۱۳۹۲/۰۹/۰۴
–
۲۳۶ بازدید
دریکی از شبکه های ماهواره ای منافقین آورده است تمام علائم عزاداری مثل علم،وزنجیر زدن وقمه و غیره از مسیحیت وارد شیعه شده است، لطفا به طورکامل شرح دهید.
در پاسخ به سوال شما دوست گرامی باید گفت: در عرب سینه زنی بسیار شایع بوده و هنگام عزاداری به سر و سینه و صورت می زدند. در این زمینه گزارشهای تاریخی بسیار زیادی در دست میباشد که برای نمونه دو مورد ذکر می شود: شیخ طوسی از امام صادق(ع) نقل می کند که فرمود: هر آینه بخاطر شهادت حسین بن علی باید به صورت زده و گریبان چاک نمود و … .[1]همچنین حضرت سکینه در رؤیا مادرش فاطمه زهرا(س) را دید بود که: به صورتش لطمه زده و نالهکنان میگفت وای پسرم …[2]زنان پیامبر نیز به همین روش، نسبت به رحلت رسول خدا (ص) ابراز عزاداری نمودهاند. به عنوان مثال، ابن هشام به نقل از عایشه مینویسد: ( زمانی که پیامبر خدا از دنیا رفت ) من به همراه بقیه زنان پیامبر سینه می زدیم و من به صورتم می زدم .[3]ابن منظور لغت شناس معروف عرب در ترجمه واژه « لدم » می نویسد :
لدم : اللدم ضرب المرأة صدرها . . . و التدام النساء : ضربهن صدورهن ووجوههن فی النیاحة .
لدم : به معنای به سینه زدن زن می باشد . . . و التدام زنان : به معنای به سینه و صورت زدن زنان در مصیبت است .[4]با گذشت زمان و وقوع جنبشهای متعدد جهت انتقام از عاملان و مسببان واقعه کربلا، حکومتهای ظالم آن زمان نسبت به عزاداری برای آن حضرت و حضور مسلمانان در کربلا حساس شده و آن را منع کردند و نگهبانانی به همین منظور بر مسیرهای منتهی به این سرزمین قرار دادند. آنان زائران حضرت را بازداشت و شکنجه مینمودند. گاه شدت عمل تا آنجا بالا میرفت که به جای شلاق آنان را با زنجیر میزند تا مانع از حضورشان در کربلا و زیارت قبر آن امام شهید شوند. اما این فشارها در عمل نتوانست مانع حضور شیعیان در کربلا شود زیرا مردم با اشتیاق ضرب زنجیرها را تحمل میکردند تا به فیض زیارت نایل شوند. با گذشت سالها از این واقعه، زنجیر زنی به شیوههای عزاداری مردم وارد شد. پیام این عمل آن بود که شیعیان تحت هر گونه فشار، از امام، اهداف و آرمانهای بلند وی دست بر نخواهند داشت.
در مورد علم نیز باید گفت:
علم یا به عبارتی دیگر علامت به معناى نشانه است . علم یا همان علامت از ابزار و وسایل عزادارى امام حسین علیه السّلام که در هیئتها و دسته هاى مذهبى به کار گرفته مى شود. این علامتها هم نشانه هاى گروههاى عزادار محسوب مى شده است و کسانى هم که آن را حمل مى کردند، ((علامت کش )) بودند، یعنى علم بردار. به نوشته دهخدا: ((صلیب مانندى که بر چوب یا آهن افقى آن از سوى پایین شالهاى ترمه آویزند و از سوى زبر لاله و تندیسهایى از مرغ و جز آن نصب کنند و در میان زبانه اى از فلزّ طویل دارد و بر نوک آن فلز پر یا گلوله اى از شیشه الوارن نصب کنند و این زبانه هاى فلزّى که به ((تیغ )) مشهور است ، سه یا پنج باشد و در مراسم عزادارى محرّم پیشاپیش دسته ها به حرکت آرند)). و در جایی دیگر اینگونه آمده است: ((شیئى است فلزّى و کار صنعتگران اصفهان که قدمت آن به عهد سلاطین صفوى مى رسد، داراى تعدادى زبانه ، گنبد، گلدان و طاووس بوده و آن را با شالهاى سبز و سیاه و قهوه اى و پرطاووس و سکّه هاى نقره و شمشیر و قمه و خنجر زینت مى کنند و در آخر دسته ها به حرکت در مى آورند … عدّه اى از جوانان هم نذر مى کنند که همه ساله باید در بردن علمات ، سهم داشته باشند)). به آن علمات هم مى گویند. شباهت آن به صلیب ، مى رساند که پس از ارتباط ایران با اروپاییها در عصر قاجار، از آیینهاى مذهبى مسیحیّت اقتباس شده است . به هر حال ، نمودها و مظاهرى است که گاهى عزاداران را از محتوا و اصل عزادارى و اقامه شعائر دینى باز مى دارد.
«علامت»، از ابزار و وسایل عزادارى امام حسین (ع) است که در هیئت ها و دسته هاى مذهبى به کار گرفته مى شود. این ابزار پس از ارتباط ایران با اروپایى ها در عصر قاجار، از آیین هاى مذهبى مسیحیت اقتباس شده است. این ابزار، نماد و مظهرى است که گاهى عزاداران را از محتوا و اصل عزادارى و اقامه شعائر دینى بازمى دارد.[5]علی رغم نکات فوق باید تاکید نمود هر چند علمهای مورد استفاده چیزی شبیه به صلیب میباشد اما هرگز نمیتوان آن را صلیب دانست. (همانگونه که هیچ کس به خاکستر، چوب نمیگوید یا به ماشین، آهن و پلاستیک نمیگوید. هرچند هر مواد تشکیل دهنده خاکستر و ماشین–؛ چوب، آهن و پلاستیک و … میباشد).
[1] تهذیب الاحکام،شیخ طوسی، دارالکتب اسلامیه، تهران چاپ چهارم 1365ش،ج8،ص335؛ عوالی الآلی ،شیخ محمد بن علی بن ابراهیم، انتشارات سید الشهداء، اول،1405ق، ج3،ص409؛بحارالانوار، علامه مجلسی، مؤسسه الوفاء،بیروت،1404ق، ج82،ص106.
[2] لهوف، سید بن طاووس، انتشارات جهان، تهران، 1348ش،ص198؛ بحارالانوار، ج45،ص147.
[3] . قال ابن اسحاق وحدثنی یحیى بن عباد بن عبدالله بن الزبیر عن أبیه عباد قال سمعت عائشة تقول . . . قمت ألتدم مع النساء وأضرب وجهی .
عبد الملک بن هشام بن أیوب الحمیری المعافری أبو محمد ( متوفی 213 ) ، السیرة النبویة ج6، ص75، ح 26391 ، تحقیق : طه عبد الرءوف سعد ، ناشر : دار الجیل ـ بیروت ـ ، الطبعة : الأولى ، سال چاپ : 1411 ؛ ابن حنبل أبو عبدالله الشیبانی ، احمد (متوفی 241) ، مسند ج 6 ، ص 274 ، ناشر : مؤسسة قرطبة – مصر ؛ البلاذری ، أحمد بن یحیى بن جابر (المتوفى : 279هـ) ، أنساب الأشراف ج1 ص 243 ؛ مسند أبی یعلى ، اسم المؤلف: أبو یعلى الموصلی التمیمی ، أحمد بن علی بن المثنى ( متوفی 307 ) ، مسند أبی یعلى ج 8 ، ص63 ، تحقیق : حسین سلیم أسد ، ناشر : دار المأمون للتراث – دمشق – ، الطبعة : الأولى ، 1404 – 1984 ؛ الطبری ، أبی جعفر محمد بن جریر ، متوفی 310 ، تاریخ الأمم و الملوک ج 2 ، ص 232 ، ناشر : دار الکتب العلمیة – بیروت .
[4] . ابن منظور ، محمد بن مکرم بن منظور الأفریقی المصری (متوفی 711 ) ، لسان العرب ج12، ص 539 ، ناشر : دار صادر – بیروت ، الطبعة : الأولى .
[5] . جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، ص 643.
لدم : اللدم ضرب المرأة صدرها . . . و التدام النساء : ضربهن صدورهن ووجوههن فی النیاحة .
لدم : به معنای به سینه زدن زن می باشد . . . و التدام زنان : به معنای به سینه و صورت زدن زنان در مصیبت است .[4]با گذشت زمان و وقوع جنبشهای متعدد جهت انتقام از عاملان و مسببان واقعه کربلا، حکومتهای ظالم آن زمان نسبت به عزاداری برای آن حضرت و حضور مسلمانان در کربلا حساس شده و آن را منع کردند و نگهبانانی به همین منظور بر مسیرهای منتهی به این سرزمین قرار دادند. آنان زائران حضرت را بازداشت و شکنجه مینمودند. گاه شدت عمل تا آنجا بالا میرفت که به جای شلاق آنان را با زنجیر میزند تا مانع از حضورشان در کربلا و زیارت قبر آن امام شهید شوند. اما این فشارها در عمل نتوانست مانع حضور شیعیان در کربلا شود زیرا مردم با اشتیاق ضرب زنجیرها را تحمل میکردند تا به فیض زیارت نایل شوند. با گذشت سالها از این واقعه، زنجیر زنی به شیوههای عزاداری مردم وارد شد. پیام این عمل آن بود که شیعیان تحت هر گونه فشار، از امام، اهداف و آرمانهای بلند وی دست بر نخواهند داشت.
در مورد علم نیز باید گفت:
علم یا به عبارتی دیگر علامت به معناى نشانه است . علم یا همان علامت از ابزار و وسایل عزادارى امام حسین علیه السّلام که در هیئتها و دسته هاى مذهبى به کار گرفته مى شود. این علامتها هم نشانه هاى گروههاى عزادار محسوب مى شده است و کسانى هم که آن را حمل مى کردند، ((علامت کش )) بودند، یعنى علم بردار. به نوشته دهخدا: ((صلیب مانندى که بر چوب یا آهن افقى آن از سوى پایین شالهاى ترمه آویزند و از سوى زبر لاله و تندیسهایى از مرغ و جز آن نصب کنند و در میان زبانه اى از فلزّ طویل دارد و بر نوک آن فلز پر یا گلوله اى از شیشه الوارن نصب کنند و این زبانه هاى فلزّى که به ((تیغ )) مشهور است ، سه یا پنج باشد و در مراسم عزادارى محرّم پیشاپیش دسته ها به حرکت آرند)). و در جایی دیگر اینگونه آمده است: ((شیئى است فلزّى و کار صنعتگران اصفهان که قدمت آن به عهد سلاطین صفوى مى رسد، داراى تعدادى زبانه ، گنبد، گلدان و طاووس بوده و آن را با شالهاى سبز و سیاه و قهوه اى و پرطاووس و سکّه هاى نقره و شمشیر و قمه و خنجر زینت مى کنند و در آخر دسته ها به حرکت در مى آورند … عدّه اى از جوانان هم نذر مى کنند که همه ساله باید در بردن علمات ، سهم داشته باشند)). به آن علمات هم مى گویند. شباهت آن به صلیب ، مى رساند که پس از ارتباط ایران با اروپاییها در عصر قاجار، از آیینهاى مذهبى مسیحیّت اقتباس شده است . به هر حال ، نمودها و مظاهرى است که گاهى عزاداران را از محتوا و اصل عزادارى و اقامه شعائر دینى باز مى دارد.
«علامت»، از ابزار و وسایل عزادارى امام حسین (ع) است که در هیئت ها و دسته هاى مذهبى به کار گرفته مى شود. این ابزار پس از ارتباط ایران با اروپایى ها در عصر قاجار، از آیین هاى مذهبى مسیحیت اقتباس شده است. این ابزار، نماد و مظهرى است که گاهى عزاداران را از محتوا و اصل عزادارى و اقامه شعائر دینى بازمى دارد.[5]علی رغم نکات فوق باید تاکید نمود هر چند علمهای مورد استفاده چیزی شبیه به صلیب میباشد اما هرگز نمیتوان آن را صلیب دانست. (همانگونه که هیچ کس به خاکستر، چوب نمیگوید یا به ماشین، آهن و پلاستیک نمیگوید. هرچند هر مواد تشکیل دهنده خاکستر و ماشین–؛ چوب، آهن و پلاستیک و … میباشد).
[1] تهذیب الاحکام،شیخ طوسی، دارالکتب اسلامیه، تهران چاپ چهارم 1365ش،ج8،ص335؛ عوالی الآلی ،شیخ محمد بن علی بن ابراهیم، انتشارات سید الشهداء، اول،1405ق، ج3،ص409؛بحارالانوار، علامه مجلسی، مؤسسه الوفاء،بیروت،1404ق، ج82،ص106.
[2] لهوف، سید بن طاووس، انتشارات جهان، تهران، 1348ش،ص198؛ بحارالانوار، ج45،ص147.
[3] . قال ابن اسحاق وحدثنی یحیى بن عباد بن عبدالله بن الزبیر عن أبیه عباد قال سمعت عائشة تقول . . . قمت ألتدم مع النساء وأضرب وجهی .
عبد الملک بن هشام بن أیوب الحمیری المعافری أبو محمد ( متوفی 213 ) ، السیرة النبویة ج6، ص75، ح 26391 ، تحقیق : طه عبد الرءوف سعد ، ناشر : دار الجیل ـ بیروت ـ ، الطبعة : الأولى ، سال چاپ : 1411 ؛ ابن حنبل أبو عبدالله الشیبانی ، احمد (متوفی 241) ، مسند ج 6 ، ص 274 ، ناشر : مؤسسة قرطبة – مصر ؛ البلاذری ، أحمد بن یحیى بن جابر (المتوفى : 279هـ) ، أنساب الأشراف ج1 ص 243 ؛ مسند أبی یعلى ، اسم المؤلف: أبو یعلى الموصلی التمیمی ، أحمد بن علی بن المثنى ( متوفی 307 ) ، مسند أبی یعلى ج 8 ، ص63 ، تحقیق : حسین سلیم أسد ، ناشر : دار المأمون للتراث – دمشق – ، الطبعة : الأولى ، 1404 – 1984 ؛ الطبری ، أبی جعفر محمد بن جریر ، متوفی 310 ، تاریخ الأمم و الملوک ج 2 ، ص 232 ، ناشر : دار الکتب العلمیة – بیروت .
[4] . ابن منظور ، محمد بن مکرم بن منظور الأفریقی المصری (متوفی 711 ) ، لسان العرب ج12، ص 539 ، ناشر : دار صادر – بیروت ، الطبعة : الأولى .
[5] . جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، ص 643.