۱۳۹۳/۰۲/۲۸
–
۶۳۱۹ بازدید
سلام و وقت بخیر، من همیشه از سایت خوبتون استفاده می کنم.
من دختری ۲۶ ساله ام و دانشجوی فوق لیسانس. من محجبه و چادری ام و در جمع دوستانی قرار دارم که اصلا هیچ چیز را رعایت نمی کنند مثلا: اصلا حجاب براشون معنا نداره، داشتن دوست پسرهایی که هر لحظه عوض می کنند و هیچ رابطه محرم و نامحرمی براشون مهم نیست(دست دادن، روبوسی و …)، اصلا امربه معروف و نهی از منکر را نمی پذیرند و می گویند عیسی به دین خود و موسی به دین خود و من واقعا ناراحتم چرا دین اسلام تا این حد در حال فناشدن است. من واقعا یه مدته که افسردگی شدید گرفتم و در جمع اصلا حرف نمیزنم و همش ناراحتم و اصلا نمی تونم بی تفاوت باشم. خواهش میکنم هر چه سریعتر منو راهنمایی کنید در شرایط روحی بدی هستم.
پرسشگر گرامی؛ در اینکه افرادی در جامعه ما وجود دارند که مسائل شرعی و حتی قانونی را رعایت نمی کنند، شکی وجود ندارد اما برخی از افراد با دیدن این وضعیت در بخشی از جامعه و حتی یک اداره، به طور کلی از وضعیت کشور نا امید می شوند واین معضل را که در یک بخش کوچکی مشاهده کرده اند به تمام جامعه تسری می دهند. اما یک تحلیل گر واقع بین، وجود این معضلات در جامعه را انکار نمی کند اما با دیدن آنها نیز از اینده جامعه ناامید نمی شود بلکه روند کلی حرکت جامعه را دنبال می کند. اما دیدن این وضعیت در برخی افراد به معنای هم رنگ شدن با انها نیست چون هر انسان با عقل و اختیار خود می تواند راه درست را تشخیص دهد و انتخاب کند و عدم مسئولیت پذیری و ارتکاب تخلف توسط دیگران هیچ مجوزعقلی و شرعی برای هم رنگ شدن با انها صادر نمیکند اما در رابطه با روند کلی جامعه، مطالعه متن ذیل را به شما فرهیخته گرامی توصیه میکنیم: هرچند جامعه کنونی ما از نظر معیارهای اصلی اسلامی که برای یک جامعه دینی مطلوب و ایده ال در نظر گرفته شده، دارای کاستی ها و ضعف های مهمی است اما اگر بخواهیم این موضوع را با وضعیت کشور در قبل از پیروزی انقلاب و همچنین کشورهای مشابه مقایسه نماییم ، انقلاب اسلامی ایران و به تبع آن نظام جمهوری اسلامی دستاوردهای شگرفی را در زمینه های مختلف فرهنگی اجتماعی سیاسی اقتصادی و…داشته و توانسته محیطی سالم و بسترهای مناسب را برای رشد و تربیت افراد جامعه مطابق با آموزه ها و ارزشهای دینی فراهم نماید که محصول عینی آن وجود انسان های دین باور و دین مدار بسیار زیادی در تمامی سطوح و طبقات اجتماعی جامعه می باشد تا آنجا که تحقق و پیاده سازی احکام و ارزش های اصیل دینی از خواسته های مهم اکثریت جامعه کنونی ماست .
البته در کنار این موضوع واقعیت دیگری نیز وجود دارد و آن آسیب هایی است که جامعه دینی ما با آن مواجه است ؛ یکی از این آسیب ها در زمینه تربیت و پرورش نیروی انسانی مومن و متعهد به اصول و ارزشهای دینی است که به صورت خلاصه می توان سه علت را در بروز این آسیب شناسایی کرد ؛ که با توجه به شرایط و واقعیات کنونی جامعه ما بخش مهمی از آن به خواست و اراده افراد برگشته و بخش دیگری نیز مربوط به کاستی ها و یا ضعف های مدیریتی است و بالاخره سومین عامل به کمبود امکانات و وجود موانع داخلی و خارجی نظیر تهاجم فرهنگی و…می باشد. اگر بخواهیم از منظری دقیق تر به بررسی موضوع فوق بپردازیم گفتنی است :
الف) تعریف جامعه ى اسلامى و ویژگى هاى آن: جامع ترین تعریفى که از جامعه ى دینى وجود دارد این است: جامعه ى دینى، جامعه اى است «دین باور»، «دین مدار»، «دین داور» و «مطلوب دین»(جامعه ى برین، سید موسى میرمدرسى، چاپ اول، 1380، صص 209 – 210).. جامعه ى دینى جامعه اى است که شبکه روابط اجتماعى، اقتصادى، سیاسى، حقوقى و اخلاقى آن بر اساس دین و آموزه هاى آن تنظیم شده باشد. جامعه ى دینى جامعه اى است که در آن داورى با دین باشد و افراد آهنگ خود را همیشه با دین موزون کنند. جامعه ى دینى دغدغه ى دین دارد و این دغدغه و احساس نیاز به همسو کردن خود با دین، تنها به امور فردى و عبادیات و اخلاق فردى محدود نمى شود: بلکه نسبت میان دین و کلیه ى امور و روابط اجتماعى باید سنجیده شود و داورى دین در همه خطوط و زوایاى تمامى شبکه ى روابط اجتماعى نافذ باشد(جامعه ى دینى، جامعه ى مدنى، احمد واعظى، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه ى اسلامى، چاپ اول، 1377، صص 88 – 90). بر این اساس ویژگى هاى جامعه ى دینى عبارتند از(حکومت دینى، حمیدرضا شاکرین، انتشارات معارف).
: 1ـ دین باورى و اعتقاد به آموزه هاى دینى.
2ـ تنظیم نظام حقوقى خود بر اساس دین (شریعت مدارى).
3ـ داراى نظام دینى است و جز حکومت دینى را برنمى تابد(نظام دینى).
4ـ در جامعه ى دینى، مردم سلوک و رفتار فردى و اجتماعى خود را با دین موزون مى کنند و داورى دین را در این باره پذیرایند(دین داورى)
. 5ـ چنین جامعه اى قطعاً مطلوب و مورد رضایت دین نیز هست (مطلوب دین). جامعه اى که بر اساس مؤلفه ها و ویژگى هاى فوق شکل گرفته باشد، جامعه اى دینى است.
بر این اساس مى توان دو معیار اصلى براى جامعه ى اسلامى نام برد:
1ـ افراد جامعه به دین مبین اسلام باور داشته و آن را در رفتار فردى و اجتماعى خود متجلى سازند.
2ـ کلیه نظام هاى حقوقى و ساختارهاى سیاسى بر اساس دین مبین اسلام تنظیم شده باشد. نکته ى مهمى که در این جا قابل ذکر است، توجه به مراتب متعدد جامعه ى اسلامى است. یعنى این که به هر مقدار این دو معیار فوق در جامعه اى رعایت شود، درصد و میزان اسلامیّت آن جامعه بالاتر مى رود.
ب) بررسى اسلامى بودن جامعه ى کنونى ایران: با نگاهى به واقعیات جامعه ى کنونى ایران مشخص مى شود که بحمدالله جامعه ما از دو معیار اصلى جامعه ى اسلامى برخوردار است. زیرا اولاً اکثر افراد جامعه به دین مبین اسلام عقیده و باور دارند. و ثانیاً نظام حقوقى و ساختار سیاسى جامعه نیز بر اساس آموزه هاى دین مبین اسلام شکل گرفته است. بنابر این در اصل اسلامى بودن جامعه ى ما هیچگونه تردیدى نیست. اما این که به چه میزان از اسلامیّت برخوردار هستیم نیازمند بررسى عملکرد ارکان و عناصر تشکیل دهنده ى جامعه ى اسلامى اعم از افراد جامعه، مسؤولین، نهادها و دستگاه هاى دولتى و… و میزان انطباق آن با آموزه هاى دین مبین اسلام است. در این زمینه به صورت مختصر باید گفت: نظام جمهورى اسلامى که بر اساس آموزه هاى دین مبین اسلام تشکیل شد، از ابتدا تاکنون تمامى سعى و تلاش خود را در جهت تحقق و اجراى کامل تعالیم و ارزش هاى اسلامى در سطح جامعه به کار بسته است. و در این راه تا آن جا که امکانات مادى و معنوى اجازه داده از هیچ تلاشى دریغ نکرده است.
مبارزه با بد حجابی در ایران قبل از انقلاب علمای ارزشمند دینی خدمات گرانبهایی را برای بسترسازی مناسب و اطلاع رسانی در خصوص لزوم مقوله حجاب عرضه داشتند و این تلاش ها سرانجام باپیگیری و رهبری معمار کبیر انقلاب، با پیروزی انقلاب اسلامی به ثمر نشست و حکومتی اسلامی در ایران تشکیل شد که یکی از مهمترین اهدف آن مبارزه با بی حجابی و بدحجابی بود.
اما متاسفانه امروز با عنایت به اینکه سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی گذشته به رغم تمام حرکت هایی که در این جهت صورت پذیرفته، هنوز نتوانستیم این مسأله مهم فرهنگی ـ اجتماعی را در جامعه به طور کامل نهادینه کنیم. حال باید بیاندیشیم که چرا در مورد مسئله ای که تا این اندازه اهمیت دارد تاکنون کاملا موفق نبودیم و تا حد مطلوب فاصله زیادی داریم. باید ببینیم چرا ما در بهکارگیری ابزار کارآمد و گرهگشا تاکنون مشکل داشته ایم و چرا دهه به دهه با بازتولید همان شیوهها و راهکارهای مقابله با مسأله بدحجابی، پیشرفت چندانی نداشته ایم و عملکرد ما در کوتاه مدت و حالا در این سه دهه در درازمدت پاسخ مطلوب نداده و در برخی موارد منجر به ایستادگی، مقابله و در پاره ای از موارد بیاعتنایی به کنشمان شده است؟ به هر حال موضوع حجاب و عفاف در جامعه امروز ما تبدیل به یک معظل پیچیده شده و اگر عملکرد گذشته ما موثر واقع شده بود امروز شاهد این وضعیت نبودیم.
البته نکته حائز اهمیت اینست که متاسفانه بستر نیز برای کم اهمیتی به حجاب و در واقع بی حجابی فراهم است. مسائلی وجود دارد که غالبا از چشم متولیان امر دور مانده و یا بی اهمیت تصور شده اما از نظر بانوان ما که خود قرار است مجری اصلی حجاب باشند ریشه این مسائل ارزیابی می شود. به عنوان مثال وضعیت بازار پوشاک واقعا اسفناک است. اینکه تمام بازار ما مملو از مانتو های آنچنانی و دور از شان جامعه ایرانی شده، یک واقعیت است. بسیاری از مراکز تفریحی و کافی شاپ هایمان تبدیل به اماکنی شده اند که خانواده های متعهد عطای آنها را به لقای صحنه های عجیب و غریبش می بخشند. در دانشگاه ها نیز با وجودی که در اکثر آنها قوانین مشخصی برای حفظ پوشش اعلام می شود اما روز به روز صحنه دانشگاه ها رنگ آموزشی خود را از دست داده اند. فیلم های ما مرتب بانوان بد حجابی را نشان می دهد که در کار و زندگی خود موفق هستند و تصویر بانوی محجبه معمولا محدود به شخصیت های فقیر بخت برگشته است. این موارد نمونه هایی است که با اندکی تامل و دوراندیشی و یافتن راه حلی منطقی و کارشناسی به راحتی می توان با آنها مقابله نمود.
در سال گذشته در راستای مقابله با این ناهنجاری های اجتماعی طرحی توسط نهادهای ذیربط اجرا شد که قبل، در حین و پس از اجرای آن انتقاد های زیادی را به همراه داشت تا آنجایی که رییس جمهور نیز از نحوه اجرای آن ابراز نارضایتی نمود. طرحی که می توانست با برنامه ریزی دقیق و همچنین نوعی نگاه و رویکرد آموزشی و با هدف فرهنگ سازی در جامعه در کنار سایر فعالیت ها از قبیل تامین پوشش اسلامی جامعه، نهادینه کردن موضوع عفاف در کالبد افراد جامعه از طریق کتاب، محصولات فرهنگی و…. بسیار مثمر ثمر باشد متاسفانه نتوانست توقعات را برآورده سازد. باید توجه داشت که ما قبل از آنکه به اصلاح و برخورد در جامعه بپردازیم باید زمینه شناخت دینی و احساس مذهبی و لزوم و مزایای حجاب را فراهم کنیم.
علت اصلی بدحجابی می تواند این موضوع باشد که نتوانستهایم احساس و باور مذهبی را به جوانان منتقل کنیم. مهم این است که باورهای دینی باید درست القا شود که اگر این امر تحقق یابد شاهد ایجاد رفتارهای دینی در کشور خواهیم بود. تحلیل صحیح، برنامه ریزی و سیاست گذاری درست آنگاه میسر می شود که از جزئی نگری و اقدامات مقطعی پرهیز نماییم و با نگاهی ژرف و بلند مدت در پی بسترسازی مناسب باشیم. واقعیت این است که گاهی برنامه ریزان به جای آسیب شناسی و پرداختن به معضلات اساسی جامعه، به اتخاذ برنامه های موقتی رو می آورند. این شیوه، آسیب های جدی بر جامعه تحمیل می کند. آگاهی مجریان و توجه آنان به معضلات اخلاقی جامعه، اختصاص اعتبار مناسب و نیروی انسانی کارآمد و سوق دادن جامعه به سمت اصلاحات می تواند گام مؤثری در رفع مشکلات فرهنگی جامعه باشد. باید تامل کرد که چرا راهکار های گذشته تاکنون مثمر ثمر نبوده و برای ادامه راه چه چاره ای باید اندیشید. به طور کلی، طی کردن مسیر اعتدال و پرهیز از افراط و تفریط می تواند فضای رغبت و میل به رعایت حجاب را فراهم کند. احیای فرهنگ اسلامی و اصلاح باورهای عمومی، اصلاح نگرش های فرهنگی در سیاست گزاران و برنامه ریزان، هماهنگی کلیه نهادهای ذی ربط، اصلاح عملکرد رسانه ها و به خصوص رسانه ملی، اصلاح نظام الگوسازی و به کارگیری روش های صحیح و متناسب با مقتضیات زمانی و مکانی برای گسترش فرهنگ حجاب می تواند در این راه دشوار، گره گشا باشد. برخی از عواملی که در تکوین پدیده بد حجابی موثر است عبارتند از:
1) جو زدگی برخی دختران و زنان در برابر جو غالب جامعه مقاومت خود را از دست داده و به بد حجابی گرایش پیدا می کنند زیرا برای آنان اکثریت معیار حقیقت است.
2) ضعف سرمایه های درونی انسان ها از ارزش ها و سرمایه های وجودی متفاوتی با دیگران برخوردارند. برخی به ارزش های درونی خود متکی اند و لذا نیازی به بروز و ظهور جلوه های ظاهری خود در اجتماع ندارند و در مقابل این دسته، آن هایی که از درون احساس تهی بودن می کنند ناگریزند به ظاهر آرایی روی آورند. به عبارتی می توان گفت بد حجابی مظهر انسان هایی است که احساس خلاء وجودی دارند.
3) فقدان هویت کسانی که هویت خویش را گم کرده و به آن دست نیافته اند ناگزیر به تقلید کورکورانه از دیگران می پردازند. این افراد در حقیقت خودشان نیستند بلکه هر لحظه به رنگی و جلوه ای خود را می آرایند و بد حجابی یکی از مظاهر بی هویتی است.
4) رشد فمنیسم یکی از تبعات فمنیسم حق استقلال زن در تصمیم گیری های زندگی و از جمله شغل، پوشش، ارتباطات و مناسبات انسانی اوست. در این صورت زن خود را ملزم به تبعیت از مرد نمی بیند و چون طبیعت زن متمایل به ظاهر آرایی است زمانی که در برابر خواسته های نفسانی اش مانعی نمی بیند ناگزیر آزادانه با هر نوع لباس و پوششی در جامعه حاضر می شود.
5) تربیت نامطلوب خانوادگی فرزندان بیش از گفتار والدین از رفتار آنان می آموزند و این تاثیر در دوران کودکی به مراتب قویتر از دوران دیگر زندگی است.
6) ضعف مدیریت مرد مردانی که از قاطعیت و صراحت در خصوص ارزش های اخلاقی خانواده برخوردار نیستند در حقیقت به طور ضمنی به زنان خود اجازه استفاده از هر نوع پوشش و یا حضور در هر محفلی را می دهند. این دسته از مردان از عوامل موثر در تقویت بد حجابی محسوب می شوند. علاوه بر عوامل مذکور می توان به برخی زمینه های موثر در پیدایش بد حجابی از قبیل شیوه ی افراطی والدین توام با سختگیری، تقلید نا آگاهانه از فرهنگ بیگانه و تاثیر پذیری از تهاجم فرهنگی و معاشرت های آلوده و غیر اخلاقی نیز اشاره کرد.
راهکارهای مقابله با بد حجابی اجمالا عبارتند از:
1) تبیین و ترویج الگوی اسلامی ضرورت معرفی الگوی حجاب و به ویژه حجاب برتر، زمینه ی آشنایی دختران و بانوان را به مراتب در سطح مطلوبی مهیا می کند به خصوص اگر اینگونه آموزش ها از دوران کودکی و نوجوانی در مدارس آغاز شود.
2) آموزش خانواده با محوریت حجاب برخی از سلسله مباحث آموزش خانواده در مدارس به مبحث حجاب اختصاص یابد تا والدین به صورت دقیق و کارشناسی با شیوه های آموزش و ایجاد علاقه به حجاب در دختران آشنا شوند.
3) گسترش و تقویت جشن تکلیف جشن تکلیف یا همان جشن عبادت غالبا نقطه ی عطفی در زندگی نوجوانان محسوب می شود و در مورد دختران که حدود شش سال زودتر از پسران به مرحله تکلیف الهی می رسند باید با ظرفیت، ظرافت و تشویق بیشتری صورت بپذیرد تا آنان را برای پایبندی بهتر و بیشتر به حجاب بر انگیزد.
4) گسترش و تعمیق ادبیت حجاب با وجود اهمیت روز افزون موضوع حجاب، متاسفانه ادبیات غنی و گسترده ای که متضمن کتاب های مستدل و آموزشی در خصوص حجاب باشد وجود ندارد و آثار بسیار محدود موجود، قادر به پاسخگویی به نسل جوان نمی باشد.
5) بهره گیری ابزاری از هنر هنر می تواند به عنوان ابزاری در جهت تبیین و ترویج حجاب محسوب شود. طرح و تدوین آثار هنری در سطح وسیع با محوریت حجاب قادر است به نیاز های نسل جوان در حد و اندازه مطلوبی پاسخ دهد.
***پیامدهای بدحجابی در جامعه
زمانی که بدحجابی در جامعه افزایش یابد آمار خشونت و جنایت علیه زنان بالا می رود چنان که شاهد هستیم امروزه در غرب آزارهای جنسی و مساله خشونت علیه زنان روز به روز افزایش می یابد. هر چند بدحجابی بسیاری از زنان و دختران با انگیزه مخالفت آنها با دین نیست و تنها نوعی بی توجهی و سهل انگاری است، ولی با دقت و تامل در این ناهنجاری اجتماعی در می یابیم که اخیرا عواملی سبب افزایش فوق العاده بدحجابی در سطح جامعه شده است که اگر آگاهی های کافی نسبت به این معضل اجتماعی و پیامدهای منفی ناشی ازآن به مردم داده نشود، بدون شک در آینده نزدیک با مشکلات بزرگتری روبرو خواهیم شد. بدون شک در عصر ما که بعضی آن را عصر برهنگی و آزادی جنسی نامیده اند و بی بندوباری زنان را جزیی از آزادی آنان می دانند، سخن گفتن از بدحجابی و پیامدهای آن برای برخی ناخوشایند و چه بسا مخالف تمدن و پیشرفت باشد! مفاسد بی شمار و مشکلات و گرفتاریهای اخلاقی روزافزون که از این آزادیهای بی قید و شرط به وجود آمده، سبب شده که تدریجا این مساله به عنوان یک معضل اساسی اجتماعی مطرح گردد؛ چرا که بی حجابی علت اصلی رواج فساد اخلاقی در جامعه است و فساد اخلاقی مهمترین عامل انحطاط و نابودی فرهنگ یک جامعه به شمار می آید. وقتی فساد و بی بندوباری در جامعه زیاد شود آن جامعه قادر به حیات واقعی نخواهد بود و در مقابل هرگونه هجوم بیگانگان نابود خواهد شد.
مطالعه ادوار گذشته تاریخ بشری نشان می دهد هر قومی به فساد روی آورده به سرعت دچار نابودی گردیده است.در تهاجم فرهنگی نیز رواج بی حجابی و هرزگی در جامعه بهترین ابزار دشمن به شمار می رود.
عمده ترین پیامدها و آسیب های اجتماعی بدحجابی در جامعه عبارتند از؛
– از هم گسیختگی اخلاقی: از هم پاشیدن اخلاق و کودتای شهوانی. غلبة شهوات حیوانی بر انسانیت انسان. تباه شدن حیا و عفت در بین زنان و مردان و سلب آسایش از جامعه و… همه از آثار بی بند و باری و آزادی جنسی هستند.
-کاهش ازدواج وقتی در جامعه بدحجابی افزایش یابد، طبیعتا روابط نامشروع نیز زیاد می شود. زمانی که مردان بخش زیادی از نیاز جنسی خود را از غیر روابط مشروع و قانونی ازدواج تامین کنند. میل و رغبتی به ازدواج ندارند؛ چرا که تشکیل خانواده و پذیرش مسئولیت نوعی محدودیت و گرفتاری برای آنها به وجود می آورد. برخی از متفکران معتقدند یکی از فلسفه های حجاب این است که جذابیت زن ها برای مردان حفظ شود؛زیرا در غیر این صورت مردان هرگز حاضر به ازدواج نخواهند شد.
– افزایش بیماری های وحشتناک بیماریهای مسری. اختلالات عصبی و روانی، دیوانگی و ناهنجاریهای جسمی و روانی هر ساله هزاران قربانی می گیرد. ایدز این خطرناکترین بیماری است که سالهای زیادی از کشف آن نمی گذرد. این بیماری سیستم دفاعی بدن را در مقابل میکروب و بیماریهای معمولی نابود می سازد و چنانکه در گزارشهای پزشکی و آمارگیری های رسمی که از نشریات و روزنامه های جهان منتشر می شوند، این بیماری جان ملیونها انسان را تهدید می کند. در اینجا باید به عظمت اسلام و معجزة پیامبر اعتراف نمود که می فرماید: «میان هر قومی که فساد و فحشاگری گسترش یابد و آن قوم در ارتکاب گناه گستاخ شوند طاعون و بیماریهایی در میان آنان گسترش می یابد که در میان گذشتگان آنان وجود نداشته است» دعوتگران اختلاط نامشروع و بی بند و باری و از هم گسیختگی اخلاقی چرا می خواهند این همه درد و بلا را به جامعة ما تزریق کنند حال آنکه خداوند ما را از آن بر حذر داشته است.
– از بین رفتن محبت بی گمان در بسیاری از کشورها فسق و فساد پنهانی جایگزین فساد و بدکاری علنی شده است، که به شکل آزاد و بصورت امری روا انجام می گیرد. بنابراین آزادی جنسی و محبت از شخصی به شخص دیگر در ذات خود محبت واقعی را از بین می برد، زیرا تا زمانی که انسان به مقصود نرسیده است محبت همان چیز را دارد و همینکه به هدف خود رسید در پی به دست آوردن محبت دیگری و در واقع به دام انداختن دیگری است. این بود گوشه ای از بی بند و باری که در اروپا و آمریکا رواج دارد و هر روز زیادتر می شود.
-افزایش طلاق یکی از پیامدهای مخرب بدحجابی در جامعه،آسیب دیدن کانون گرم خانواده است. وقتی مردان هر روز با انواع و اقسام خانم های بدحجاب روبرو می گردند.آن زمان است که به اشکال تراشی و بهانه گیری از همسر خود روی می آورد و زمینه برای از هم پاشیده شدن خانواده فراهم می شود. بررسی ها نشان می دهد که افزایش بدحجابی در جامعه علاوه بر اینکه آمار طلاق زیاد می گردد.ازدواج های بدون شناخت و سطحی نیز که بیشترآنها بعد از مدتی به طلاق منجر می شود افزایش می یابد. -افزایش روابط نامشروع وقتی با بدحجابی، جاذبه های جنسی در اجتماع زیاد شود دیگر جوانان به نگاه چشم چرانی اکتفا نمی کنند و تا مرحله ای پیش می روند که از ضوابط و شرع دست می کشند و به روابط نامشروع گرفتار می گردند و این همان بحرانی است که امروزه در غرب بیداد می کند. بیماری های مقاربتی مثل؛ایدز،فرزندان نامشروع،سقط جنین… -افزایش آمار جنایت و خشونت علیه زنان زمانی که بدحجابی در جامعه افزایش یابد آمار خشونت و جنایت علیه زنان بالا می رود.چنان که شاهد هستیم امروزه در غرب آزارهای جنسی و مساله خشونت علیه زنان روز به روز افزایش می یابد. بدون شک بسیاری از تجاوزها، قتلها، مزاحمتهای خیابانی و آدم رباییها از پیامدها منفی گسترش بدحجابی در جامعه به شمار می رود.
-کاهش میزان بازدهی کار و تحصیل در جامعه یکی دیگر از پیامدهای منفی بدحجابی در جامعه کاهش میزان بازدهی کار،تحصیل و فعالیت های اجتماعی می باشد زمانی که یک کارمند یا یک دانشجو با یک دختر یا یک زن بدحجاب همکار یا همدرس باشند. خود به خود کششها و جاذبه های کاذب پیش می آید.که این امر سبب عدم تمرکز در کار یا درس می شود واین امر میزان بازدهی کار یا تحصیل را به شدت کاهش می دهد.(مهر) قابل ذکر است بعد از شکست دشمنان کشورمان در جنگ نظامی، آنها بر شدت تهاجم فرهنگی خود افزودند و تنها راه شکست کشورمان را تهاجم فرهنگی دیدند. و از همین جهت شبکه های متعدد ماهواره ای و سایت های متعدد اینترنتی با محتوای مخرب راه اندازی کردند و شبانه روز فکر و کار کردند رهبر معظم انقلاب در جریان سفر خود به استان خراسان شمالی در مهرماه 1391 در باره حجاب برخی استقبال کنندگان اظهارنظر کردند. ایشان خطاب به مسئولان فرمودند: «خودتان را مجهز کنید، مسلح به سلاح معرفت و استدلال کنید، بعد به این کانونهاى فرهنگى – هنرى بروید و پذیراى جوانها باشید. با روى خوش هم پذیرا باشید؛ با سماحت، با مدارا. فرمود: «و سنّة من نبیّه»، که ظاهراً عبارت است از «مداراة النّاس»؛ مدارا کنید. ممکن است ظاهر زنندهاى داشته باشد؛ داشته باشد بعضى از همینهائى که در استقبالِ امروز بودند که در عرف معمولى به آنها میگویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد میریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباختهى به این اهداف و آرمانهاست. او یک نقصى دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقصهاى این حقیر باطن است؛ نمىبینند. «گفتا شیخا هر آنچه گوئى هستم / آیا تو چنان که مینمائى هستى؟». ما هم یک نقص داریم، او هم یک نقص دارد. با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید. البته انسان نهى از منکر هم میکند؛ نهى از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت.
وضعیت کنونی حجاب درجامعه ماغیر قابل قبول است و با موازین مورد نظر دین فاصله زیاد دارد اما شکل گیری وضع موجود ریشه در چند مسئله اساسی دارد نقش مردم یکی از ابزارهایی که دراسلام در جلوگیری عملی از انحراف نقش عمده ای دارد، امر به معروف و نهی از منکراست و در مورد حجاب نیز عمل نکردن به این اصل موجب گسترش این ناهنجاری شده است. در صورتی که عموم مردم به این وظیفه شرعی عمل کنند مطمئنا با وضع بهتری روبرو خواهیم شد. نقش مسئولان به طور خاص در زمینه حجاب و عفاف قانون مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی وجود دارد. بر اساس این قانون نهادهای مختلف و وزارتخانه ها وظایف مشخص دارند و در صورتی این قانون به طور کامل اجرا می شد از ورود کالاها و البسه غیر اسلامی جلوگیری می شد و در این قانون حتی توجه نهادهای دولتی به نوع پوشش کارمندان نیز ذکر شده است و یک قانون جامع است که هم به فرهنگ سازی در این زمینه اشاره دارد و هم در جلوگیری از گسترش بی حجابی نهادها را موظف کرده است . نقش تبلیغات دشمنان یکی ازتهدیدات دشمنان انقلاب اسامی، تهدیدات فرهنگی بوده است که با هدف قرار دادن فرهنگ جامعه اسلامی سعی در رواج بد اخلاقی های اجتماعی دارند و در این راستا با تاسیس شبکه ها ی ماهواره ای و تولید فیلم و لباس های زننده جامعه اسلامی را مورد تهاجم فرهنگی قرار داده اند. وضعیت کنونی حجاب در جامعه را می توان معللول این سه علت دانست که در بخشی از ان مسئولان فرهنگی به وظیفه خود عمل نکرده اند و در بخش دیگر مردم وظیفه شرعی (امر به معروف و نهی از منکر) خود را به خوبی انجام نمی دهند و در نهایت با تبلیغات سوء دشمنان وضعیت فعلی بوجود امده است و بهترین راه برای رفع این معضل، فرهنگ سازی در این زمینه بوسیله نهادهای مسئول و تولید لباس های فاخر و اسلامی است.
