوى: فَوَ اللّهِ لَقَدْ رَاءَیْتُ النّاسَ یَوْمَئِذٍ حِیارى یَبْکُونَ، وَ قَدْ وَضَعُوا اءَیْدیهُمْ فى اءَفْواهِهِمْ. وَ رَاءَیْتُ شَیْخا واقِفا الى جَنْبى یَبْکى حَتَّى اخْضَلَّتْ لِحْیَتُهُ وَ هُوَ یَقُولُ:
بِاَبى اَنْتُمْ وَ اُمّى کُهُولُکُمْ خَیْرُ الْکُهُولِ، وَ شَبابُکُمْ خَیْرُ الشَّبابِ وَ نِساؤ کُمْ خَیْرُ النِّساءِ، وَ نَسْلُکُمْ خَیْرُ نَسْلٍ، لا یُخزى وَ لا یَبْزى .
راوى گوید: به خدا سوگند! مردم کوفه را در آن روز دیدم همه حیران، دست¬ها بر دهان گرفته و گریه مى کردند. پیر مردى را دیدم در پهلویم ایستاده چنان گریه مى کرد و در حالی که ریشش از اشک چشمانش تر شده بود گفت: پدر و مادرم به فداى شما باد؛ پیران شما از بهترین پیران عالمند و جوانان شما بهترین جوانان و زنانتان بهترین زنان و نسل شما بهترین نسل¬هاست و این نسل خوار و مغلوب ناکسان نمى گردد.
( لهوف، سید بن طاووس)
الْحَمْدُ لِلّهِ، وَ الصَّلاةُ عَلى جَدّى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّیِّبینَ الاخْیارِ. امّا بَعْدُ: یا اهْلَ الْکُوفَةِ، یا اهْلَ الْخَتْلِ وَ الْغَدْرِ، اتَبْکُونَ؟! فَلا رَقَاءَتِ الدَّمْعَةُ، وَ لا هَدَاءَتِ الرَّنَّةُ، اِنَّمَا مَثَلُکُمْ کَمَثَلِ الَّتى نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ اءَنْکاثا، تَتَّخِذونَ اءَیْمانَکُمْ دَخَلا بَیْنَکُمْ:
الحمدالله و صلوات بر جدم محمد و آل پاک و برگزیده او. اما بعد، اى مردم کوفه ! اى اهل خدعه و غدر! آیا براى گرفتارى ما گریه مى کنید؛ پس اشک چشمانتان خشک مباد! و ناله هایتان فرو نشیند! جز این نیست که مَثَل شما مردم مَثَل آن زنی است که رشته خود را بعد از آنکه محکم تابیده شده باشد، تاب آن را باز گرداند. شما ایمان خود را مایه دغلى و مکر و خیانت در میان خود مى گیرید.
الا وَ هْلْ فیکُمْ الّا الصَّلَفُ وَ النَّطَفُ، وَالصَّدْرُ الشَّنِفُ، وَ مَلَقُ الاماءِ، وَ غَمْزُ الاعْداءِ؟! اوْ کَمَرْعى عَلى دِمْنَةٍ. اَوْ کَفِضَّةٍ عَلى مَلْحُودَةٍ،
آیا در شما صفتى هست الا به خود بستن بى حقیقت و لاف و گزاف زدن و به جز الایش به آنچه موجب عیب و عار است و مگر سینه ها مملو از کینه و زبان چاپلوسى مانند کنیزکان و چشمک زدن مانند کفار و دشمنان دین . یا گیاهى را مانید که در منجلابها مى روید که قابل خوردن نیست یا به نقره اى مانید که گور مرده را به آن آرایش دهند.
اَلا ساءَ ما قَدَّمْتُمْ لِاَنْفُسِکُمْ اَنْ سَخِطَ اللّهُ عَلَیْکُمْ وَ فى الْعَذابِ اَنْتُمْ خالِدوُنَ.
آگاه باشید که بد کارى بوده آنچه را که نفس هاىشما براى شما پیش فرستاد که موجب سخط الهى بود و شما در عذاب آخرت ، جاویدان و مخلد خواهید بود.
اَتَبْکُونَ وَ تَنْتَحِبونَ؟! ایْ وَ اللّهِ فَابْکُوا کَثیرا، وَاضْحَکُوا قَلیلا. فَلَقَدْ ذَهَبْتُمْ بِعارِها وَ شَنارِها، وَ لَنْ تَرْحَضُوها بِغَسْلٍ بَعْدَها اَبدا.
آیا گریه و ناله مى نمایید، بلى به خدا که گریه بسیار و خنده کم باید بکنید؛ زیرا به حقیقت که به ننگ و عار روزگار آلوده شدید که این پلید را به هیچ آبى نتوان شست ؛
وَ اَنّى تَرْحَضُونَ قَتْلَ سَلیلِ خاتَمِ النُّبُوَّةِ، وَ مَعْدِنِ الرِّسالَةِ، وَ سَیِّدِ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ، وَ مَلاذِ خِیَرَتِکُمْ، وَ مَفْزَعِ نازِلَتِکُمْ، وَ مَنارِ حُجَّتِکُمْ، وَ مِدْرَةِ سُنَّتِکُمْ.
لوث گناه کشتن سلیل خاتم نبوت و معدن رسالت و سید شباب اهل جنت را چگونه توان شست ؟! کشتن همان کسى که پناه شما بود در اختیار نمودن امور، و در هنگام نزول بلا فریاد رس شما و در مقام حجت با خصم راهنماى شما و در آموختن سنت رسول الله صل الله علیه و آله بزرگ شما بود.
اَلا ساءَ ما تَزِرونَ، وَ بُعْدا لَکُمْ وَ سُحْقا، فَلَقَدْ خَابَ السَّعْیُّ، وَ تَبَّتِ، الایْدی ، وَ خَسِرَتِ الصَّفْقَةُ، وَ بُؤْتُمْ بِغَضَبٍ مِنَ اللّهِ، وَ ضُرِبَتْ عَلَیْکُمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْکَنَةُ.
آگاه باشید که بد گناهى بود که به جا آوردید، هلاکت و دروى از رحمت الهى بر شما باد و به تحقیق که به نومیدى کشید کوشش شما و زیانکار شد دستهاى شما و به خسارت و ضرر منجر شد این معامله شما؛ به غضب خداى عزوجل برگشتید و زود شد بر شما داغ ذلت و مسکنت.
وَیْلَکُمْ یا اَهْلَ الْکُوفَةِ، اَتَدْرُونَ اَیَّ کَبِدٍ لِرَسُولِ اللّه فَرَیْتُمْ؟! وَ اَیَّ کَریمَةٍ لَهُ اَبْرَزْتُمْ؟! وَ اَیَّ دَمٍ لَهُ سَفَکْتُمْ؟!
وَ اَیَّ حُرْمَةٍ لَهُ انْتَهَکْتُمْ؟!
واى بر شما باد، اى اهل کوفه! آیا مى دانید کدام جگر رسول خدا صلى الله علیه و آله را پاره پاره نمودید و چه بانوان محترمه، معززه چو در گوهر را آشکار ساختید و کدام خون رسول خدا را ریختید و کدام حرمت او را ضایع ساختید؟
لَقَدْ جِئْتُمْ بِها صَلْعاءَ عَنْقاءَ سَوْداءَ فَقُماءَ وَ فى بَعْضِها: خَرْقاءَ شَوْهاءَ، کَطِلاعِ الارْضِ وَ مِلاءِ السَّماءِ.
به تحقیق که کارى قبیح و داهیه اى ناخوش به جا آوردید که موجب سرزنش است و ظلمى به اندازه و مقدار زمین و آسمان نمودید.
اَفَعَجِبْتُمْ اءَنْ مَطَرَتِ السَّماءُ دَما، وَ لَعَذَابُ الاخِرَةِ اءَخْزى وَ اءَنْتُمْ لا تُنْصَرُونَ، فَلا یَسْتَخِفَّنَّکُمْ الْمَهْلُ، فَانَّهُ لا یَحْفُزُهُ البِدارُ وَ لا یَخافُ فَوْتَ الثّارِ، وَ انَّ رَبَّکُمْ لَبِالْمَرْصادِ.
آیا شما را شگفت مى آید که اگر آسمان خون بر سرتان باریده است و البته عذاب روز باز پسین خوار کننده تر است و در آن روز شما را یاورى نخواهد بود؛ پس به واسطه آن که خدایتان مهلت داد سبک نشوید و از حد خویش خارج نگردید؛ زیرا عجله در انتقام، خداى را به شتاب نمى آورد و او را بى تاب نمى کند که بر خلاف حکمت کارى کند و نمى ترسد که خونخواهى کردن از دست او برود. به درستى که پروردگار شما به انتظار بر سر راه است (تا داد مظلوم از ظالم بستاند).
قَالَ الرّاوى: فَوَ اللّهِ لَقَدْ رَاءَیْتُ النّاسَ یَوْمَئِذٍ حِیارى یَبْکُونَ، وَ قَدْ وَضَعُوا اءَیْدیهُمْ فى اءَفْواهِهِمْ. وَ رَاءَیْتُ شَیْخا واقِفا الى جَنْبى یَبْکى حَتَّى اخْضَلَّتْ لِحْیَتُهُ وَ هُوَ یَقُولُ:
بِاَبى اَنْتُمْ وَ اُمّى کُهُولُکُمْ خَیْرُ الْکُهُولِ، وَ شَبابُکُمْ خَیْرُ الشَّبابِ وَ نِساؤ کُمْ خَیْرُ النِّساءِ، وَ نَسْلُکُمْ خَیْرُ نَسْلٍ، لا یُخزى وَ لا یَبْزى .
راوى گوید: به خدا سوگند! مردم کوفه را در آن روز دیدم همه حیران، دست¬ها بر دهان گرفته و گریه مى کردند. پیر مردى را دیدم در پهلویم ایستاده چنان گریه مى کرد و در حالی که ریشش از اشک چشمانش تر شده بود گفت: پدر و مادرم به فداى شما باد؛ پیران شما از بهترین پیران عالمند و جوانان شما بهترین جوانان و زنانتان بهترین زنان و نسل شما بهترین نسل¬هاست و این نسل خوار و مغلوب ناکسان نمى گردد.
( لهوف، سید بن طاووس)