طلسمات

خانه » همه » مذهبی » علم آموزی و تقرب الی الله

علم آموزی و تقرب الی الله


علم آموزی و تقرب الی الله

۱۳۹۳/۰۸/۱۴


۱۱۴۷ بازدید

میتوان با علم اموزی در دنیا به حقیقت الهی دست یافت وبه تقرب خدا رسید؟

برخی از علوم و معارف الهی برای همه مکلفین واجب عینی است؛ نظیر اصول عقائد، اصول اخلاق و بخشی از احکام اسلام که برای شخص لازم است. اما بقیه علوم بر دو قسم اند یا علوم دنیوی هستند نظیر فیزیک، شیمی،‌ زیست شناسی و … یا علوم دینی و الهی هستند مثل فقه اجتهادی، علم اصول فقه، فروع عقاید، فروع علم اخلاق، عرفان نظری و عملی، فلسفه اسلامی، علم حدیث و رجال و … . کسب این علوم- چه دنیوی و چه دینی- شرعا واجب کفایی است ؛ لذا اگر کسی در این علوم وارد نشد ومسلمین نیز به آن نیاز داشتند، بر تک تک مسلمین لازم است که در صورت داشتن استعداد لازم در آن علوم وارد شوند. اما اگر در همه ی این علوم به اندازه ی کافی متخصص وجود داشته باشد ورود در آنها بر کسی واجب نیست. در امور عملی نیز چنین است مثلا اگر جامعه اسلامی محتاج به شغلی مثل نانوایی یا مهندسی یا عملگی باشد و کسی وارد این شغلها نشود بر همه واجب کفایی است که درصورت داشتن استعداد وتوان وارد این کارها شوند.
اما برای رسیدن به مقامات عالی انسانی، اصل، خلوص نیت و عبودیت نسبت به پروردگار متعال است؛ لذا هر کسی می تواند به چنین مقامی نائل شود. التبه داشتن مقدار واجب از علوم دینی(اصول عقائد، اصول اخلاق و احکام مورد نیاز) الزامی است. افراد زیادی در طول تاریخ بوده اند که به مقامات بالای معنوی دست یافته اند در حالی که دروسی مثل حکمت و عرفان نیز نخوانده بودند نظیر شیخ رجبعلی خیاط و مرحوم دولابی.
آنچه مهم است این که هر کس در کنار انجام واجبات و ترک محرمات هر کاری را که انجام می دهد بر خود وظیفه شرعی بداند و آن را برای خدا انجام دهد. بنده خاص خدا دست بچه اش آب همه که می دهد به خاطر خدا می دهد ؛ غذا هم که می خورد به خاطر خدا می خورد .نمی خورد که سیر شود می خورد که نیرو بگیرد برای بندگی خدا .
انسان در انتخاب رشته تحصیلی و شغل باید در درجه اول استعدادهای خود را ملاحظه کند و ببیند چه استعدادی در او قویتر است و در درجه دوم به علائق خود توجه کند چرا که تحصیل و کار بدون علاقه، چندان ثمربخش نخواهد بود. آن وقت که انسان رشته تحصیلی و شغل خود را انتخاب کرد، باید آن را برای خدا انجام دهد و با آن رضایت خدا را طلب کند و خود را در آن کار مأمور خدا بداند. البته روشن است که علوم دینی و به خصوص علم عقائد(کلام) و حکمت اسلامی و عرفان نظری وسائل مناسبتری برای سیروسلوک عملی هستند به شرط آنکه وسیله تلقی شوند نه هدف.لذا بسیاری از اولیای خدا نیز در بین علمای دینی بوده اند .اما علوم تجربی نقش چندانی در این زمینه ندارند و در واقع تحصیل علوم تجربی به منزله عمل صالح است لکن عمل ذهنی یا مقدمه برخی اعمال صالحه هستند. اما علوم دینی مثل کلام وفلسفه و عرفان یا خود از سنخ اعتقادند یا مقدمه اعتقاد و عملند لذا چنین علومی برای رسیدن به کمالات انسان مناسبترند. البته جمع بین علوم دینی و دنیوی نیز ممکن است به خصوص اگر شخص دنبال مدرک نباشد.
وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنین(هود 69).
تقرب به خدا
1.تقرّب به خدا از گونه زمان و مکان و از نوع تقرّب و نزدیکی هایی که در جهان می شناسیم نیست، بلکه یک واقعیت معنوی عمیق است که با تعالی و تکامل روح تحقق می یابد، فهم و درک واقعیت معنوی، نیازمند شناخت و معرفت ویژه و وصول به مراتبی از قرب است. هر چه میزان معرفت انسان نسبت به جنبه های ضعف و قوت خویش، و جمال و جلال خداوند بیشتر باشد، و هر اندازه توانسته از گناهان بدنی و قلبی و فکری دور باشد و جسم و دل و اندیشه خویش را متوجه خداوند سازد، به همان اندازه می تواند واقعیت معنوی را بیشتر درک کند و مفهوم قرب و نزدیکی به خدا را احساس و لمس نماید.
2. قرب و نزدیکی به خدا امری تدریجی است و نیازمند به زمان برای کسب ظرفیت و معرفت ویژه ای است تا رنگ خدایی از ظاهر به باطن و تار و پود حقیقت انسان نفوذ کند.
3. تکامل روحی و تقرب به خدا، همانند بالا رفتن از پله های نردبان است. هر چه از پله ها بالاتر می رویم، نیازمند مراقبت و مواظبت بیشتر است، زیرا در صورت انحراف و سقوط، ضربه شکننده تر خواهد بود.
4. وسط پله های نردبان جای توقف و ماندن نیست، باید حرکت را تداوم بخشید و گرنه خطر تزلزل و سقوط او را تهدید می کند. کسی که از پلکان تهذیب و اصلاح نفس بالا می رود، آن هنگام می تواند صعود یابد و به قرب الهی برسد که وسط راه توقف نکند.
5. ثبات قدم و استقامت و استواری در برابر سختی ها و مشکلات و آزمون هایی که خداوند از انسان می گیرد، شرط موفقیت در نزدیکی به خدا است.
6. با توجه به تفاوت درجات شناخت و معرفت و ایمان و معنویت و موقعیت های فردی و اجتماعی، به شمار انسان هایی که بخواهند در این راه گام بردارند، تکالیف متفاوت وجود دارد.
شناخت تکالیف و آشنایی با راه و علایم آن و خطرهایی که انسان را تهدید می کند، نیاز به راهنما و معلم دارد. چه بسیارند افرادی که ندانسته به افراط و تندروی یا تفریط و سستی کشیده شدند و از حرکت بازماندند و به انحراف و سقوط دچار گشتند.
از شرایط قرب الهی، ترک معصیت خداوند و انجام دستورهای او است. مخصوصاً جوانان به جهت توانایی های جسمی و رشد و بلوغ شهوی اگر بتوانند خود را از زمینه های گناه دور نگه دارند و دل و دست و زبان و چشم خود را از آلوده شدن پاک نگه دارند، می توانند از قرب الهی بهره مند گردند. در روایتی از امام صادق آمده : خداوند به حضرت موسی فرمود:«بهترین وسیله تقرب به من ورع و ترک معصیت است. اگر کسی ورع داشته باشد او را در بهشت های عدن جای می دهم.»( محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج8، ص 114، ماده قرب)
بعد از این مرحله (انجام واجبات و ترک گناهان)، انجام دادن مستحبات مانند نافله های یومیه مخصوصاً نافله شب و تهجّد و مناجات با خدا موجب قرب الهی می شود.
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: خدای متعال می فرماید: «با انجام نوافل به سوی من تقرب پیدا کنید تا شما را دوست بدارم. اگر شما را دوست بدارم، اگر دعا کنید اجابت می کنم و اگر درخواستی داشتید عطا می کنم.( همان، ص 110)
«اخلاص در نیت موجب تقرب الی الله است.»( همان، ص 113)
«توجه زیاد به شکم و شهوت موجب دوری از خدا می شود.» (همان، ص 115)

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد