خانه » همه » مذهبی » عوامل آخرت گرایی

عوامل آخرت گرایی


عوامل آخرت گرایی

۱۳۹۲/۰۵/۰۱


۱۷۱ بازدید

T}اعتقاد به معاد جز اصول دین است:{T
اصول دین اسلام عبارت ازتوحید، نبوت و معاد است. و به سبب اعتقاد به همین سه اصل انسان جهان بینی الهی پیدا می کند. توحید در راس اعتقادات است نبوت در واقع راه یگانه پرستی و معرفت صحیح به توحید را نشان می دهد. و معاد فلسفه اصلی تکلیف انسان و بعثت پیامبران را می نمایاند.
T}اصل معاد:{T
حکیمانه بودن آفرینش انسان و نیز حکیمانه بودن تکلیف و پیروی از دستورات دین و هدفمند بودن بعثت را نشان می دهد. زیرامعاد عبارت است از حیات جاودانه و ابدی انسان در جهان بعد از حیات مادی او در این جهان.

اعتقاد به معاد جز اصول دین است:

اصول دین اسلام عبارت ازتوحید، نبوت و معاد است. و به سبب اعتقاد به همین سه اصل انسان جهان بینی الهی پیدا می کند. توحید در راس اعتقادات است نبوت در واقع راه یگانه پرستی و معرفت صحیح به توحید را نشان می دهد. و معاد فلسفه اصلی تکلیف انسان و بعثت پیامبران را می نمایاند.

اصل معاد:

حکیمانه بودن آفرینش انسان و نیز حکیمانه بودن تکلیف و پیروی از دستورات دین و هدفمند بودن بعثت را نشان می دهد. زیرامعاد عبارت است از حیات جاودانه و ابدی انسان در جهان بعد از حیات مادی او در این جهان. اگر خداوند برای انسان حیات دائمی و جاودانی در جهان دیگر در نظرنمی گرفت آفرینش انسان برای حیات مادی کوتاه مدت در عالم ماده توجیهی نداشت و کار گزافی به حساب می آمد. اگر اعتقاد به قیامت و معاد نباشد معنایش این است که خلقت و آفرینش انسان بیهوده است و خالی از حکمت و کسی که به افعال الهی و جهان آفرینش او چنین نگاهی داشته باشد هرگز با خداوند رابطه مناسب بر قرار نخواهد کرد یعنی کسی که حکمت الهی را نپذیرد ایمان و اعتقاد به خداوند هم پیدا نخواهد کرد. اما اگر انسان به معاد ایمان داشته باشد آفرینش خود را با حکمت توام می داند. و باعث تقویت ایمان او به ذات خداوند می شود. از سوی دیگر وقتی انسان بداندکه حیات ابدی او در جهان دیگر در صورتی مطلوب است، که عمل و اعتقادات او در این جهان درست و نزدیک به صواب باشد. آن گاه برای او دستورات دینی و فلسفه دین ورزی و بعثت پیامبران معنا پیدا می کند یعنی متوجه می شود که شریعت الهی و تکالیف انسان براساس دیانت بجا و شایسته بوده است. در واقع با اصل معاد هم حکمت خلقت و آفرینش انسان روشن می شود و هم حکمت تکلیف و دین ورزی انسان. اگر اعتقاد به معاد نباشد اصل دین ورزی و ایمان به خداوند و پیامبران او قابل توجیه و پذیرش نیست. بنابراین باید گفت اعتقاد به معاد ضرورت دارد زیرا چنین عقیده ای موجب حکیمانه بودن اصل دین داری و دین ورزی می شود.

جایگاه اعتقاد به معاد در قرآن:

یکی از ارکان اساسی ایمان اعتقاد به معاد است. به طوری که اگر کسی به معاد اعتقاد نداشته باشد از جمله ایمان داران به حساب نخواهند آمد قرآن در هر جا که از ایمان به خداوند سخن گفته است به نحوی ایمان به روز قیامت را هم در کنار آن آورده است. در سوره مبارکه حشر آیه 22 فرموده است: ای پیامبر گروهی را که ایمان به خدا و روز آخرت آورده اند نخواهی یافت که به دوستی کسانی کشیده شوند که با خدا و رسول او در جنگند اگر چه آنان از پدران، پسران، برادران و عشیره های شان باشند. و آنان کسانی اند که خدا ایمان را در دل هایشان جای داده اند و به وسیله روح خود آنان را تأیید می کند. (سوره مبارکه حشر، آیه 22) در این آیه اعتقاد به معاد و اعتقاد به خداوند در کنار هم مطرح شده است و چنین اعتقادی در قلب ها نافذ و ثابت می کند. در قرآن از زبان حضرت موسی نقل کرده است که او به خدای خود از شر تمام متکبرانی که به روز آخرت ایمان نیاورده اند پناه می جوید (سوره مبارکه، غافر، آیه 27) علامه طباطبائی فرموده است:« در میان کتب آسمانی قرآن کریم تنها کتابی است که درباره روز رستاخیز به تفصیل سخن گفته است. و در صدها مورد با نام های گوناگون از آن یاد کرده است. و باز تذکر داده است که ایمان به روز جزا هم طراز با ایمان به خدا و یکی از اصول سه گانه اسلام است که منکر آن از آیین اسلام خارج شده و سرنوشتی جز هلاکت ندارد». ( علامه طباطبائی، شیعه در اسلام، ص 102) بنابراین در صورتی که ما از اهل نجات هستیم که ایمان به روز معاد داشته باشیم والا اهل عذاب و جهنم هستیم. پس اصل وجوب ایمان به قیامت یکی از اصول سه گانه جهان بینی اسلامی است. که بدون آن هیچ ایمان و اعتقاد به خداوند مدلل و مستدل نخواهد شد.

اعتقاد به قیامت اعتقاد به عدالت الهی است.

عدالت الهی یکی از مهم ترین اصول اساسی در عقیده شیعیان است. در صورتی می توان عدالت الهی را موجه و مدلل کرد که معاد را به عنوان یک اصل ضروری در اسلام قبول داشته باشیم زیرا بدون معاد و جهان دیگر اعمال عدالت و رسیدگی عادلانه برای مطالبه جفاها و حق کشی ها در دنیا مسیر نیست ظالمانی بودند که بدون این که حق مظلوم از آن ها گرفت شوند در کمال غرور و راحتی زندگی خود را سپری کردند در حالی که ستم های بی شمار را مرتکب شده اند. اگر خداوند عادل است باید داد ستم دیدگان را به صورت کامل از ستم کاران بستانند و این در دنیا ممکن نیست پس باید در جهانی دیگر چنین زمینه وجود داشته باشد. قرآن کریم می فرماید: « ام نجعل الذین امنوا و عملوا الصالحات کالمفسدینفی الارض ام نجعل المتقین کالفجار؛ آیا ما کسانی را که ایمان آورده اند و کردار شایسته انجام داده اند، مانند کسانی که فساد و تباهی در زمین کرده اند قرار می دهیم ؟! آیا درستکاران را مانند بدکاران قرار خواهیم داد؟!». (سوره مبارکه ص، آیه 28) این پرسش خداوند پرسش انکاری است یعنی هرگز مومنان صالح و پاک دل را با کافران و تبه کاران سیه دل یکسان ننخواهم انگاشت. بلکه براساس عدالت مطلق به حساب تبه کاران می رسیم و درستکاران مومن را پاداش خواهیم داد. اگر اعتقاد به معاد در میان نباشد در واقع اعتقاد به عدالت خداوند هم در میان نیست وقتی کسی خدا را به عدالت نشناسد در واقع ایمان و معرفت صحیحی به خداوند ندارد. اگر بخواهیم ایمان به خداوند داشته باشیم باید به حلقه های زنجیر جهان بینی اسلام به صورت کلی ایمان بیاوریم والا ایمان ما نه تنها کامل نیست بلکه معقول و مقبول هم نخواهد بود.

ایمان به معاد در واقع ایمان به رحمت الهی است:

یکی از صفات کمال خداوند رحمت است. علامه طباطبائی درباره تعریف رحمت فرموده است: « رحمت عبارت از بر آوردن نیاز هر نیازمند و رساندن هر چیز به استحقاق خود و افاضه حق به ذی حق است». (علامه طباطبائی، المیزان، ج 7، ص 25) انسان چند ویژگی مهم دارد: 1. اندیشه جاودانه بودن حیات را داراست. 2. خواهان حیات ابدی و جاودانه است. 3. بر پایه ایمان و عمل صالح سطح حیات فراتر از حیات طبیعی و حیوانی را می طلبد که در حیات دنیوی نمی گنجد. قرآن می فرماید:‌« قل نحن ما فی السموات و الارض قل الله کتب علی نفسه الرحمه یجمع کم الی یوم القیامه لاریب فیه؛ بگو بپرس آسمان و زمین از آن کیست؟ بگو از آن خداست او رحمت را بر خود واجب کرده است، بدرستی که شما را در روز قیامت که تردیدی در آن نیست جمع می کند. ( سوره مبارکه انعام، آیه 12) در حیات دنیوی آنچه انسان استحقاق آن را دارد داده نه شده است، پس باید در حیات دیگر در جهان دیگر تمام استحقاقات انسانی از سوی خداوند افاضه شود تا صفت رحمت او معنا پیدا کند خداوند هم به اقتضای رحمت خود ما را در قیامت جمع می کند. اگر اعتقادی به قیامت نباشد دیگر به رحمت الهی هم در میان نیست از این جهت لازم است انسان به معاد ایمان بیاورد تا حداقل معرفت صحیح به رحمت خداوند پیدا کند.

ایمان به معاد جسمانی:

تمام کوشش قرآن در برابر منکران قیامت روی معاد جسمانی است. منکران می گفتند:« من یحی العظام و هی رمیم؛ (سوره مبارکه یس, آیه 78) چه کسی استخوان ها را در حالی که خاکستر شده است زنده می کند». قرآن جواب می دهد:« قل یحییها الذی انشاها اول مره (سوره مبارکه یس,آیه 79 ) ؛ بگو آن ها را کسی زنده خواهد ساخت که بار اول ایجاد کرد». بنابراین مقتضای عقیده به معاد, معاد جسمانی است. و در واقع اعتقاد به معاد جسمانی اعتقاد به قرآن و کتاب های الهی است. و کسی که به معاد جسمانی عقیده ندارد در واقع به صداقت قول و سخن خداوند اعتقاد ندارد. بنابراین اعتقاد به معاد جسمانی هم واجب و ضروری است.
ر. ک: ربانی گلپایگانی, علی, عقاید استدلالی, ج 2, ص 178-217, نشر مرکز مدیریت حوزه علمیه خواهران چاپ اول,1380
2. مصباح, محمد تقی, آموزش عقاید دوره سه جلدی, ص 239-343, شرکت چاپ و نشر بین الملل, چاپ چهارم, 1379
3. شیرازی, مکارم آیه الله, اصول عقاید, برای جوانان, ص 327-362, انتشارات نسل جوان, چاپ سیزدهم, 1383.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد