۱۳۹۲/۱۰/۱۱
–
۴۷۵ بازدید
به نظر شما امام زمان(عج) آمدنی است یا آوردنی؟
یکى از مطالب مهمى که در میان آیات نورانى قرآن بارها مورد تصریح قرار گرفته، مسئله «قانون هاى حاکم بر جهان هستى و تاریخ و جامعه» است. طبق آیات فراوانى، تاریخ بشر و سرنوشت انسان ها در دایره نظام خاصى رقم مى خورد به طورى که هر گونه دگرگونى و انقلابى، تابع یک سلسله قوانین مشخص و معیّنى است که از سوى خداوند، براى تدبیر جهان به اجرا درآمده است. در تعابیر قرآنى از آنها با عنوان «سنت هاى الهى» یاد شده است.
شاید بتوان یکى از این سنت ها را، «سنت دریافت پاداش به اندازه تلاش و کوشش» نامید. طبق این سنت، بهره مندى از نعمت هاى الهى، به میزان سعى و تلاش آدمى بستگى دارد و این انسان است که در پرتو اختیار، با عمل، خویش یا جامعه را به پیش مى برد و تاریخ را تکامل مى بخشد و یا به خاطرسستى و عدم تلاش، قابلیت دریافت نعمت هاى الهى را از دست مى دهد و در سرازیرى سقوط قرار مى گیرد.
قرآن درباره این سنت مى فرماید: صلى الله علیه وسلم وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى وَ أَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُرى »؛ نجم (53)، آیه 40 – 39..
بنابراین اعطاى نعمت هاى الهى – اعم از مادى یا معنوى – بسته به چگونگى تلاش و کوشش انسان است.
البته باید در نظر داشت که در کنار این سنت، قانون امدادرسانى و تأییدات غیبى خداوند – که در مواقع لزوم براى یارى انسان هاى پاک و مصلح به اجرا در مى آید – تحت الشعاع واقع نمى شود؛ بلکه هر گاه انسان تا حدودى به وظایف خویش در قبال تکالیف الهى عمل کنند، آن سنت نیز به اجرا درخواهد آمد.
خداوند مى فرماید: صلى الله علیه وسلم یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکُمْ»؛ محمد (47)، آیه 7.؛ فصلنامه انتظار، ش 7، ص 232. براساس این آیه، مرحله فعلیت رسیدن به سنت حضرت و یارى مؤمنان مشروط به انجام دادن وظیفه از سوى آنان است.
با توجه به این مقدمه، روشن مى شود که حضرت مهدى هم آمدنى است و هم آوردنى، یعنى باید مردم – یا حداقل یکتاپرستان و مؤمنان – به وظایف خود عمل کنند و آماده ظهور آن حضرت بوده و زمینه را براى قیام فراهم سازند. هم چنین بسترى فراهم سازند که مردم جهان، نوعى آمادگى ذهنى و درخواست قلبى براى ظهور منجى آسمانى داشته باشند.
از طرفى خداوند متعال با توجه به اوضاع و شرایط جامعه و مناسب بودن زمینه ها و بسترها و براساس نیاز جامعه جهانى، هر وقت اراده کند، اذن قیام را صادر خواهد کرد. از این لحاظ امام مهدى آمدنى است و ممکن است براساس اراده الهى، و با توجه به نیاز شدید بشر، منتظر بعضى از زمینه ها و شرایط نباشد. اما آنچه در این جا اهمیت دارد، اراده و اختیار انسان ها است. زیرا بخشى از مقدمات در اختیار انسان ها نهاده و از آنان خواسته شده است در این جهت گام بردارند و هرگز سستى و کاهلى از خود نشان ندهند. در واقع براساس فلسفه متعالى تاریخ (نگرش دینى به آینده جهان) آینده بشر، جبرى و الزامى نیست؛ بلکه منوط به اراده و خواست انسان ها است و تا این خواست همگانى صورت نگیرد، احتمال ظهور کم رنگ تر مى شود.
اما در نظر فیلسوفان تاریخ و نحله هاى مختلف فکرى (مانند هگل، مارکس، کانت و…) آینده تاریخ جبرى است و اختیار انسان ها در شکل گیرى مقصد و مسیر تاریخ تأثیر چندانى ندارد ر.ک: نگارنده، آینده جهان، ص 45-34..
براساس سنت هاى الهى نیز سرنوشت هر جامعه اى بسته به رویکرد و اراده آن جامعه دارد، بدین معنا که اراده جمعى مردم سبب پدید آمدن زمینه ها و بسترهایى مى شود و بر این اساس است که در بعضى از روایات اشاره به زمینه سازان شده است که باعث آمدن امام مهدى(عج) مى شوند: «یخرج ناس من المشرق فیوطئون للمهدى یعنى سلطانه»؛ «از مشرق زمین مردمانى خروج مى کنند و زمینه ساز حاکمیت مهدى موعود مى گردند» بحارالانوار، ج 51، ص 87 (از رسول گرامى اسلام)..
شاید بتوان یکى از این سنت ها را، «سنت دریافت پاداش به اندازه تلاش و کوشش» نامید. طبق این سنت، بهره مندى از نعمت هاى الهى، به میزان سعى و تلاش آدمى بستگى دارد و این انسان است که در پرتو اختیار، با عمل، خویش یا جامعه را به پیش مى برد و تاریخ را تکامل مى بخشد و یا به خاطرسستى و عدم تلاش، قابلیت دریافت نعمت هاى الهى را از دست مى دهد و در سرازیرى سقوط قرار مى گیرد.
قرآن درباره این سنت مى فرماید: صلى الله علیه وسلم وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى وَ أَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُرى »؛ نجم (53)، آیه 40 – 39..
بنابراین اعطاى نعمت هاى الهى – اعم از مادى یا معنوى – بسته به چگونگى تلاش و کوشش انسان است.
البته باید در نظر داشت که در کنار این سنت، قانون امدادرسانى و تأییدات غیبى خداوند – که در مواقع لزوم براى یارى انسان هاى پاک و مصلح به اجرا در مى آید – تحت الشعاع واقع نمى شود؛ بلکه هر گاه انسان تا حدودى به وظایف خویش در قبال تکالیف الهى عمل کنند، آن سنت نیز به اجرا درخواهد آمد.
خداوند مى فرماید: صلى الله علیه وسلم یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکُمْ»؛ محمد (47)، آیه 7.؛ فصلنامه انتظار، ش 7، ص 232. براساس این آیه، مرحله فعلیت رسیدن به سنت حضرت و یارى مؤمنان مشروط به انجام دادن وظیفه از سوى آنان است.
با توجه به این مقدمه، روشن مى شود که حضرت مهدى هم آمدنى است و هم آوردنى، یعنى باید مردم – یا حداقل یکتاپرستان و مؤمنان – به وظایف خود عمل کنند و آماده ظهور آن حضرت بوده و زمینه را براى قیام فراهم سازند. هم چنین بسترى فراهم سازند که مردم جهان، نوعى آمادگى ذهنى و درخواست قلبى براى ظهور منجى آسمانى داشته باشند.
از طرفى خداوند متعال با توجه به اوضاع و شرایط جامعه و مناسب بودن زمینه ها و بسترها و براساس نیاز جامعه جهانى، هر وقت اراده کند، اذن قیام را صادر خواهد کرد. از این لحاظ امام مهدى آمدنى است و ممکن است براساس اراده الهى، و با توجه به نیاز شدید بشر، منتظر بعضى از زمینه ها و شرایط نباشد. اما آنچه در این جا اهمیت دارد، اراده و اختیار انسان ها است. زیرا بخشى از مقدمات در اختیار انسان ها نهاده و از آنان خواسته شده است در این جهت گام بردارند و هرگز سستى و کاهلى از خود نشان ندهند. در واقع براساس فلسفه متعالى تاریخ (نگرش دینى به آینده جهان) آینده بشر، جبرى و الزامى نیست؛ بلکه منوط به اراده و خواست انسان ها است و تا این خواست همگانى صورت نگیرد، احتمال ظهور کم رنگ تر مى شود.
اما در نظر فیلسوفان تاریخ و نحله هاى مختلف فکرى (مانند هگل، مارکس، کانت و…) آینده تاریخ جبرى است و اختیار انسان ها در شکل گیرى مقصد و مسیر تاریخ تأثیر چندانى ندارد ر.ک: نگارنده، آینده جهان، ص 45-34..
براساس سنت هاى الهى نیز سرنوشت هر جامعه اى بسته به رویکرد و اراده آن جامعه دارد، بدین معنا که اراده جمعى مردم سبب پدید آمدن زمینه ها و بسترهایى مى شود و بر این اساس است که در بعضى از روایات اشاره به زمینه سازان شده است که باعث آمدن امام مهدى(عج) مى شوند: «یخرج ناس من المشرق فیوطئون للمهدى یعنى سلطانه»؛ «از مشرق زمین مردمانى خروج مى کنند و زمینه ساز حاکمیت مهدى موعود مى گردند» بحارالانوار، ج 51، ص 87 (از رسول گرامى اسلام)..