۱۳۹۵/۰۱/۲۶
–
۳۵۹ بازدید
چرا حضرت زهرا (سلام الله علیها) شبانه دفن شد؟
مى گویند فاطمه (س) را شبانه دفن کرده اند، این به خاطر وصیت حضرت فاطمه (س) به اسماء بنت عمیس بود که نمى خواست اندازه جسدش را نامحرم ببیند.دفن شبانه، نماز بدون حضور و اطلاع خلیفه، قبر پنهان، اسرارى است که در درون خود پیام دارند. درست است که فاطمه (س) این چنین خواست و این گونه وصیت کرد؛ ولى چه اتفاقى افتاده است که زهرا سلام الله علیها وصیت تاریخی اش را با این در خواست ها به پایان مى برد؟ در واقع چندین پرسش را در برابر نگاه هاى تیز بین مورخان و آیندگان مى گذارد تا بپرسند: چرا قبر فاطمه پنهان است؟ و چرا دختر پیامبر شبانه و پنهانى دفن شد؟ و چرا علی علیه السلام بدون اطلاع جناب ابوبکر و جناب عمر بر وى نماز خواند؟ و…
روایات فراوانى در کتاب هاى شیعه و سنى بر این مطلب دلالت دارد که به اختصار چند روایت را ذکر مى کنیم:
دفن شبانه، در روایات اهل سنت:
محمد بن اسماعیل بخارى مى نویسد:
وَ عَاشَتْ بَعْدَ النبی صلى الله علیه وسلم سِتَّةَ أَشْهُرٍ فلما تُوُفِّیتْ دَفَنَهَا زَوْجُهَا عَلِیّ لَیلًا و لم یؤْذِنْ بها أَبَابَکرٍ وَ صَلَّى علیها. (فاطمه زهرا سلام الله علیها، شش ماه پس از رسول خدا (ص) زنده بود، زمانى که از دنیا رفت، شوهرش علی علیه السلام او را شبانه دفن کرد و ابوبکر را با خبر نساخت.)[1]ابن قتیبه دینورى در تأویل مختلف الحدیث مى نویسد:
و قد طالبت فاطمة رضی الله عنها أبابکر رضی الله عنه بمیراث أبیها رسول الله صلى الله علیه و سلم. فلمّا لم یعطها إیاه حلفت لا تکلّمه أبدا و أوصت أن تدفن لیلا لئلایحضرها فدفنت لیلا. (فاطمه از ابوبکر میراث پدرش را خواست، ابوبکر نپذیرفت، قسم خورد که دیگر با او (ابو بکر) سخن نگوید و وصیت کرد که شبانه دفن شود تا او (ابوبکر) در دفن وى حاضر نشود.)[2]عبد الرزاق صنعانى مى نویسد: عن ابن جریج و عمرو بن دینار أن حسن بن محمد أخبره أن فاطمة بنت النبی صلى الله علیه وسلم، دفنت باللیل، قال فرَّ بِهَا علی من أبی بکر أن یصلّی علیها کان بینهما شیء. (فاطمه دختر پیامبر شبانه به خاک سپرده شد، تا ابوبکر بر وى نماز نخواند؛ چون بین آن دو اتفاقاتى افتاده بود.)
و در ادامه نیز مى گوید:
عبد الرزاق عن بن عیینة عن عمرو بن دینار عن حسن بن محمد مثله: الا أنه قال اوصته بذلک. (از حسن بن محمد بن نیز همانند این روایت نقل شده است؛ مگر این که در این روایت قید شده است که خود فاطمه این چنین وصیت کرده بود).[3]و ابن بطال در شرح صحیح بخارى مى نویسد:
أجاز أکثر العلماء الدفن باللیل … و دفن علىُّ بن أبى طالب زوجته فاطمة لیلاً، فَرَّ بِهَا من أبى بکر أن یصلّى علیها، کان بینهما شىء. (اکثر علما دفن جنازه را در شب اجازه داده اند. علی بن ابوطالب، همسرش فاطمه را شبانه دفن کرد تا ابوبکر به او نماز نخواند؛ چون بین آن دو اتفاقاتى افتاده بود).[4]ابن أبی الحدید به نقل از جاحظ (متوفاى 255) مى نویسد:
و ظهرت الشکیة، و اشتدت الموجدة، و قد بلغ ذلک من فاطمة (علیها السلام) أنها أوصت أن لا یصلی علیها أبوبکر. (شکایت و ناراحتى فاطمه به حدى رسید که وصیت کرد ابوبکر بر وى نماز نخواند.)[5]و در جاى دیگر مى نویسد:
و أما إخفاء القبر، و کتمان الموت، و عدم الصلاة، و کل ما ذکره المرتضى فیه، فهو الذی یظهر و یقوی عندی، لأن الروایات به أکثر و أصح من غیرها، و کذلک القول فی موجدتها و غضبها. (مخفى کردن مرگ فاطمه (سلام الله علیها) و محل دفن او و نماز نخواندن ابوبکر و عمر و هر آن چه که سید مرتضى گفته است، مورد تأیید و قبول من است؛ زیرا روایات بر اثبات این موارد صحیح تر و بیشتر است و همچنین ناراحتى و خشم فاطمه بر شیخین نزد من از اقوال دیگر اعتبار بیشترى دارد).[6]دفن شبانه در روایات شیعه:
هر چند که سبب وصیت صدیقه طاهره در میان شیعیان مشخص و اجماعى است؛ اما در عین حال به یک روایت و سخن اشاره مى کنیم.
