دانشجوی گرامی ضمن تشکر از تماس شما با این مرکز ، پیش از پرداختن به سوال شما لازم است بگوییم که تجربه نشان داده است که دشمنان نظام اسلامی از هر فرصتی برای شایعه سازی و ایجاد عملیات روانی بر علیه نظام اسلامی استفاده می کنند و در این میان گاه اقداماتی که خود مرتکب آن شده اند را به گردن نظام می اندازند که ابهام افکنی در مورد شهادت سردار رشید اسلام شهید صیاد شیرازی از جمله این موضوعات است . این در حالی است که :

اولا : خود ضد انقلاب و از جمله سازمان مجاهدین خلق (منافقین) رسما مسئولیت ترور شهید صیاد شیرازی را بر عهده گرفته اند . دلایل منافقین در اطلاعیه های نظامی خود که تماما در ویژه نامه نشریه مجاهد به همین مناسبت انتشار یافت حول سه محور جمع بندی شده است.

1- نقش صیاد شیرازی در دفاع از تمامیت ارضی ایران در جنگ با عراق.

2- نقش صیادشیرازی در مهار و کنترل غائله کردستان در بدو انقلاب سال 57.

3- نقش وی در عملیات موسوم به فروغ جاویدان که منافقین با پشتوانه ارتش عراق خاک ایران را مورد تعرض نظامی قرار دادند.(صیاد دل ها ، همشهری آنلاین ، شنبه 20 فروردین 1390)

علاوه بر آن اسناد متعددی نیز در زمینه دست داشتن این گروهک در ترور این شهید وجود دارد که مجال ذکر آنها وجود ندارد و این اسناد در مراجع بین المللی توسط خانواده ایشان ارائه شده است .

بنابر این وقتی خود دشمنان نیز مسئولیت این اقدام جنایتکارانه را بر عهده گرفته اند دلیلی ندارد که مسئولیت آن را بر عهده کسی گذاشت که هیچ نفعی از این کار نبرده و صرفا نیروی متعهد و وفاداری را از دست داده است .

ثانیا موضوع ادغام ارتش و سپاه ، از جمله موضوعاتی است که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی و به دنبال تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همواره مطرح بوده است که همواره به دلایل مختلف با مخالفت هایی روبه رو بوده است . اما این موضوع ارتباطی به افشای اطلاعات جنگ نداشت و اساسا هیچ ارتباطی میان ادغام این دو نهاد نظامی و خطری که باعث قتل آن شهید سعید از سوی نظام باشد نمی توان یافت و هیچ شاهدی هم مبنی بر اینکه قرار بوده است تا آن شهید اطلاعاتی از جنگ لو دهد که به خاطر آن هم قربانی شده باشد وجود نداشته است و مطالبی از این دست صرفا ادعاهایی است که امروزه و در غیاب آن عزیز سفر کرده مطرح می شود که حتی احتمال آن نیز در آن زمان وجود نداشت . به ویژه اینکه شهید صیاد شیرازی از نیروهای مخلص انقلاب و از یاران صدیق امام و رهبری بودند که همواره ولایت پذیری خویش را به اثبات رسانده بودند و هیچ انگیزه ای برای افشای اطلاعات محرمانه جنگ نداشتند و اگر قرار بود چنین توطئه ای بر علیه کسی صورت گیرد افراد دیگری وجود داشتند که اطلاعات محرمانه تری از جنگ در اختیار داشتند و حتی از سیستم نظامی نیز خارج شده بودند و در برخی مواضع خویش نشان داده بودند که در راستای اهداف سیاسی خویش ابایی از افشای برخی اسناد مربوط به این مقطع ندارند که اگر قرار بود نظام اسلامی نیز همچون نظام های غربی و شرقی به توطئه بر علیه کسی بپردازد باید چنین افرادی را هدف قرار می داد و نه یاران صدیق و با وفایی که حتی احتمال چنین اقداماتی از آنان نمی رفت .

ثالثا شهید صیاد شیرازی انسانی بسیار ساده زیست و بی آلایش بودند که علیرغم تمامی مناصب حساس و خطیری که داشتند تمایلی به تشریفات امنیتی رایج میان مسئولان نداشت و به راحتی در میان مردم رفت و آمد می کردند و به ویژه در آن مقطع که چندین سال از دوران جنگ و عملیات مرصاد گذشته بود حساسیت کمتری نسبت به وی وجود داشت و به همین دلیل ایشان نیز شخصا کارهای خویش را انجام می داد و در نتیجه در روز عملیات نیز قصد داشت شخصا فرزندانش را به مدرسه رسانده و آنگاه بر سر کار خویش حاضر شود که با توجه به چنین موضوعی ، انجام ترور توسط تروریستی در قالب کارگر شهرداری چندان هم جای تعجب ندارد و این مطلبی است که در خاطرات فرزند آن شهید که شاهد ماجرا بود کاملا مشهود است (برای مطالعه خاطره آن روز از زبان فرزند شهید رک : سایت تابناک)

رابعا همانگونه که اشاره شد موضوع ادغام سپاه و ارتش از همان سالهای نخستین جنگ که پس از عزل بنی صدر از فرماندهی کل قوا مواضع ارتش و سپاه به هم نزدیکتر شد مطرح و در سالهای پایان جنگ و اوایل دوران سازندگی توسط کسانی همچون آقای هاشمی رفسنجانی و شهید صیاد شیرازی مورد پیگیری هایی قرار گرفت . اما این موضوع مساله ای نبود که صرفا با تصمیم طرفداران آن عملیاتی شود و نیازمند موافقت رهبر معظم انقلاب و طی کردن روال قانونی خود بود که آن هم به دلیل مخالفت رهبر انقلاب در همان سال های اولیه رهبری معظم له متوقف شد و پس از آن هم هرگز مطرح نشد و با توجه به اینکه در مقطع ترور ، سخنی از طرح ادغام وجود نداشت لذا هیچ رابطه ای و لو رابطه احتمالی میان ترور آن شهید و طرح ادغام نمی توان مطرح کرد .