فساد در جهان قبل از ظهوربه هیچ عنوان از شرایط ظهور این نیست که دنیا به سمت فساد و بی عدالتی پیش برود ؛ بلکه روایات مربوطه برای بیان وضعیت فساد آلود و معصیت بار جهان در آخرالزمان و هم هشدار به جوامع انسانى است . همچنین علامتى خبر دهنده از نزدیکى قیام و ظهور امام زمان(عج) مى باشد. این هشدارها و پیش گویى ها وظیفه ما را سنگین مى کند و ما را نسبت به عواقب شوم فساد و تباهى آگاه مى سازد.
بر این اساس در احادیثى که وظایف منتظران مشخص شده، همه جا سخن از تقوا، ورع، عفاف، دورى از گناه و قرب به خداوند است ؛ نه بد شدن و بد کردن جهان با ظلم و فساد !! این نوع برداشت از شرایط ظهور به معنای دامن زدن به فساد و تباهی است که نه تنها منجر به ظهور نمی شود بلکه چه بسا در امر ظهور نیز اختلال ایجاد کند و زمینه و بستر مناسبی برای ظهور فراهم نشود . وظیفه ما در هر حال پاک بودن و پاک نگه داشتن جامعه است .امام صادق علیه السلام مى فرماید: «هر کس خشنود مى شود که از اصحاب قائم باشد، پس باید منتظر باشد و به ورع و اخلاق نیکو عمل کند، در حالى که منتظر است. اگر چنین شخصى، پیش از ظهور بمیرد، اجر او مانند کسى است که زمان ظهور را درک کرده است. «پس (در جهت نیکى ها) بکوشید و منتظر باشد. (این انتظار)، گوارا باد بر شما اى گروه رحمت شده».علماى ما درباره وظایف و تکالیف منتظران در زمان غیبت، کتاب هاى مستقلى نوشته یا فصل هاى از کتاب خود را بدان اختصاص داده اند (مانند نجم الثاقب، مکیال المکارم و…).در این کتاب ها و مشابه آنها – که تنها براساس روایات معصومین نوشته شده – هیچ گاه پر کردن جهان از فساد و تباهى به عنوان وظیفه منتظران در زمان غیبت، یاد نشده است.از همه اینها گذشته، ما باید موضع و وموقعیت خود را در زمینه قیام امام مهدى(عج) مشخص کنیم. بدیهى است اگر ما به گسترش فساد کمک کنیم، از کسانى خواهیم بود که انقلاب مهدى، براى درهم کوبیدن و حذف آنان صورت مى گیرد!! اگر در صدد اصلاح جامعه باشیم، از کسانى خواهیم بود که در زمره اصحاب فداکار عضویت خواهند داشت. بنابراین به فرض این که با ساکت بودن و به نظاره نشستن و یا کمک کردن به توسعه فساد، ظهور حضرت را پیش بیندازیم، وضع خود را به طور قطع به خطر انداخته ایم. مگر نه این است که حضرت بقیة اللَّه براى کوتاه کردن دست فاسدان و برچیدن بساط محرمات الهى و فسادگرى و اصلاح انسان ها و جوامع، قیام مى کند. پس چگونه مى توانیم از قیام آن بزرگوار بهره مند شویم.گفتنى است که بیان وضعیت فساد آلود و معصیت بار جهان در آخرالزمان، هم هشدار به جوامع انسانى است و هم علامتى خبر دهنده از نزدیکى قیام و ظهور امام زمان(عج) مى باشد. این هشدارها و پیش گویى ها وظیفه ما را سنگین مى کند و ما را نسبت به عواقب شوم فساد و تباهى آگاه مى سازد.محمد بن مسلم مى گوید: به امام باقرعلیه السلام عرض کردم: اى فرزند رسول خدا! قائم شما چه وقت ظهور خواهد کرد؟ فرمود: «هنگامى که مردان خود را شبیه زنان کنند و زنان، شبیه مردان شوند، آن گاه مردان به مردان اکتفا کنند و زنان به زنان!!»استاد مطهرى در این زمینه مى نویسد: «برداشت قشرى از مردم درباره مهدویت و قیام انقلاب مهدى موعود(عج)، این است که صرفاً ماهیت انفجارى دارد ؛ فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلم ها، تبعیض ها، اختناق ها، حق کشى ها و تباهى ناشى مى شود ؛ نوعى سامان یافتن است که معلول پریشانى ها است. آن گاه که صلاح به نقطه صفر برسد، حق و حقیقت، هیچ طرفدارى نداشته باشد، باطل یکه تاز میدان گردد، جز نیروى باطل نیرویى حکومت نکند و فرد صالحى در جهان یافت نشود، این انفجار رخ مى دهد و دست غیب براى نجات حقیقت از آستین بیرون مى آید. از این رو هر اصلاحى محکوم است ؛ زیرا هر اصلاح، یک نقطه روشن است و تا در صحنه اجتماع، نقطه روشنى است، دست غیب ظاهر نمى شود ؛ به عکس هر گناه، هر فساد، ظلم، تبعیض، حق کشى و هر پلیدى به حکم این که مقدمه اصلاح کلى است و انفجار را قریب الوقوع مى کند و رواست، و هدف ها، وسیله هاى نامشروع را مشروع مى کنند! پس بهترین کمک به تسریع در ظهور، ترویج و اشاعه فساد است! اینجاست که گناه، هم فال است و هم تماشا، هم لذت و کام جویى است و هم کمک به انقلاب مقدس نهایى.این گروه به طور طبیعى به مصلحان، مجاهدان، آمران به معروف و ناهیان از منکر، با نوعى بغض و عداوت مى نگرند، زیرا آنان را از تأخیراندازان ظهور و قیام مهدى موعود مى شمارند.در حالى که آیات قرآن کریم در جهت عکس برداشت بالا است ؛ ظهور مهدى موعود، حلقه اى از حلقات مبارزه اهل حق و باطل است که به پیروزى نهایى اهل حق منتهى مى شود. سهیم بودن یک فرد در این سعادت، موقوف به این است که آن فرد اهل ایمان و عمل صالح باشد.ظهور مهدى موعود تحقق بخش وعده اى است که خداوند متعال از قدیم ترین زمان ها در کتاب هاى آسمانى به صالحان و متقیان داده است که زمین از آن آنان است و پایان تنها به متقیان تعلق دارد»(14).ایشان در فراز دیگرى مى نویسد: «حدیث معروف که مى فرماید: «یملاء اللَّه به الارض قسطاً و عدلاً بعد ما ملئت ظلماً و جوراً»(15) نیز شاهد مدعاى ما است، نه بر مدعاى آن گروه. در این حدیث نیز تکیه روى ظلم شده است و سخن از گروه ظالم است که مستلزم وجود گروه مظلوم است و مى رساند که قیام مهدى(عج) براى حمایت از مظلومانى است که استحقاق حمایت دارند… .شیخ صدوق روایتى از امام صادق علیه السلام نقل مى کند مبنى بر این که این امر تحقق نمى پذیرد مگر این که هر یک از شقى و سعید، به نهایت کار خود برسد. پس سخن در این است که گروه سعدا و گروه اشقیا، هر کدام به نهایت کار خود برسند.در روایات اسلامى، سخن از گروهى زبده است که به محض ظهور امام به آن حضرت ملحق مى شوند. بدیهى است که این گروه ابتدا به ساکن خلق نمى شوند. معلوم مى شود در عین اشاعه و رواج ظلم و فساد زمینه هایى عالى وجود دارد که چنین گروه زبده اى را پرورش مى دهد. این خود مى رساند نه تنها حق و حقیقت به صفر نرسیده است ؛ بلکه اگر به فرض اصل حق از نظر کمیت، قابل توجه نباشد، از نظر کیفیت، ارزنده ترینِ اهل ایمانند و در ردیف یاران سیدالشهداء»(16).توضیح درباره آکنده شدن فساد و تباهی در جهان متاسفانه گاهی ادعا می شود که برای ظهور حضرت ، باید جهان آکنده از فساد و ظلم شود!! این تفکر اشتباه محض و ناشی از عدم فهم درست مهدویت و ظهور است . در این باره باید بدانیم که :الف . بین سرنوشت انسانها و اعمال اختیاری آنان رابطه است، جای هیچ تردیدی نیست. هم آدمی وجود این رابطه را در زندگی خود مشاهده میکند و هم در قرآن کریم بر این مطلب تاکید شده است. قرآن، هم آیندهی هر شخص را در دست خودش میداند ـ « وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى»(نجم، 39) ـ و هم سرنوشت جامعه را با خواست و عملکرد مردم پیوند زده است ـ « إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ» (رعد، 11) ـ یعنی تعیین سرنوشت جامعه، به خوبی یا بدی، در دست مردمان آن جامعه است. اسلام، از انسان میخواهد که درباره مسائل اجتماعی ساکت نباشد و در برابر ظلم و ستم تا برقراری عدالت بایستد و حتی در این راه، به پیکار و مبارزه برخیزد: « أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلى نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ*الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلاَّ أَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ … »(حج، 39-40) و کوتاهی در این زمینه را نمیپذیرد و مؤاخذه میکند: « وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ….»(نساء، 75).بر همین اساس، امر به معروف و نهی از منکر، از واجبات دین شمرده شده است و خداوند به اجری این دو فرضهی بزرگ، امر کرده است:« وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»(آل عمران، 104).ب. به طور کلی، هیچ گاه یک آموزه دین نمیتواند نافی و برخلاف سایر آموزههای دین باشد و الا این، خود، نشانه باطل بودن آن دین است. لذا یکی از ویژگیهای قرآن، عدم اختلاف در آن است.از این رو معنا ندارد که خداوند در آیات متعدد، مردم را امر به توبه و ترک گناه بکند و در جایی دیگر برای تحقق وعدهی خدا(ظهور حق و حجت خدا) امر به گناه شود! در دین که امر به توحید و یکتاپرستی شده است، معنا ندارد که بخشی از دین، شرک را تأیید کند و بپذیرد!ج. پر شدن زمین از ظلم و ستم، هرگز به معنای آن نیست که همه افراد باید اهل ظلم و فساد باشند و همه اعمال و کردارشان بر اساس ظلم و ستم بر یکدیگر و افساد جامعه باشد. بلکه ممکن است عدهای ظلم کنند و ظلم آنان، نقاط فراوانی از زمین را بگیرد و در همه جا گسترده شود. آیا برای آن که یک اتاق مملو از دود سیگار شود، باید همه افراد داخل اتاق سیگار بکشند؟ در زمان حاکمیت فرعون، ظلم و بی عدالتی فراوان بود و خداوند در آیات متعدد قرآنی، به آن اشاره دارد، ولی در فرمایش قرآن این نیست که همه ظالم بودند، بلکه ظلم زیاد بود. خداوند میفرماید: « وَ إِذْ نَجَّیْناکُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ …»(بقره، 49) علاوه بر این که فراگیری ظلم، امری نسبی و کنایی است و مراد از آن، شیوع ظلم است، به گونهای که جریان عدالت به چشم نمیآید. نه این که هیچ عدالتی نباشد.د. در این که قیام حضرت، بدون یار و یاور تحقق پذیر نیست، نباید تردید کرد. آیات و روایات نیز به وجود یاوران اشاره دارد. یاری کردن، یعنی حرکت برای اجرای برنامهها و اهداف انقلاب، و تبلیغات آن هامیان مردم. یاوران مردم را با انقلاب آشنا و همراه میکنند و در حین انقلاب انواع فداکاریها را انجام میدهند و بعد از انقلاب، از هیچ تلاشی فروگذاری نمیکنند. چنین افرادی وقتی میتوانند موفق باشند که خود را همرنگ انقلاب و رهبر کرده باشند تا مردم جلوههای انقلاب را در رفتار آنان ببینند و بپذیرند. آیا حرکت در مسیر گناه و ظلم، مردم را به طرف امام زمان(ع) سوق میدهد؟ بر همین اساس، خداوند بر ایمان و عمل صالح تکیه دارد: «ما در زبور، بعد از ذکر نوشتیم که زمین را بندگان صالح ارث میبرند»(انبیاء، 105) و در جای دیگر میگوید: «وعده داده است خدا به کسانی از شما که ایمان آوردهاند، و عمل صالح انجام دادهاند، این که خلافت زمین را به آنان واگذارد…»(نور، 55) شرط تحقق انقلاب مهدی(ع) این است که ایمان و عمل صالح در پروندهی افراد باشد تا انقلاب رخ دهد. پیامبر فرمود: «کونوا دعاة الناس بغیر بألسنتکم؛ دعوت کننده مردم باشید به غیر زبانتان». امام صادق(ع) فرمود: «زینت برای ما باشید نه مایه آبروریزی». آیا گناه و ظلم، دعوت به مهدی است و مایه زینت و افتخار ائمه؟هـ . وظیفه انسان حرکت به طرف کمال و کسب آن از طریق عبودیت و بندگی است. عبودیت و بندگی نیز جز در پرتو عمل به تکالیف الهی که وظایف فردی و اجتماعی انسان را در بر دارد، امکان پذیر نیست. خداوند در سوره عصر میفرماید: « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ* وَ الْعَصْرِ …؛ تنها کسانی که ایمان بیاورند و عمل صالح انجام دهند و هم دیگر را سفارش به حق و راستی بکنند از خسران و ضرر به دورند». خداوند از انسان میخواهد در گناه نماند و به سوی او رجوع کند: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً ؛ ای کسانی که ایمان آوردید! توبه کنید، همگی، توبهای خالص». (تحریم، 8).کوتاه سخن آن که خداوند انسان را در تعیین سرنوشت خود و جامعه، دارای تأثیر میداند و از او میخواهد برای اصلاح گام بردارد و خسته نشود و در چنین نگرشی، وعده ظهور را مطرح میکند. بنابراین انتظار منجی، به معنای صحیح آن، نه سکوت و تن دادن به ظلم است و نه کمک به فراگیر شدن ظلم، بلکه باید خواستار ظهور باشد و در این راه، تمام تلاش خود را به کار گیرد و اگر در این مسیر، نیاز به تشکیلات و حکومتی است که حرکت برای زمینه سازی را سامان دهد، برای تشکیل آن اقدام کند. طبیعی است که ظالمان و مفسدان نیز بیکار نخواهند نشست و به مقابله برمیخیزند. لذا جبهه ظلم، در نهایت درجه ظلم حرکت میکند و جبهه حق به اوج تلاش میرسد و در این زمان است که خداوند به مدد انسانهای حق طلب میآید و با ظهور مهدی عزیز(ع) کار ظالمان را یک سره میکند.شرایط ظهور چیست اگر مقدمات و شرایط ظهور فراهم شود، قطعاً ظهور تحقق مییابد و دوران غیبت تمام میشود. در توقیع امام زمان(ع) به شیخ مفید(ع) آمده است: «اگر شیعیان ـ که خداوند آنان را در طاعتش یاری دهد ـ در وفای به پیمانی که از ایشان گرفته شده، اجتماع کرده و مصمم باشند، البته نعمت دیدار(ظهور)، از آنان به تاخیر نمیافتد، و سعادت ملاقات ما برای آنان با معرفت کامل و راستین نسبت به ما، تعجیل میگردد».(بحار الانوار، ج53، ص176).این یک امر مسلم و طبیعی است که هرگاه زمینهها و شرایط تحقق یک پدیده فراهم شود، با توجه به نظام سبب و مسببی عالم، آن پدیده به وجود میآید. پدیده ظهور نیز که خارج از چهارچوب این عالم نیست و با تحقیق زمینهها رخ خواهد داد.به هر حال برای هر انقلاب از جمله انقلاب و ظهور امام زمان(عج) حداقل چهار شرط لازم است:الف. برنامه و قانون جامع: از آنجایی که برنامه حرکتی حضرت مهدی(ع) بر اساس دستورات دین اسلام و سیره پیامبر(ص) است. این شرط از شرایط ظهور فراهم است.ب. رهبر: هر انقلاب نیاز به رهبری دارد که عالم به برنامهها و اهداف انقلاب باشد. وضعیت موجود و مطلوب را بتواند تشخیص دهد. شجاع و قاطع و دلسوز باشد و … و چون رهبری ظهور به دست امام زمان(عج) است ـ که متصل به علم الهی و آیینه تمام نمای صفات جلال و جمال خداوند است ـ لذا این شرط نیز برای ظهور فراهم است.ج. یاران: یک انقلاب نیاز به یاورانی دارد که رهبر را شناخته و به او ایمان داشته باشند، از اهداف و برنامههای انقلاب، آگاه بوده و آنها را باور کنند. شجاع و فداکار باشند و تا آخرین نفس بایستند. این یاران قبل از شروع قیام، به زمینه سازی پرداخته و مردم را نسبت به حرکت انقلاب آگاه نموده و آنان را ترغیب به پذیرش انقلاب میکنند. در جریان انقلاب در صحنهها حاضر شده و از هیچ تلاشی کوتاهی نمیکنند. و بعد از پیروزی و اجرای برنامهها، خود را وقف قیام میکنند و … انقلاب امام زمان(عج) نیز نیاز به یارانی شجاع، مؤمن، آگاه و عالم دارد.د. پذیرش مردم: اگر مردم آن انقلاب را خواستار باشند، انقلاب شکل گرفته و به سرانجام مطلوب میرسد. ظهور نیز وقتی است که مردم واقعاً خواستار ظهور حضرت و عدالت گستری او باشند.
بر این اساس در احادیثى که وظایف منتظران مشخص شده، همه جا سخن از تقوا، ورع، عفاف، دورى از گناه و قرب به خداوند است ؛ نه بد شدن و بد کردن جهان با ظلم و فساد !! این نوع برداشت از شرایط ظهور به معنای دامن زدن به فساد و تباهی است که نه تنها منجر به ظهور نمی شود بلکه چه بسا در امر ظهور نیز اختلال ایجاد کند و زمینه و بستر مناسبی برای ظهور فراهم نشود . وظیفه ما در هر حال پاک بودن و پاک نگه داشتن جامعه است .امام صادق علیه السلام مى فرماید: «هر کس خشنود مى شود که از اصحاب قائم باشد، پس باید منتظر باشد و به ورع و اخلاق نیکو عمل کند، در حالى که منتظر است. اگر چنین شخصى، پیش از ظهور بمیرد، اجر او مانند کسى است که زمان ظهور را درک کرده است. «پس (در جهت نیکى ها) بکوشید و منتظر باشد. (این انتظار)، گوارا باد بر شما اى گروه رحمت شده».علماى ما درباره وظایف و تکالیف منتظران در زمان غیبت، کتاب هاى مستقلى نوشته یا فصل هاى از کتاب خود را بدان اختصاص داده اند (مانند نجم الثاقب، مکیال المکارم و…).در این کتاب ها و مشابه آنها – که تنها براساس روایات معصومین نوشته شده – هیچ گاه پر کردن جهان از فساد و تباهى به عنوان وظیفه منتظران در زمان غیبت، یاد نشده است.از همه اینها گذشته، ما باید موضع و وموقعیت خود را در زمینه قیام امام مهدى(عج) مشخص کنیم. بدیهى است اگر ما به گسترش فساد کمک کنیم، از کسانى خواهیم بود که انقلاب مهدى، براى درهم کوبیدن و حذف آنان صورت مى گیرد!! اگر در صدد اصلاح جامعه باشیم، از کسانى خواهیم بود که در زمره اصحاب فداکار عضویت خواهند داشت. بنابراین به فرض این که با ساکت بودن و به نظاره نشستن و یا کمک کردن به توسعه فساد، ظهور حضرت را پیش بیندازیم، وضع خود را به طور قطع به خطر انداخته ایم. مگر نه این است که حضرت بقیة اللَّه براى کوتاه کردن دست فاسدان و برچیدن بساط محرمات الهى و فسادگرى و اصلاح انسان ها و جوامع، قیام مى کند. پس چگونه مى توانیم از قیام آن بزرگوار بهره مند شویم.گفتنى است که بیان وضعیت فساد آلود و معصیت بار جهان در آخرالزمان، هم هشدار به جوامع انسانى است و هم علامتى خبر دهنده از نزدیکى قیام و ظهور امام زمان(عج) مى باشد. این هشدارها و پیش گویى ها وظیفه ما را سنگین مى کند و ما را نسبت به عواقب شوم فساد و تباهى آگاه مى سازد.محمد بن مسلم مى گوید: به امام باقرعلیه السلام عرض کردم: اى فرزند رسول خدا! قائم شما چه وقت ظهور خواهد کرد؟ فرمود: «هنگامى که مردان خود را شبیه زنان کنند و زنان، شبیه مردان شوند، آن گاه مردان به مردان اکتفا کنند و زنان به زنان!!»استاد مطهرى در این زمینه مى نویسد: «برداشت قشرى از مردم درباره مهدویت و قیام انقلاب مهدى موعود(عج)، این است که صرفاً ماهیت انفجارى دارد ؛ فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلم ها، تبعیض ها، اختناق ها، حق کشى ها و تباهى ناشى مى شود ؛ نوعى سامان یافتن است که معلول پریشانى ها است. آن گاه که صلاح به نقطه صفر برسد، حق و حقیقت، هیچ طرفدارى نداشته باشد، باطل یکه تاز میدان گردد، جز نیروى باطل نیرویى حکومت نکند و فرد صالحى در جهان یافت نشود، این انفجار رخ مى دهد و دست غیب براى نجات حقیقت از آستین بیرون مى آید. از این رو هر اصلاحى محکوم است ؛ زیرا هر اصلاح، یک نقطه روشن است و تا در صحنه اجتماع، نقطه روشنى است، دست غیب ظاهر نمى شود ؛ به عکس هر گناه، هر فساد، ظلم، تبعیض، حق کشى و هر پلیدى به حکم این که مقدمه اصلاح کلى است و انفجار را قریب الوقوع مى کند و رواست، و هدف ها، وسیله هاى نامشروع را مشروع مى کنند! پس بهترین کمک به تسریع در ظهور، ترویج و اشاعه فساد است! اینجاست که گناه، هم فال است و هم تماشا، هم لذت و کام جویى است و هم کمک به انقلاب مقدس نهایى.این گروه به طور طبیعى به مصلحان، مجاهدان، آمران به معروف و ناهیان از منکر، با نوعى بغض و عداوت مى نگرند، زیرا آنان را از تأخیراندازان ظهور و قیام مهدى موعود مى شمارند.در حالى که آیات قرآن کریم در جهت عکس برداشت بالا است ؛ ظهور مهدى موعود، حلقه اى از حلقات مبارزه اهل حق و باطل است که به پیروزى نهایى اهل حق منتهى مى شود. سهیم بودن یک فرد در این سعادت، موقوف به این است که آن فرد اهل ایمان و عمل صالح باشد.ظهور مهدى موعود تحقق بخش وعده اى است که خداوند متعال از قدیم ترین زمان ها در کتاب هاى آسمانى به صالحان و متقیان داده است که زمین از آن آنان است و پایان تنها به متقیان تعلق دارد»(14).ایشان در فراز دیگرى مى نویسد: «حدیث معروف که مى فرماید: «یملاء اللَّه به الارض قسطاً و عدلاً بعد ما ملئت ظلماً و جوراً»(15) نیز شاهد مدعاى ما است، نه بر مدعاى آن گروه. در این حدیث نیز تکیه روى ظلم شده است و سخن از گروه ظالم است که مستلزم وجود گروه مظلوم است و مى رساند که قیام مهدى(عج) براى حمایت از مظلومانى است که استحقاق حمایت دارند… .شیخ صدوق روایتى از امام صادق علیه السلام نقل مى کند مبنى بر این که این امر تحقق نمى پذیرد مگر این که هر یک از شقى و سعید، به نهایت کار خود برسد. پس سخن در این است که گروه سعدا و گروه اشقیا، هر کدام به نهایت کار خود برسند.در روایات اسلامى، سخن از گروهى زبده است که به محض ظهور امام به آن حضرت ملحق مى شوند. بدیهى است که این گروه ابتدا به ساکن خلق نمى شوند. معلوم مى شود در عین اشاعه و رواج ظلم و فساد زمینه هایى عالى وجود دارد که چنین گروه زبده اى را پرورش مى دهد. این خود مى رساند نه تنها حق و حقیقت به صفر نرسیده است ؛ بلکه اگر به فرض اصل حق از نظر کمیت، قابل توجه نباشد، از نظر کیفیت، ارزنده ترینِ اهل ایمانند و در ردیف یاران سیدالشهداء»(16).توضیح درباره آکنده شدن فساد و تباهی در جهان متاسفانه گاهی ادعا می شود که برای ظهور حضرت ، باید جهان آکنده از فساد و ظلم شود!! این تفکر اشتباه محض و ناشی از عدم فهم درست مهدویت و ظهور است . در این باره باید بدانیم که :الف . بین سرنوشت انسانها و اعمال اختیاری آنان رابطه است، جای هیچ تردیدی نیست. هم آدمی وجود این رابطه را در زندگی خود مشاهده میکند و هم در قرآن کریم بر این مطلب تاکید شده است. قرآن، هم آیندهی هر شخص را در دست خودش میداند ـ « وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى»(نجم، 39) ـ و هم سرنوشت جامعه را با خواست و عملکرد مردم پیوند زده است ـ « إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ» (رعد، 11) ـ یعنی تعیین سرنوشت جامعه، به خوبی یا بدی، در دست مردمان آن جامعه است. اسلام، از انسان میخواهد که درباره مسائل اجتماعی ساکت نباشد و در برابر ظلم و ستم تا برقراری عدالت بایستد و حتی در این راه، به پیکار و مبارزه برخیزد: « أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلى نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ*الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلاَّ أَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ … »(حج، 39-40) و کوتاهی در این زمینه را نمیپذیرد و مؤاخذه میکند: « وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ….»(نساء، 75).بر همین اساس، امر به معروف و نهی از منکر، از واجبات دین شمرده شده است و خداوند به اجری این دو فرضهی بزرگ، امر کرده است:« وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»(آل عمران، 104).ب. به طور کلی، هیچ گاه یک آموزه دین نمیتواند نافی و برخلاف سایر آموزههای دین باشد و الا این، خود، نشانه باطل بودن آن دین است. لذا یکی از ویژگیهای قرآن، عدم اختلاف در آن است.از این رو معنا ندارد که خداوند در آیات متعدد، مردم را امر به توبه و ترک گناه بکند و در جایی دیگر برای تحقق وعدهی خدا(ظهور حق و حجت خدا) امر به گناه شود! در دین که امر به توحید و یکتاپرستی شده است، معنا ندارد که بخشی از دین، شرک را تأیید کند و بپذیرد!ج. پر شدن زمین از ظلم و ستم، هرگز به معنای آن نیست که همه افراد باید اهل ظلم و فساد باشند و همه اعمال و کردارشان بر اساس ظلم و ستم بر یکدیگر و افساد جامعه باشد. بلکه ممکن است عدهای ظلم کنند و ظلم آنان، نقاط فراوانی از زمین را بگیرد و در همه جا گسترده شود. آیا برای آن که یک اتاق مملو از دود سیگار شود، باید همه افراد داخل اتاق سیگار بکشند؟ در زمان حاکمیت فرعون، ظلم و بی عدالتی فراوان بود و خداوند در آیات متعدد قرآنی، به آن اشاره دارد، ولی در فرمایش قرآن این نیست که همه ظالم بودند، بلکه ظلم زیاد بود. خداوند میفرماید: « وَ إِذْ نَجَّیْناکُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ …»(بقره، 49) علاوه بر این که فراگیری ظلم، امری نسبی و کنایی است و مراد از آن، شیوع ظلم است، به گونهای که جریان عدالت به چشم نمیآید. نه این که هیچ عدالتی نباشد.د. در این که قیام حضرت، بدون یار و یاور تحقق پذیر نیست، نباید تردید کرد. آیات و روایات نیز به وجود یاوران اشاره دارد. یاری کردن، یعنی حرکت برای اجرای برنامهها و اهداف انقلاب، و تبلیغات آن هامیان مردم. یاوران مردم را با انقلاب آشنا و همراه میکنند و در حین انقلاب انواع فداکاریها را انجام میدهند و بعد از انقلاب، از هیچ تلاشی فروگذاری نمیکنند. چنین افرادی وقتی میتوانند موفق باشند که خود را همرنگ انقلاب و رهبر کرده باشند تا مردم جلوههای انقلاب را در رفتار آنان ببینند و بپذیرند. آیا حرکت در مسیر گناه و ظلم، مردم را به طرف امام زمان(ع) سوق میدهد؟ بر همین اساس، خداوند بر ایمان و عمل صالح تکیه دارد: «ما در زبور، بعد از ذکر نوشتیم که زمین را بندگان صالح ارث میبرند»(انبیاء، 105) و در جای دیگر میگوید: «وعده داده است خدا به کسانی از شما که ایمان آوردهاند، و عمل صالح انجام دادهاند، این که خلافت زمین را به آنان واگذارد…»(نور، 55) شرط تحقق انقلاب مهدی(ع) این است که ایمان و عمل صالح در پروندهی افراد باشد تا انقلاب رخ دهد. پیامبر فرمود: «کونوا دعاة الناس بغیر بألسنتکم؛ دعوت کننده مردم باشید به غیر زبانتان». امام صادق(ع) فرمود: «زینت برای ما باشید نه مایه آبروریزی». آیا گناه و ظلم، دعوت به مهدی است و مایه زینت و افتخار ائمه؟هـ . وظیفه انسان حرکت به طرف کمال و کسب آن از طریق عبودیت و بندگی است. عبودیت و بندگی نیز جز در پرتو عمل به تکالیف الهی که وظایف فردی و اجتماعی انسان را در بر دارد، امکان پذیر نیست. خداوند در سوره عصر میفرماید: « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ* وَ الْعَصْرِ …؛ تنها کسانی که ایمان بیاورند و عمل صالح انجام دهند و هم دیگر را سفارش به حق و راستی بکنند از خسران و ضرر به دورند». خداوند از انسان میخواهد در گناه نماند و به سوی او رجوع کند: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً ؛ ای کسانی که ایمان آوردید! توبه کنید، همگی، توبهای خالص». (تحریم، 8).کوتاه سخن آن که خداوند انسان را در تعیین سرنوشت خود و جامعه، دارای تأثیر میداند و از او میخواهد برای اصلاح گام بردارد و خسته نشود و در چنین نگرشی، وعده ظهور را مطرح میکند. بنابراین انتظار منجی، به معنای صحیح آن، نه سکوت و تن دادن به ظلم است و نه کمک به فراگیر شدن ظلم، بلکه باید خواستار ظهور باشد و در این راه، تمام تلاش خود را به کار گیرد و اگر در این مسیر، نیاز به تشکیلات و حکومتی است که حرکت برای زمینه سازی را سامان دهد، برای تشکیل آن اقدام کند. طبیعی است که ظالمان و مفسدان نیز بیکار نخواهند نشست و به مقابله برمیخیزند. لذا جبهه ظلم، در نهایت درجه ظلم حرکت میکند و جبهه حق به اوج تلاش میرسد و در این زمان است که خداوند به مدد انسانهای حق طلب میآید و با ظهور مهدی عزیز(ع) کار ظالمان را یک سره میکند.شرایط ظهور چیست اگر مقدمات و شرایط ظهور فراهم شود، قطعاً ظهور تحقق مییابد و دوران غیبت تمام میشود. در توقیع امام زمان(ع) به شیخ مفید(ع) آمده است: «اگر شیعیان ـ که خداوند آنان را در طاعتش یاری دهد ـ در وفای به پیمانی که از ایشان گرفته شده، اجتماع کرده و مصمم باشند، البته نعمت دیدار(ظهور)، از آنان به تاخیر نمیافتد، و سعادت ملاقات ما برای آنان با معرفت کامل و راستین نسبت به ما، تعجیل میگردد».(بحار الانوار، ج53، ص176).این یک امر مسلم و طبیعی است که هرگاه زمینهها و شرایط تحقق یک پدیده فراهم شود، با توجه به نظام سبب و مسببی عالم، آن پدیده به وجود میآید. پدیده ظهور نیز که خارج از چهارچوب این عالم نیست و با تحقیق زمینهها رخ خواهد داد.به هر حال برای هر انقلاب از جمله انقلاب و ظهور امام زمان(عج) حداقل چهار شرط لازم است:الف. برنامه و قانون جامع: از آنجایی که برنامه حرکتی حضرت مهدی(ع) بر اساس دستورات دین اسلام و سیره پیامبر(ص) است. این شرط از شرایط ظهور فراهم است.ب. رهبر: هر انقلاب نیاز به رهبری دارد که عالم به برنامهها و اهداف انقلاب باشد. وضعیت موجود و مطلوب را بتواند تشخیص دهد. شجاع و قاطع و دلسوز باشد و … و چون رهبری ظهور به دست امام زمان(عج) است ـ که متصل به علم الهی و آیینه تمام نمای صفات جلال و جمال خداوند است ـ لذا این شرط نیز برای ظهور فراهم است.ج. یاران: یک انقلاب نیاز به یاورانی دارد که رهبر را شناخته و به او ایمان داشته باشند، از اهداف و برنامههای انقلاب، آگاه بوده و آنها را باور کنند. شجاع و فداکار باشند و تا آخرین نفس بایستند. این یاران قبل از شروع قیام، به زمینه سازی پرداخته و مردم را نسبت به حرکت انقلاب آگاه نموده و آنان را ترغیب به پذیرش انقلاب میکنند. در جریان انقلاب در صحنهها حاضر شده و از هیچ تلاشی کوتاهی نمیکنند. و بعد از پیروزی و اجرای برنامهها، خود را وقف قیام میکنند و … انقلاب امام زمان(عج) نیز نیاز به یارانی شجاع، مؤمن، آگاه و عالم دارد.د. پذیرش مردم: اگر مردم آن انقلاب را خواستار باشند، انقلاب شکل گرفته و به سرانجام مطلوب میرسد. ظهور نیز وقتی است که مردم واقعاً خواستار ظهور حضرت و عدالت گستری او باشند.