مرحوم شیخ صدوق در علت دفن شبانه آن حضرت مى نویسد: عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِی بْنِ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِیهِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام لِأَی عِلَّةٍ دُفِنَتْ فَاطِمَةُ (علیها السلام) بِاللَّیلِ وَ لَمْ تُدْفَنْ بِالنَّهَارِ قَالَ لِأَنَّهَا أَوْصَتْ أَنْ لا یصَلِّی عَلَیهَا رِجَالٌ [الرَّجُلانِ ]. (علی بن ابوحمزه از امام صادق علیه السلام پرسید: چرا فاطمه را شب دفن کردند نه روز؟ فرمود: فاطمه سلام الله علیها وصیت کرده بود تا در شب وى را دفن کنند تا ابوبکر و عمر بر جنازه آن حضرت نماز نخوانند.)[7]مرحوم صاحب مدارک رضوان الله تعالى علیه مى گوید:إنّ سبب خفاء قبرها (علیها السلام) ما رواه المخالف و المؤالف من أنها (علیها السلام) أوصت إلى أمیر المؤمنین (علیه السلام) أن یدفنها لیلا لئلا یصلّی علیها من آذاها و منعها میراثها من أبیها (صلى الله علیه وآله وسلم). (علت مخفى بودن محل دفن فاطمه سلام الله علیها آن گونه که مخالف و موافق نقل کرده اند این است که آن حضرت به امیرمؤمنان علیه السلام سفارش کرد تا او را شبانه دفن کند تا آنان که او را اذیت کرده و از ارث پدرش محروم کرده بودند بر وى نماز نخوانند).[8]با توجه به مدارک موجود و اعتراف بزرگان اهل سنت، دلیل دفن شبانه آن حضرت وصیت آن حضرت بود که نمى خواست افرادى که بر او ستم کرده اند، بر جنازه اش نماز بخوانند و با این کار حقیقت مساله خلافت را مطرح کرد.
پی نوشت ها:
[1] البخاری الجعفی، محمد بن إسماعیل أبو عبدالله (متوفای256هـ)، صحیح البخاری، ج 4، ص 1549، ح3998، کتاب المغازی، باب غزوة خیبر، تحقیق د. مصطفى دیب البغا، ناشر: دار ابن کثیر، الیمامة – بیروت، الطبعة: الثالثة، 1407 – 1987.
[2] الدینوری، أبو محمد عبد الله بن مسلم ابن قتیبة (متوفای276هـ)، تأویل مختلف الحدیث، ج 1، ص 300، تحقیق: محمد زهری النجار، ناشر: دار الجیل، بیروت، 1393هـ، 1972م.
[3] الصنعانی، أبو بکر عبد الرزاق بن همام (متوفای211هـ)، المصنف، ج 3، ص 521، حدیث شماره 6554 و حدیث شماره: 6555، تحقیق حبیب الرحمن الأعظمی، ناشر: المکتب الإسلامی – بیروت، الطبعة: الثانیة، 1403هـ.
[4] إبن بطال البکری القرطبی، أبو الحسن علی بن خلف بن عبد الملک (متوفای449هـ)، شرح صحیح البخاری، ج 3، ص 325، تحقیق: أبو تمیم یاسر بن إبراهیم، ناشر: مکتبة الرشد – السعودیة / الریاض، الطبعة: الثانیة، 1423هـ – 2003م.
[5] إبن أبی الحدید المدائنی المعتزلی، أبو حامد عز الدین بن هبة الله بن محمد بن محمد (متوفای655 هـ)، شرح نهج البلاغة، ج 16، ص 157، تحقیق محمد عبد الکریم النمری، ناشر: دار الکتب العلمیة – بیروت / لبنان، الطبعة: الأولى، 1418هـ – 1998م.
[6] شرح نهج البلاغة، ج 16، ص 170.
[7] الصدوق، أبو جعفر محمد بن علی بن الحسین (متوفای381هـ)، علل الشرایع، ج 1، ص185، تحقیق: تقدیم: السید محمد صادق بحر العلوم، ناشر: منشورات المکتبة الحیدریة ومطبعتها – النجف الأشرف، 1385 – 1966 م .
[8] الموسوی العاملی، السید محمد بن علی (متوفای1009هـ)، مدارک الأحکام فی شرح شرائع الاسلام، ج 8، ص279، نشر و تحقیق مؤسسة آل البیت علیهم السلام لإحیاء التراث، الطبعة: الأولی، 1410هـ.
روایات فراوانى در کتاب هاى شیعه و سنى بر این مطلب دلالت دارد که به اختصار چند روایت را ذکر مى کنیم:
دفن شبانه، در روایات اهل سنت:
محمد بن اسماعیل بخارى مى نویسد:
وَ عَاشَتْ بَعْدَ النبی صلى الله علیه وسلم سِتَّةَ أَشْهُرٍ فلما تُوُفِّیتْ دَفَنَهَا زَوْجُهَا عَلِیّ لَیلًا و لم یؤْذِنْ بها أَبَابَکرٍ وَ صَلَّى علیها. (فاطمه زهرا سلام الله علیها، شش ماه پس از رسول خدا (ص) زنده بود، زمانى که از دنیا رفت، شوهرش علی علیه السلام او را شبانه دفن کرد و ابوبکر را با خبر نساخت.)[1]ابن قتیبه دینورى در تأویل مختلف الحدیث مى نویسد:
و قد طالبت فاطمة رضی الله عنها أبابکر رضی الله عنه بمیراث أبیها رسول الله صلى الله علیه و سلم. فلمّا لم یعطها إیاه حلفت لا تکلّمه أبدا و أوصت أن تدفن لیلا لئلایحضرها فدفنت لیلا. (فاطمه از ابوبکر میراث پدرش را خواست، ابوبکر نپذیرفت، قسم خورد که دیگر با او (ابو بکر) سخن نگوید و وصیت کرد که شبانه دفن شود تا او (ابوبکر) در دفن وى حاضر نشود.)[2]عبد الرزاق صنعانى مى نویسد: عن ابن جریج و عمرو بن دینار أن حسن بن محمد أخبره أن فاطمة بنت النبی صلى الله علیه وسلم، دفنت باللیل، قال فرَّ بِهَا علی من أبی بکر أن یصلّی علیها کان بینهما شیء. (فاطمه دختر پیامبر شبانه به خاک سپرده شد، تا ابوبکر بر وى نماز نخواند؛ چون بین آن دو اتفاقاتى افتاده بود.)
و در ادامه نیز مى گوید:
عبد الرزاق عن بن عیینة عن عمرو بن دینار عن حسن بن محمد مثله: الا أنه قال اوصته بذلک. (از حسن بن محمد بن نیز همانند این روایت نقل شده است؛ مگر این که در این روایت قید شده است که خود فاطمه این چنین وصیت کرده بود).[3]و ابن بطال در شرح صحیح بخارى مى نویسد:
أجاز أکثر العلماء الدفن باللیل … و دفن علىُّ بن أبى طالب زوجته فاطمة لیلاً، فَرَّ بِهَا من أبى بکر أن یصلّى علیها، کان بینهما شىء. (اکثر علما دفن جنازه را در شب اجازه داده اند. علی بن ابوطالب، همسرش فاطمه را شبانه دفن کرد تا ابوبکر به او نماز نخواند؛ چون بین آن دو اتفاقاتى افتاده بود).[4]ابن أبی الحدید به نقل از جاحظ (متوفاى 255) مى نویسد:
و ظهرت الشکیة، و اشتدت الموجدة، و قد بلغ ذلک من فاطمة (علیها السلام) أنها أوصت أن لا یصلی علیها أبوبکر. (شکایت و ناراحتى فاطمه به حدى رسید که وصیت کرد ابوبکر بر وى نماز نخواند.)[5]و در جاى دیگر مى نویسد:
و أما إخفاء القبر، و کتمان الموت، و عدم الصلاة، و کل ما ذکره المرتضى فیه، فهو الذی یظهر و یقوی عندی، لأن الروایات به أکثر و أصح من غیرها، و کذلک القول فی موجدتها و غضبها. (مخفى کردن مرگ فاطمه (سلام الله علیها) و محل دفن او و نماز نخواندن ابوبکر و عمر و هر آن چه که سید مرتضى گفته است، مورد تأیید و قبول من است؛ زیرا روایات بر اثبات این موارد صحیح تر و بیشتر است و همچنین ناراحتى و خشم فاطمه بر شیخین نزد من از اقوال دیگر اعتبار بیشترى دارد).[6]دفن شبانه در روایات شیعه:
هر چند که سبب وصیت صدیقه طاهره در میان شیعیان مشخص و اجماعى است؛ اما در عین حال به یک روایت و سخن اشاره مى کنیم.
مرحوم شیخ صدوق در علت دفن شبانه آن حضرت مى نویسد: عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِی بْنِ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِیهِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام لِأَی عِلَّةٍ دُفِنَتْ فَاطِمَةُ (علیها السلام) بِاللَّیلِ وَ لَمْ تُدْفَنْ بِالنَّهَارِ قَالَ لِأَنَّهَا أَوْصَتْ أَنْ لا یصَلِّی عَلَیهَا رِجَالٌ [الرَّجُلانِ ]. (علی بن ابوحمزه از امام صادق علیه السلام پرسید: چرا فاطمه را شب دفن کردند نه روز؟ فرمود: فاطمه سلام الله علیها وصیت کرده بود تا در شب وى را دفن کنند تا ابوبکر و عمر بر جنازه آن حضرت نماز نخوانند.)[7]مرحوم صاحب مدارک رضوان الله تعالى علیه مى گوید:إنّ سبب خفاء قبرها (علیها السلام) ما رواه المخالف و المؤالف من أنها (علیها السلام) أوصت إلى أمیر المؤمنین (علیه السلام) أن یدفنها لیلا لئلا یصلّی علیها من آذاها و منعها میراثها من أبیها (صلى الله علیه وآله وسلم). (علت مخفى بودن محل دفن فاطمه سلام الله علیها آن گونه که مخالف و موافق نقل کرده اند این است که آن حضرت به امیرمؤمنان علیه السلام سفارش کرد تا او را شبانه دفن کند تا آنان که او را اذیت کرده و از ارث پدرش محروم کرده بودند بر وى نماز نخوانند).[8]با توجه به مدارک موجود و اعتراف بزرگان اهل سنت، دلیل دفن شبانه آن حضرت وصیت آن حضرت بود که نمى خواست افرادى که بر او ستم کرده اند، بر جنازه اش نماز بخوانند و با این کار حقیقت مساله خلافت را مطرح کرد.
پی نوشت ها:
[1] البخاری الجعفی، محمد بن إسماعیل أبو عبدالله (متوفای256هـ)، صحیح البخاری، ج 4، ص 1549، ح3998، کتاب المغازی، باب غزوة خیبر، تحقیق د. مصطفى دیب البغا، ناشر: دار ابن کثیر، الیمامة – بیروت، الطبعة: الثالثة، 1407 – 1987.
[2] الدینوری، أبو محمد عبد الله بن مسلم ابن قتیبة (متوفای276هـ)، تأویل مختلف الحدیث، ج 1، ص 300، تحقیق: محمد زهری النجار، ناشر: دار الجیل، بیروت، 1393هـ، 1972م.
[3] الصنعانی، أبو بکر عبد الرزاق بن همام (متوفای211هـ)، المصنف، ج 3، ص 521، حدیث شماره 6554 و حدیث شماره: 6555، تحقیق حبیب الرحمن الأعظمی، ناشر: المکتب الإسلامی – بیروت، الطبعة: الثانیة، 1403هـ.
[4] إبن بطال البکری القرطبی، أبو الحسن علی بن خلف بن عبد الملک (متوفای449هـ)، شرح صحیح البخاری، ج 3، ص 325، تحقیق: أبو تمیم یاسر بن إبراهیم، ناشر: مکتبة الرشد – السعودیة / الریاض، الطبعة: الثانیة، 1423هـ – 2003م.
[5] إبن أبی الحدید المدائنی المعتزلی، أبو حامد عز الدین بن هبة الله بن محمد بن محمد (متوفای655 هـ)، شرح نهج البلاغة، ج 16، ص 157، تحقیق محمد عبد الکریم النمری، ناشر: دار الکتب العلمیة – بیروت / لبنان، الطبعة: الأولى، 1418هـ – 1998م.
[6] شرح نهج البلاغة، ج 16، ص 170.
[7] الصدوق، أبو جعفر محمد بن علی بن الحسین (متوفای381هـ)، علل الشرایع، ج 1، ص185، تحقیق: تقدیم: السید محمد صادق بحر العلوم، ناشر: منشورات المکتبة الحیدریة ومطبعتها – النجف الأشرف، 1385 – 1966 م .
[8] الموسوی العاملی، السید محمد بن علی (متوفای1009هـ)، مدارک الأحکام فی شرح شرائع الاسلام، ج 8، ص279، نشر و تحقیق مؤسسة آل البیت علیهم السلام لإحیاء التراث، الطبعة: الأولی، 1410هـ.