خانه » همه » مذهبی » علت قضانداشتن نماز های حائض

علت قضانداشتن نماز های حائض


علت قضانداشتن نماز های حائض

۱۳۹۸/۰۶/۲۹


۱۵۳۵ بازدید

سلام چرادردوره قاعدگی نبایدنمازخواند(دلیل علمی ودینی)،چرا نمازدردوران قاعدگی قضاندارداماقضای روزه روبایدانجام داد

در پاسخ به این سؤال توجه به امور زیر لازم است:1. از منظر اندیشه بنیادین اسلام،‌ زن و مرد در انسانیت همسان اند و براساس یک هدف مشترک آفریده شده اند. با وجود این، زن و مرد دو صنف مختلف اند که ویژگیهای طبیعی آنها را از یکدیگر متمایز می سازد، همین تفاوت هاست که زمینه ساز درک متقابل، تمایل دو سویه و هماهنگی و همکاری جدی بین این دو جنس را فراهم می سازد. طبیعی است که محدوده این تفاوت ها منحصر در ویژگیهای جسمی و فیزیولوژیک نیست بلکه پهنه ای وسیع تر را شامل می شود. خلاصه، این دو موجود به حسب کارکرد خاصی که دارد، مجهز به یک نوع ساختار طبیعی و جهاز تکوینی است که این ساختارها و تفاوت ها(اعم از جسمی و روحی)، در راستای همان کارکردها معنا و مفهوم می یابد.2. همان گونه که بین زن و مرد به لحاظ ساختاری تفاوت هایی است، به لحاظ برخی تکالیف و احکام دینی نیز تفاوت هایی وجود دارد، چنانکه تفاوت های طبیعی و اجتماعی منافاتی با تساوی ارزش زن و مرد ندارد، تفاوت در پاره ای از احکام فرعی نیز منافاتی با تساوی ارزش معنوی و اجتماعی زن و مرد ندارد، زیرا معیار ارزش معنوی انسان ها تقوا و تقرب به خداوند است و ملاک ارزش اجتماعی یک شخص توانایی ها و صلاحیت هایی است که برای اجتماع نافع و سودمند است. آنچه در این میان هیچ سهمی در تقلیل یا تکثیر ارزش ندارد، جنسیت است.
3. داشتن عادت ماهیانه یکی از ویژگیهای جسمانی زن و زمینه برای باروری است. دانشمندان علم پزشکی این فرآیند را جهت آماده شدن زن برای بارداری ضروری می دانند، دکتر پاک نژاد در این در این زمینه می نویسد، دو نتیجه مهم عادت ماهیانه عبارتند از «آزاد شدن تخمک از تخمدان ها برای به وجود آمدن نسل جدید برای حفظ قانون بقای نسل و دیگری آماده ساختن «اندومتر» یعنی جدار داخلی رحم برای پذیرش مهان تازه واردی که باید آن را در خود به نحوی خاص جایگزین سازد.»
همو در ادامه به فایده و فلسفه دیگری قاعدگی اشاره کرده می گوید: «همراه خون و بافت هایی که در جریان قاعدگی از رحم خارج می شود،‌ تعداد زیادی «گویچه های سفید» نیز آزاد می شود، که وجود اینها و عوامل احتمالی دیگر با وجود برهنه بودن سطح «اندومتر»، رحم را در برابر عفونت ها بسیار مقاوم می سازد و ارزش حفاظتی زیاد است.»(نک: سیدرضا پاک نژاد، اولین دانشگاه و آخرین پیامبر(بهداشت بدن) بی جا، انتشارات یاسر، چاپ اول، 1364، ه.ش، ص118 و 122)
4. معافیت زن در هنگام قاعدگی از عباداتی که نیاز به وضو، یا تیمم یا غسل دارد، امتنان و تسهیلی است که خداوند برای زنان مقرر کرده است، زیرا طبیعی است که آنها در این وضعیت آرامش، طمأنینه و طهارت لازم را ندارند.
از سوی دیگر کمبود عبادت زن در ایام عدات قابل جبران است چون وی می تواند وقت نماز، خود را پاکیزه نموده و در نمازگاه خد ذکر خداوند گفته و ارتباط معنوی خود را با خدایش حفظ نماید و روزه ها را قضا کند. بدین ترتیب، عبادت زنان کمتر از مردان نخواهد بود به علاوه این که زنها چند سال زودتر از مردان به انجام آیین های عبادی صلاحیت و اهلیت پیدا می کنند و در ایام بارداری و بخشی از زمان شیردهی به طور طبیعی عادت ماهانه ندارند به ویژه اینکه خونریزی ماهانه(همان گونه که ذکر شد) زمینه ساز بارداری و مادر شدن آنهاست که بدین طریق به مقام والایی نایل می شوند. پیامبر اکرم(ص) فرمود: « اجر زنانباردارد چون مجاهد فی سبیل الله است. زایمان زنان موجب آمرزش گناهان آنان می گردد و شیردهی بانوان ثواب آزادکردن بنده، در راه خدا را دارد.»(بحار، ج100، ص253)
5. قضای روزه
با توجه به اینکه ایام عادت در هر ماه تکرار می‌شود؛ از این جهت نماز در هر ماه ترک می‌شود و پس از آن علاوه بر نمازهای یومیه هر روز، باید قضای آن چند روز را نیز بر آن بیفزاید و این موجب مشقت و زحمت است؛ از این جهت قضای نماز برداشته شده است، امّا روزه در طول سال فقط در یک ماه ترک می‌شود و قضای آن مشقت مضاعفی ندارد، پس باید قضا کند.
مرحوم صدوق در علل الشرایع می‌گوید: اگر سؤال شود: پس چرا وقتى زن از حیض پاک شد روزه اش را باید قضا کند، ولى نمازش قضا ندارد؟ در جواب گفته مى ‌شود: این حکم علّت هاى بسیار دارد، از جمله آن:
1. روزه مانع نمى ‌شود از این‌ که زن خدمت خود و شوهر نموده، خانه‌ اش را اصلاح کرده، به امور خود پرداخته و مشغول فراهم کردن معیشت باشد، ولى نماز از تمام این امور ممانعت مى‌ کند؛ زیرا نماز در روز و شب چند مرتبه تکرار مى‌ شود؛ لذا به ملاحظه اشتغالاتى که براى زن هست قضای نمازها بر او بسیار مشکل است، در حالى‌که روزه این‌طور نیست.
2. در نماز رنج و مشقّت و پرداختن به ارکان نماز مى ‌باشد و حال آن‌که روزه این‌گونه نیست، بلکه مجرد ترک طعام و شراب بوده و اصلاً پرداختن به ارکان در آن وجود ندارد.
3. هیچ وقتى فرا نمى ‌رسد، مگر آنکه در آن نمازى جدید واجب مى‌ گردد، چه در روز و چه در شب و حال آنکه روزه چنین نیست؛ زیرا هر روزى که فرا مى‌ رسد این‌طور نیست که روزه‌ اش واجب باشد، ولى در نماز هر وقتى که حادث گردد نماز در آن وقت واجب مى‌ باشد. (شیخ صدوق، علل الشرائع، ج 1، ص 271)

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد