خانه » همه » مذهبی » عارف و اعتبار پیش بینی و. . .

عارف و اعتبار پیش بینی و. . .


عارف و اعتبار پیش بینی و. . .

۱۳۹۳/۰۵/۱۷


۶۶۱ بازدید

پیش بینی ها ، کف بینی ها ، فال قهوه و امثالهم اگرخرافه اند و مبنای عقلی و شرعی ندارند چرا کتاب سید هاشم حداد (ره) صحت موضوع را تایید می کند ؟ چرا خداوند متعال اجازه چنین کار و شناختی را به ملحدین و کفار داده است؟

1 . سخن مرحوم سید هاشم حداد معنایش این است که برخی انسان ها با تربیت و تقویت نفس هر چند با ریاضت باطل می توانند توانایی خاصی به دست آوردند که از راه های غیر معمول و غیر متعارف به برخی آگاهی های خاص و اطلاعاتی مربوط به آینده برسند .
2. این گونه آگاهی ها و پیش بینی ها شخصی و موردی و خاص است و برای افراد معدودی اتفاق می افتد و عمومیت ندارد .
3. نادرستی فال قهوه و کف بینی و مانند آن به حسب عموم است یعنی اکثر قریب به اتفاق کسانی که ادعای پیش بینی آینده با فال قهوه و کف بینی و مانند آن را دارند افرادی فریب کار و شیاد هستند که هدفشان سرکیسه کردن مردم و اغوای آنها است و این منافاتی ندارد که کسی مانند مرتاضی به خاطر پرورش و ریاضت خاص این توانایی را داشته باشد که با فال قهوه و کف بینی و پایین تر از آن حتی با حرکت دم گاو حوادث اینده را پیش بینی کنند .
4. مسلّم است که انسان مى تواند با انجام دادن کارهاى مشکل و ریاضت، قدرت هاى غیرعادىِ روح و نفس خود را باز یابد. خداوند متعال، این قدرت ها را به نفسِ انسانى عطا کرده و توانایى انجام آن، از خواص نفس انسان است که با ایمان و تقواى افراد، ارتباط مستقیم ندارد . انسان دارای روحی است که اگر تقویت شود، قدرت تصرف در امور و اشیای دیگر را به دست می آورد . البته این تصرف بر اساس نظام علی و معلولی است . مرتاضان و کسانی که کارهای خارق العاده انجام می دهند، تا حدودی دارای کارهایی هستند که نوعی کرامت شمرده می شود و از این جهت با عرفا و صاحبان ولایت تکوینی تشابه دارند . دلیل آن را نیز باید در این نکته جست و جو کرد که نظام جهان بر اساس علت و معلول است و هر پدیده ای بر اساس علتی موجود می شود . علت برخی امور روشن و واضح است . چنان که علت عادی توقف قطار ترمز لکوموتیوران است؛ اما علت برخی از کارها خلاف عادت است . مثل این که کسی با قدرت روحی خود قطار را متوقف می کند .
روح انسان فرمانده بدن است و کلیه کارهای بدن سالم تحت فرمان او انجام می شود . برخی از نفوس به دلیل تمرین ها و ریاضت های خاص چنان قوی می شوند که می توانند افزون بر بدن خود، در انسان ها و اشیای دیگر نیز حالت تدبیر داشته باشند . انسانی که اراده خود را قوی کرد، امکان می یابد بر امور و پدیده ها تأثیر بگذارد . این جزئی از نظام علت و معلول جهان مادی و نشانه قدرت نفس انسان است؛ زیرا نفس انسان مظهر خداوند است و در صورتی که تقویت شود، توان تصرف و انجام کارهای خلاف عادت را به دست می آورد .
تقویت نفس با تمرین هایی که اصطلاحاً ریاضت خوانده می شود، حاصل می گردد . ریاضت دو گونه است: ریاضت شرعی که مطابق با شرع و با راهنمایی معنوی ولی الله الاعظم – سلام الله علیه – انجام می شود؛ و ریاضت های غیر شرعی . پویندگان راه شریعت به مدارج قرب الاهی و ولایت تکوینی نائل می آیند؛ اما آنان که از روش های غیر شرعی بهره می برند، تنها توان تصرف در برخی امور را به دست می آورند . عرفا و مرتاضان از جهت بروز کرامت با هم تشابه دارند و هر دو کارهای خارق العاده انجام می دهند . البته آن که به مقام قرب وارد شد و از خود فانی گردید، در صدد بروز کرامت و کارهای خارق العاده نیست، و آنچه از وی عیان می شود، اموری است که از وسعت وجودی اش ریزش می کند . آری، برخی انسان ها به واسطه قدرت روحی خود می توانند کارهای خارق العاده انجام دهند؛ زیرا نظام عالم براساس علت و معلول است، برخی از علت ها برای ما روشن است و آن ها را علت های عادی می خوانیم و برخی برای ما آشکار نیست و آن ها را خلاف عادت می پنداریم . کارهای خلاف عادت این افراد به نفس انسانی ریاضت کشیده منتسب است . بین این انسان ها و عارفان تفاوت های زیر قابل توجه می نماید:
1 . عارف به مقام قرب بار یافته، براساس دستورهای شرعی به مقامی رسیده است که می تواند کارهای خدایی انجام دهد . امام صادق – سلام الله علیه – می فرماید: «العبودیة جوهرة کنهها الربوبیة، فما فقد فی العبودیة ود فی الربوبیة و ما خفی عن الربوبیة اصیب فی العبودیة؛ بندگی گوهری است که حقیقت آن مقام ربوبیت [تصاحب در امور] است . پس آنچه در بندگی پنهان است، در مقام ربوبیت یافت می شود و هر آنچه در مقام ربوبیت پنهان باشد، با بندگی حاصل می شود . «رب » به معنای مالک و صاحب است که در آنچه تحت تصرفش است، قدرت تصرف دارد . بدین اعتبار یکی از اسمای حسنای حضرت حق «رب » (صاحب اختیار تمام موجودات) است . «مقام ربوبیت » یعنی مقام تصرف در امور و اشیا . روایت شریف می گوید: آن که به مقام بندگی راه یافت ، دارای گوهری می شود که می تواند در امور و اشیا تصرف داشته باشد؛ به عبارت دیگر، حقیقت و کنه بندگی مقام ربوبیت است و آن که بنده شد، آقای جهان و مظهری از اسم «رب » خدای جهانیان می گردد . ظاهر بندگی در دنیا اظهار و ابراز ذلت و عجز است و باطن آن آقایی . بنابراین، آن که به مقام قرب الاهی راه یافت، توان تصرف در امور و اشیای بیرون از خود را به دست می آورد . عرفا براساس همین مقام کارهای خارق العاده انجام می دهند؛ اما مرتاضان باتمرین های خلاف شرع نفس خود را تقویت می کنند .
2 . هدف عرفا بروز کرامت نیست . هدف آن ها بندگی خدا و دعوت مردم به توحید و بندگی خداوند متعال است و کراماتشان در جهت دعوت مردم به ماورای طبیعت و حقایق معنوی یا کمک به رفع مشکلات مردم تحقق می یابد . در حقیقت مثل آن ها مثل ظرف لبریز از آب است که گاه آب از آن سرازیر می شود؛ اما هدف مرتاضان رسیدن به شهرت یا تقویت نفس است .
3 . عرفا بسته به درجه قربشان دارای قدرت تصرف و کارهای خارق العاده متنوع و گسترده اند؛ زیرا آن ها خدایی شده اند وخدای عالم نامحدود است . پس هر چه بهره آن ها از فیض الاهی بیش تر باشد، قدرت بیش تری دارند . در حالی که مرتاضان از قدرت محدود و کارهایی با تنوع اندک بهره می برند؛ مثلاً آن ها نمی توانند مرده زنده کنند، ولی عارف بالله با اجازه الاهی مرده زنده می کند .
4 . تمام کارهای عارفان با توجه به اجازه و رضایت الاهی براساس شرع و فضائل اخلاقی است؛ بدون اجازه الاهی به هیچ کاری دست نمی یازند و در همه حال بنده اویند . مقام آن ها مقام فنای فی الله و بقای بالله است؛ برخلاف مرتاضان که براساس خواهش نفس کار می کنند و چه بسا کارهای خلاف اخلاق نیز انجام می دهند .
5 . کارهای مرتاضان بر آموزش وتمرین استوار است و انجام هر کاری با آموزش و تمرین و پشتکار فرد میسر می شود؛ اما عارف بر اساس بندگی و مقام قرب دارای قدرت تصرف می شود و در این جهت از کسی آموزش خاصی نمی بیند .

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد