خانه » همه » مذهبی » عدد چهل-۴۰-اربعین-روایت

عدد چهل-۴۰-اربعین-روایت


عدد چهل-۴۰-اربعین-روایت

۱۳۹۴/۱۰/۲۲


۳۴۷۷ بازدید

دلیل تاکید دین اسلام روی عدد ۴۰ در اکثر کارها؟

تکیه بر عدد چهل در برخی متون دینی , بحث هایی را پیرامون جایگاه این عدد و اهمیت و نقش آن دامن زده است. برخی با استفاده از این متون این عدد را دارای رمز و راز و جایگاهی در نظام خلقت می دانند و برخی آن را عددی معمولی می دانند . با تأمل در این متون , می توان گفت کاربرد عدد چهل با مقاصد مختلفی بوده که مهمترین آنها عبارتند از ؛
برای بیان دوره کمال یک امر که براساس قوانین و سنن آفرینش در قالب چهل روز یا چهل سال یا چهل … صورت می گیرد . عدد چهل در این گونه موارد , موضوعیت دارد و برای آن جایگاهی در نظر گرفته شده است . کاربرد های عدد چهل در این خصوص کم نیستند و آنچه در ذیل آمده برخی از موارد آن است که در ذیل دسته بندی شده اند .
الف) چهل روز . در دسته ای از روایات بر «چهل روز» به عنوان دوره کمال برخی امور , تاکید شده است . برخی از این مورد در ذیل مورد توجه قرار گرفته اند ؛
1. آغاز زندگی جنین با سه مرحله چهل روزه .
بر اساس برخی متون روایی , نطفه انسان پس از انعقاد, یک دوره چهل روزه را طی می کند تا اینکه در مرحله دوم با طی یک دوره چهل روزه دیگر به صورت علقه و سپس با طی دوره چهل روزه سوم به صورت مضغه در می آید. پس از این سه دوره , جنین به سن چهارماهگی می رسد و استعداد دمیده شدن روح را به دست می آورد ؛« الإمام الباقر علیه السلام: إِذا وَقَعَتِ النُّطفَةُ فِی الرَّحِمِ استَقَرَّت فیها اربعین یَوما، وتَکونُ عَلَقَةً اربعین یَوما، وتَکونُ مُضغَةً اربعین یَوما، ثُمَّ یَبعَثُ اللّهُ مَلَکَینِ خَلّاقَینِ فَیُقالُ لَهُما: اخلُقا کَما یُریدُ اللّهُ … ( الکافی: ج ۶ ص ۱۶ ح ۷ و ص ۱۳ ح ۴ ، بحار الأنوار: ج ۶۰ ص ۳۴۴ ح ۳۱.)
از دوران چهل روزه در داستان عالم ذر و در خصوص خلقت بنی آدم نیز سخن به میان آمده است. بدین مضمون که در خلقت بنی آدم ابتدا خاک با آب شیرین و گوارا مخلوط و چهل روز به حال خود رها شد و سپس با آب شور بر آن ریخته شده و دوباره تا چهل روز به حال خود رها شده و….( روایت امام باقر (ع) در الکافی، ج ۲، ص: ۷ح ۲).
روایات دیگری نیز نقش چهل روزه های یادشده را تأیید می کنند یا مستقیما از این دوران جنینی سخن گفته اند و یا به تناسب بدان گوشزد کرده اند مانند دو روایت ذیل ؛
روایت اول : حسین بن خالد می گوید به امام کاظم علیه السلام عرض کردم : از پیامبر صلى الله علیه وآله برایمان روایت شده که فرموده است: «هر کس شراب بخورد، تا چهل روز، نماز وى برایش حساب نمى شود».امام علیه السلام فرمود: «درست گفته اند». گفتم: چرا فقط چهل روز ، نه کمتر و نه بیشتر؟ فرمود: «خداوند عز و جل، خلقتِ انسان را تقدیر کرد. [در این تقدیر] چهل روز او را در حالت نطفه بداشت. سپس، او را از این حالت، نقل داد و چهل روز عَلَقه گردانید. سپس دیگر بار او را به حالى دیگر نقل داد و چهل روز مُضْغه بداشت. از این رو، اگر انسان شراب بخورد، این شراب، چهل روز، یعنى به اندازه روزهاى نقل خلقت وى [از مرحله اى به مرحله دیگر] در نرمه استخوان هاى وى مى مانَد». امام علیه السلام سپس فرمود: «و همه آنچه مى خورَد نیز چنین است: خوراک و نوشاب او به مدّت چهل روز در نرمه استخوان هایش مى مانَد».( الکافی ,ج ۶، ص: ۴۰۲ ح ۱۲).
