خانه » همه » مذهبی » عرفان عملی

عرفان عملی


عرفان عملی

۱۳۹۲/۰۷/۲۸


۱۴۱ بازدید

برای بنده سوالی در حوزه عرفان پیش امده که تقاضای پاسخ گویی به ان را دارم
در کتاب غرفان عملی در اسلام (دکتر یحیی یثربی )که کتاب درسی دانشگاه نیز می باشد مطلبی به شرح ذیل نقل شده است
((ابوعبید بسری می گفت :خدایر بزرگ بندگانی دارد که از یافته های پایانی سیر و سلوک چیزهایی در همان مراحل آغازین کار به ان ها نشان می دهد))
عرفان عملی در اسلام.دکتر یحیی یثربی .ص۱۱۱
سوال بنده این است که مگر مراحل و منازل سیر و سلوک نیازمند کسب آمادگی و قابلیت در سالک نمی باششد؟اگر این گونه است پس چگونه ممکن است یک
سالک تازه کار تجربه های مراحل نهایی سلوک نصیبش بشود ؟/
و ایا ممکن است یک سالک که تازه در مرحله یقظه است تجربه مراحل فنا و توحید را داشته باشد؟ و کلا سالکی که از اول چنین تجاربی را کسب میکند چرا باید دوباره از منزل اول شروع به حرکت کند؟/ لطفا راجع به خود شخص ابو عبید بسری هم توضیح
دهید که چه کسی می باشد؟


اولا گوینده این کلمات یعنی ابوعبید بسری شخص مشهوری نیست وما راجع به او چندان چیزی را نمی دانیم ، وثانیا : مطلبی را که او گفته ممکن است که منظورش این باشد که شخص در ابتدای کار، اموری را مشاهده می کند تا بتواند در ادامه مسیر هدف آینده خود را ترسیم کند واز اینکه اول کار، اموری را که مربوط به آینده است مشاهده بکند ، فقط مشاهده است وهنوز سیری نکرده تا این اشکال متوجه باشد که «چگونه ممکن است یک سالک تازه کار تجربه های مراحل نهایی سلوک نصیبش بشود ؟» به این دلیل که سؤال غلط طراحی شده واین شخص تازه کار با مشاهده امور بعدی جزو سالکین نیست بلکه برای سلوک تشویق شده است!    
حقیقت عرفان چیست؟!
«عرفان» در لغت به معناى شناخت و شناسایى است و در اصطلاح روش و طریقه ویژه اى است که براى شناسایى و دستیابى به حقایق هستى و پیوند ارتباط انسان با حقیقت، بر شهود، اشراق و وصول و اتحاد با حقیقت تکیه مى کند و نیل به این مرتبه را نه از طریق استدلال و برهان و فکر؛ بلکه از راه تهذیب نفس و قطع علاقه از دنیا و تعلق به امور دنیوى و توجّه تام به امور روحانى و معنوى و در رأس همه به مبدأ و حقیقت هستى، مى داند. به بیان دیگر، تکیه گاه عرفان «علم حضورى» است؛ از این رو از دانش شهودى، مدد مى جوید و بر آن اعتماد و به آن استناد مى کند. اگر گاهى پس از اثبات شهودى و احراز حضورىِ مطلب، از برهان عقلى یا دلیل نقلىِ معتبر سخن به میان مى آورد فقط براى تأیید و تقویت و ایجاد انس است و نه براى اثبات اصل مطلب. هدف غایى عرفان حقیقی، وصول به مرتبه «توانایى نفس به معرفت حق» است و این معرفت برآمده از «عمل» است، نه برگرفته از درس و بحث وعرفان مبتنى بر «مجاهده و ریاضت» است، نه نتیجه استدلال و چون و چرا کردن!
چنین عرفانى، مورد تأیید اسلام و آموزه هاى قرآنى و روایى آن است؛ این طریقى است که ابراهیم خلیل آن را طى نمود: «وَ کَذلِکَ نُرِی إِبْراهِیمَ مَلَکُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»( انعام/75). درک ابراهیم جنبه مفهومى نداشت؛ بلکه شهودى بود و این شهود غیر از شهادتى است که آدمى در عالم ماده، نسبت به اجسام دارد. چنین معرفت و علمى، خواسته امامان معصوم علیهم السلام نیز بود؛ چنان که در دعاهاى معروف و مشهور به این عبارت ها بر مى خوریم: «وانر ابصار قلوبنا بضیاء نظرها الیک»؛«و ارزقنى النظر الى وجهک الکریم»؛ «لاتحرمنى النظر الى وجهک»( مناجات شعبانیه) و…
 
 

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد