خانه » همه » مذهبی » عدم توجه والدین به استقلال فرزند

عدم توجه والدین به استقلال فرزند


عدم توجه والدین به استقلال فرزند

۱۳۹۲/۰۵/۲۲


۱۵۸۶ بازدید

سلام
من ۲۱ سالمه و دانشجو هستم.
پدر و مادر من گاهی خیلی غیر منطقی هستند.
خیلی زیاد مغالطه میکنند. اصلا نمی تونم باهاشون یه بحث منطقی رو به سرانجام برسونم. چون تا حرفشون رو نمی پذیرم سریع دلخور میشن و میگن این طرز حرف زدنه؟!
باور کنید اصلا بد حرف نمیزنم. ولی اونها تا یه چیزی به مذاقشون خوش نیاد به جای حرف من ، طرز حرف زدن من رو زیر سؤال میبرند! این هم یه نوع دیگه از برخورد غیر منطقی شون.
با بعضی کارهای من مخالفت میکنند. اما اصلا نمی تونند من رو قانع کنند که چرا اون کار اشتباهه و در نتیجه من هم ادامه میدم چون مطمئنم کارم درسته و به نفعمه یا حداقل کار اشتباهی نیست و دوستش دارم . دلخوری هم از همین جا شروع میشه.
پیش مشاور رفتم برای برخی موارد تحصیلی. وقتی میخوام توصیه های مشاور رو اجرا کنم اصلا قبولشون ندارند. هرچی میگم مشاور گفته ، همه آدم ها یه جور نیستند ، این روش برای من مناسب تره … به خرجشون نمیره!
قدم از قدم برمیدارم مخالفت میکنند ، سرزنش میکنند ، مانع میشن ، …
خسته ام کردند دیگه!
تمام استقلالم رو گاهی میبرند زیر سؤال.
و بعد هم به محض اینکه حرفشون رو نمی پذیرم بدشون میاد!
همه ی مسائل رو به هم می بافند و با هم قاطی می کنند.
وقتی باهاشون بحث میکنم ، انقدر غیر منطقی هستند که اعصابم خورد میشه و ترجیح میدم اصلا باهاشون حرف نزنم. اصلا متوجه نیستند من چی میگم.
خودشون رو عقل کل تصور می کنند و حرف بقیه -حتی یه مشاور متخصص- رو اگه با باورهای خودشون در تضاد باشه نمی پذیرند.
من باید چطوری باهاشون برخورد کنم که بتونم کارهای درست رو انجام بدم و ضرر نکنم؟

دانشجوی گرامی؛ از این­که باری دیگر مسائل زندگی خود را با پرسمان در میان می­گذارید، سپاسگزاریم.
احساس جوانی در شرایط شما را کاملاً درک می­نماییم؛ زیرا فقط شما نیستید که با چنین مسائلی در خانواده خود مواجهید. جوانان زیادی در سن و سال شما بوده و هستند که تصمیم گرفتند و توانستند خود و والدین­شان را از این فضای رابطه خسته­کننده رهایی بخشند.
 مطمئنیم که شما بهتر از خیلی­ها عمل خواهید نمود؛ زیرا بهره­گیری از مشاوره حضوری را نیز در برنامه­های خود گنجاندید.
یک اصل کلی در ارتباطات این است: انسانهایی که ارتباطات سالم و درستی با دیگر اعضای خانواده دارند، استرس کمتری را تجربه می‌کنند، شادتر بوده و راحت­تر می­توانند به خواسته­های خود برسند.
به نظر می­رسد قدم اول در برون رفت از چنین وضعیتی که بدان دچار شده­اید، فارغ از همه اختلافات و … این است که سعی کنید در ارتباط خود با اعضای خانواده­تان مثبت­اندیش باشید.
ارتباط میان فردی مؤثر با والدین­تان زمانی برقرار می­شود که از مثبت­گرایی نسبی بهره­مند باشید. واقعیت این است که هر اندیشه مثبت یا منفی که در ذهن انسان جاری می­شود بر سرنوشت او اثر می­گذارد؛ لذا توصیه ما این است که روی نکات مثبت خانواده و هر یک از اعضای آن تکیه
داشته و با برجسته­سازی این نکات، به نوعی باعث تشویق افراد خانواده برای استمرار و تعمیق رفتارهای مثبت در محیط خانواده گردید تا کم­کم زمینه تأثیر بیشتر بر آن­ها فراهم گردد.
یادتان باشد که گرچه ممکن است رفتار والدین­تان مخالف خواست شما باشد؛ ولی اگر به نیّت و قصدشان فکر کنید، احساس ناراحتی که از این ماجرا به شما دست خواهد داد، کمتر خواهد شد؛ زیرا به طور قطع آن­ها دشمن شما و در پی آزار دادن شما نیستند.
از سوی دیگر یادتان باشد که یکى از شرایط کسب استقلال از والدین, داشتتن اطلاعات لازم از سوی طرفین مى باشد، بنابراین پیشنهاد می­دهیم به نوعی والدین خود را مخاطب گفته­ها و راهکارهای مشاورتان قرار دهید؛ زیرا بعید نیست برخی از مخالفت­های والدین­تان با راهکارهایی که شما به گفته مشاور محترم در پیش می­گیرید تنها و تنها به این نکته برگردد که والدین شما با برخی از حقایق آشنا نسیتند؛ لذا سعی می­کنند بر اساس آموخته­ها و تجربیاتی که از سابق در ذهن دارند عمل نمایند.
از سوی دیگر به خاطر داشته باشید که استقلال یک امر نسبی و دارای مراتب است که دست یابى به آن در زندگى، چیزى نیست که یک دفعه براى شما حاصل شود, بلکه در طول زندگى از دوران کودکى تا بزرگسالى به تدریج با تلاش و فعالیت بدست مى آید .
به هر حال برای  داشتن ارتباط سالم و درست در خانواده خود  به موارد زیر توجه داشته باشید:
1-               برقراری چنین ارتباطی با آنها با توجه به شرایط حاکم بر خانواده شما  زمان­بر است؛ ‌لذا نباید در ادامه مسیر مأیوس گردید .
2-               یک رابطه سالم با دیگران احساسات صمیمانه و دوستانه را می‌طلبد؛ ‌زیرا  صمیمیت نقش بسیار مهمی‌ در ارتباطات بین فردی دارد؛ ‌لذا با افراد خانواده خود فارغ از هر نوع کاستی و نقصی که دارند صمیمی رفتار نمایید. به عنوان مثال در صحبت کردن با آن­ها:
1.                  طمأنینه داشته،
2.                  آرام و شمرده صحبت کرده
3.                  از یادآوری و به رخ کشیدن اشتباهات قبلی­شان پرهیز نموده
4.                  سعی نکنید همه خواسته­های خود را در قالب گفتار به آن­ها منتقل نمایید، بلکه در برخی مواقع از گذر زمان برای اثبات حقانیّت خود بهره جسته و گاه نیز فردی دیگر را واسطه قرار دهید.
5.                  به رفتار والدین خود در قبال شما حساسیّت نشان ندهید؛ زیرا حساس شدن شما تنها شرایط را برای شما سخت­تر می­کند.
3-               بینش افراد در روابط اعضای خانواده نقش اساسی دارد؛ ‌لذاست که رابطه سالم با سوء تفاهم و زخمهای گذشته ارتباطی ندارد؛ لذا نسبت به افراد خانواده و والدین خود حسن نظر داشته باشید.
4-               توجه داشته باشید که هیچ کس دقیقاً همان چیزی نیست که خواهان آن هستید. گاه ممکن است آنها با اعمالشان شما را نا امید ‌کنند. یک رابطه سالم به این معناست که دیگران را به همان صورتی که هستند بپذیرید و قصد تغییر آنها را نداشته باشید.
5-               شنونده خوبی برای آنها  باشید و با گوش جان صحبت‌های آنها را بشنوید.
6-               یک رابطه سالم با اعضای خانواده بر مبنای احترام متقابل پایه ریزی شده است؛ لذا از آنها ایراد نگیرید و سرزنششان  نکنید.
7-               به احساسات منفی و غیرقابل کنترل خود  در مورد اعضای خانواده تان اجازه بروز ندهید.
8-               یادتان باشد که هر چه بیشتر خوبی‌های والدین خود  را ببینید، روابط بهتری  با آنها  برقرار خواهید نمود.
9-               مناسبات خانوادگی خود را بر 3 اصل عدالت ،احسان و محبّت استوار نمایید.
10-           از 3 صفت کینه، نفرت و خشم به  دور باشید .
11-           در همه حال قدر خوبی دیگران از جمله والدین خود را بدانید و خدا را بخاطر نعمت هایش شاکر باشید.
نکته پایانی
گرچه اختلاف نظر در همه موارد و حتی در میان اعضای خانواده امری طبیعی است ولی سعی نمایید با توجه به این که فرد تحصیل کرده­ای هستید با مدیریت صحیح کشمکش­ها و …  خود با دیگران به سازگاری مطلوبی با آنها دست یابید تا جایی که بهتر است به دنبال ایجاد تغییر در خود باشید تا تأثیرات دلخواه را بر والدین­تان داشته باشید؛ زیرا بر فرض که شما کنترلی بر رفتار والدین­تان  نداشته باشید؛ موفقیت زمانی از آن شما خواهد بود که به این واقعیت برسید که با ایجاد کمترین تغییر در خود می­توانید تأثیر بزرگ و تغییرات مثبتی در آن­ها به وجود آورید.

 

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد