خانه » همه » مذهبی » طبق (آيه 43سوره نور)كدام كوه در آسمان است كه تگرگها از آن فرو مى ريزند؟

طبق (آيه 43سوره نور)كدام كوه در آسمان است كه تگرگها از آن فرو مى ريزند؟

(أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُزْجِى سحَاباً ثمَّ يُؤَلِّف بَيْنَهُ ثمَّ يجْعَلُهُ رُكاماً فَترَى الْوَدْقَ يخْرُجُ مِنْ خِلَلِهِ وَ يُنزِّلُ مِنَ السمَاءِ مِن جِبَالٍ فِيهَا مِن بَرَدٍ فَيُصِيب بِهِ مَن يَشاءُ وَ يَصرِفُهُ عَن مَّن يَشاءُ يَكادُ سنَا بَرْقِهِ يَذْهَب بِالاَبْصرِ)

 آيا نديدى كه خداوند ابرهايى را به آرامى ميراند، سپس ميان آنها پيوند مى دهد و بعد آن را متراكم مى سازد، در اين حال دانه هاى باران را مى بينى كه از آن خارج مى شود، و از آسمان – از كوههائى كه در آنست – دانه هاى تگرگ نازل مى كند، و هر كس را بخواهد به وسيله آن زيان مى رساند و از هر كس بخواهد اين زيان را برطرف مى كند، نزديك است درخشندگى برق آن (ابرها) چشمها را ببرد!.
در اينجا مفسران بيانات مختلفى دارند:
1 – بعضى گفته اند (جبال ) (كوهها) در اينجا جنبه كنائى دارد، همانگونه كه مى گوئيم كوهى از غذا، يا كوهى از علم ، بنابراين مفاد آيه فوق اين است كه در واقع كوهى و توده عظيمى از تگرگ به وسيله ابرها در دل آسمان به وجود مى آيد، و از آنها بخشى در شهر، و بخشى در بيابان فرو مى ريزد، و حتى كسانى مورد اصابت آن قرار مى گيرند.
2 – بعضى ديگر گفته اند منظور از كوهها، توده هاى عظيم ابر است كه در عظمت و بزرگى بسان كوه است .
3 – نويسنده تفسير (فى ظلال ) در اينجا بيان ديگرى دارد كه مناسبتر به نظر مى رسد و آن اينكه توده هاى ابر در وسط آسمان به راستى شبيه كوهها هستند گر چه از طرف پائين به آنها مى نگريم صافند. اما كسانى كه با هواپيما بر فراز ابرها حركت كرده اند غالبا با چشم خود اين منظره را ديده اند كه ابرها از آن سو به كوهها و دره ها و پستيها و بلنديهائى مى مانند كه در روى زمين است ، و به تعبير ديگر سطح بالاى ابرها هرگز صاف نيست ، و همانند سطح زمين داراى ناهمواريهاى فراوان است ، و از اين نظر اطلاق نام جبال بر آنها مناسب است .
بر اين سخن مى توان اين نكته دقيق را افزود كه به عقيده دانشمندان تكون تگرگ در آسمان به اين طريق است كه دانه هاى باران از ابر جدا مى شود، و در قسمت فوقانى هوا به جبهه سردى برخورد مى كند و يخ مى زند، سپس طوفانهاى كوبنده اى كه در آن منطقه حكمفرما است گاهى اين دانه ها را مجددا به بالا پرتاب مى كند، و بار ديگر اين دانه ها به داخل ابرها فرو مى رود و لايه ديگرى از آب به روى آن مى نشيند كه به هنگام جدا شدن از ابر مجددا يخ مى بندد، و گاهى اين موضوع چندين بار تكرار مى شود و هر زمان لايه تازه اى روى آن مى نشيند تا تگرگ به اندازه اى درشت شود كه ديگر طوفان نتواند آن را به بالا پرتاب كند، اينجا است كه راه زمين را به پيش مى گيريد و فرود مى آيد، و يا اينكه طوفان فرو مى نشيند و بدون مانع به طرف زمين حركت مى كند.
با توجه به اين مطلب ، نكته علمى كه در كلمه جبال در اينجا نهفته است روشنتر مى شود، زيرا به وجود آمدن تگرگهاى درشت و سنگين در صورتى امكان پذير است كه توده هاى ابر متراكم گردند، تا هنگامى كه طوفان دانه يخ زده تگرگ را به ميان آن پرتاب مى كند مقدار بيشترى آب به خود جذب نمايد، و اين تنها در آنجاست كه توده هاى ابر بسان كوههاى مرتفع در جهت بالا قرار گيرد و منبع قابل ملاحظه اى براى تكون تگرگ شود (دقت كنيد).
منبع:
تفسير نمونه ج 14 ص504 و505
 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد