مسألة بدحجابی زنان از پدیدههای جدید اجتماعی نیست، بلکه از دیرباز این عنصر ضد اخلاقی در جامعه وجود داشته است، لکن در سالهای اخیر و به ویژه سالهای پس از دفاع مقدس به موازات تحولات اجتماعی و سرازیر شدن انواع محصولات فرهنگی بیگانه و تساهل و تسامح در مقولات فرهنگی، بدحجابی ابعاد تازهای به خود گرفته است.(1)در یک نگاه کلی، عوامل و زمینههای مؤثر بر رشد بدحجابی عبارتند از:
1. تضعیف باورها و اعتقادات مذهبی در جامعه.
رفتار انسان محصول اندیشه و بینش او است. در جامعه اسلامی هر فرد مسلمان بر اساس جهانبینی و باورهای اعتقادی خویش عمل میکند. حجاب نیز نماد و تبلور اعتقادات فردی است. هر اندازه افراد از نظر اعتقادی و مذهبی قوی تر باشند، رفتارها، عملکردها و نوع پوشش و لباسشان نیز مطابق با اصول و معیارهای مذهبی و دینی خواهد بود.
شواهد نشان میدهد که در سالهای پس از انقلاب باورها و اعتقادات مذهبی در جامعه به ویژه در میان نسل جوان و نوجوان کمرنگ شده است.(2) البته این به معنای نفی گرایشهای قوی مذهبی نیست، بلکه نشان دهندة افزایش بزهکاری در جامعه است.
تضعیف باورها و اعتقادات مذهبی خود معلول چندین عامل است. یکی از عوامل عمدة آن القای این تفکر است که دین توانایی حلّ مشکلات بشر را در این زمان ندارد. این تفکر انحرافی باعث شده است تا برخی جوانان و نوجوانان، قوانین و احکام مذهبی را زیر پا بگذارند و به انواع انحرافات اخلاقی از جمله بدحجابی و بیحجابی، رو آورند.
2. تهاجم فرهنگی دشمن
یکی از عوامل رواج بدحجابی و بیحجابی تهاجم فرهنگی غرب در جامعة ما است.(3)
از آنجا که در غرب و اروپا، معنویت و مذهب به حاشیة زندگی خزیده است، همة وجود زن برای استفادههای ابزاری و جنسی مطرح شده است. غرب با تبلیغات فراوان زمینه گریزان کردن دختران از پوشش و حجاب را ایجاد نموده است و در واقع بین جوانان و ارزشهای انسانی فاصله ایجاد کرده است. کشورهای غربی به شیوههای مختلف این ایده و تفکر را در جوامع اسلامی ترویج نموده و تا حدودی موفق بودهاند.
3. گسترش روحیة غربگرایی و غربزدگی
علاوه بر تهاجم فرهنگی که از برون مرزها اعمال میشود، نوعی روحیة غرب گرایی و غربزدگی در برخی جوانان و نوجوانان نیز به چشم میخورد. تلقی برخی افراد این است که اگر بخواهیم متمدن و پیشرفته شویم باید در رفتار عملکرد، نوع و مدل لباس از غرب تقلید کنیم. در این رویکرد، متمدن شدن به معنای غربی شدن و تقلید از الگوها و هنجارهای غربی است. لذا برخی جوانان و نوجوانان که از نظر اعتقادی و دینی باورهای لازم را ندارند، تلاش میکنند در نوع پوشش و لباس از غرب تقلید کنند.(4)
4. تقلید از الگوهای غربی و خارجی
از دیگر عوامل و زمینههای رشد بدحجابی و بیحجابی در میان جوانان و نوجوانان نادیده گرفتن الگوهای خودی و رویآوری به الگوهای بیگانه است. روشنترین و صریح ترین بروز اجتماعی این پدیده الگو قرار گرفتن هنرپیشه های مبتذل سینمای غرب و شرق در اندیشه و رفتارهای برخی جوانان است.
5. خلأ فرهنگی در جامعه
یکی از مهمترین ریشههای ترویج بیحجابی و بدحجابی، پیدایش خلأ فرهنگی در جامعه است. هیچ جامعهای تا آمادگی نداشته باشد، از فرهنگ بیگانه تأثیر نمیپذیرد. بنابراین تهاجم فرهنگی و وجود الگوهای نامناسب به خودی خود کارساز نیست بلکه نیاز به زمینة مساعد یعنی خلأ فرهنگی و فکری دارد.(5)
6. ضعف و ناهماهنگی نهادهای اجتماعی
هر یک از نهادهای اجتماعی هم چون خانواده، مدرسه، نهاد دولت و… عهده دار مسئولیت و وظایف شخصی از کارکردهای یک جامعه هستند. فرایند عملکرد این نهادها و نیز تعامل و همسویی آنها، چگونگی حرکت فرهنگی یک جامعه را مشخص میکند. اگر هر یک از نهادهای اجتماعی وظایف خویش را به خوبی و در راستای اهداف اسلامی انجام داده و گرایش دختران نوجوان را به حجاب و دیگر مسایل اسلامی تقویت کنند، بیحجابی و بدحجابی در جامعه پدیدار نخواهد شد. آسیبپذیری زمانی آغاز میشود که هر یک از نهادها، یا وظایف خویش را انجام ندهند و یا همسو و هم راستا با اهداف کلی جامعه حرکت نکنند. در چنین شرایطی تهاجم فرهنگی و بیحجابی و بدحجابی در جامعه رواج خواهد یافت.
جامعة یکپارچه و آسیبناپذیر در برابر تهاجمات دشمنان، جامعهای است که بین نهادهای اجتماعی آن پیوند عمیق و گسستناپذیر وجود داشته باشد. جامعهای که به صورت یکپارچه، با وحدت واقعی و همگانی در تمام صحنههای اجتماعی و فرهنگی شکل گرفته است نه تنها مرعوب و مقهور تهاجم بیگانگان نمیشود بلکه همچون دژی مستحکم در مقابل تهاجم آنان پایداری میکند. نمونة این پاسداری را میتوان در دفاع مقدس در برابر تهاجم نظامی و اقتصادی بیگانگان به خوبی نظاره کرد. در آن زمان که ارزشها بر جامعه حاکم بود، انحرافات اخلاقی، بیحجابی و بدحجابی و استفاده از مدها و الگوهای غربی در جامعه دیده نمیشد.
پی نوشت ها:
1. جمعی از نویسندگان، حجاب و آزادی، سازمان تبلیغات اسلامی، ص 77ـ84.
2. طالبان، محمد رضا، دینداری و بزهکاری در میان جوانان، موسسه فرهنگی و هنر، تهران، 1380، ص 61-81.
3. آصفی، محمد مهدی، دنیای اسلام و تهاجم فرهنگی غرب، دفتر تبلیغات اسلامی، 1380، ص 27-39.
4. موسوی لاری، سید مجتبی، اسلام و سیمای تمدن غرب، دفتر انتشارات اسلامی، 1380، ص 75-94. و آصفی، محمدمهدی، همان، ص 51.
5. نوید، مهدی، فرهنگ و مقاومت فرهنگی، انتشارات فلق، 1374، ص 80-92.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی حوزه.
1. تضعیف باورها و اعتقادات مذهبی در جامعه.
رفتار انسان محصول اندیشه و بینش او است. در جامعه اسلامی هر فرد مسلمان بر اساس جهانبینی و باورهای اعتقادی خویش عمل میکند. حجاب نیز نماد و تبلور اعتقادات فردی است. هر اندازه افراد از نظر اعتقادی و مذهبی قوی تر باشند، رفتارها، عملکردها و نوع پوشش و لباسشان نیز مطابق با اصول و معیارهای مذهبی و دینی خواهد بود.
شواهد نشان میدهد که در سالهای پس از انقلاب باورها و اعتقادات مذهبی در جامعه به ویژه در میان نسل جوان و نوجوان کمرنگ شده است.(2) البته این به معنای نفی گرایشهای قوی مذهبی نیست، بلکه نشان دهندة افزایش بزهکاری در جامعه است.
تضعیف باورها و اعتقادات مذهبی خود معلول چندین عامل است. یکی از عوامل عمدة آن القای این تفکر است که دین توانایی حلّ مشکلات بشر را در این زمان ندارد. این تفکر انحرافی باعث شده است تا برخی جوانان و نوجوانان، قوانین و احکام مذهبی را زیر پا بگذارند و به انواع انحرافات اخلاقی از جمله بدحجابی و بیحجابی، رو آورند.
2. تهاجم فرهنگی دشمن
یکی از عوامل رواج بدحجابی و بیحجابی تهاجم فرهنگی غرب در جامعة ما است.(3)
از آنجا که در غرب و اروپا، معنویت و مذهب به حاشیة زندگی خزیده است، همة وجود زن برای استفادههای ابزاری و جنسی مطرح شده است. غرب با تبلیغات فراوان زمینه گریزان کردن دختران از پوشش و حجاب را ایجاد نموده است و در واقع بین جوانان و ارزشهای انسانی فاصله ایجاد کرده است. کشورهای غربی به شیوههای مختلف این ایده و تفکر را در جوامع اسلامی ترویج نموده و تا حدودی موفق بودهاند.
3. گسترش روحیة غربگرایی و غربزدگی
علاوه بر تهاجم فرهنگی که از برون مرزها اعمال میشود، نوعی روحیة غرب گرایی و غربزدگی در برخی جوانان و نوجوانان نیز به چشم میخورد. تلقی برخی افراد این است که اگر بخواهیم متمدن و پیشرفته شویم باید در رفتار عملکرد، نوع و مدل لباس از غرب تقلید کنیم. در این رویکرد، متمدن شدن به معنای غربی شدن و تقلید از الگوها و هنجارهای غربی است. لذا برخی جوانان و نوجوانان که از نظر اعتقادی و دینی باورهای لازم را ندارند، تلاش میکنند در نوع پوشش و لباس از غرب تقلید کنند.(4)
4. تقلید از الگوهای غربی و خارجی
از دیگر عوامل و زمینههای رشد بدحجابی و بیحجابی در میان جوانان و نوجوانان نادیده گرفتن الگوهای خودی و رویآوری به الگوهای بیگانه است. روشنترین و صریح ترین بروز اجتماعی این پدیده الگو قرار گرفتن هنرپیشه های مبتذل سینمای غرب و شرق در اندیشه و رفتارهای برخی جوانان است.
5. خلأ فرهنگی در جامعه
یکی از مهمترین ریشههای ترویج بیحجابی و بدحجابی، پیدایش خلأ فرهنگی در جامعه است. هیچ جامعهای تا آمادگی نداشته باشد، از فرهنگ بیگانه تأثیر نمیپذیرد. بنابراین تهاجم فرهنگی و وجود الگوهای نامناسب به خودی خود کارساز نیست بلکه نیاز به زمینة مساعد یعنی خلأ فرهنگی و فکری دارد.(5)
6. ضعف و ناهماهنگی نهادهای اجتماعی
هر یک از نهادهای اجتماعی هم چون خانواده، مدرسه، نهاد دولت و… عهده دار مسئولیت و وظایف شخصی از کارکردهای یک جامعه هستند. فرایند عملکرد این نهادها و نیز تعامل و همسویی آنها، چگونگی حرکت فرهنگی یک جامعه را مشخص میکند. اگر هر یک از نهادهای اجتماعی وظایف خویش را به خوبی و در راستای اهداف اسلامی انجام داده و گرایش دختران نوجوان را به حجاب و دیگر مسایل اسلامی تقویت کنند، بیحجابی و بدحجابی در جامعه پدیدار نخواهد شد. آسیبپذیری زمانی آغاز میشود که هر یک از نهادها، یا وظایف خویش را انجام ندهند و یا همسو و هم راستا با اهداف کلی جامعه حرکت نکنند. در چنین شرایطی تهاجم فرهنگی و بیحجابی و بدحجابی در جامعه رواج خواهد یافت.
جامعة یکپارچه و آسیبناپذیر در برابر تهاجمات دشمنان، جامعهای است که بین نهادهای اجتماعی آن پیوند عمیق و گسستناپذیر وجود داشته باشد. جامعهای که به صورت یکپارچه، با وحدت واقعی و همگانی در تمام صحنههای اجتماعی و فرهنگی شکل گرفته است نه تنها مرعوب و مقهور تهاجم بیگانگان نمیشود بلکه همچون دژی مستحکم در مقابل تهاجم آنان پایداری میکند. نمونة این پاسداری را میتوان در دفاع مقدس در برابر تهاجم نظامی و اقتصادی بیگانگان به خوبی نظاره کرد. در آن زمان که ارزشها بر جامعه حاکم بود، انحرافات اخلاقی، بیحجابی و بدحجابی و استفاده از مدها و الگوهای غربی در جامعه دیده نمیشد.
پی نوشت ها:
1. جمعی از نویسندگان، حجاب و آزادی، سازمان تبلیغات اسلامی، ص 77ـ84.
2. طالبان، محمد رضا، دینداری و بزهکاری در میان جوانان، موسسه فرهنگی و هنر، تهران، 1380، ص 61-81.
3. آصفی، محمد مهدی، دنیای اسلام و تهاجم فرهنگی غرب، دفتر تبلیغات اسلامی، 1380، ص 27-39.
4. موسوی لاری، سید مجتبی، اسلام و سیمای تمدن غرب، دفتر انتشارات اسلامی، 1380، ص 75-94. و آصفی، محمدمهدی، همان، ص 51.
5. نوید، مهدی، فرهنگ و مقاومت فرهنگی، انتشارات فلق، 1374، ص 80-92.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی حوزه.