۱۳۹۲/۰۵/۰۶
–
۱۳۳ بازدید
سلام علیکم.۱-آیا کسی که غیبت کسی رو میکند باید حتما از خود طرف حلالیت بطلبد.شاید این امر باعث کینه بشود.میتواند در محضر خدا توبه کند.که نیاز به شخص نباشد.
۲-عذاب غیبت کننده در دنیا و اخرت چیست؟.باتشکر
در پاسخ به مطالبی توجه کنید .
1. در موردی که حلالیت طلبیدن موجب مفسده و کینه توزی می شود لامز نیست به طرف گفت نشود واستغفارو دعای خیر برای او کردن کافی است .
2. پیامدهای ناگوار غیبت در دنیا و اخرت
در جوامع روایى اعم از خاصّه و عامّه (شیعه و سنّى) روایات بى شمارى وجود دارد که همگى دلالت بر حرمت غیبت دارند; از جمله :
1 ـ از رسول خدا روایت شده است که فرمودند :
« فانّ الغیبة أشدّ من الزّنا، انّ الرجل قدیزنى و یتوب فیتوب اللّه علیه و انّ صاحب الغیبة لایغفر له صاحبه».([ 1])
« غیبت از زنا بدتر است، چه بسا مردى مرتکب زنا مى شود، و سپس توبه مى کند، و خدا هم توبه او را قبول مى کند ولى شخص عیب کننده تا وقتى که غیبت او را غیبت شونده نبخشد و حلال نکند هرگز برایش مغفرتى نیست و خدایش نمى بخشد».([ 2])
واین که حضرت فرموده است گناه غیبت از زنا شدیدتر است، به خاطر این است که غیبت حق الناس است، و زنا حق اللّه، حتى زناى محسنه، البته شدیدتر از جمیع جهات نیست، شدیدتر حیثى است، یعنى از زوایه خاص شدیدتر است.([ 3])
2 ـ رسول خدا فرمود :
« الجلوس فى المسجد انتظار الصّلاة عبادة مالم یحدث، و قیل یا رسول اللّه و ما یحدث؟ قال: الاغتیاب»([ 4])
« نشستن در مسجد به انتظار نماز عبادت است تا حدثى از او سر زند عرض شد: اى رسول خدا حدث چیست؟ فرمود غیبت است .
3 ـ رسول خدا مى فرماید :
« من اغتاب مسلما أومسلمة لم یقبل اللّه صلوته و لا صیامه أربعین صباحا الاّ أن یغفر له صاحبه»([ 5])
« هرکس مرد یا زن مسلمانى را غیبت کند، تا چهل روز، روزه و نمازش قبول نیست، مگر این که غیبت شونده او را ببخشد »
4 ـ بازهم از خاتم رسولان روایت شده که فرمود :
« من اغتاب مؤمناً لم یجمع اللّه بینهما فى الجنّة أبداً، و من اغتاب مؤمناً بمالیس فیه فقد انقطعت العصمة بینهما، و کان المغتاب فى النّار خالداً فیها و بئس المصیر»([ 6])
« هرکس مؤمنى را به آن اوصافى که در او هست غیبت کند، خداوند بین آن دو را در بهشت جمع نمى کند; و کسى که مؤمنى را به آن چه که در او نیست غیبت کند، دیگر عصمت و احترام بین آن دو منقطع مى شود و غیبت کننده براى همیشه در آتش مى باشد و چه بد جایگاهى است .»
5 ـ مرحوم شیخ صدوق به سند خودش نقل مى کند که پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) در آخرین خطبه اش در مدینه فرمود :
« و من مشى فى غیبة اخیه و کشف عورته کانت اوّل خطو، خطاها وضعها فى جهنّم…»([ 7])
« هرکسى قدمى در راه غیبت برادر مسلمان خود بردارد و راز او را فاش سازد. اوّلین قدمى که در روز قیامت بر مى دارد به سوى جهنّم است .»
6 ـ پیامبر اکرم در حدیثى مى فرماید :
« کلّ المسلم على المسلم حرام دمه و ماله و عرضه »
« خون و مال و آبروى مسلمان بر مسلمان حرام است .»
7 ـ همچنین پیامبر در شب معراج رفته بودند مى فرماید :
« مررت لیلة اسرى بى على قدم یخشعون وجوههم بأظافیرهم فقلت: یا جبرئیل! قال: هؤلاء الّذین یغتابون النّاس و یقعون فى اعرافیهم.»([ 8])
« در شبى که به معراج رفتم، بر گروهى گذر کردم که صورت هاى خود را با ناخن مى خراشیدند از جبرئیل سؤال کردم که اینان چه کسانى هستند؟ گفتند: اینها کسانى هستند که مردم را غیبت مى کردند و آبروى آنها را مى ریختند .»
در روایات تعبیر زشتى براى گناه غیبت به کار رفته است که عبارت است از «غذاى سگ هاى جهنّم» مولا على (علیه السلام) مى فرماید :
« اجتنب الغیبة فانها ادام کلاب النّار»([ 9 ]) از غیبت کردن بپرهیزید! زیرا آن غذاى سگ هاى جهنّم است ».
امام صادق(علیه السلام) مى فرماید :
« من قال فى مؤمن مارأته عیناه و سعته اذناه فهو من الّذین قال اللّه: انّ الذّین قال اللّه: انّ الّذین یحبّون أن تشیع الفاحشة (سوره نور، 24/19)».([ 10])
« کسى که در مورد مؤمنى (عیبى را) مطرح کند که چشم هایش دیده و گوش هایش شنیده از جمله کسانى هستند که خداوند در مورد آنها مى گوید: آنها کسانى هستند که دوست دارند فحشاء و کارزشت در مؤمنین گسترش یابد .»
در حدیثى پیامبر اکرم مى فرماید :
« یؤتى بأحد یوم القیامة یوقف بین یدى اللّه و یدفع الیه کتابه فلا یرى حسناته فیقول: الهى لیس هذا کتابى فانّى لا أرى فیها طاعتى؟ فیقال له: انّ ربّک لایضلّ و لا ینسى. ذهب عملک باغتیاب النّاس ثمّ یؤتى بآخر و یدفع الیه کتابه فیرى فیها طاعات کثیرة. فیقول: الهى ما هذا کتابى! فانّى ما عملت هذه الطّاعات. فیقال له: لأنّ فلاناً اغتابک فدفعت حسناته الیک.»([ 11])
« در روز قیامت فردى را به پیشگاه الهى مى آورند و نامه اعمال او را به دست او مى دهند وقتى نامه را مى گشاید، کارهاى نیک خود را در آن نمى یابد، لذا مى گوید: خدایا این نامه من نیست، زیرا عبادت هایم را در آن نمى یابم. به او گفته مى شود: پروردگارت خطاکار و فراموشکار نیست بلکه عمل تو با غیبت کردن مردم از بین رفته است. سپس فرد دیگرى را مى آورند و نامه عملش را به دست او مى دهند و در آن عبادتهاى زیادى را مى بینند، لذا مى گوید: خدایا این نامه اعمال من نیست، زیرا این همه عبادت از من نیست و مى گوید که فلان آدم غیبت تو را کرده، کارهاى نیکش به تو رسیده است .»
«
[1] . وسائل الشیعه، شیخ حرّ عاملى، ج 8، ص 609
[2] . همان ج 8، ص 598 .
[3] . سرطان ایمان ص 47، (بررسى بیمارى روانى غیبت) حسن میرزا خانى، دفتر تبلیغات اسلام، قم سال 1369 .
[4] . اصول کافى، شیخ کلینى، ج 2، ص 375، تهران، علمیه اسلامیه، 1364 .
[5]. بحارالانوار، مجلسى ج 75، ص 285،مؤسسه الوفاء، چاپ دوّم، بیروت، 1403هـ ق .
[6] . وسائل الشیعه، ج8، ص 602 .
[7] . وسائل الشیعه ج 8، ص 600 .
[8] . کنزالعمال، على بن حسام الدین متقى، ج 1، ص 150، مؤسسه الرسالة، بیروت، 1405 ق، 1363 .
[9] . همان .
[10] . بحارالانوار ج 75، باب66، حدیث2 .
[11] . همان ج 75، باب 66، حدیث 53 .