در ضمن باید توجه داشت که وجود حکومت اسلامی به معنای نبود نقص در جامعه نیست چون در حکومت نبوی و علوی نیز انحرافاتی در جامعه از سوی عده ای بوجود می امد اما حکومت اسلامی حرکت به سمت اهداف الهی است و حکومت ایده ال حکومت مهدوی است که در ان همه احکام الهی به نحو شایسته اجرا میشود اما در وضعیت فعلی نیز اوضاع حجاب و عفاف در کشور ما با دیگر کشورها اصلا قابل مقایسه نیست هرچند حداقلی از بی حجابی نیز شایسته جامعه اسلامی نمی باشد.
***اما راه حل مقابله با بی حجابی درجامعه
وظیفه ما مسلمانان در قبال بی حجابی این است:
1. اصلاح و ارشاد خانواده ها.
2. داشتن غیرت دینی.
3. داشتن غیرت ناموسی.
4. فراگیر نمودن امر به معروف و نهی از منکر در تمام محافل.
5. آشنا ساختن خانواده با احکام و مبانی دین مبین اسلام.
6. تعلیم و تربیت فرزندان براساس مبانی و آموزه های اسلام و قرآن.
7. حفاظت از حجاب و پوشش به عنوان یکی از اعتقادات اسلامی .
8. ارزشمند نشان دادن حجاب.
البته در کنار این موضوع واقعیت دیگری نیز وجود دارد و آن آسیب هایی است که جامعه دینی ما با آن مواجه است ؛ یکی از این آسیب ها در زمینه تربیت و پرورش نیروی انسانی مومن و متعهد به اصول و ارزشهای دینی است که به صورت خلاصه می توان سه علت را در بروز این آسیب شناسایی کرد ؛ که با توجه به شرایط و واقعیات کنونی جامعه ما بخش مهمی از آن به خواست و اراده افراد برگشته و بخش دیگری نیز مربوط به کاستی ها و یا ضعف های مدیریتی است و بالاخره سومین عامل به کمبود امکانات و وجود موانع داخلی و خارجی نظیر تهاجم فرهنگی و…می باشد. اگر بخواهیم از منظری دقیق تر به بررسی موضوع فوق بپردازیم گفتنی است :
الف) تعریف جامعه ى اسلامى و ویژگى هاى آن: جامع ترین تعریفى که از جامعه ى دینى وجود دارد این است: جامعه ى دینى، جامعه اى است «دین باور»، «دین مدار»، «دین داور» و «مطلوب دین»(جامعه ى برین، سید موسى میرمدرسى، چاپ اول، 1380، صص 209 – 210).. جامعه ى دینى جامعه اى است که شبکه روابط اجتماعى، اقتصادى، سیاسى، حقوقى و اخلاقى آن بر اساس دین و آموزه هاى آن تنظیم شده باشد. جامعه ى دینى جامعه اى است که در آن داورى با دین باشد و افراد آهنگ خود را همیشه با دین موزون کنند. جامعه ى دینى دغدغه ى دین دارد و این دغدغه و احساس نیاز به همسو کردن خود با دین، تنها به امور فردى و عبادیات و اخلاق فردى محدود نمى شود: بلکه نسبت میان دین و کلیه ى امور و روابط اجتماعى باید سنجیده شود و داورى دین در همه خطوط و زوایاى تمامى شبکه ى روابط اجتماعى نافذ باشد(جامعه ى دینى، جامعه ى مدنى، احمد واعظى، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه ى اسلامى، چاپ اول، 1377، صص 88 – 90). بر این اساس ویژگى هاى جامعه ى دینى عبارتند از(حکومت دینى، حمیدرضا شاکرین، انتشارات معارف).
: 1ـ دین باورى و اعتقاد به آموزه هاى دینى.
2ـ تنظیم نظام حقوقى خود بر اساس دین (شریعت مدارى).
3ـ داراى نظام دینى است و جز حکومت دینى را برنمى تابد(نظام دینى).
4ـ در جامعه ى دینى، مردم سلوک و رفتار فردى و اجتماعى خود را با دین موزون مى کنند و داورى دین را در این باره پذیرایند(دین داورى)
. 5ـ چنین جامعه اى قطعاً مطلوب و مورد رضایت دین نیز هست (مطلوب دین). جامعه اى که بر اساس مؤلفه ها و ویژگى هاى فوق شکل گرفته باشد، جامعه اى دینى است.
بر این اساس مى توان دو معیار اصلى براى جامعه ى اسلامى نام برد:
1ـ افراد جامعه به دین مبین اسلام باور داشته و آن را در رفتار فردى و اجتماعى خود متجلى سازند.
2ـ کلیه نظام هاى حقوقى و ساختارهاى سیاسى بر اساس دین مبین اسلام تنظیم شده باشد. نکته ى مهمى که در این جا قابل ذکر است، توجه به مراتب متعدد جامعه ى اسلامى است. یعنى این که به هر مقدار این دو معیار فوق در جامعه اى رعایت شود، درصد و میزان اسلامیّت آن جامعه بالاتر مى رود.
ب) بررسى اسلامى بودن جامعه ى کنونى ایران: با نگاهى به واقعیات جامعه ى کنونى ایران مشخص مى شود که بحمدالله جامعه ما از دو معیار اصلى جامعه ى اسلامى برخوردار است. زیرا اولاً اکثر افراد جامعه به دین مبین اسلام عقیده و باور دارند. و ثانیاً نظام حقوقى و ساختار سیاسى جامعه نیز بر اساس آموزه هاى دین مبین اسلام شکل گرفته است. بنابر این در اصل اسلامى بودن جامعه ى ما هیچگونه تردیدى نیست. اما این که به چه میزان از اسلامیّت برخوردار هستیم نیازمند بررسى عملکرد ارکان و عناصر تشکیل دهنده ى جامعه ى اسلامى اعم از افراد جامعه، مسؤولین، نهادها و دستگاه هاى دولتى و… و میزان انطباق آن با آموزه هاى دین مبین اسلام است. در این زمینه به صورت مختصر باید گفت: نظام جمهورى اسلامى که بر اساس آموزه هاى دین مبین اسلام تشکیل شد، از ابتدا تاکنون تمامى سعى و تلاش خود را در جهت تحقق و اجراى کامل تعالیم و ارزش هاى اسلامى در سطح جامعه به کار بسته است. و در این راه تا آن جا که امکانات مادى و معنوى اجازه داده از هیچ تلاشى دریغ نکرده است.
مبارزه با بد حجابی در ایران قبل از انقلاب علمای ارزشمند دینی خدمات گرانبهایی را برای بسترسازی مناسب و اطلاع رسانی در خصوص لزوم مقوله حجاب عرضه داشتند و این تلاش ها سرانجام باپیگیری و رهبری معمار کبیر انقلاب، با پیروزی انقلاب اسلامی به ثمر نشست و حکومتی اسلامی در ایران تشکیل شد که یکی از مهمترین اهدف آن مبارزه با بی حجابی و بدحجابی بود.
