عوامل ناامیدی و اندوه بیمار
اهمیت امید در آرامش و بهبود بیمار و ضرورت حیاتی آن ایجاب میکند که از ایجاد زمینههایی که ناامیدی و یأس و اندوه بیمار را فراهم میسازد دوری گزینیم و اجتناب ورزیم. همان گونه که ایجاد امید در بهبود بیمار تأثیر شگفتی دارد، ایجاد ناامیدی و اندوه نیز در بیمار آثار سوء و غیرقابل جبرانی خواهد داشت و حتی ممکن است حیات بیمار را به مخاطره اندازد.
تجربه نشان داده است که بیماری بیمارانی که زمینههای ناامیدی برای آنها فراهم بوده است، اوج و شدت یافته، خطر مرگ را بیشتر کرده است. اما بسیاری از بیماران بر اثر کیمیای امید، سلامت خود را باز یافتهاند. اینجاست که رسالت پرستاری و مراقبت از بیمار، اقتضا میکند که از ایجاد زمینههای ناامیدی در بیمار پرهیز شود و محیطی امیدزا و نشاط آور برای او فراهم گردد. این است که میبینیم امامان پاک ما از اموری که موجب حزن و اندوه و ناامیدی بیمار میشود، احتراز کرده اند. و اینک پارهای از آن امور را بر میشماریم:
استعاذه نزد بیمار
گرچه استعاذه و پناه بردن از دشواریها و مصائب به خداوند آمری است پسندیده، و آدمیباید همواره خود را در پناه خدا جای دهد، ولی از آن جا که استعاذه در برابر بیمار، موجب تشویش خاطر او خواهد شد و او را به ناامیدی و اندوه و نگرانی از آینده و سرنوشت خویش مبتلا میسازد، از این گونه استعاذه نهی شده است. استعاذه بعضی از افراد ناآگاه در برابر بیمار، خواه ناخواه این مطلب را به بیمار القا میکند که بیماری او بسیار خطرناک است. از این رو، در سیره عملی پیشوایان معصوم علیهم السلام و مشاهده میکنیم که آنان هیچ گاه در برابر بیمار – به گونه ای که بیمار آگاه گردد – استعاذه نمیکردند.
درباره حضرت امام باقر علیه السلام آمده است که حضرت، همواره استعاذه خود را از مبتلایان به رنج و محنت پنهان میداشت، (1) و نیز در جایی دیگر درباره آن امام همام چنین آمده است: «امام محمد باقر علیه السلام پیوسته از رسیدن استعاذه به گوش مبتلایان و گرفتاران خودداری میکرد.»(2)
بنابراین، بر پرستار است که برخوردی عادی و از روی نشاط با بیمار خود داشته باشد و از جاری ساختن کلماتی که حکایت از دشواری و خطرناک بودن بیماری دارد بپرهیزد.
نگاههای تند و پیوسته
روح لطیف و حساس بیمار، دریافت کننده تمام کنشها و واکنشهای اطراف خویش است. حرکات، سخنان و حتی نگاههای اطرافیان بیمار بخصوص پزشک و پرستار، برای او معنا دارند و اثری جدی در روح و روان او برجای میگذارند. بیمار برای این که از میزان بیماری خود آگاه شود از نگاهها خبر میگیرد و وضعیت بیماری خود را حدس میزند. گاهی نگاه پزشک و پرستار از سر رضا و خشنودی است و گاه آمیخته به تأسف و تأثر و نگرانی است، که این هر دو، انعکاس و تأثیری متفاوت در روح بیمار خواهد داشت. نگاهی که از روی نشاط و خشنودی است به بیمار امید میبخشد و نگاه تأثرآمیز، روح امید را از او میگیرد، که هر یک از این دو در بهبود بیمار و یا شدت بیماری او تأثیری قابل توجه خواهد داشت.
از این رو باید به کیفیت نگاه، کاملا توجه داشت و از نگاههای تند و پیوسته به بیمار، پرهیز کرد. امام صادق (علیه السلام) میفرمایند: «لأ تنظروا إلى أهل البلاء فان ذلک یحزنهم.»(3) به اهل بلا و کسانی که مبتلایند، نگاه [غیرعادی] نکنید که موجب حزن و اندوه آنان میگردد. و نیز از پیامبر گرامی صلی الله علیه وآله وسلم چنین رسیده است که: «لأ تدیموا النظر إلى أهل البلاء و المجذومین فانه یحزنهم»(4) از نگاههای پیوسته به مبتلایان و جذامیان پرهیز کنید، چرا که موجب اندوه و نگرانی آنان میشود. از این دو روایت نیز به دست میآید که باید از هر چه موجب حزن و اندوه بیمار است، پرهیز کرد و محزون ساختن بیمار، امری ناپسند و ناخوشایند است.
بنابراین، کسانی که به نحوی با بیمار برخورد دارند . بویژه پرستار که بیش از هر کس با بیمار مرتبط است و از کم و کیف بیماری او خبر دارد . باید از نگاههای تند و غیرعادی پرهیز کنند تا اسباب حزن و اندوه بیمار، پدید نیاید.
غذا خوردن نزد بیمار
بیمار، ناگزیر از برخی غذاها و خوراکیها محروم است. بیمار از این که دیگران در حضور او غذایی میخورند که از آن محروم است، آزرده میشود. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) خورد و خوراک در حضور بیمار را نهی فرموده، آن را موجب از بین رفتن اجر و پاداش دانستهاند: «نهی رسول الله أن یأکل الغائد عند العلیل فیحبط الله أجر عیادته.»(5) پیامبر خدا از این که عیادت کننده در برابر بیمار چیزی بخورد نهی فرمودهاند و آن را موجب از بین رفتن اجر عیادت دانستهاند.
نجوا
نجوا کردن در برابر دیگران و گفتگوی خود را از آنان پنهان داشتن، از جمله صفاتی است که مورد نکوهش قرار گرفته است. طبیعت نجوا چنان است که مایه حساسیت و اندوه دیگران میشود. در نهی از این خصلت و بیان پیامدهای آن به سخن امام صادق(علیه السلام) بنگریم: »اذا کان القوم ثلاثه فلا یتناجى منهم اثنان دون صاحبهما فان ذلک مما یؤذیه.»(6)
هر گاه تعداد افراد به سه نفر رسید، نباید دونفر آنان نجوا کنند و گفتگوی خود را از نفر دیگر پنهان بدارند. چرا که این گونه گفتگو موجب اندوه آن شخص میشود و او را میآزارد هنگامی که نجواکردن چنین اثر سوئی بر انسان سالم داشته باشد، بر روح رنجیده و حساس بیمار که به اندک بهانه ای اندوهگین میگردد، اثر ناخوشایندتری باقی خواهد گذارد.
ممکن است بیمار بر اثر نجوای دیگران، احساس کند چیزی از او پنهان نگاه داشته میشود و در وهم و خیال خود آینده ای دردناک و وضعی نامطلوب برای خود ترسیم کند، که این خود موجب فرسایش روح و شدت بیماری او خواهد بود. بنابراین، بهتر است گفتگو در حضور بیمار با صدای معمولی و طبیعی انجام گیرد و از نجوا کردن و آهسته گفتگو نمودن که برای بیمار، بسیار ناراحت کننده است پرهیز شود.
پینوشتها:
١- عیون الأخبار، ج ۲، ص ۲۰۸.
2- الآداب الطبیة، ص ۱۵۱
3- بحارالأنوار، ج ۷۵، ص ۱۶.
4- طب الأثمه، ص ۱۰۶ و بحارالأنوار، ج ۷۵، ص ۱۵،
5- بحارالأنوار، ج ۱، ص ۲۲۸.
6- میزان الحکمه، ج ۱۰، ص ۱۴
منبع: نگرش اسلامی به: فرهنگ پرستاری، اکبر اسدی، صص154-149، مرکز تحقیقات اسلامی جانبازان، قم، چاپ دوم، 1375