چنانکه از محتوای این روایت برمی آید نقش عدد چهل در دوره های کمالی جنینی تا پایان عمر در جسم و جان فرد می ماند.
روایت دوم : حسین بن خالد می گوید به امام رضا علیه السلام عرض کردم مردم مى گویند: هر کس سه روز گوشت نخورد، بداخلاق مى شود. فرمود: «دروغ مى گویند؛ بلکه هر کس چهل روز گوشت نخورد، اخلاق و بدنش تغییر مى کند. دلیلش هم این است که نطفه، در چهل روز، تبدیل مى شود»( الکافی: ج ۶ ص ۳۰۹ ح ۲، المحاسن: ج ۲ ص ۲۵۷ ح ۱۸۱۰، بحار الأنوار: ج ۶۶ ص ۶۷ ح ۴۶.).
این روایت نیز ناظر بر محتوای حدیث قبلی است که نخوردن گوشت در طول چهل روز , باعث تغییر در جسم و روان فرد می شود . شاید از آن رو که اثر گوشت مانند هر نوشیدنی و خوردنی تا چهل روز در بدن – به ویژه در مغز استخوان – می ماند و هنگامی که تا چهل روز مصرف نشود مواد مورد نیازی که از گوشت تامین می شود به بدن نمی رسد و دچار مشکل می شود . بدین ترتیب , این حدیث نیز بر نقش دوره های کمالی دوران جنین , تا پایان عمر تأکید دارد . جالب آنکه در خصوص تکرار مصرف گوشت در بازه زمانی چهل روز , نیز هشدار داده شده و تاکید شده که خوردن متوالی گوشت در چهل روز, باعث قساوت قلب می شود . (طبّ النبیّ (ص) : ص ۵، بحار الأنوار: ج ۶۲ ص ۲۹۴.)
2. دوره چهل روزه التفات و توجه خالصانه به خداوند که برخی از موارد آن عبارتند از ؛
-مناجات چهل روزه موسی در طور« وَ واعَدْنا مُوسى ثَلاثینَ لَیْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ میقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعینَ لَیْلَةً»« وَ إِذْ واعَدْنا مُوسى أَرْبَعینَ لَیْلَةً»
توبه و گریه چهل روزه حضرت آدم ابو البشر به خاطر خوردن از شجره ممنوعه .(علل الشرائع، ج ۲، ص: ۴۲۶ ح ۶)
گریه و انابه چهل روزه حضرت داود. (الکافی: ج ۵ ص۷۴ح ۵ )
گریه و انابه چهل روزه حضرت سلیمان. (بحار الأنوار ج ۱۴ص ۹۵ح ۳)
چهل روز رفتار خالصانه برای خداوند
در بخشی از روایات تاکید شده که چنانچه کسی تا چهل روز کارهای خود را برای خدا انجام دهد و اغراض غیر الهی در اعمال او نباشد چشمه های حکمت از قلبش به طرف زبانش جاری می شود .( عیون أخبار الرضا علیه السلام: ج۲ص ۶۹ح ۳۲۱ به نقل از پیامبر (صلی الله علیه و آله) و الکافی: ج ۲ ص ۱۶ ح ۶ به نقل از امام باقر (علیه السلام) و مسند زید , ص ۳۸۴ به نقل از امام علی (علیه السلام). ) . این دست روایات اشاره به وجود ظرفیتی در انسان دارند که بر اساس آن با تکرار یک عمل یا حالت در چهل روز , روانش از آن عمل, رنگ و جان دیگری می گیرد و شخصیتش با آن همسو می شود .
چهل روز خوردن غذای حلال
در برخی متون روایی گوشزد شده که , پاک نگه داشتن جسم از غذای حرام به مدت چهل روز و خوردن غذای حلال , اثری چون نورانیت دل و جاری شدن حکمت از آن, دارد ( إحیاء علوم الدین: ج ۲ ص ۱۳۴؛. المغنی عن حمل الأسفار: ج ۱ ص ۴۳۵ ح ۱۶۵۲ ,عدّة الداعی: ص ۱۴۰). این روایت نیز در بیان اثر غذای حلال در جسم باز به یک دوره چهل روزه اشاره کرده است که گویای نقش آفرینی این بازه زمانی در جسم و جان انسان است .
خواندن چهل روزه دعای عهد در صبگاهان
از امام صادق (ع) نقل شده که هرکس چهل روز دعای عهد را بخواند از یاران قائم ما (عج) به شمار می آید و چنانچه قبل از ظهورش بمیرد , به دنیا بازگردانده می شود تا ایشان را یاری کند .( المزار الکبیر: ص ۶۶۳، مصباح الزائر: ص ۴۵۵، بحار الأنوار: ج ۵۳ ص ۹۵ ح ۱۱۱.). در اینجا نیز خواندن چهل روزه یک دعا به معنای تاثیر گذاری آن در روان آدمی و همسو شدن با عمل , دانسته شده است .
گفتنی است در فرهنگ دینی همسو شدن شخصیت افراد با اعمالی که انجام می دهند , امر پذیرفته شده و معلومی است چنانکه در داستان غرق شدن پسر نوح , خداوند به نوح (علیه السلام) می فرماید او از اهل تو نبود چرا که او عمل غیر صالح بود کنایه از آنکه شخصیت پسر به خاطر اعمال بدش با عملش هم جهت و همسو شده و از این رو نمی توان او را در زمره گروه نوح که شخصیت آنها با اعمال صالح گره خورده و همسو شده , به شمار آورد . در عبارت « سلمان منا اهل البیت» که از پیامبر (صلی الله علیه و آله) نقل شده , باز اشاره بدین حقیقت است که شخصیت افراد با عمل گره خورده , از آن رنگ گرفته و با آن همسو شده است.
۱/۱/۳. سلام چهل روزه پیامبر (صلی الله علیه و آله) با عنوان سلام بر شما اهل بیت (علیهم السلام)در مقابل خانه علی (علیه السلام)
در متون روایی(مانند امالی طوسی، ص: ۲۵۱ح ۴۴۷ ) نقل شده که پیامبر (صلی الله علیه و آله) پس از نزول آیه تطهیر ؛ «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً. » تا چهل روز جلو در خانه علی(علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) می ایستاد و خطاب به آنان می فرمود « السَّلَامُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ» . این رفتار پیامبر (ص صلی الله علیه و آله ) نیز می تواند بدین معنا باشد که تکرار یک رفتار در بازه زمانی چهل روز برای ترویج و تثبیت یک آموزه , تاثیر گذار است .
4. آثار و برکات چهل روزه برخی خوراکی ها
در منابع روایی برای برخی خوراکی ها , اثرات خوبی نقل شده و تاکید شده که تا چهل روز ادامه دارد .مانند اثر نورانیت دل و دور شدن شیطان از فرد به خاطر خوردن انار (المحاسن: ج ۲ ص ۳۵۹ ح ۲۲۴۹ و الخصال، ص ۶۳۶، ح ۱۰و الکافی، ج ۶، ص ۳۵۳، ح ۸ و عیون أخبار الرضا علیه السلام: ج ۲ ص ۳۵ ح ۸۰.) و یا روغن زیتون ( عیون أخبار الرضا: ۲/ ۴۲/ ۱۴۱ ) و نیز گفته شده خوردن هلیم تا چهل روز نشاط عبادت می آورد. (الکافی، ج ۶، ص ۳۱۹، ح ۱، المحاسن، ج ۲، ص ۱۶۹، ح ۱۴۷۱). گفتنی است متون دیگری هستند که برای استعمالاتی غیر از خوراک , مثل «سرمه کشیدن» اثری , چهل روزه, نقل کرده اند (مکارم الأخلاق، ج ۱، ص ۱۰۹، ح ۲۳۹، طبّ الأئمّة لابنی بسطام، ص ۸۳.) که می توان آنها را نیز از حیث تاکید بر اثر چهل روزه امور بر جسم آدمی از این دسته روایات به شمار آورد.
5. آثار چهل روزه امور ناخوشایند بر روحیه بندگی مومنان
در بین متون دینی , دسته ای از روایات تاکید دارند که مومن در هر چهل روز, دستکم یک امر ناخوشایند (مانند بیماری , ناراحتی و نگرانی ) را تجربه می کند و خداوند حتما برای او امر ناخوشایندی پیش می آورد حتی اگر اندک و جزئی باشد . در این گونه روایات تعبیر «تزکیه» و پاک شدن مومن در اثر تحمل امور ناخوشایند بکار رفته که ناظر بر اثر سختی تا چهل روز در روحیه مومن است ( الکافی ,ج ۲، ص ۲۵۸ح ۲۶ ). شاید از آن رو که سختی مومن را متوجه بنده بودن خود و تحت اراده مقتدری بالاتر از خودش می کند ( مشکاة الأنوار، ص: ۲۹۳ ) یا این که خداوند با ابتلای مومن با سختی و امر ناخوشایند گناهان او را پاک می کند و نمی گذارد آلودگی گناه در دوره چهل روزه بر وجود او سایه بیفکند و در جان و روانش اثر بگذارد (کنز الفوائد: ج ۱ ص ۱۴۹، التمحیص: ص ۳۱ ح ۷، بحار الأنوار: ج ۷۶ ص ۳۵۴ ح ۲۱.)
6. آثار چهل روزه برخی گناهان
پذیرفته نشدن نماز فرد شراب خوار تا چهل روز
چنانکه گذشت روایات بسیاری تأکید کرده اند نماز شراب خوار تا چهل روز پذیرفته نمی شود (الکافی ج ۶، ص: ۴۰۱ احادیث ۱-۱۲ و الخصال:ص ۶۳۲ح ۱۰و المستدرک على الصحیحین: ج۴ص ۱۶۳ح ۷۲۳۶، سنن الترمذی: ج ۴ ص ۲۹۰ ح ۱۸۶۲ و المعجم الأوسط: ج۱ص ۱۱۷ح۳۶۳) . جالب آنکه در برخی روایات ,گوشزد شده چنانچه شراب خوار توبه نکرده باشد و در این چهل روز بمیرد به مرگ جاهلی مرده است . این دست روایات بر حقیقت تاثیر گذاری غذای مسموم برای جان و روان آدمی دارند که تا چهل روز دوام می آورد و به دلیل بقای اثر این خوراکی در جسم فرد تا چهل روز , در درگاه الهی حرمتی ندارد و راز و نیاز او مورد توجه خداوند قرار نمی گیرد .
پذیرفته نشدن عمل حرام خوار تا چهل روز
در خصوص لقمه حرام برخی روایات تاکید دارند عمل و دعای فرد حرام خوار تا چهل روز پذیرفته نمی شود .( المعجم الأوسط: ج ۶ ص ۳۱۱ ح ۶۴۹۵ و مکارم الأخلاق: ج ۲ ص ۲۰ ح ۲۰۴۵، بحار الأنوار: ج ۹۳ ص ۳۵۸ ح ۱۶.).
پذیرفته نشدن روزه و نماز غیبت کننده تا چهل روز
در برخی روایات تصریح شده تا وقتی رضایت و گذشت فرد غیبت شونده حاصل نشده , نماز و روزه فرد غیبت کننده تا چهل روز پذیرفته نمی شود.(جامع الأخبار: ص۴۱۲ ح۱۱۴۱، بحار الأنوار: ج ۷۵ص ۲۵۸ح ۵۳.)
7. آثار تداوم چهل روزه برخی گناهان
برخی روایات هشدار داده اند که احتکار چهل روزه کالا به خصوص آذوقه عموم مردم ,به قصد افزایش یافتن قیمت آن , بدتر از سرقت (کتاب من لایحضره الفقیه: ج۳ص۱۵۸ح۳۵۸۲)و از گناهان بزرگ است و اثر آن بیزاری خداوند از محتکر و محرومیت وی از بهشت است . (طب النبی صلى الله علیه و آله و سلم، ص: ۲۲). در خصوص نگه داشتن ابزار لهو ولعب و گناه , مثل ابزار موسیقی نیز روایاتی وارد شده که نگهداری آنها در مدت چهل روز را باعث دوری از رحمت خدا و وارد شدن در دایره سخط خدا , می دانند .( کتاب من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص: ۵۹ ح ۵۰۹۳ ).
8. اعمالی که باید در هر چهل روز , دستکم ,یک بار تکرار شوند و نباید در ظرف مدت چهل روز ترک گردند
برخی متون روایی تأکید دارند مصرف گوشت برای بدن انسان ضروری است و از این رو نباید مصرف آن ترک شود و اگر به مدت چهل روز گوشت مصرف نشود اثرات مخربی بر جسم و روان آدمی می گذارد .(الکافی: ۶/ ۳۰۹/ ۱؛ المحاسن: ج ۲ ص ۲۵۶ ح ۱۸۰۷؛ الاصول الستّة عشر، ص ۱۲,طبّ الأئمّة علیهم السلام: ۱۳۹؛ جامع الأحادیث للقمّی: ص ۹۹.) جالب آنکه از سوی دیگر گوشزد شده نباید در بازه زمانی چهل روز مصرف گوشت هر روز تکرار شود زیرار مصرف متوالی گوشت در مدت زمان چهل روز نیز باعث قساوت قلب می شود .
گفتنی است از این دست روایات , در خصوص بهداشت فردی نیز دیده می شود . مانند برحذر داشتن افراد از نگه داشتن موهای عانه بیش از چهل روز و توصیه به زدودن این موها در کمتر از چهل روز .(الأصول الستة عشر : ص۱۶۹)
9. دوران چهل روزه سوگواری بر مرگ مومن
در حدیثی نبوی (صلی الله علیه و آله) نقل شده که در مرگ مومن ,زمین تا چهل روز می گرید ؛« إِنَّ الْأَرْضِ لَتَبْکِی عَلَى الْمُؤْمِنِ إِذَا مَاتَ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً.( الأمالی للطوسی، ص ۵۳۵ ؛ مکارم الأخلاق، ص: ۴۶۶, ص: ۶۰, المناقب لابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۳۴۶) . در خصوص امام حسین (علیه السلام) نیز برخی روایات تاکید دارند که آسمان تا چهل روز بر ایشان گریسته است ؛ « کامل الزیارات عن عبد اللّه بن هلال عن أبی عبد اللّه [الصادق ] علیه السلام، قال: سَمِعتُهُ یَقولُ: إنَّ السَّماءَ بَکَت عَلَى الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ ویَحیَى بنِ زَکَرِیّا علیهماالسلام، ولَم تَبکِ عَلى أحَدٍ غَیرِهِما. قُلتُ: وما بُکاؤُها؟ قالَ: مَکَثوا اربعین یَوما تَطلُعُ الشَّمسُ بِحُمرَةٍ، وتَغرُبُ بِحُمرَةٍ ، قُلتُ: فَذاکَ بُکاؤُها؟ قالَ: نَعَم. (کامل الزیارات: ص ۱۸۵ ح ۲۶۰ ، بحار الأنوار: ج ۴۵ ص ۲۱۰ ح ۱۸.» . در روایتی نیز از امام رضا (ع) نقل شده که ایشان به یکی از یارانشان دستور داده اند بر روی قبر یکی از اصحاب تا چهل روز آب بپاشند .( وسائل الشیعة، ج ۳، ص ۱۹۷ ح ۳۳۹۳- ۶).
در این دست متون نیز بر دوره کمال یک چیز اشاره شده است . بر اساس این احادیث , دوره سوگواری کامل بر متوفی , چهل روز است و پایان این دوره , روز چهلم. به نظر می رسد خاستگاه سنت «چهلم گرفتن» برای اموات , صدور این گونه احادیث باشد.
ب) چهل سال .
1. چهل سالگی دوره کمالی انسان از نظر سنی
قرآن کریم در آیه ۱۵ سوره احقاف می فرماید: « و انسان را [نسبت ] به پدر و مادرش به نیکى سفارش کردیم. مادرش با تحمّل رنج، به او باردار شد و با تحمّل رنج، او را به دنیا آورد. و بار برداشتن و از شیر گرفتنِ او سى ماه است. تا آن گاه که به رشد کامل خود برسد و به چهل سال برسد، مى گوید: پروردگارا! بر دلم بیفکن تا نعمتى را که به من و به پدر و مادرم ارزانى داشته اى، سپاس بگویم و کار شایسته اى انجام دهم که آن را خوش دارى، و فرزندانم را برایم شایسته گردان. در حقیقت، من به درگاه تو توبه آوردم و من از فرمان پذیرانم». در این آیه مجموع سن جنینی و شیر خوارگی انسان به طور مشخص سی ماه ذکر شده و آنگاه با کلید واژه «أشد» به سن رشد اشاره کرده و سپس به سن چهل پرداخته (حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِینَ سَنَة) که به نظر می رسد این سن در نوع انسانی , به معنای نهایت رشد و بالندگی است . چنانکه در روایتی منظور از «اشد» سی و سه سالگی و منظور از اربعین نهایت سن رشد و کمال نوع انسان دانسته شده است و تصریح شده که آدمی پس از اتمال چهل سال رو به نقصان و ضعف پیری دارد و در سراشیبی قرار می گیرد ؛« امام صادق علیه السلام: هر گاه آدمى به سى و سه سالگى برسد، به برومندى رسیده است و هر گاه چهل ساله شود به اوج عمر خود رسیده است و چون قدم در چهل و یک سالگى بگذارد رو به کاهش نهد. ( الخصال، ج ۲، ص: ۵۴۵ ح ۲۳, بحار الأنوار: ج ۶ص ۱۲۰)» . در متون روایی دیگر نیز به سن چهل سالگی به عنوان سن کمالی انسان , اشاره شده است(میزان الحکمة , محمدی ری شهری , ج ۸ ص ۱۳۱ عنوان «عمر» ) .
بدین ترتیب باز عدد چهل نشانگر یک دوره کامل است این بار نسبت به سن آدمی و رشد او. گذشت که دوره های چهل روزه در دوران جنینی نیز نقش آفرین بودند .
2. چهل سالگی زمان مناسب برای ابلاغ رسالت به انبیاء
چنانکه که می دانیم پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در سن چهل سالگی به پیامبری مبعوث شدند . از امام باقر (علیه السلام) نیز نقل شده که خداوند حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) را به عنوان بنده آفرید و تربیتش کرد تا آنکه چون به سن چهل سالگی رسید به ایشان وحی کرد و … ( بصائر الدرجات ، ج ۱، ص: ۳۷۸ح ۱). سن چهل سالگی به خاطر رسیدن انسان به سن رشد وکمال , سن مناسبی برای رهبری امت است و از این رو گفته شده سن مناسب بعثت انبیاء است با این حال تأکید شده خداوند می تواند در سنین پایین تر و حتی کودکی نیز , نبوت را به کسی ارزانی کند چنانکه در مورد یحیی (علیه السلام) چنین شد (الکافی: ج ۱ ص ۳۸۴ ح ۷ , مجمع البیان: ج ۶ ص ۷۸۱، بحارالأنوار: ج ۱۴ ص ۱۷۶ ح ۱۳) . گفتنی است تناسب سن چهل سال برای دریافت رسالت در انبیاء در راستای همان کمال سنی است که در بخش قبل بدان پرداخته شد .
3. عبادت چهل ساله عابدان
عبادت چهل ساله, دست کم در نزد بنی اسرائیل , دارای ارزش و جایگاه خاصی بوده است . در روایتی از امام معصوم (علیه السلام) نقل شده که عابدی از بنی اسرائیل چهل سال عبادت کرد و سپس قربانی کرد اما قربانی او پذیرفته نشد و او خود را مذمت کرد که حتما گناهی کرده ام . از جانب خداوند بدو خطاب شد ارزش این مذمت نفس از عبادت چهل ساله بیشتر است .(الکافی ، ج ۲، ص: ۷۳ح ۳ , قرب الإسناد: ص۳۹۲ح ۱۳۷۱). در روایت دیگری پیامبر (صلی الله علیه و آله) در باره یکی از نمازها , خطاب به گروهی از یهود می فرماید ارزش یک رکعت این نماز از عبادت چهل ساله نزد خداوند بیشتر است .( الخصال: ص ۳۵۵ ح ۳۶ ، الأمالی للصدوق: ص ۲۶۱ ح ۲۷۹ ، بحار الأنوار: ج ۹ ص ۳۰۰.( . به نظر می رسد دوره عبادت چهل ساله , دوره ای برای اثبات بندگی بوده چنانکه در پایان چهل سال با قربانی کردن منتظر می ماندند . گویا بر این باور بوده اند که چهل سال دوره کامل بندگی است و پس از آن نوبت نتیجه گرفتن از این تلاش چهل ساله است . جالب آنکه نقل شده ؛ «داود نبی , شبی پس از خواندن زبور از عبادت خود, خوشش آمد در این لحظه یکی از حیوانات پیرامون او به سخن در آمد و گفت من چهل سال است که زبانم از ذکر خداوند عزّ و جلّ باز نایستاده است! ( مستدرک الوسائل: ج ۱ص ۱۴۲ح ۲۰۹)» .در این ماجرا نیز که به بنی اسرائیل مربوط است باز سخن از ذکر و عبادت چهل ساله به میان آمده است . بدین ترتیب این دست از متون نیز بر دوره کمالی عبادت و بندگی در طول چهل سال دلالت دارند و کاربرد عدد چهل برای بیان دوره کمالی یک امر است .
4. مهلت چهل ساله به خطاکاران و طاغیان
در برخی متون روایی گوشزد شده که خدواند پس از اعلام اجابت دعای موسی و هارون در باره عذاب فرعون , که در آیه ۸۸ سوره یونس بدان اشاره کرده , به فرعون , چهل سال مهلت داد ولی او دست از طغیان برنداشت. « الامام الصادق علیه السلام: کانَ بینَ قولِ اللّهِ عزّ و جلّ «قد اجِیبَتْ دعوتُکُما» و بینَ أخذِ فِرعَونَ أربعینَ عاما ( الکافی: ج۲ص ۴۸۹ح ۵و الخصال ص ۵۳۹ ح ۱۱).
5. مجازات چهل ساله جامعه فاسق
قرآن کریم در نقل داستان فرار بنی اسرائیل از مصر و خودداری آنان از جهاد با کفار, تأکید دارد که به آنان گوشزد شد تا چهل سال از ورود به سرزمین مقدس , محروم و در بیابانها سرگردان خواهند ماند ؛« قالَ فَإِنَّها مُحَرَّمَةٌ عَلَیْهِمْ أَرْبَعینَ سَنَةً یَتیهُونَ فِی الْأَرْضِ فَلا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفاسِقینَ. المائدة : ۲۶» . تعبیر « فَلا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفاسِقینَ» در آخر این آیه دلالت بر این حقیقت دارد که محرومیت آنان از ورود به این شهر ناشی از فسقشان است که باعث شده از فرمان خداوند بر جهاد سرپیچی کنند لذا تا چهل سال شایستگی استفاده از نعمت تمکن و اسکان در یک محیط مناسب را ندارند و اثر این گناه جامعه تا چهل سال دوام می آورد . شاید از آن رو که در مدت چهل سال اکثر افراد حاضر در این جامعه که طغیان کردند از دنیا می روند و آنان که زنده می مانند به دلیل کهولت سن , توان نقش آفرینی ندارند ضمن آنکه اکثریت جمعیتی را نیز از دست می دهند . این گونه بود که پس از چهل سال فرزندان آنها و نسل بعدی به دلیل پذیرش جهاد , توانستند وارد آن سرزمین مقدس شوند . (تفسیر العیّاشی: ج ۱ ص ۳۰۴ ح ۷۲ ، بحار الأنوار: ج ۱۳ ص ۱۸۱ ح ۱۴).
این چند مورد, نمونه هایی بودند از کاربرد «چهل سال» به عنوان دوره کمالی یک امر .
کاربرد عدد چهل برای بیان نخستین درجه کثرت
یکی از موارد کاربرد عدد چهل در عربی , بیان کثرت در خصوص افراد یا اشیاء است اما کثرت نیز چون جمع حداقلی دارد اگر گفته می شود حداقل باید دو تا باشد تا جمع اطلاق شود در کثرت نیز حداقل باید چهل تا باشد تا کثرت اطلاق شود . صاحب بن عباد (م ۳۸۵ ق ) تصریح دارد که کلید واژه امت بر چهل نفر تا صد نفر اطلاق می شود یعنی واژه «امت» را وقتی می توان بکاربرد که یک جمعی , حداقل چهل نفر باشند (المحیط فی اللغة , ج ۱۰، ص ۴۶۰: کُلُّ جِیْلٍ من النّاسِ: أُمَّةٌ على حِدَةٍ. و هی من الجَمَاعَاتِ: ما بَیْنَ الأربعین إلى المِائةِ). نویسنده اسد الغابة نیز در شرح لغت امة بیان می دارد که اسم های جمع ؛ نفر , عصبة و امت هر کدام بر شماری اطلاق می گردند . نفر بر سه تا ده ؛ عصبة بر ده تا چهل و امت بر چهل تا صد , اطلاق می گردند (أسدالغابة،ج ۲،ص:۲۸۷شماره ۲۱۹۸ : الأمة أربعون إلى المائة، و العصبة عشرة إلى الأربعین، و النّفر ثلاثة إلى العشرة) . از بکارگیری عدد چهل در شمارش افراد یا امور , در موارد مختلف نیز چنین برمی آید که منظور شمار دقیق چهل نفر نیست بلکه مراد گوینده کثرت افراد و البته به میزان حداقلی آن است .
به نظر می رسد بکار رفتن عدد چهل در بسیاری از موارد به قصد بیان کثرت است و نه شمار دقیق چهل . نمونه های این نوع کاربرد فراوان است که برخی از آنها در ذیل مورد بررسی قرار گرفته اند ؛
1. بخشیده شدن چهل گناه جاهل و بخشیده نشدن حتی یک گناه عالم(تاریخ بغداد: ج۱ص ۲۳۸ ) . در این گونه متون, معصوم (علیه السلام) در راستای تاکید بر عدم غفران گناهان عالم, از چنین تعبیری استفاده کرده است و در حقیقت در این صدد بوده که کثرت بخشش گناهان جاهل و عدم اغماض نسبت به عالم را بیان کند . این که در برخی روایات گفته شده هفتاد گناه جاهل بخشیده می شود و از عالم حتی یکی نیز بخشیده نمی شود (الکافی: ج۱ص ۴۷ح ۱، تفسیر القمّی: ج۲ص ۱۴۶ )قرینه است بر درستی این ادعا , زیرا هم چهل و هم هفتاد در زبان عربی برای بیان کثرت استفاده می شوند و در این خصوص , هر دو تعبیر بکار رفته است .
2. تا چهل خانه از هر طرف همسایه به شمار می آیند (الخصال: ص۵۴۴ح ۲۰, بشارة المصطفى: ص ۱۹۱، روضة الواعظین: ص ۱۴۲، الخرائج والجرائح: ج ۲ ص ۵۴۲ ح ۲، المناقب لابن شهر آشوب: ج ۲ ص ۲۳۹ ، بحار الأنوار: ج ۴۰ ص ۳۱۸ ح ۲). این گونه روایات نیز در صدد بیان کثرتند و جالب آنکه از عدد چهل استفاده کرده اند تا بر این حقیقت تأکید کنند که همسایگان زیادی بر انسان ,حق همسایگی دارند و دست کم تا چهل خانه , عنوان همسایگی صدق می کند و بیان عدد چهل صرفا برای بیان حداقل کثرت است یعنی خیلی ها همسایه اند و دست کم این تعداد زیاد , چهل خانه است .
3. در گزارش های تاریخی زیادی نیز عدد چهل بر حداقل کثرت اطلاق شده است مانند ؛ گزارش حضور چهل نفر از خویشان پیامبر (صلی الله علیه و آله) در جمع یوم الانذار ( تاریخ الطبری: ج ۲ ص ۳۲۱۳۱۹، تاریخ دمشق: ج ۴۲ ص ۴۸ ح ۸۳۸۱، الکامل فی التاریخ: ج ۱ ص ۴۸۷) . دلیل بر این ادعا که منظور شمار دقیق چهل نفر نیست گزارش علل الشرایع از ماجرای یوم الانذار است که پس از اشاره به عدد چهل نفر تاکید می کند در همین حدود کمی بیشتر یا کمتر .( علل الشرائع: ص ۱۷۰ ح ۲ : دَعا رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله بَنی عَبدِ المُطَّلِبِ وهُم إذ ذاکَ اربعون رَجُلًا، یَزیدونَ رَجُلًا أو یَنقُصونَ رَجُلًا.) و مانند گزارش حمله اصحاب جمل به بصره و اشغال آن که اشاره به قتل چهل نفر از نگهبانان دار الاماره شده است به نظر می رسد باز عدد چهل بیانگر حداقل کثرت است(الإمامة والسیاسة: ج ۱ ص ۸۸) و مانند اشاره منابع به ارسال عایشه با همراهی چهل زن به مدینه به تدبیر امیرمومنان (علیه السلام) در جنگ جمل (الجمل: ص ۴۱۵؛ الإمامة والسیاسة: ج ۱ ص ۹۸، تاریخ الطبری: ج ۴ ص ۵۴۴ ، الکامل فی التاریخ: ج ۲ ص ۳۴۷، البدایة والنهایة: ج ۷ ص ۲۴۶.) جالب آنکه مروج الذهب در گزارش این ماجرا تصریح دارد تعداد این زنان بیست نفر به همراه سی مرد بوده است (مروج الذهب: ج ۲ ص ۳۷۹ : بعث معها علیّ أخاها عبد الرحمن بن أبی بکر وثلاثین رجلًا وعشرین امرأة …). که می تواند قرینه ای باشد بر اینکه منظور از چهل نفر , کثرت حداقلی زنان همراه عایشه اند نه شمار دقیق چهل نفر . مثال دیگر ,گزارش بسته شدن در قلعه خیبر با نیروی جسمی چهل مرد است . بدیهی است نمی توان باور کرد که برای باز یا بسته کردن درِ قلعه ,واقعا, تعداد دقیق چهل نفر , حاضر می شدند و بلکه منظور گزارشگران , بزرگی و سنگینی در است که چند نفر محدود نمی توانستند آن را حرکت دهند و باید افراد زیادی , حاضر می شدند .
بنابر این کاربرد چهل همیشه به معنای موضوعیت داشتن آن نیست و تنها در برخی امور به خاطر کثرت آن است .
منبع: سایت حدیث نت http://www.hadith.net/

ممکن است این مطلب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد