آنچه سبب محروميت انسان از مواهب سراى آخرت مى شود در حقيقت برترى جويى (استكبار) و فساد در زمين است كه همه گناهان در آن جمع است، چرا كه هر چه خدا از آن نهى كرده حتما بر خلاف نظام آفرينش انسان و تكامل وجود بوده، بنا بر اين ارتكاب آن نظام زندگى او را بر هم مى زند لذا مايه فساد در زمين است. حتى مساله “استعلاء” و برترى جويى خود يكى از مصاديق “فساد در ارض” است.
در روايات اسلامى مخصوصا روى اين مساله بسيار تكيه شده است، در حديثي از امير مؤمنان على (ع) چنين آمده است كه به هنگام خلافت ظاهرى شخصا در بازارها قدم مى زد، گم شده ها را راهنمايى مى كرد، ضعيفان را كمك مى نمود و از كنار فروشندگان و كسبه رد مى شد و اين آيه را براى آنها مى خواند: «تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذِينَ لا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَ لا فَساداً»[1] سپس مى فرمود:
نزلت هذه الاية فى اهل العدل و التواضع من الولاة، و اهل القدرة من الناس؛ ” اين آيه در باره زمامداران عادل و متواضع و همچنين ساير قدرتمندان از توده هاى مردم نازل شده است”[2].
يعنى همانگونه كه من حكومت را وسيله برترى جويى خودم قرار نداده ام شما نيز نبايد قدرت مالى خود را وسيله سلطه بر ديگران قرار دهيد كه سرانجام و عاقبت نيك از آن گروهى است كه نمى خواهند برترى جويى و فساد كنند. همانگونه كه قرآن در پايان آيه فوق مى فرمايد:” و عاقبت از آن پرهيزكاران است” (وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ).
” عاقبت” به مفهوم وسيع كلمه، سرانجام نيك، پيروزى در اين جهان، بهشت و نعمت هايش در جهان ديگر است. ديديم كه قارون ها و فرعون ها چه عاقبتى پيدا كردند با اينكه قدرت آنها بى نظير بود؟ چون تقوى نداشتند به دردناك ترين سرنوشت مبتلا شدند.
سخن را با حديثى در همين زمينه از امام صادق (ع) به پايان مى رسانيم و آن اينكه هنگامى كه امام (ع) آيه شريفه فوق را تلاوت نمود شروع به گريه كرد و فرمود:
ذهبت و اللَّه الامانى عند هذه الاية؛ ” با وجود اين آيه همه آرزوها بر باد رفته است”! و دسترسى به سراى آخرت مشكل است! [3].
پي نوشت:
[1] قصص، 83. [2] مجمع البيان ذيل آيه 83 سوره قصص. [3] تفسير علي بن ابراهيم، ذيل همان آيه.برداشت از تفسير نمونه، ج16، ص: 180