اما متاسفانه امروز با عنایت به اینکه سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی گذشته به رغم تمام حرکت هایی که در این جهت صورت پذیرفته، هنوز نتوانستیم این مسأله مهم فرهنگی ـ اجتماعی را در جامعه به طور کامل نهادینه کنیم. حال باید بیاندیشیم که چرا در مورد مسئله ای که تا این اندازه اهمیت دارد تاکنون کاملا موفق نبودیم و تا حد مطلوب فاصله زیادی داریم. باید ببینیم چرا ما در بهکارگیری ابزار کارآمد و گرهگشا تاکنون مشکل داشته ایم و چرا دهه به دهه با بازتولید همان شیوهها و راهکارهای مقابله با مسأله بدحجابی، پیشرفت چندانی نداشته ایم و عملکرد ما در کوتاه مدت و حالا در این سه دهه در درازمدت پاسخ مطلوب نداده و در برخی موارد منجر به ایستادگی، مقابله و در پاره ای از موارد بیاعتنایی به کنشمان شده است؟ به هر حال موضوع حجاب و عفاف در جامعه امروز ما تبدیل به یک معظل پیچیده شده و اگر عملکرد گذشته ما موثر واقع شده بود امروز شاهد این وضعیت نبودیم.
البته نکته حائز اهمیت اینست که متاسفانه بستر نیز برای کم اهمیتی به حجاب و در واقع بی حجابی فراهم است. مسائلی وجود دارد که غالبا از چشم متولیان امر دور مانده و یا بی اهمیت تصور شده اما از نظر بانوان ما که خود قرار است مجری اصلی حجاب باشند ریشه این مسائل ارزیابی می شود. به عنوان مثال وضعیت بازار پوشاک واقعا اسفناک است. اینکه تمام بازار ما مملو از مانتو های آنچنانی و دور از شان جامعه ایرانی شده، یک واقعیت است. بسیاری از مراکز تفریحی و کافی شاپ هایمان تبدیل به اماکنی شده اند که خانواده های متعهد عطای آنها را به لقای صحنه های عجیب و غریبش می بخشند. در دانشگاه ها نیز با وجودی که در اکثر آنها قوانین مشخصی برای حفظ پوشش اعلام می شود اما روز به روز صحنه دانشگاه ها رنگ آموزشی خود را از دست داده اند. فیلم های ما مرتب بانوان بد حجابی را نشان می دهد که در کار و زندگی خود موفق هستند و تصویر بانوی محجبه معمولا محدود به شخصیت های فقیر بخت برگشته است. این موارد نمونه هایی است که با اندکی تامل و دوراندیشی و یافتن راه حلی منطقی و کارشناسی به راحتی می توان با آنها مقابله نمود.
در سال گذشته در راستای مقابله با این ناهنجاری های اجتماعی طرحی توسط نهادهای ذیربط اجرا شد که قبل، در حین و پس از اجرای آن انتقاد های زیادی را به همراه داشت تا آنجایی که رییس جمهور نیز از نحوه اجرای آن ابراز نارضایتی نمود. طرحی که می توانست با برنامه ریزی دقیق و همچنین نوعی نگاه و رویکرد آموزشی و با هدف فرهنگ سازی در جامعه در کنار سایر فعالیت ها از قبیل تامین پوشش اسلامی جامعه، نهادینه کردن موضوع عفاف در کالبد افراد جامعه از طریق کتاب، محصولات فرهنگی و…. بسیار مثمر ثمر باشد متاسفانه نتوانست توقعات را برآورده سازد. باید توجه داشت که ما قبل از آنکه به اصلاح و برخورد در جامعه بپردازیم باید زمینه شناخت دینی و احساس مذهبی و لزوم و مزایای حجاب را فراهم کنیم.
علت اصلی بدحجابی می تواند این موضوع باشد که نتوانستهایم احساس و باور مذهبی را به جوانان منتقل کنیم. مهم این است که باورهای دینی باید درست القا شود که اگر این امر تحقق یابد شاهد ایجاد رفتارهای دینی در کشور خواهیم بود. تحلیل صحیح، برنامه ریزی و سیاست گذاری درست آنگاه میسر می شود که از جزئی نگری و اقدامات مقطعی پرهیز نماییم و با نگاهی ژرف و بلند مدت در پی بسترسازی مناسب باشیم. واقعیت این است که گاهی برنامه ریزان به جای آسیب شناسی و پرداختن به معضلات اساسی جامعه، به اتخاذ برنامه های موقتی رو می آورند. این شیوه، آسیب های جدی بر جامعه تحمیل می کند. آگاهی مجریان و توجه آنان به معضلات اخلاقی جامعه، اختصاص اعتبار مناسب و نیروی انسانی کارآمد و سوق دادن جامعه به سمت اصلاحات می تواند گام مؤثری در رفع مشکلات فرهنگی جامعه باشد. باید تامل کرد که چرا راهکار های گذشته تاکنون مثمر ثمر نبوده و برای ادامه راه چه چاره ای باید اندیشید. به طور کلی، طی کردن مسیر اعتدال و پرهیز از افراط و تفریط می تواند فضای رغبت و میل به رعایت حجاب را فراهم کند. احیای فرهنگ اسلامی و اصلاح باورهای عمومی، اصلاح نگرش های فرهنگی در سیاست گزاران و برنامه ریزان، هماهنگی کلیه نهادهای ذی ربط، اصلاح عملکرد رسانه ها و به خصوص رسانه ملی، اصلاح نظام الگوسازی و به کارگیری روش های صحیح و متناسب با مقتضیات زمانی و مکانی برای گسترش فرهنگ حجاب می تواند در این راه دشوار، گره گشا باشد. برخی از عواملی که در تکوین پدیده بد حجابی موثر است عبارتند از:
1) جو زدگی برخی دختران و زنان در برابر جو غالب جامعه مقاومت خود را از دست داده و به بد حجابی گرایش پیدا می کنند زیرا برای آنان اکثریت معیار حقیقت است.
2) ضعف سرمایه های درونی انسان ها از ارزش ها و سرمایه های وجودی متفاوتی با دیگران برخوردارند. برخی به ارزش های درونی خود متکی اند و لذا نیازی به بروز و ظهور جلوه های ظاهری خود در اجتماع ندارند و در مقابل این دسته، آن هایی که از درون احساس تهی بودن می کنند ناگریزند به ظاهر آرایی روی آورند. به عبارتی می توان گفت بد حجابی مظهر انسان هایی است که احساس خلاء وجودی دارند.
3) فقدان هویت کسانی که هویت خویش را گم کرده و به آن دست نیافته اند ناگزیر به تقلید کورکورانه از دیگران می پردازند. این افراد در حقیقت خودشان نیستند بلکه هر لحظه به رنگی و جلوه ای خود را می آرایند و بد حجابی یکی از مظاهر بی هویتی است.
4) رشد فمنیسم یکی از تبعات فمنیسم حق استقلال زن در تصمیم گیری های زندگی و از جمله شغل، پوشش، ارتباطات و مناسبات انسانی اوست. در این صورت زن خود را ملزم به تبعیت از مرد نمی بیند و چون طبیعت زن متمایل به ظاهر آرایی است زمانی که در برابر خواسته های نفسانی اش مانعی نمی بیند ناگزیر آزادانه با هر نوع لباس و پوششی در جامعه حاضر می شود.
5) تربیت نامطلوب خانوادگی فرزندان بیش از گفتار والدین از رفتار آنان می آموزند و این تاثیر در دوران کودکی به مراتب قویتر از دوران دیگر زندگی است.
6) ضعف مدیریت مرد مردانی که از قاطعیت و صراحت در خصوص ارزش های اخلاقی خانواده برخوردار نیستند در حقیقت به طور ضمنی به زنان خود اجازه استفاده از هر نوع پوشش و یا حضور در هر محفلی را می دهند. این دسته از مردان از عوامل موثر در تقویت بد حجابی محسوب می شوند. علاوه بر عوامل مذکور می توان به برخی زمینه های موثر در پیدایش بد حجابی از قبیل شیوه ی افراطی والدین توام با سختگیری، تقلید نا آگاهانه از فرهنگ بیگانه و تاثیر پذیری از تهاجم فرهنگی و معاشرت های آلوده و غیر اخلاقی نیز اشاره کرد.
راهکارهای مقابله با بد حجابی اجمالا عبارتند از:
1) تبیین و ترویج الگوی اسلامی ضرورت معرفی الگوی حجاب و به ویژه حجاب برتر، زمینه ی آشنایی دختران و بانوان را به مراتب در سطح مطلوبی مهیا می کند به خصوص اگر اینگونه آموزش ها از دوران کودکی و نوجوانی در مدارس آغاز شود.
2) آموزش خانواده با محوریت حجاب برخی از سلسله مباحث آموزش خانواده در مدارس به مبحث حجاب اختصاص یابد تا والدین به صورت دقیق و کارشناسی با شیوه های آموزش و ایجاد علاقه به حجاب در دختران آشنا شوند.
3) گسترش و تقویت جشن تکلیف جشن تکلیف یا همان جشن عبادت غالبا نقطه ی عطفی در زندگی نوجوانان محسوب می شود و در مورد دختران که حدود شش سال زودتر از پسران به مرحله تکلیف الهی می رسند باید با ظرفیت، ظرافت و تشویق بیشتری صورت بپذیرد تا آنان را برای پایبندی بهتر و بیشتر به حجاب بر انگیزد.
4) گسترش و تعمیق ادبیت حجاب با وجود اهمیت روز افزون موضوع حجاب، متاسفانه ادبیات غنی و گسترده ای که متضمن کتاب های مستدل و آموزشی در خصوص حجاب باشد وجود ندارد و آثار بسیار محدود موجود، قادر به پاسخگویی به نسل جوان نمی باشد.
5) بهره گیری ابزاری از هنر هنر می تواند به عنوان ابزاری در جهت تبیین و ترویج حجاب محسوب شود. طرح و تدوین آثار هنری در سطح وسیع با محوریت حجاب قادر است به نیاز های نسل جوان در حد و اندازه مطلوبی پاسخ دهد.
***پیامدهای بدحجابی در جامعه
زمانی که بدحجابی در جامعه افزایش یابد آمار خشونت و جنایت علیه زنان بالا می رود چنان که شاهد هستیم امروزه در غرب آزارهای جنسی و مساله خشونت علیه زنان روز به روز افزایش می یابد. هر چند بدحجابی بسیاری از زنان و دختران با انگیزه مخالفت آنها با دین نیست و تنها نوعی بی توجهی و سهل انگاری است، ولی با دقت و تامل در این ناهنجاری اجتماعی در می یابیم که اخیرا عواملی سبب افزایش فوق العاده بدحجابی در سطح جامعه شده است که اگر آگاهی های کافی نسبت به این معضل اجتماعی و پیامدهای منفی ناشی ازآن به مردم داده نشود، بدون شک در آینده نزدیک با مشکلات بزرگتری روبرو خواهیم شد. بدون شک در عصر ما که بعضی آن را عصر برهنگی و آزادی جنسی نامیده اند و بی بندوباری زنان را جزیی از آزادی آنان می دانند، سخن گفتن از بدحجابی و پیامدهای آن برای برخی ناخوشایند و چه بسا مخالف تمدن و پیشرفت باشد! مفاسد بی شمار و مشکلات و گرفتاریهای اخلاقی روزافزون که از این آزادیهای بی قید و شرط به وجود آمده، سبب شده که تدریجا این مساله به عنوان یک معضل اساسی اجتماعی مطرح گردد؛ چرا که بی حجابی علت اصلی رواج فساد اخلاقی در جامعه است و فساد اخلاقی مهمترین عامل انحطاط و نابودی فرهنگ یک جامعه به شمار می آید. وقتی فساد و بی بندوباری در جامعه زیاد شود آن جامعه قادر به حیات واقعی نخواهد بود و در مقابل هرگونه هجوم بیگانگان نابود خواهد شد.
مطالعه ادوار گذشته تاریخ بشری نشان می دهد هر قومی به فساد روی آورده به سرعت دچار نابودی گردیده است.در تهاجم فرهنگی نیز رواج بی حجابی و هرزگی در جامعه بهترین ابزار دشمن به شمار می رود.
عمده ترین پیامدها و آسیب های اجتماعی بدحجابی در جامعه عبارتند از؛
– از هم گسیختگی اخلاقی: از هم پاشیدن اخلاق و کودتای شهوانی. غلبة شهوات حیوانی بر انسانیت انسان. تباه شدن حیا و عفت در بین زنان و مردان و سلب آسایش از جامعه و… همه از آثار بی بند و باری و آزادی جنسی هستند.
-کاهش ازدواج وقتی در جامعه بدحجابی افزایش یابد، طبیعتا روابط نامشروع نیز زیاد می شود. زمانی که مردان بخش زیادی از نیاز جنسی خود را از غیر روابط مشروع و قانونی ازدواج تامین کنند. میل و رغبتی به ازدواج ندارند؛ چرا که تشکیل خانواده و پذیرش مسئولیت نوعی محدودیت و گرفتاری برای آنها به وجود می آورد. برخی از متفکران معتقدند یکی از فلسفه های حجاب این است که جذابیت زن ها برای مردان حفظ شود؛زیرا در غیر این صورت مردان هرگز حاضر به ازدواج نخواهند شد.
– افزایش بیماری های وحشتناک بیماریهای مسری. اختلالات عصبی و روانی، دیوانگی و ناهنجاریهای جسمی و روانی هر ساله هزاران قربانی می گیرد. ایدز این خطرناکترین بیماری است که سالهای زیادی از کشف آن نمی گذرد. این بیماری سیستم دفاعی بدن را در مقابل میکروب و بیماریهای معمولی نابود می سازد و چنانکه در گزارشهای پزشکی و آمارگیری های رسمی که از نشریات و روزنامه های جهان منتشر می شوند، این بیماری جان ملیونها انسان را تهدید می کند. در اینجا باید به عظمت اسلام و معجزة پیامبر اعتراف نمود که می فرماید: «میان هر قومی که فساد و فحشاگری گسترش یابد و آن قوم در ارتکاب گناه گستاخ شوند طاعون و بیماریهایی در میان آنان گسترش می یابد که در میان گذشتگان آنان وجود نداشته است» دعوتگران اختلاط نامشروع و بی بند و باری و از هم گسیختگی اخلاقی چرا می خواهند این همه درد و بلا را به جامعة ما تزریق کنند حال آنکه خداوند ما را از آن بر حذر داشته است.
– از بین رفتن محبت بی گمان در بسیاری از کشورها فسق و فساد پنهانی جایگزین فساد و بدکاری علنی شده است، که به شکل آزاد و بصورت امری روا انجام می گیرد. بنابراین آزادی جنسی و محبت از شخصی به شخص دیگر در ذات خود محبت واقعی را از بین می برد، زیرا تا زمانی که انسان به مقصود نرسیده است محبت همان چیز را دارد و همینکه به هدف خود رسید در پی به دست آوردن محبت دیگری و در واقع به دام انداختن دیگری است. این بود گوشه ای از بی بند و باری که در اروپا و آمریکا رواج دارد و هر روز زیادتر می شود.
-افزایش طلاق یکی از پیامدهای مخرب بدحجابی در جامعه،آسیب دیدن کانون گرم خانواده است. وقتی مردان هر روز با انواع و اقسام خانم های بدحجاب روبرو می گردند.آن زمان است که به اشکال تراشی و بهانه گیری از همسر خود روی می آورد و زمینه برای از هم پاشیده شدن خانواده فراهم می شود. بررسی ها نشان می دهد که افزایش بدحجابی در جامعه علاوه بر اینکه آمار طلاق زیاد می گردد.ازدواج های بدون شناخت و سطحی نیز که بیشترآنها بعد از مدتی به طلاق منجر می شود افزایش می یابد. -افزایش روابط نامشروع وقتی با بدحجابی، جاذبه های جنسی در اجتماع زیاد شود دیگر جوانان به نگاه چشم چرانی اکتفا نمی کنند و تا مرحله ای پیش می روند که از ضوابط و شرع دست می کشند و به روابط نامشروع گرفتار می گردند و این همان بحرانی است که امروزه در غرب بیداد می کند. بیماری های مقاربتی مثل؛ایدز،فرزندان نامشروع،سقط جنین… -افزایش آمار جنایت و خشونت علیه زنان زمانی که بدحجابی در جامعه افزایش یابد آمار خشونت و جنایت علیه زنان بالا می رود.چنان که شاهد هستیم امروزه در غرب آزارهای جنسی و مساله خشونت علیه زنان روز به روز افزایش می یابد. بدون شک بسیاری از تجاوزها، قتلها، مزاحمتهای خیابانی و آدم رباییها از پیامدها منفی گسترش بدحجابی در جامعه به شمار می رود.
-کاهش میزان بازدهی کار و تحصیل در جامعه یکی دیگر از پیامدهای منفی بدحجابی در جامعه کاهش میزان بازدهی کار،تحصیل و فعالیت های اجتماعی می باشد زمانی که یک کارمند یا یک دانشجو با یک دختر یا یک زن بدحجاب همکار یا همدرس باشند. خود به خود کششها و جاذبه های کاذب پیش می آید.که این امر سبب عدم تمرکز در کار یا درس می شود واین امر میزان بازدهی کار یا تحصیل را به شدت کاهش می دهد.(مهر) قابل ذکر است بعد از شکست دشمنان کشورمان در جنگ نظامی، آنها بر شدت تهاجم فرهنگی خود افزودند و تنها راه شکست کشورمان را تهاجم فرهنگی دیدند. و از همین جهت شبکه های متعدد ماهواره ای و سایت های متعدد اینترنتی با محتوای مخرب راه اندازی کردند و شبانه روز فکر و کار کردند رهبر معظم انقلاب در جریان سفر خود به استان خراسان شمالی در مهرماه 1391 در باره حجاب برخی استقبال کنندگان اظهارنظر کردند. ایشان خطاب به مسئولان فرمودند: «خودتان را مجهز کنید، مسلح به سلاح معرفت و استدلال کنید، بعد به این کانونهاى فرهنگى – هنرى بروید و پذیراى جوانها باشید. با روى خوش هم پذیرا باشید؛ با سماحت، با مدارا. فرمود: «و سنّة من نبیّه»، که ظاهراً عبارت است از «مداراة النّاس»؛ مدارا کنید. ممکن است ظاهر زنندهاى داشته باشد؛ داشته باشد بعضى از همینهائى که در استقبالِ امروز بودند که در عرف معمولى به آنها میگویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد میریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباختهى به این اهداف و آرمانهاست. او یک نقصى دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقصهاى این حقیر باطن است؛ نمىبینند. «گفتا شیخا هر آنچه گوئى هستم / آیا تو چنان که مینمائى هستى؟». ما هم یک نقص داریم، او هم یک نقص دارد. با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید. البته انسان نهى از منکر هم میکند؛ نهى از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت.
وضعیت کنونی حجاب درجامعه ماغیر قابل قبول است و با موازین مورد نظر دین فاصله زیاد دارد اما شکل گیری وضع موجود ریشه در چند مسئله اساسی دارد نقش مردم یکی از ابزارهایی که دراسلام در جلوگیری عملی از انحراف نقش عمده ای دارد، امر به معروف و نهی از منکراست و در مورد حجاب نیز عمل نکردن به این اصل موجب گسترش این ناهنجاری شده است. در صورتی که عموم مردم به این وظیفه شرعی عمل کنند مطمئنا با وضع بهتری روبرو خواهیم شد. نقش مسئولان به طور خاص در زمینه حجاب و عفاف قانون مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی وجود دارد. بر اساس این قانون نهادهای مختلف و وزارتخانه ها وظایف مشخص دارند و در صورتی این قانون به طور کامل اجرا می شد از ورود کالاها و البسه غیر اسلامی جلوگیری می شد و در این قانون حتی توجه نهادهای دولتی به نوع پوشش کارمندان نیز ذکر شده است و یک قانون جامع است که هم به فرهنگ سازی در این زمینه اشاره دارد و هم در جلوگیری از گسترش بی حجابی نهادها را موظف کرده است . نقش تبلیغات دشمنان یکی ازتهدیدات دشمنان انقلاب اسامی، تهدیدات فرهنگی بوده است که با هدف قرار دادن فرهنگ جامعه اسلامی سعی در رواج بد اخلاقی های اجتماعی دارند و در این راستا با تاسیس شبکه ها ی ماهواره ای و تولید فیلم و لباس های زننده جامعه اسلامی را مورد تهاجم فرهنگی قرار داده اند. وضعیت کنونی حجاب در جامعه را می توان معللول این سه علت دانست که در بخشی از ان مسئولان فرهنگی به وظیفه خود عمل نکرده اند و در بخش دیگر مردم وظیفه شرعی (امر به معروف و نهی از منکر) خود را به خوبی انجام نمی دهند و در نهایت با تبلیغات سوء دشمنان وضعیت فعلی بوجود امده است و بهترین راه برای رفع این معضل، فرهنگ سازی در این زمینه بوسیله نهادهای مسئول و تولید لباس های فاخر و اسلامی است.
در ضمن باید توجه داشت که وجود حکومت اسلامی به معنای نبود نقص در جامعه نیست چون در حکومت نبوی و علوی نیز انحرافاتی در جامعه از سوی عده ای بوجود می امد اما حکومت اسلامی حرکت به سمت اهداف الهی است و حکومت ایده ال حکومت مهدوی است که در ان همه احکام الهی به نحو شایسته اجرا میشود اما در وضعیت فعلی نیز اوضاع حجاب و عفاف در کشور ما با دیگر کشورها اصلا قابل مقایسه نیست هرچند حداقلی از بی حجابی نیز شایسته جامعه اسلامی نمی باشد.
***اما راه حل مقابله با بی حجابی درجامعه
وظیفه ما مسلمانان در قبال بی حجابی این است:
1. اصلاح و ارشاد خانواده ها.
2. داشتن غیرت دینی.
3. داشتن غیرت ناموسی.
4. فراگیر نمودن امر به معروف و نهی از منکر در تمام محافل.
5. آشنا ساختن خانواده با احکام و مبانی دین مبین اسلام.
6. تعلیم و تربیت فرزندان براساس مبانی و آموزه های اسلام و قرآن.
7. حفاظت از حجاب و پوشش به عنوان یکی از اعتقادات اسلامی .
8. ارزشمند نشان دادن حجاب.