مسأله اشغال فلسطین توسط اسرائیل با مسأله جدا شدن بخشهایی از کشورمان طی عهد نامه های ننگین گلستان و ترکمنچای-و همچنین از دست دادن بخش های دیگری از کشورمان همانند بحرین و … توسط انگلیس- متفاوت است و مقایسه این دو با یکدیگر، صحیح نیست. زیرا آنچه در مورد فلسطین صورت گرفت، غصب سرزمین فلسطین توسط این رژیم و نادیده گرفتن حاکمیت فلسطین و جعل حاکمیت اسرائیل با حمایت انگلستان و آمریکا بود. در مورد اسرائیل هیچ معاهده ای میان فلسطین و اسرائیل در کار نبوده و این رژیم غاصب، با تجاوز و کشتار حاکمیت خود را تثبیت کرده و حاکمیت فلسطین را نادیده گرفته است.اما آنچه طی عهدنامه های گلستان و ترکمنچای انجام شد گرچه در جای خود ظالمانه بوده و منجر به جدا شدن بخش هایی از خاک کشورمان شد، اما به هر حال در قالب یک معاهده با حکومت کشورمان صورت گرفته و به امضای دو طرف رسیده و به عنوان یک قرارداد رسمی شناخته می شود که میان دو کشور منعقد شده است. بر این اساس عنوان اشغال بر آن صادق نیست. بی کفایتی و بی لیاقتی شاه ایران و خود باختگی او منجر به انعقاد چنین قراردادهای ننگینی گردید. اسرائیل تنها خاک و سرزمین فلسطین را اشغال نکرده، بلکه حاکمیت این سرزمین را نادیده گرفته و ادعای حاکمیت بر این سرزمین دارد و اصل بنای آن بر غصب و تجاوز و جنایت قرار داده شده است و این متفاوت است با جدا شدن بخشهایی از خاک کشور طی یک معاهده و قرارداد با کشور دیگر.
در مورد فلسطین دو حاکمیت و حکومت وجود ندارد که بر فرض وجود معاهده و قرار دادی، بخش هایی از کشور جدا شده باشد. حاکمیت تنها از آن فلسطین بوده و اسرائیل هیچ حاکمیتی نداشته و حتی بر فرض خرید بخش هایی از زمین های فلسطینیان، افراد مالک آن زمین ها شده، نه برخوردار از حاکمیت. اما در مورد معاهده های میان کشورمان با روسیه تزاری، معاهده میان دو کشور و حاکمیت امضا شده است و عنوان اشغال بر آن صادق نیست.
ضمن آنکه تصرف بخشی از خاک کشور با تصرف حاکمیت یک کشور متفاوت است .آنچه در مسأله فلسطین رخ داده است، تصرف حاکمیت یک کشور است نه تصرف بخشی از خاک آن و تصرف بخشی از خاک کشور و لو بدون قرار داد و معاهده ای گرچه عنوان اشغال دارد، اما این اقدام ظالمانه مانع از رسمیت کشور متجاوز نیست. به عنوان مثال کشور عراق در آغاز جنگ تحمیلی بخشهایی از خاک کشورمان را تصرف و اشغال کرد، این کار گرچه بر خلاف قوانین بین المللی بوده و اشغال محسوب می شود، اما موجب عدم رسمیت کشورعراق نمی شود. عراق در عین حال که یک کشور است، کشوری متجاوز خوانده می شود. اما اسرائیل اساساً کشور نبوده و موجودیتی ندارد که در طی معاهده و قراردادی رسمیت یابد.
در مورد فلسطین دو حاکمیت و حکومت وجود ندارد که بر فرض وجود معاهده و قرار دادی، بخش هایی از کشور جدا شده باشد. حاکمیت تنها از آن فلسطین بوده و اسرائیل هیچ حاکمیتی نداشته و حتی بر فرض خرید بخش هایی از زمین های فلسطینیان، افراد مالک آن زمین ها شده، نه برخوردار از حاکمیت. اما در مورد معاهده های میان کشورمان با روسیه تزاری، معاهده میان دو کشور و حاکمیت امضا شده است و عنوان اشغال بر آن صادق نیست.
ضمن آنکه تصرف بخشی از خاک کشور با تصرف حاکمیت یک کشور متفاوت است .آنچه در مسأله فلسطین رخ داده است، تصرف حاکمیت یک کشور است نه تصرف بخشی از خاک آن و تصرف بخشی از خاک کشور و لو بدون قرار داد و معاهده ای گرچه عنوان اشغال دارد، اما این اقدام ظالمانه مانع از رسمیت کشور متجاوز نیست. به عنوان مثال کشور عراق در آغاز جنگ تحمیلی بخشهایی از خاک کشورمان را تصرف و اشغال کرد، این کار گرچه بر خلاف قوانین بین المللی بوده و اشغال محسوب می شود، اما موجب عدم رسمیت کشورعراق نمی شود. عراق در عین حال که یک کشور است، کشوری متجاوز خوانده می شود. اما اسرائیل اساساً کشور نبوده و موجودیتی ندارد که در طی معاهده و قراردادی رسمیت یابد.