عربستان و ضرورت تغییر در ساختار قدرت
۱۳۹۳/۱۲/۰۲
–
۳۹ بازدید
عربستان و ضرورت تغییر در ساختار قدرت
سید عبدالمجید زواری،
سید عبدالمجید زواری،
اندیشکده روابط بین الملل، همزمان با انتقال پادشاه 90 ساله عربستان به بیمارستان و انتشار اخبار ضد و نقیض در مورد زنده بودن یا مرگ وی، بار دیگر مساله آینده عربستان و چگونگی انتقال قدرت پس از ملک عبدالله مورد توجه رسانههای مختلف جهان قرار گرفت. عربستان سعودی یکی از عجیبترین نظامهای سیاسی دنیاست. یک نظام قبیلهای بسیار سنتی که سرشار از تناقض است. این کشور که برآمده از تغییر معادلات قدرت پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی و جنگ جهانی اول است به رغم پیوند نزدیک خود با کشورهای غربی به ویژه انگلستان و آمریکا، یکی از سیاهترین کارنامهها را در زمینه نقض حقوق بشر دارد. این کشور به رغم داعیه رهبری جهان اسلام، با هرگونه نمادهای مذهبی مبارزه و آنها را تخریب میکند. از سوی دیگر با وجود درآمدهای هنگفت نفتی و گردشگری مذهبی، یکی از بالاترین نرخ فقر در عربستان وجود دارد و منابع رسمیآمار بیکاری را 36.4 درصد اعلام میکنند. عدم قانون شفاف و مدون در این پادشاهی مطلقه از دیگر چالشهایی است که ضمن محدود کردن شهروندان به لحاظ سیاسی و اجتماعی، زمینه برخورد سلیقهای و اعمال انواع تبعیضها را فراهم کرده است.
برای مثال با وجودی که قانون اساسی صراحتاً رانندگی زنان را منع نکرده است، اما به دلیل عدم صدور گواهینامه برای زنان، این قشر از جامعه عملاً از این امکان محروم میشوند. نظام سیاسی عربستان مبتنی بر نظام پادشاهی مطلقه است و خاندان آل سعود از اواسط قرن هفدهم میلادی بر این شبه جزیره بزرگ حکومت میکنند. این خاندان که تعداد آنها حدود هفت هزار نفر تخمین زده میشود، به عنوان خاندان سلطنتی با در دست داشتن تمامیامور حساس کشور و عواید هنگفت فروش نفت، حاکمیت خود را بر جامعه 29 میلیونی عربستان تحمیل میکنند. براساس اسناد منتشر شده توسط ویکی لیکس، هر یک از خاندان سلطنتی به نسبت دوری و نزدیکی نسب شان ماهیانه بین هشت تا 270 هزار دلار دریافت میکنند که مجموعا رقمی بالغ بر دو میلیارد دلار از بودجه چهل میلیارد دلاری این کشور را تشکیل میدهد. البته در کنار این ویژه خواری خاندان سلطنتی، به مدد تصرف و فروش منابع دولتی و ملی کشور توسط این افراد، ثروت این خاندان بیش از هزار میلیارد دلار برآورد میشود. برخلاف دیگر نظامهای پادشاهی که از پدر به پسر منتقل میشود، در نظام آلسعود، قدرت میان پسران عبدالعزیز دستبهدست میشود و پس از آخرین فرزند بهناچار حکومت به نسل دوم منتقل میشود. این موضوع سبب شده تا پس از فوت هر پادشاه، عربستان همواره با بحران جانشینی و تعیین ولیعهد جدید مواجه باشد. در شرایط فعلی نیز با وجودی که قانوناً شاهزاده سلمان، ولیعهد 87 ساله فعلی پس از ملک عبدالله میتواند به سلطنت برسد، اما برخی ملاحظات مانع از این انتقال آرام میشود.
شاهزاده سلمان به دلیل کهولت سن و بیماری آلزایمر امکان نشستن بر تخت پادشاهی را نخواهد داشت و دیگر فرزندان عبدالعزیز نیز به دلیل کهولت زیاد در وضعیت مشابهی به سر میبرند. تنها گزینهای که نسبت به برادران دیگر وضعیت مناسب تری دارد، شاهزاده مقرن 69 ساله است که جوانترین فرزند عبدالعزیز به شمار میرود. با این حال مقرن نیز به دلیل یمنی و کنیز بودن مادرش با مخالفان سرسختی در خاندان سلطنتی مواجه است که به قدرت رسیدن وی را دور از شان اشرافی خود میدانند. بر همین اساس با توجه به ضرورت انتقال قدرت به نسل دوم از یکسو و شفاف نبودن مکانیسم آن از سوی دیگر، سناریوهای مختلفی برای آینده عربستان پس از مرگ عبدالله مطرح میشود. در حالت نخست ممکن است با اعلام سلامتی شاهزاده سلمان، طبق عرف وی به عنوان پادشاه جدید معرفی شود. سناریو دیگر انتقال قدرت به مقرن ولیعهد 69 ساله است و در حالت سوم گزینه جدیدی از سوی شورای بیعت معرفی خواهد شد. حالت چهارم که بسیار چالش برانگیز است انتقال قدرت به نسل دوم و نوادگان عبدالعزیز است که با توجه به رقابت شدید این افراد میتواند سلطنت آلسعود را با چالشهای غیرقابل جبرانی مواجه کند.