خانه » همه » مذهبی » طبق آيات قرآن آيا(تقوي) با(عمران وآبادي) رابطه اي دارد؟

طبق آيات قرآن آيا(تقوي) با(عمران وآبادي) رابطه اي دارد؟

رابطه (تقوى ) و (عمران و آبادى )
از آيات مختلف قرآن ، اين نكته به خوبى استفاده مى شود كه ايمان و عدالت مايه آبادى جامعه ها، و كفر و ظلم و گناه مايه ويرانى است .در آيه 96 (اعراف ) مى خوانيم : و لو ان اهل القرى آمنوا و اتقوا لفتحنا عليهم بركات من السماء و الارض : (اگر اهل شهرها و آباديها ايمان بياورند و تقوا پيشه كنند درهاى بركات آسمان و زمين را به روى آنها مى گشائيم ).و در آيه 41 سوره (روم ) مى خوانيم : ظهر الفساد فى البر و البحر بما كسبت ايدى الناس : (فساد در خشكى و دريا بر اثر اعمال مردم ظاهر شد).و در آيه 30 (شورى ) آمده است : و ما اصابكم من مصيبة فبما كسبت ايديكم : (هر مصيبتى به شما مى رسد به خاطر اعمال شما است ) و در آيه 66 مائده آمده است و لو انهم اقاموا التوراة و الانجيل و ما انزل اليهم من ربهم لاكلوا من فوقهم و من تحت ارجلهم : (اگر آنها تورات و انجيل و آنچه از طرف پروردگارشان بر آنان نازل شده است بر پا دارند، از آسمان و زمين روزى مى خورند) (و بركات زمين و آسمان آنها را فرا خواهد گرفت ) و آيات ديگرى از اين قبيل .اين (رابطه ) تنها يك رابطه معنوى نيست ، بلكه علاوه بر رابطه معنوى كه آثارش را به خوبى مى بينيم رابطه مادى روشنى نيز در اين زمينه وجود دارد.
كفر و بى ايمانى سرچشمه عدم احساس مسؤ وليت ، قانون شكنى ، و فراموش كردن ارزشهاى اخلاقى است ، و اين امور سبب از ميان رفتن وحدت جامعه ها، متزلزل شدن پايه هاى اعتماد و اطمينان ، هدر رفتن نيروهاى انسانى و اقتصادى ، و به هم خوردن تعادل اجتماعى است .بديهى است كه جامعه اى كه اين امور بر آن حاكم گردد به سرعت عقب نشينى مى كند و راه سقوط و نابودى را پيش خواهد گرفت .
و اگر مى بينيم جوامعى هستند كه با وجود عدم ايمان و تقوا از پيشرفت نسبى وضع مادى برخوردارند آن را نيز بايد مرهون رعايت نسبى بعضى از اصول اخلاقى بدانيم كه ميراث انبياى پيشين و نتيجه زحمات رهبران الهى و دانشمندان و علما در طول قرنها است .
علاوه بر آيات فوق در روايات اسلامى نيز روى اين معنى زياد تكيه شده است كه استغفار و ترك گناه سبب فزونى روزى و بهبودى زندگى مى شود، از جمله :
در حديثى از على (عليه السلام ) آمده كه فرمود اكثر الاستغفار تجلب الرزق : (زياد استغفار كن تا روزى را به سوى خود جلب كنى ).در حديث ديگرى از پيغمبر اكرم (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) چنين نقل شده كه فرمود: من انعم الله عليه نعمة فليحمد الله تعالى ، و من استبطا الرزق فليستغفر الله ، و من حزنه امر فليقل : لا حول و لا قوة الا بالله : (كسى كه خداوند نعمتى به او بخشيده شكر خدا را بجا آورد، و كسى كه روزيش تاءخير كرده از خدا طلب آمرزش كند، و كسى كه بر اثر حادثه اى غمگين گردد بگويد: لا حول و لا قوة الا بالله ).در نهج البلاغه نيز مى خوانيم (و قد جعل الله سبحانه الاستغفار سببا لدرور الرزق و رحمة الخلق ، فقال سبحانه استغفروا ربكم انه كان غفارا يرسل السماء عليكم مدرارا…): (خداوند سبحان ، استغفار را سبب فزونى روزى و رحمت خلق قرار داده ، و فرموده از پروردگارتان طلب آمرزش كنيد كه او بسيار آمرزنده است ، باران پر بركت آسمان را بر شما مى فرستد)
حقيقت اين است كه مجازات بسيارى از گناهان محروميتهائى در اين جهان است و هنگامى كه انسان از آن توبه كند و راه پاكى و تقوى را پيش ‍ گيرد خداوند اين مجازات را از او بر طرف مى سازد.

منبع:

تفسيرنمونه ج25 ص71،72،73

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد