خانه » همه » مذهبی » عدل‌گستری و امنیت در عصر ظهور

طلسمات

عدل‌گستری و امنیت در عصر ظهور


عدل‌گستری و امنیت در عصر ظهور

۱۳۹۳/۰۵/۱۲


۳۶۶ بازدید

عدل‌گستری و امنیت در عصر ظهور

خدامراد سلیمیان

مباحث مهدویت همچون دیگر بحث ها دارای واژه های تخصصی فراوانی است که مفهوم شناسی آنها می تواند در تبیین بحث های مربوط، به طور کامل مفید باشد. به گونه ای که ندانستن مفهوم های این واژه ها، افق های بسیاری را در این عرصه مبهم و یا پنهان نگه می دارد.

عدل‌گستری و امنیت در عصر ظهور

خدامراد سلیمیان

مباحث مهدویت همچون دیگر بحث ها دارای واژه های تخصصی فراوانی است که مفهوم شناسی آنها می تواند در تبیین بحث های مربوط، به طور کامل مفید باشد. به گونه ای که ندانستن مفهوم های این واژه ها، افق های بسیاری را در این عرصه مبهم و یا پنهان نگه می دارد.

نگارنده در این نوشتار کوتاه به دنبال آن است تا با بهره مندی از آموزه های قرآن، بیانات نورانی پیشوایان معصوم:، دیدگاه های دانشمندان علم لغت و و دیگر اندیشوران مسلمان، تا اندازه ممکن نقاب از چهره اصطلاح امنیت، بر گیرد. باشد تا این مختصر در روشن ساختن برخی موضوعات مرتبط مفید افتد.

مفهوم شناسی لغوی “امنیت”

ریشه لغوی این واژه از ثلاثی مجرد «امن»، و با مشتقاتی مانند: «ایمان»، «ایمنی» و «استیمان» به کار برده می شود.

امنیت در لغت فارسی به ایمن شدن، در امان بودن و بی بیمی[1]، اطمینان خاطر یافتن و برطرف شدن ترس و بیم،[2] معنا شده است. و در زبان عربی به معانی پرشماری آمده است.

راغب در کتاب مفردات امن و امنیت را در اصل به معنای آرامش نفس و از بین رفتن ترس دانسته[3]، فیومی در المصباح المنیر با ذکر مثال “أمن زید الأسد أمنا” معنای امنیت را آرامش و زوال ترس یاد نموده است. آنگاه این واژه را هم از نظر وزن و هم از نظر معنا همانند “سلم” دانسته است[4].

جوهری در الصحاح امان و امانت را به یک معنا دانسته می نویسد:

الأمن والامانة بمعنى، و قد أمنت، فانا آمن و آمنت غیرى، من الأمن و الأمان. و الإیمان التصدیق. و اللّه المؤمن، لأنّه آمن عباده من أن یظلمهم. و الأمن ضدّ الخوف[5].

خلیل بن احمد در العین امن را به ضد ترس و خوف معنا کرده، و مأمن را موضع بدون ترس دانسته است.[6]

آنچه از مجموع دیدگاه اهل لغت به دست می آید این که امنیت به معنای آرامش، نترسیدن، وحشت نداشتن و اضطراب نداشتن است.

از این رو کسی که دارای اطمینان خاطر است، را “آمن” می گویند و نیز به شهری که در آن هیچ گونه ترس و اضطرابی نیست “بلدة آمنة” گفته می شود. و ایمان را بدان سبب ایمان گویند که در آن خود و یا دیگری در آرامش است. و کسی که ایمان به چیزی دارد یعنی به سبب آن در آرامش و سکون است.

با توجه به معانی لغوی می توان گفت “امن” شامل دو جهت ایجابی و سلبی می‌شود. ایجاب در آنجا که سخن از اطمینان، آرامش فکری و روحی است و سلب در آنجا که نبود ترس، دلهره و نگرانی مقصود است.

مفهوم شناسی اصطلاحی “امنیت”

الف) از نگاه قرآن

امنیت از اموری اساسی است که در تمام ابعاد زندگی فردی و اجتماعی انسان به گونه‌ای قابل توجه، مورد نیاز است. و آموزه های قرآن ـ بدان جهت که پاسخگوی نیازهای واقعی انسان هاست ـ بدین مهم نیز توجه شایسته ای نموده است.

اگر چه صورت فارسی و عربی این کلمه به اَشکال «امنیت» و «امنیة» در متون اسلامی به چشم نمی خورد، اما واژه های مشتق از این ریشه به فراوانی به کار رفته است.

در مجموع از ریشه یا کلمه «امن»، 62 کلمه مشتق[7] شده است و حدود 879 بار در قرآن به کار رفته است.[8]

ارتباط تنگاتنگ و محکم این واژه با کلمه‌های اسلام، ایمان و مؤمن گویای اهمیت فوق‌العاده مفهوم آن است. مفهومی که افزون بر آیات قرآن و روایات معصومان:، به فراوانی در سخنان اندیشمندان اسلامی و شیعی به چشم می خورد.

بدیهی است این واژگان در بحث های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، قضایی و… دامنة گسترده ای را به خود اختصاص داده، که البته با توجه به عنوان نوشتار در این مقال، امکان پرداختن به آن ابعاد نه وجود دارد و نه لازم است.

همان گونه که پیش تر یاد شد، واژه امن و کلماتی از ریشه آن در قرآن به گونه ای فراوان به کار رفته است. بیشتر تعابیر یاد شده در آیات قرآن ناظر معناهای لغوی یاد شده است.

یادآوری آن لازم است که کلمه «الامن» در مجموع سه بار: در سوره های انعام، آیات 81 و 82 و نساء آیه 83 به کار رفته است. کلمه «اَمناً» دو بار: یکی در سوره بقره، آیه 125 و دیگری در سوره نور، آیه 55 به کار رفته است. هم‌چنین واژه «اَمنَةً» دو بار: در سوره‌های آل عمران، آیه 154 و انفال، آیه 11 به کار رفته است.

در آیات قرآن، سخنان فراوانی در اهمیت و جایگاه ارزنده امنیت در زندگی فردی و اجتماعی انسان وارد شده است. که به نمونه‌هایی از آن‌ها اشاره می‌شود:

1) خداوند یکی از اهداف برپایی حکومت صالحان را تحقق امنیت در جامعه بشری ذکر کرده است:

وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دینَهُمُ الَّذِی ارْتَضى لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنی لا یُشْرِکُونَ بی شَیْئاً وَ مَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ

خدا به کسانى از شما که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده اند، وعده داده است که حتماً آنان را در این سرزمین جانشین [خود] قرار دهد همان گونه که کسانى را که پیش از آنان بودند جانشین [خود] قرار داد، و آن دینى را که برایشان پسندیده است به سودشان مستقر کند، و بیمشان را به ایمنى مبدل گرداند، [تا] مرا عبادت کنند و چیزى را با من شریک نگردانند، و هر کس پس از آن به کفر گراید آنانند که نافرمانند. ( نور: 55)

علامه طباطبایی این آیه را وعده جمیل و زیبایی دانسته که خداوند به مؤمنان که عمل صالح هم دارند، داده است. به آنان وعده داده که به زودی جامعة صالحی مخصوص به خودشان برایشان درست می‌کند و زمین را در اختیارشان می‌گذارد و دینشان را در زمین متمکن می‌سازد و امنیت را جایگزین ترسی که داشتند می‌کند؛ امنیتی که دیگر از منافقین و کید آنان، و از کفار و جلوگیری‌هایشان بیمی نداشته باشند، خدای را آزادانه عبادت کنند و چیزی را شریک او قرار ندهند.[9]

بدین گونه، خداوند به مؤمنان که کارهای صالح و شایسته انجام می دهند و به یاری خداوند، حکومت جهانی عدل محور را پدید خواهند آورد، نوید امنیت و آرامش و از میان رفتن همة اسباب ترس و وحشت را داده است.

2) خداوند نعمت امنیت را از اساسی ترین نیاز فطری انسان ها دانسته، مهم ترین خواسته پیامبر خود حضرت ابراهیم(ع) را هنگام بنا نهادن کعبه این گونه یاد کرده است.

وَ إِذْ قالَ إِبْراهیمُ رَبِّ اجْعَلْ هذا بَلَداً آمِنا و …؛ (بقره: 126)

و چون ابراهیم گفت: پروردگارا، این [سرزمین ] را شهرى امن گردان، و… .

وَ إِذْ قالَ إِبْراهیمُ رَبِّ اجْعَلْ هذا البلد آمنا و … .( (ابراهیم: 35)

و [یاد کن ] هنگامى را که ابراهیم گفت: پروردگارا، این شهر را ایمن گردان، و…35)

حضرت ابراهیم، از خداوند خواست آن سرزمین را از نعمت «امنیت» برخوردار سازد.

خداوند نیز، بنا به آیه:

وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً … (بقره: 125)

و چون خانه [کعبه ] را براى مردم محل اجتماع و [جاى ] امنى قرار دادیم، …

آن‌جا را خانة امنی برای مردم قرار داد.

این ویژگی‌ چنان بزرگ است که خداوند به سبب آن بر انسان ها منت نهاد و خود را شایسته سپاس و بندگی دانست.[10] و نیز خداوند جهان به همین سرزمین دارای امنیت، برای بیان چگونگی آفرینش انسان سوگند خورده است.[11]

با اجابت دعای حضرت ابراهیم(ع)، خداوند افزون بر امنیت تکوینی، امنیت تشریعی نیز عطا فرمود؛ زیرا به فرمان خداوند همة انسان‌ها و حتی جانوران در این سرزمین در امنیت و امان هستند. شکار حیوانات در آن سرزمین ممنوع است و حتی پیگرد مجرمانی که به این حرم و خانه کعبه پناه برند نیز جایز نیست. فقط می‌توان برای اجرای عدالت راه رسیدن آذوقه را بر آن‌ها بست تا بیرون آیند و خود را تسلیم سازند.

امن دانستن خانه کعبه توسط خداوند متعال در حقیقت بیانگر جایگاه ارزندة امنیت است که این بنای مقدس با آن وصف شده است. این ویژگی کعبه در آیات فراوانی یاد شده است. هم‌چنان‌که در سوره تین مکه معظمه به “بلد امین” توصیف شده است.

صاحب المیزان در این باره آورده است:

مراد از هذا البلد الامین، مکه مشرفه است، و بلد امینش خواند، چون امنیت یکی از خواصی است که برای حرم تشریع شده و هیچ جای دیگر دنیا چنین حکمی برایش تشریع نشده، و این حرم سرزمینی است که خانه کعبه در آن واقع است.

و خدای تعالی درباره آن فرموده:

أَوَلَمْ یَرَوْا أَنَّا جَعَلْنا حَرَماً آمِناً وَ یُتَخَطَّفُ النَّاسُ مِنْ حَوْلِهِمْ أَ فَبِالْباطِلِ یُؤْمِنُونَ وَ بِنِعْمَةِ اللَّهِ یَکْفُرُونَ؛ (عنکبوت: 67)[12].

آیا ندیده اند که ما [براى آنان ] حرمى امن قرار دادیم و حال آنکه مردم از حوالىِ آنان ربوده مى شوند؟ آیا به باطل ایمان مى آورند و به نعمت خدا کفر مى ورزند؟

3) در آیات قرآن، از سرزمینی که از نعمت امنیت و آرامش برخوردار باشد، به عنوان سرزمین مثال زدنی، نمونه و الگو، یاد شده است. آنجا که می فرماید:

« وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً قَرْیَةً کانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً یَأْتیها رِزْقُها رَغَداً مِنْ کُلِّ مَکانٍ فَکَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذاقَهَا اللَّهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِما کانُوا یَصْنَعُونَ؛ (نحل:112)

و خدا شهرى را مثل زده است که امن و امان بود [و] روزیش از هر سو فراوان مى رسید، پس [ساکنانش ] نعمتهاى خدا را ناسپاسى کردند، و خدا هم به سزاى آنچه انجام مى دادند، طعم گرسنگى و هراس را به [مردم ] آن چشانید.

روشن است، چنین سرزمینی به‌جز در عصر ظهور و حکومت جهانی حضرت مهدی4 ، پدید نخواهد آمد.

4) آیات قرآن، اولوالالباب را به امنیت و سلامتی جاودانی بشارت داده است. به تعبیر صاحب المیزان:

جمله: سَلامٌ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ (رعد: 24)، حکایت کلام ملائکه است که اولوالالباب را به امنیت و سلامتی جاودانی و سرانجام نیک نوید می‌دهند؛ سرانجامی که هرگز دستخوش زشتی و مذمت نگردد.[13]

افزون بر آن، هنگامی که خداوند در روز رستاخیز انسان‌های صالح را به بهشت دعوت می کند، می فرماید:

« ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنینَ (حجر: 46)»، به آن‌ها نوید امنیت و سلامت داده می‌شود و به آن‌ها گفته می‌شود که به این باغ‌ها با سلامت و امنیت وارد شوید.

5) یکی از مصداق‌های روشن واژه‌هایی مانند «نعمت»، «نعیم» و «برکات» در قرآن، امنیت دانسته شده است به عنوان مثال، در تفسیر المیزان پس از آیه: ولو ان اهل القری آمنوا و اتقوا لفتحنا علیهم برکات؛[14] (اعراف/ 96) می خوانیم:

برکات به معنای هر چیزی از قبیل امنیت، آسایش، سلامتی، مال و اولاد است که غالباً انسان به فقد آن‌ها مورد آزمایش قرار می‌گیرد.[15]

همچنین در این تفسیر پس از آیه:

… وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً وَ کُنْتُمْ عَلى شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْها کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ؛ (آل عمران: 103)

و نعمت خدا را بر خود یاد کنید: آن گاه که دشمنان [یکدیگر] بودید، پس میان دلهاى شما الفت انداخت، تا به لطف او برادران هم شدید و بر کنار پرتگاه آتش بودید که شما را از آن رهانید. این گونه، خداوند نشانه هاى خود را براى شما روشن مى کند، باشد که شما راه یابید.

با بیان وضع ناامنی موجود در جامعه جاهلی پیش از اسلام، منظور از نعمت در آیه: امنیت، سلامتی، ثروت، صفای دل نسبت به یکدیگر و پاکی اعمال دانسته شده است.[16]

صاحب المیزان همچنین در تفسیر کلمه «نعیم» در آیه هشتم سوره تکاثر؛ «ثم لتسئلن عن النعیم» به نقل از مجمع‌البیان آن را امنیت و صحت دانسته، روایتی را از امام باقر و صادق8 در این باره نقل کرده است.[17]

6) از امنیت به عنوان بزرگ‌ترین پاداشی یاد شده که در تمیز اهل حق از باطل، به اهل حق داده می‌شود؛ همان‌گونه که قرآن می‌فرماید: «فأی الفریقین احق بالامن» (انعام: 81)؛ یعنی کدام یک از دو دسته شایسته امنیت هستند؟

7) در آن زمان که خویشاوندان حضرت یوسف وارد مصر شدند، ایشان از میان همه نعمت‌های مصر، به مسئله امنیت تأکید فراوانی کرده، به آنها می‌گوید:

«ادْخُلُوا مِصْرَ إِنْ شاءَ اللَّهُ آمِنینَ؛ (یوسف: 99)

ان شاء اللَّه، با [امن و] امان داخل مصر شوید.

این نشانگر آن است که، نعمت امنیت اساس تمامی نعمت‌ها است؛ چرا که هر گاه امنیت از میان برود، دیگر مواهب مادی و معنوی نیز به خطر خواهد افتاد. در یک محیط ناامن، نه اطاعت خداوند امکان پذیر است، نه زندگی همراه با سربلندی و آسودگی فکر و نه تلاش‌ و کوشش و جهاد برای پیشبرد هدف‌های اجتماعی.[18]

ب) از نگاه روایات

مفهوم امنیت در منابع اسلامی، دارای گستره وسیعی بوده و عرصه های فردی و اجتماعی و زمینه‌های داخلی و خارجی، فکری و روحی، اخلاقی و اعتقادی، دنیایی و آخرتی را در بر می‌گیرد و با شاخص‌های ایجابی و سلبی، از هر دو زاویه قابل تعریف و دسترسی است.

روایات معصومان: همانند قرآن بیانگر این نکتة مهم است که هرگونه امنیتی، در ایمان و باورهای معنوی و الهی ریشه دارد و هر گونه ناامنی در هر عرصه‌ای، بالاخره ریشه‌اش به بی‌ایمانی و صفاتی مانند شرک، کفر، ظلم، استکبار و… برمی‌گردد.

البته در حوزة مباحث مهدویت امنیت یکی از مهم ترین و اساسی ترین مؤلفه های حکومت جهانی حضرت مهدی(ع) است به گونه ای که در روایات فراوانی از آن به عنوان رکن اساسی حاکمیت حضرت شمرده شده است.

در سخنان و روایات معصومان: نیز مطالب فراوانی دربارة اهمیت و ضرورت امنیت وارد شده است که برای نمونه، تنها مواردی از آن‌ها ذکر می‌شود.

پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: مَنْ أَصْبَحَ مُعَافًى فِی جَسَدِهِ آمِناً فِی سَرْبِهِ عِنْدَهُ قُوتُ یَوْمِهِ فَکَأَنَّمَا خِیرَتْ لَهُ الدُّنْیَا بحذافیرها؛[19]

هر که تنش سالم است و در جامعة خویش ایمن است و قوت روز خویش دارد، جهان سراسر مال اوست.

ایشان هم‌چنین فرموده است:

نِعْمَتَانِ مَکْفُورَتَانِ الْأَمْنُ وَ الْعَافِیَةُ.[20]

امنیت و سلامت دو نعمت است که کفران می شود.

امام صادق(ع) زندگی بدون امنیت را ناقص و ناگوار شمرده و در این راستا فرموده است:

خَمْسُ خِصَالٍ مَنْ فَقَدَ وَاحِدَةً مِنْهُنَّ لَمْ یَزَلْ نَاقِصَ الْعَیْشِ زَائِلَ الْعَقْلِ مَشْغُولَ الْقَلْبِ فَأَوَّلُهَا صِحَّةُ الْبَدَنِ وَ الثَّانِیَةُ الْأَمْنُ و… .[21]

پنج چیز است که حتی اگر یکی از آن‌ها برقرار نباشد، زندگی ناقص و ناگوارست، عقل نابود می‌شود و مایة دل مشغولی می‌گردد؛ نخست این پنج چیز، سلامتی جسم و دوم امنیت است… .

در روایتی، از امنیت در کنار عدالت و فراوانی، به عنوان سه نیاز اساسی مردم یاد شده است:

ثلاثة اشیاء یَحْتَاجُ النَّاسُ طُرّاً إِلَیْهَا الْأَمْنُ وَ الْعَدْلُ وَ الْخِصْبُ… .[22]

سه چیز است که همه مردم به آن نیاز دارند: امنیت، عدالت و فراوانی.

امام علی(ع) در بحث از اهداف عالی حکومت، یکی از دلایل پذیرش حکومت را تأمین امنیت برای بندگان مظلوم و محروم و پشتیبانی از آن‌ها می‌شمارد. باز آن حضرت در بیان نقش و اهمیت امنیت می‌فرماید:

رفاهیة العیش فی الأمن؛[23] رفاه زندگانی در امنیت است.

لا نعمة أهنأ من الأمن؛[24] هیچ نعمتی گواراتر از امنیت وجود ندارد.

بنا به آیه 55 سورة نور، پارسایان، به رهبری امام عصر 4 خلیفة خدا شوند و دین حاکم گردد. در این صورت، بنا به وعده الهی، امنیت جای ترس را می‌گیرد و بندگان خدا به خشنودی و خوشبختی حقیقی دست خواهند یافت. اثر این عدالت و امنیت فراگیر، چنان است که طبیعت نیز بر سر مهر خواهد آمد و با پیشه کردن عدالت، همة گنج‌های خود را برای انسان رو خواهد کرد.

روایتی دیگر از زبان آخرین پیشوای معصوم(ع) است که می‌فرماید: وَ إِنِّی أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ کَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ؛[25]

همانا من مایه امان اهل زمین هستم؛ هم‌چنان‌که ستارگان مایة امنیت اهل آسمان‌ها هستند.

ده‌ها روایت از پیامبر و امامان وارد شده که خود و اهل بیت را مایه امان ساکنان زمین به شمار آورده‌اند.[26] بدین ترتیب، حضور امام عصر4 ، چه به‌صورت غایب و چه به‌صورت ظاهر و در زمان قیام، مایه بارش فیض و نعمات الهی به سوی مردم است. طبیعی است که در دوره حکومت مهدوی این جریان به کمال خود خواهد رسید و همة موانع موجود بر سر اتصال فیض میان خداوند و مردم ـ از طریق امام برطرف خواهد شد.

امام زین‌العابدین(ع) می‌فرماید: ما امام مسلمانان و براهین الهی بر جهانیان و سرور مؤمنانیم. ما رهبر شریف‌ترین مسلمانان و… مایة اَمان ساکنان زمین هستیم؛ همان‌گونه که ستارگان مایة امان و حفظ آسمان‌ها هستند. ما کسانی هستیم که خداوند به‌واسطه ما آسمان را از سقوط به روی زمین نگه داشته است و این به اجازه خداوند بستگی دارد. خداوند توسط ما زمین را از این‌که اهلش را نابود کند، نگه داشته است و به‌واسطه ما باران می‌فرستد و رحمت خویش را بر مردم می‌گستراند و به‌واسطه ما برکات زمین خارج و ظاهر می‌شود و اگر ما بر روی کره خاکی نبودیم، زمین اهل خود را فرو می‌برد… . [27]

امام علی(ع) درباره عدل‌گستری و امنیت در عصر ظهور می‌فرمایند: اگر به تحقیق، قائم ما قیام کند، به واسطه ولایت و عدالت او، آسمان آن‌چنان که باید ببارد می‌بارد و زمین نیز رستنی‌هایش را بیرون می‌دهد و کینه از دل‌های بندگان زدوده می‌شود و میان دد و دام آشتی برقرار می‌شود؛ به گونه‌ای که یک زن میان عراق و شام پیاده خواهد رفت و آسیبی نخواهد دید و هر جا قدم می‌گذارد، همه سبزه و رستنی است و بر روی سرش زینت‌هایش را گذارده و نه ددی او را آزار دهد و نه بترساند. [28]

پی نوشت ها:

[1] . محمد معین، فرهنگ فارسی، نشر سرایش، ص122. [2] . محمد بندریگی, فرهنگ بندرریگی, ص 323. [3] . راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، دفتر نشر کتاب، ص25. [4] . فیومی، المصباح المنیر، ص 24. [5] . جوهری، الصحاح، ج5، ص2071. [6] . خلیل بن احمد، العین، ج8، ص 377. [7] . برخی از مشتقات کلمه «اَمِنَ» در قرآن بدین قرارند: آمَن ـ آمنّا ـ آمنتْ ـ آمنتم ـ الامانات ـ الامانة ـ ‌أمِن ـ الامن ـ أمناً ـ‌ أمنة ـ أمِنوُ ـ أمینِ ـ الایمان ـ تؤمن ـ لتؤمننّ ـ تأمنه ـ تؤمنوا ـ تؤمنون ـ مؤمِن ـ مأمنهُ ـ مؤمنون ـ مأمون ـ یؤمنون و …؛ لازم به یادآوری است کلمه‌هایی با معنایی مشابه امنیت، نیز وجود دارد که برخی عبارتند از: «سکینة»؛ «سکینته»؛ «سلام» و «سلاماً». [8] . ر.ک: روحانی، محمود، المعجم الاحصایی لالفاظ القرآن الکریم، ج 1، صص 372 ـ 373. [9] . علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ج 15، ترجمه سید محمدباقر همدانی، ص 209. [10] . فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَیْتِ (3) الَّذی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَ آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ، (قریش: 3 و4). [11] . وَ هذَا الْبَلَدِ الْأَمینِ (3) لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی أَحْسَنِ تَقْویمٍ، (تین: 3 و4). [12] . علامه طباطبایی، ترجمه المیزان، ج 20، ص 539. [13] . همان، ج 11، ص 475. [14] . اگر مردم شهرها ایمان آورده و به تقوا گراییده بودند، قطعاً برکاتی از آسمان و زمین برایشان می‌گشودیم. [15] . همان، ج 8، ص 252. [16] . همان، ج 5، ص 376. [17] . همان، ج 20، ص 607. امام باقر(ع) و امام صادق(ع) در تفسیر این آیه فرموده‌اند: امنیت یکی از نعمت‌های بزرگ خداوندی است و در برابر این موهبت بزرگ، انسان‌ها در روز قیامت مورد سؤال قرار خواهند گرفت و باید پاسخ دهند: «ثم لتسئلن عن النعیم، قیل هو الامان»، ر.ک: ابوعلی فضل بن حسن طبرسی، مجمع‌البیان، ج 10، ص 538. هم‌چنین ر.ک: علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 78، ص 172. [18] . ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 10، ص 84 . [19] . شیخ صدوق، امالی، ص 385. [20] . شیخ صدوق، خصال، ج1، ص 34. [21] . پیشین، ج1، ص 284. [22] . علامه مجلسی، بحار الانوار، ج75، ص 232. [23] . غررالحکم و دررالکلم، ص 447، ش 10253. [24] . پیشین، ش 10254. [25] . علامه مجلسی، بحار الانوار، ج75، ص 380. [26] . رسول اکرم9 فرمود: أَهْلُ بَیْتِی أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْض… ؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج1، ص 205. [27] . همان، ج 23، روایت 10، باب 1، ص 5. [28] . علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 10، ص 104.

منبع: پایگاه اطلاع رسانی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی

پایان پیام/

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد