جواب سوال شما را در دو قسمت مجزا میدهیم:
حضرت اباعبداللهالحسین(ع)
الف) تعداد دقیق فرزندان امام حسین ( ع ) تا کنون معلوم نشده است و سن برخى از فرزندان امام حسین ( ع ) هم به طور دقیق معلوم نشده است . آن چه براى ما تا به این لحظه روشن شده است به این صورت است :
. ۱ رقیه
یکى از فرزندان امام حسین ( ع ) دخترى است معروف به رقیه . این دختر چهار سال داشت و در دوران اسارت در شام در جایى که آنها را نگهدارى مى کردند ، وفات کرده است . مأخذ این مطلب عبارت است از کتاب « کامل بهائى » نوشته « حسن بن على بن محمد بن على طبرى » معروف به عماد الدین طبرى . نویسنده این کتاب از علماى مورد اعتماد شیعه است . درباره نویسنده این کتاب مى توانید به کتاب « فوائد رضویه » نوشته شیخ عباس قمى مراجعه بکنید . در ص ۱۱۱ ، حرف ح ، کلمه حسن ، درباره او مطالبى دارد . عماد الدین طبرى ماجراى دختر چهار ساله امام حسین ( ع ) را از کتابى به نام « حاویه » ذکر کرده است ( کامل بهائى ، جزء دوم ، فصل سوم ، باب ۲۵ ، ص ۱۷۹ ) .
در کامل بهائى نام این دختر را ذکر نکرده و فقط دختر چهار ساله را ذکر مى کند و ما از قرائن و شواهد به دست آورده ایم که نام آن دختر رقیه است .
داستان دختر چهار ساله امام حسین ( ع ) را که در خرابه شام وفات کرده شیخ عباس قمى در « منتهى الآمال » ج اول ، ص ۸۰۷ ، چاپ هجرت ، چاپ هشتم آورده است .
در کتاب « منتخب التواریخ » درباره این دختر چهار ساله حکایت جالبى ذکر کرده است . اگر خواستید به آن کتاب ، ص ۳۸۸ یک جلدى مراجعه بکنید . در کتاب « تراجم النساء » ، ج ۲ ، ص ۱۰۳ ، چاپ اول ، آو داستان جالب را از « منتخب التواریخ » نقل کرده است .
. ۲ محسن
امام حسین ( ع ) در میان اسیران همسرى داشت که نامش تا به امروز مشخص نشده است . این بانو وقتى که اسیران کربلا را به شام مى بردند ، در نزدیک « حلب » در کوه « جوشن » بچه اش زود هنگام به دنیا آمد و در همانجا هم درگذشت . هم اکنون آن محل به نام « مشهد السقط » معروف است و برخى از علماى بزرگ در همان مکان دفن شده اند ( منتهى الآمال ، ج اول ، ص ۷۷۶ ، چاپ هجرت ، چاپ هشتم ) .
پس سن این بچه یک روز بود .
. ۳ سکینه
یکى از دختران امام حسین ( ع ) سکینه است . نام او آمنه است و در کربلا حضور داشت . مادرش رباب است و امام حسین ( ع ) نسبت به هر دو علاقه زیادى داشت . حضرت سکینه در سال ۶۱ در کربلا بود و در سال ۱۱۷ ه . ق وفات کرده است و در موقع وفات هفتاد سال سن داشت . پس از ماجراى کربلا پنجاه و شش سال عمر کرده است و چون در هفتاد سالگى وفات کرده ، پس اگر ۵۶ را از هفتاد کم بکنیم مى ماند . ۱۴
بنابراین حضرت سکینه در کربلا چهارده سال داشت و اگر ۱۴ را از ۶۱ کم بکنیم مى ماند . ۴۷ پس حضرت سکینه در سال ۴۷ قمرى به دنیا آمده و در سال ۱۱۷ هم وفات کرده است و سنش هفتاد بود . حضرت سکینه در کربلا نامزد داشت و در همانجا به شهادت رسید . پس از ماجراى کربلا « مصعب بن زبیر » آن حضرت را به همسرى در آورد و پس از مصعب به همسرى « عبد الله بن عثمان بن عفان » در آمده است .
وفات او در سال ۱۱۷ را در « منتهى الآمال » ، ج ۱ ، ص ۸۵۴ به بعد ، « تاریخ و اماکن سیاحتى و زیارتى سوریه » نوشته « اصغر قائدان » ، ص ۱۳۳ ، چاپ سوم ، نشر مشعر و « منتخب التواریخ » ، ص ۱۹۴ ، مى توانید ملاحظه بکنید .
هفتاد ساله بودن او در وقت وفات را در کتاب « تاریخ و اماکن سیاحتى و زیارتى سوریه ، ص ۱۳۳ » ملاحظه بکنید .
همسر اول او « عبد الله بن حسن » بود ( منتهى الآمال ، ج ۱ ، ص ۷۰۰ و تاریخ و اماکن سیاحتى و زیارتى سوریه ، ص ۱۳۳ ) .
این عبد الله که نامزد حضرت سکینه بود پیش از عروسى در کربلا به شهادت رسید ( تاریخ و اماکن سیاحتى و زیارتى سوریه ، ص ۱۳۳ و منتهى الآمال ، ج ۱ ، ص ۷۰۰ ) .
شوهر دوم و سوم او در کتاب « منتخب التواریخ ، ص ۱۹۴ » ذکر شده است . عبد الله بن حسن پسر امام حسن ( ع ) است و عبد الله اکبر نامیده مى شد . بنابراین عبد الله بن حسن ، پسر عموى حضرت سکینه است .
. ۴ فاطمه
یکى از دختران امام حسین ( ع ) فاطمه است و در کربلا حاضر بود . فاطمه در سال ۱۱۷ ه . ق وفات کرد . در همان سالى که حضرت سکینه وفات کرد ( منتهى الآمال ، ج ۱ ، صص ۸۵۳ – ۸۵۴ ) .
در کتب مورد مطالعه به سال تولد او اشاره نشده و همچنین ننوشته اند که در چه سنى وفات کرده است . آن چه مسلم است این است که از سال ۶۱ تا سال ۱۱۷ زنده بوده و ۵۶ سال عمر کرده است و در کربلا بیش از ۱۴ سال سن داشته است چون او یک کمى از سکینه بزرگتر است . حضرت سکینه در کربلا ۱۴ سال داشته است و در سال ۴۷ قمرى به دنیا آمد و با این محاسبه حضرت فاطمه بنت الحسین ( ع ) در حدود ۱۶ – ۱۵ سال داشت و با این ملاحظات در سال ۴۶ یا ۴۵ قمرى به دنیا آمده است .
شوهر فاطمه ، حسن بن حسن بود . این حسن را « حسن مثنى » مى نامند ( منتهى الآمال ، ج ۱ ، ص ۸۵۴ ) .
فاطمه از این حسن سه بچه به دنیا آورد که عبارتند از : عبدالله ، ابراهیم و حسن که این حسن را « حسن مثلث » مى گویند ( همان ) .
حسن بن حسن ( ع ) پسر عموى فاطمه است و در کربلا حاضر و جزو رزمندگان کربلا بود . روز عاشورا زخمى شد و افتاد ولى او را با وساطت یکى از آشنایان نکشتند و با اسیران به شام بردند .
بر این اساس سن واقعى فاطمه بنت الحسین ( ع ) تا این لحظه معلوم نشده است .
. ۵ امام زین العابدین
امام سجاد ( ع ) در سال ۳۶ و یا ۳۸ ه . ق به دنیا آمده است ( منتهى الآمال ، ج ۲ ، ص ۲۹ ، چاپ هجرت ، و الانوار النعمانیه ، ج اول ، چاپ تبریز ، ص ۳۷۴ ) .
و در سال ۹۵ یا ۹۴ ه . ق وفات کرده است ( منتهى الآمال ، ج ۲ ، ص ۹۲ ) .
اگر در سال ۳۶ به دنیا آمده و در سال ۹۵ وفات یافته ، پس سن آن حضرت ( ع ) در موقع وفات ۵۹ بوده است و اگر در سال ۳۸ به دنیا آمده و در سال ۹۵ وفات یافته ، در وقت وفات ۵۷ سال داشت و اگر سال وفات را ۹۴ به حساب بیاوریم در این صورت سن آن حضرت ( ع ) یا ۵۸ بوده و یا . ۵۶ براى همین اختلاف است که سن او در کربلا یا ۲۵ بود و یا ۲۳ ، چون حادثه کربلا در سال ۶۱ روى داده است .
پس حضرت امام سجاد ( ع ) موقع وفات ۵۹ ساله یا ۵۷ ساله یا ۵۸ و یا ۵۶ ساله بودند . در « انوار نعمانیه » سال وفات او را فقط ۹۵ مى داند . در این صورت آن حضرت ( ع ) موقع وفات یا ۵۷ ساله بودند و یا ۵۹ ساله و در همین انوار نعمانیه سن آن حضرت ( ع ) را ۵۷ ذکر کرده است ( انوار نعمانیه ، ج ۱ ، ص ۳۷۴ ) .
با این حساب مى توان گفت که آن حضرت ( ع ) در وقت وفات ۵۷ سال داشت و درسال ۳۸ ه . ق به دنیا آمده و در سال ۹۵ وفات کرده است .
. ۶ على اکبر
یکى از فرزندان امام حسین ( ع ) که در کربلا به شهادت رسید على اکبر ( ع ) است . على اکبر در کربلا ۲۷ سال داشت و داراى زن و بچه بود و کنیه اش « ابوالحسن » است ( سخنان حسین بن على ( ع ) ، محمد صادق نجمى ، ص ۳۰۳ ، به نقل از مقتل مقرم ) .
مطابق این نظر على اکبر باید در سال ۳۴ ه . ق به دنیا آمده باشد و روز عاشورا سال ۶۱ به شهادت رسیده است . به نظر برخى على اکبر در سال ۳۳ متولد شده است ( همان ، ص ۳۰۰ ) .
و با این محاسبه على اکبر در کربلا ۲۸ سال داشته است . در سن و سال على اکبر اختلافات زیادى هست و ما آنها را نیاوردیم و به نظر مى رسد که آنچه در کتاب « سخنان امام حسین ( ع ) » آمده کافى است .
. ۷ جعفر بن حسین ( ع )
امام حسین ( ع ) پسرى به نام جعفر داشت ( مطالب السئول فى مناقب آل الرسول ، محمد بن طلحه بن محمد قرشى شافعى ، ص ۲۵۷ ، چاپ اول ، بیروت ، مؤسسه البلاغ و بحار الانوار ، ج ۴۵ ، ص ۳۳۰ ، چاپ ایران ) .
جعفر بن الحسین ( ع ) در زمان حیات امام حسین ( ع ) در گذشت ( منتهى الآمال ، ج ۱ ، ص ۸۵۳ و بحار الانوار ، ج ۴۵ ، ص ۳۲۹ ) .
نسبت به سن و سال او اطلاعاتى به دست نیامد .
. ۸ محمد بن الحسین ( ع )
یکى از فرزندان امام حسین ( ع ) پسرى است به نام محمد ( مطالب السئول ، ص ۲۵۷ و بحار الانوار ، ج ۴۵ ، ص ۳۳۱ ) .
نسبت به سن و سال این بچه هم اطلاعاتى به دست نیامد .
. ۹ عبدالله بن الحسین ( ع )
امام حسین ( ع ) پسرى داشت به نام عبدالله ( مطالب السئوال ، ص ۲۵۷ ) .
عبدالله در کربلا به شهادت رسید ( بحار الانوار ، ج ۴۵ ، ص ۳۳۰ و ۳۲۹ منتهى الآمال ، ج اول ، ص ۸۵۳ ) .
عبدالله در بغل امام حسین ( ع ) و در بچگى به شهادت رسید ( انوار النعمانیه ، ج ۱ ، ص ۳۷۳ ) .
مادر عبدالله رباب است و شیرخوار بود و او را « على اصغر » مى نامند ( . ک : تاریخ زندگانى امام حسین ( ع ) ، عماد زاده ، ص ۲۰۲ ، چاپ اول ، انتشارات اسوه ، ۱۳۷۳ ) .
در بعضى نوشته ها آمده است که براى امام حسین ( ع ) در کربلا بچه اى به دنیا آمد و در بغل امام حسین ( ع ) کشته شد ( تاریخ زندگانى امام حسین ( ع ) ، ج ۴ ، ص ۳۰۲ ، چاپ اول ، ۱۳۸۰ ، دفتر انتشارات کمک آموزشى ، به زبان عربى ) .
به احتمال زیاد این بچه همان عبدالله شیرخوار است و از این معلوم مى شود که بچه یک روزه بوده است . در همین کتاب آمده است که امام حسین ( ع ) پسرى داشت سه ساله و به شهادت رسید ( ص ۲۸۹ ) ولى نام آن را نیاورده است .
. ۱۰ زینب بنت الحسین ( ع )
یکى از دختران امام حسین ( ع ) زینب است ( مطالب السئوال ، ص ۲۵۷ ) .
و در باره او هم اطلاعاتى به دست نیامد .
در پایان باید این نکته را یادآورى بکنیم که اگر تلاش هاى پیروان امام حسین ( ع ) نبود ، این مقدار اطلاعات هم براى ما نمى ماند . امویان تمام تلاش خود را به کار گرفتند که اثرى از حسین بن على ( ع ) و اولاد او نماند . « امام فخر رازى » در جلد اول تفسیر خود در سوره حمد درباره بلند خواندن « بسم الله الرحمن الرحیم » و یا آهسته خواندن آن مى گوید : « وقتى که حکومت به دست بنى امیه افتاد آنان در همه جا تأکید داشتند که « بسم الله » بلند خوانده نشود ، چون آنان سعى مى کردند که آثار على بن ابى طالب ( ع ) را محو بکنند ۱
( ۱ ) ( انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه ، آیه الله حسن زاده آملى ، ص ۳۹ ، پاورقى ، به نقل از تفسیر کبیر ، ج اول ، ص ۱۶۰ ، چاپ استانبول ) .
حضرت ابالفضل العباسبن علی(ع) :
ب) در منابع تاریخی آمده است؛ حضرت ابوالفضل العباس(ع) با لبابه دختر عبدالله بن عباس، پسر عموی، پیامبر اسلام(ص) ازدواج کرد. حاصل این ازدواج، فرزند یا فرزندانی بود که در تعداد آنها اختلاف نظر وجود دارد. برخی تعداد آنها را دو نفر اعلام کردهاند. یکی به نام عبیدالله و دیگری به نام فضل[1] یا حسن[2] یا محمد.[3] برخی دیگر او را تنها صاحب یک فرزند؛ یعنی عبیدالله[4] دانستهاند.
در کتاب «نور العین فی مشهد الحسین» که منسوب به اسفراینی(م 418ق) است؛ فرزندان دیگری را نیز برای حضرت عباس(ع) ذکر میکند که در کربلا حضور داشتند. البته تنها نام یکی از آنها را با نام قاسم نام میبرد و برای فرزند دیگرش عبارت «ابن العباس» را میآورد.[5] برخی از متأخران نام او را محمد ذکر کردهاند.[6] اسفراینی درباره شهادت قاسم بن عباس و برادرش محمد مینویسد: هنگامی که بیشتر یاران امام حسین(ع) در درگیری با دشمنان به شهادت رسیدند، امام حسین(ع) فریاد برآورد: «وا غَوْثاه، بِکَ یا الله، وا قِلَّةَ ناصِراه؛ فریاد [از بیکسی] به تو پناه میبرم ای خدا! وای از کمی یاران!» در این لحظه، دو نوجوان که چهرهای مانند ماه داشتند، [صدای امام را شنیدند]، از خیمه به بیرون دویدند که یکی از آن دو فرزند عباس (محمد) و دیگری برادرش قاسم بود. و در پاسخ امام فریاد زدند: «لَبَّیْکَ یا مَولانا، نَحنُ بَینَ یَدَیکَ؛ در خدمت توایم ای سرور ما». امام حسین(ع) رو به آنان کرد و فرمود: «شهادت پدرتان کافی است» اما آنان امتناع ورزیده و گفتند: «نه به خدا ای عمو!» سپس از امام اجازه گرفته و به میدان نبرد شتافتند و پس از پیکار با دشمن هر دو به شهادت رسیدند.[7] اما به دلایل مختلفی نمیتوان به گزارشات نور العین اعتماد و اطمینان نمود؛ که در اینجا به نمونههایی به طور خلاصه اشاره میشود:
۱. تعدادی از علمای رجال و حدیثشناس و عاشورا پژوهان درباره این کتاب گفتهاند: در این کتاب به قدری دروغهای عجیب و غریب و خلاف عقل و خلاف متواترات تاریخی فراوان است که نمیتوان آنرا منتسب به ابواسحاق اسفراینی، فقیه برجسته شافعی دانست. هر کس در مقتل چاپ شده نور العین نگاه کند چیزهایی که شیعه و سنی بر خلاف آن اتفاق کردهاند خواهد دید. لذا به گزارشات نور العین به تنهایی اعتمادی نداریم.[8] ۲. این بخش از گزارش نور العین بهگونهای نقل شده است که گویا نبرد کربلا هم در روز عاشورا و روز یازدهم محرّم بوده است، در حالیکه این برخلاق نقل منابع تاریخی و حدیثی میباشد. بهعلاوه؛ بخشی از آنچه درباره دو فرزند حضرت ابوالفضل(ع) نقل کرده، شباهت زیادی به جریان قاسم بن حسن(ع) دارد. گویا نقل کننده میان وقایع و مبارزات عاشورا مرتکب اشتباه شده و گزارشات را درهم آمیخته است.
به هر حال؛ درباره حضور فرزندان حضرت ابوالفضل العباس(ع) در کربلا یا شهادت آنها باید گفت:
در برخی از منابع تاریخی آمده است که؛ محمد بن عباس در روز عاشورا به شهادت رسید.[9] و ظاهراً برخی از مورّخان و علما بهطور اجمال با توجه به گزارش نور العین گفتهاند؛ دو تا از فرزندان حضرت ابوالفضل العباس(ع)؛ یعنی محمد و قاسم در روز عاشورا به شهادت رسیدند.[10] از اینرو؛ نمیتوان گفت که فرزندان حضرت ابوالفضل العباس(ع) در کربلا حضور نداشتند؛ چون یا بودند و به شهادت رسیدند و یا در قافله اسرا بودند و با توجه به سنّ کم نجنگیدند؛ زیرا بنابر تحقیق و جستوجو؛ گزارشی تاریخی که عدم حضور فرزندان حضرت عباس بن علی(ع) در کربلا را اعلام کند، نیافتیم. بهعلاوه؛ با وجود چنین گزارشی، با توجه به خردسال بودن فرزندان ایشان، عدم حضورشان در کربلا هم مشکلی ایجاد نمیکند.
به نقل از پایگاه اطلاعرسانی حوزه
پی نوشت:
[1]. ابن صوفی نسابه، نجم الدین ابوالحسن على بن ابى الغنائم محمد، المجدی فی أنساب الطالبیین ، ص 436 قم، مکتبة آیة الله المرعشى النجفى ، چاپ دوم ، 1422ق؛ شبّر، جواد، ادب الطف، ج 1، ص 226، بیروت، دار المرتضى ، چاپ اوّل ، 1409ق.
[2]. شامی، جمال الدین یوسف بن حاتم ، الدر النظیم فی مناقب الأئمة اللهامیم ، ص 440، قم، دفتر نشر اسلامی، چاپ اول، 1420ق.
[3]. ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب(ع)، ج 4، ص 112، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق.
[4]. ابن حزم ، ابو محمد على بن احمد، جمهرة أنساب العرب، ص 67، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1403ق.
[5]. أبو اسحاق اسفراینی، ابراهیم بن محمد، نور العین فی مشهد الحسین، ص 43، تونس، مکتبة المنار.
[6]. مظفّر، عبدالواحد، بطل العلقمی العباس الاکبر بن الامام امیرالمومنین علی بن ابی طالب(ع)، ج 3، ص 433 – 434، قم، المکتبة الحیدریة، 1425ق.
[7]. نور العین فی مشهد الحسین، ص 43.
[8]. ر. ک: طباطبایی، عبدالعزیز، أهل البیت فی المکتبة العربیة، ص 655، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، 1417ق؛ قزوینی، فضل علی، الامام الحسین و اصحابه، ص 150، قم، 1415ق؛ فاطمی، سید حسن، منابع تحریف گستر در حادثه عاشورا به نقل از اربعین حسینیه، مجله کتابهای اسلامی، تابستان 1383ش، شماره 17، ص 272.
[9]. ابن شهر آشوب در تعداد شهدای بنی هاشم مینویسد: «وَ اخْتَلَفُوا فِی عَدَدِ الْمَقْتُولِینَ مِنْ أَهْلِ الْبَیْتِ فَالْأَکْثَرُونَ عَلَى أَنَّهُمْ کَانُوا سَبْعَةً وَ عِشْرِینَ تِسْعَةٌ … مِنْ وُلْدِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ الْحُسَیْنُ وَ الْعَبَّاسُ وَ یُقَالُ وَ ابْنُهُ مُحَمَّدُ بْنُ الْعَبَّاس…»؛ مناقب آل أبیطالب(ع) ، ج 4، ص 112؛ امین عاملى ، سید محسن، اعیان الشیعة، ج 1،ص 610، بیروت، دار التعارف ، 1403ق.
[10]. امین عاملى ، سید محسن، اعیان الشیعة، ج 1،ص 610، بیروت، دار التعارف ، 1403ق؛ مظفّر، عبدالواحد، بطل العلقمی العباس الاکبر بن الامام امیرالمومنین علی بن ابی طالب(ع)، ج 3، ص 433 – 434، قم، المکتبة الحیدریة، 1425ق؛ حائری مازندرانی، محمد مهدی، معالی السّبطین فی احوال الحسن و الحسین(ع)، ج 1، ص 435، تبریز، مکتبة القرشی، 1356ق.
حضرت اباعبداللهالحسین(ع)
الف) تعداد دقیق فرزندان امام حسین ( ع ) تا کنون معلوم نشده است و سن برخى از فرزندان امام حسین ( ع ) هم به طور دقیق معلوم نشده است . آن چه براى ما تا به این لحظه روشن شده است به این صورت است :
. ۱ رقیه
یکى از فرزندان امام حسین ( ع ) دخترى است معروف به رقیه . این دختر چهار سال داشت و در دوران اسارت در شام در جایى که آنها را نگهدارى مى کردند ، وفات کرده است . مأخذ این مطلب عبارت است از کتاب « کامل بهائى » نوشته « حسن بن على بن محمد بن على طبرى » معروف به عماد الدین طبرى . نویسنده این کتاب از علماى مورد اعتماد شیعه است . درباره نویسنده این کتاب مى توانید به کتاب « فوائد رضویه » نوشته شیخ عباس قمى مراجعه بکنید . در ص ۱۱۱ ، حرف ح ، کلمه حسن ، درباره او مطالبى دارد . عماد الدین طبرى ماجراى دختر چهار ساله امام حسین ( ع ) را از کتابى به نام « حاویه » ذکر کرده است ( کامل بهائى ، جزء دوم ، فصل سوم ، باب ۲۵ ، ص ۱۷۹ ) .
در کامل بهائى نام این دختر را ذکر نکرده و فقط دختر چهار ساله را ذکر مى کند و ما از قرائن و شواهد به دست آورده ایم که نام آن دختر رقیه است .
داستان دختر چهار ساله امام حسین ( ع ) را که در خرابه شام وفات کرده شیخ عباس قمى در « منتهى الآمال » ج اول ، ص ۸۰۷ ، چاپ هجرت ، چاپ هشتم آورده است .
در کتاب « منتخب التواریخ » درباره این دختر چهار ساله حکایت جالبى ذکر کرده است . اگر خواستید به آن کتاب ، ص ۳۸۸ یک جلدى مراجعه بکنید . در کتاب « تراجم النساء » ، ج ۲ ، ص ۱۰۳ ، چاپ اول ، آو داستان جالب را از « منتخب التواریخ » نقل کرده است .
. ۲ محسن
امام حسین ( ع ) در میان اسیران همسرى داشت که نامش تا به امروز مشخص نشده است . این بانو وقتى که اسیران کربلا را به شام مى بردند ، در نزدیک « حلب » در کوه « جوشن » بچه اش زود هنگام به دنیا آمد و در همانجا هم درگذشت . هم اکنون آن محل به نام « مشهد السقط » معروف است و برخى از علماى بزرگ در همان مکان دفن شده اند ( منتهى الآمال ، ج اول ، ص ۷۷۶ ، چاپ هجرت ، چاپ هشتم ) .
پس سن این بچه یک روز بود .
. ۳ سکینه
یکى از دختران امام حسین ( ع ) سکینه است . نام او آمنه است و در کربلا حضور داشت . مادرش رباب است و امام حسین ( ع ) نسبت به هر دو علاقه زیادى داشت . حضرت سکینه در سال ۶۱ در کربلا بود و در سال ۱۱۷ ه . ق وفات کرده است و در موقع وفات هفتاد سال سن داشت . پس از ماجراى کربلا پنجاه و شش سال عمر کرده است و چون در هفتاد سالگى وفات کرده ، پس اگر ۵۶ را از هفتاد کم بکنیم مى ماند . ۱۴
بنابراین حضرت سکینه در کربلا چهارده سال داشت و اگر ۱۴ را از ۶۱ کم بکنیم مى ماند . ۴۷ پس حضرت سکینه در سال ۴۷ قمرى به دنیا آمده و در سال ۱۱۷ هم وفات کرده است و سنش هفتاد بود . حضرت سکینه در کربلا نامزد داشت و در همانجا به شهادت رسید . پس از ماجراى کربلا « مصعب بن زبیر » آن حضرت را به همسرى در آورد و پس از مصعب به همسرى « عبد الله بن عثمان بن عفان » در آمده است .
وفات او در سال ۱۱۷ را در « منتهى الآمال » ، ج ۱ ، ص ۸۵۴ به بعد ، « تاریخ و اماکن سیاحتى و زیارتى سوریه » نوشته « اصغر قائدان » ، ص ۱۳۳ ، چاپ سوم ، نشر مشعر و « منتخب التواریخ » ، ص ۱۹۴ ، مى توانید ملاحظه بکنید .
هفتاد ساله بودن او در وقت وفات را در کتاب « تاریخ و اماکن سیاحتى و زیارتى سوریه ، ص ۱۳۳ » ملاحظه بکنید .
همسر اول او « عبد الله بن حسن » بود ( منتهى الآمال ، ج ۱ ، ص ۷۰۰ و تاریخ و اماکن سیاحتى و زیارتى سوریه ، ص ۱۳۳ ) .
این عبد الله که نامزد حضرت سکینه بود پیش از عروسى در کربلا به شهادت رسید ( تاریخ و اماکن سیاحتى و زیارتى سوریه ، ص ۱۳۳ و منتهى الآمال ، ج ۱ ، ص ۷۰۰ ) .
شوهر دوم و سوم او در کتاب « منتخب التواریخ ، ص ۱۹۴ » ذکر شده است . عبد الله بن حسن پسر امام حسن ( ع ) است و عبد الله اکبر نامیده مى شد . بنابراین عبد الله بن حسن ، پسر عموى حضرت سکینه است .
. ۴ فاطمه
یکى از دختران امام حسین ( ع ) فاطمه است و در کربلا حاضر بود . فاطمه در سال ۱۱۷ ه . ق وفات کرد . در همان سالى که حضرت سکینه وفات کرد ( منتهى الآمال ، ج ۱ ، صص ۸۵۳ – ۸۵۴ ) .
در کتب مورد مطالعه به سال تولد او اشاره نشده و همچنین ننوشته اند که در چه سنى وفات کرده است . آن چه مسلم است این است که از سال ۶۱ تا سال ۱۱۷ زنده بوده و ۵۶ سال عمر کرده است و در کربلا بیش از ۱۴ سال سن داشته است چون او یک کمى از سکینه بزرگتر است . حضرت سکینه در کربلا ۱۴ سال داشته است و در سال ۴۷ قمرى به دنیا آمد و با این محاسبه حضرت فاطمه بنت الحسین ( ع ) در حدود ۱۶ – ۱۵ سال داشت و با این ملاحظات در سال ۴۶ یا ۴۵ قمرى به دنیا آمده است .
شوهر فاطمه ، حسن بن حسن بود . این حسن را « حسن مثنى » مى نامند ( منتهى الآمال ، ج ۱ ، ص ۸۵۴ ) .
فاطمه از این حسن سه بچه به دنیا آورد که عبارتند از : عبدالله ، ابراهیم و حسن که این حسن را « حسن مثلث » مى گویند ( همان ) .
حسن بن حسن ( ع ) پسر عموى فاطمه است و در کربلا حاضر و جزو رزمندگان کربلا بود . روز عاشورا زخمى شد و افتاد ولى او را با وساطت یکى از آشنایان نکشتند و با اسیران به شام بردند .
بر این اساس سن واقعى فاطمه بنت الحسین ( ع ) تا این لحظه معلوم نشده است .
. ۵ امام زین العابدین
امام سجاد ( ع ) در سال ۳۶ و یا ۳۸ ه . ق به دنیا آمده است ( منتهى الآمال ، ج ۲ ، ص ۲۹ ، چاپ هجرت ، و الانوار النعمانیه ، ج اول ، چاپ تبریز ، ص ۳۷۴ ) .
و در سال ۹۵ یا ۹۴ ه . ق وفات کرده است ( منتهى الآمال ، ج ۲ ، ص ۹۲ ) .
اگر در سال ۳۶ به دنیا آمده و در سال ۹۵ وفات یافته ، پس سن آن حضرت ( ع ) در موقع وفات ۵۹ بوده است و اگر در سال ۳۸ به دنیا آمده و در سال ۹۵ وفات یافته ، در وقت وفات ۵۷ سال داشت و اگر سال وفات را ۹۴ به حساب بیاوریم در این صورت سن آن حضرت ( ع ) یا ۵۸ بوده و یا . ۵۶ براى همین اختلاف است که سن او در کربلا یا ۲۵ بود و یا ۲۳ ، چون حادثه کربلا در سال ۶۱ روى داده است .
پس حضرت امام سجاد ( ع ) موقع وفات ۵۹ ساله یا ۵۷ ساله یا ۵۸ و یا ۵۶ ساله بودند . در « انوار نعمانیه » سال وفات او را فقط ۹۵ مى داند . در این صورت آن حضرت ( ع ) موقع وفات یا ۵۷ ساله بودند و یا ۵۹ ساله و در همین انوار نعمانیه سن آن حضرت ( ع ) را ۵۷ ذکر کرده است ( انوار نعمانیه ، ج ۱ ، ص ۳۷۴ ) .
با این حساب مى توان گفت که آن حضرت ( ع ) در وقت وفات ۵۷ سال داشت و درسال ۳۸ ه . ق به دنیا آمده و در سال ۹۵ وفات کرده است .
. ۶ على اکبر
یکى از فرزندان امام حسین ( ع ) که در کربلا به شهادت رسید على اکبر ( ع ) است . على اکبر در کربلا ۲۷ سال داشت و داراى زن و بچه بود و کنیه اش « ابوالحسن » است ( سخنان حسین بن على ( ع ) ، محمد صادق نجمى ، ص ۳۰۳ ، به نقل از مقتل مقرم ) .
مطابق این نظر على اکبر باید در سال ۳۴ ه . ق به دنیا آمده باشد و روز عاشورا سال ۶۱ به شهادت رسیده است . به نظر برخى على اکبر در سال ۳۳ متولد شده است ( همان ، ص ۳۰۰ ) .
و با این محاسبه على اکبر در کربلا ۲۸ سال داشته است . در سن و سال على اکبر اختلافات زیادى هست و ما آنها را نیاوردیم و به نظر مى رسد که آنچه در کتاب « سخنان امام حسین ( ع ) » آمده کافى است .
. ۷ جعفر بن حسین ( ع )
امام حسین ( ع ) پسرى به نام جعفر داشت ( مطالب السئول فى مناقب آل الرسول ، محمد بن طلحه بن محمد قرشى شافعى ، ص ۲۵۷ ، چاپ اول ، بیروت ، مؤسسه البلاغ و بحار الانوار ، ج ۴۵ ، ص ۳۳۰ ، چاپ ایران ) .
جعفر بن الحسین ( ع ) در زمان حیات امام حسین ( ع ) در گذشت ( منتهى الآمال ، ج ۱ ، ص ۸۵۳ و بحار الانوار ، ج ۴۵ ، ص ۳۲۹ ) .
نسبت به سن و سال او اطلاعاتى به دست نیامد .
. ۸ محمد بن الحسین ( ع )
یکى از فرزندان امام حسین ( ع ) پسرى است به نام محمد ( مطالب السئول ، ص ۲۵۷ و بحار الانوار ، ج ۴۵ ، ص ۳۳۱ ) .
نسبت به سن و سال این بچه هم اطلاعاتى به دست نیامد .
. ۹ عبدالله بن الحسین ( ع )
امام حسین ( ع ) پسرى داشت به نام عبدالله ( مطالب السئوال ، ص ۲۵۷ ) .
عبدالله در کربلا به شهادت رسید ( بحار الانوار ، ج ۴۵ ، ص ۳۳۰ و ۳۲۹ منتهى الآمال ، ج اول ، ص ۸۵۳ ) .
عبدالله در بغل امام حسین ( ع ) و در بچگى به شهادت رسید ( انوار النعمانیه ، ج ۱ ، ص ۳۷۳ ) .
مادر عبدالله رباب است و شیرخوار بود و او را « على اصغر » مى نامند ( . ک : تاریخ زندگانى امام حسین ( ع ) ، عماد زاده ، ص ۲۰۲ ، چاپ اول ، انتشارات اسوه ، ۱۳۷۳ ) .
در بعضى نوشته ها آمده است که براى امام حسین ( ع ) در کربلا بچه اى به دنیا آمد و در بغل امام حسین ( ع ) کشته شد ( تاریخ زندگانى امام حسین ( ع ) ، ج ۴ ، ص ۳۰۲ ، چاپ اول ، ۱۳۸۰ ، دفتر انتشارات کمک آموزشى ، به زبان عربى ) .
به احتمال زیاد این بچه همان عبدالله شیرخوار است و از این معلوم مى شود که بچه یک روزه بوده است . در همین کتاب آمده است که امام حسین ( ع ) پسرى داشت سه ساله و به شهادت رسید ( ص ۲۸۹ ) ولى نام آن را نیاورده است .
. ۱۰ زینب بنت الحسین ( ع )
یکى از دختران امام حسین ( ع ) زینب است ( مطالب السئوال ، ص ۲۵۷ ) .
و در باره او هم اطلاعاتى به دست نیامد .
در پایان باید این نکته را یادآورى بکنیم که اگر تلاش هاى پیروان امام حسین ( ع ) نبود ، این مقدار اطلاعات هم براى ما نمى ماند . امویان تمام تلاش خود را به کار گرفتند که اثرى از حسین بن على ( ع ) و اولاد او نماند . « امام فخر رازى » در جلد اول تفسیر خود در سوره حمد درباره بلند خواندن « بسم الله الرحمن الرحیم » و یا آهسته خواندن آن مى گوید : « وقتى که حکومت به دست بنى امیه افتاد آنان در همه جا تأکید داشتند که « بسم الله » بلند خوانده نشود ، چون آنان سعى مى کردند که آثار على بن ابى طالب ( ع ) را محو بکنند ۱
( ۱ ) ( انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه ، آیه الله حسن زاده آملى ، ص ۳۹ ، پاورقى ، به نقل از تفسیر کبیر ، ج اول ، ص ۱۶۰ ، چاپ استانبول ) .
حضرت ابالفضل العباسبن علی(ع) :
ب) در منابع تاریخی آمده است؛ حضرت ابوالفضل العباس(ع) با لبابه دختر عبدالله بن عباس، پسر عموی، پیامبر اسلام(ص) ازدواج کرد. حاصل این ازدواج، فرزند یا فرزندانی بود که در تعداد آنها اختلاف نظر وجود دارد. برخی تعداد آنها را دو نفر اعلام کردهاند. یکی به نام عبیدالله و دیگری به نام فضل[1] یا حسن[2] یا محمد.[3] برخی دیگر او را تنها صاحب یک فرزند؛ یعنی عبیدالله[4] دانستهاند.
در کتاب «نور العین فی مشهد الحسین» که منسوب به اسفراینی(م 418ق) است؛ فرزندان دیگری را نیز برای حضرت عباس(ع) ذکر میکند که در کربلا حضور داشتند. البته تنها نام یکی از آنها را با نام قاسم نام میبرد و برای فرزند دیگرش عبارت «ابن العباس» را میآورد.[5] برخی از متأخران نام او را محمد ذکر کردهاند.[6] اسفراینی درباره شهادت قاسم بن عباس و برادرش محمد مینویسد: هنگامی که بیشتر یاران امام حسین(ع) در درگیری با دشمنان به شهادت رسیدند، امام حسین(ع) فریاد برآورد: «وا غَوْثاه، بِکَ یا الله، وا قِلَّةَ ناصِراه؛ فریاد [از بیکسی] به تو پناه میبرم ای خدا! وای از کمی یاران!» در این لحظه، دو نوجوان که چهرهای مانند ماه داشتند، [صدای امام را شنیدند]، از خیمه به بیرون دویدند که یکی از آن دو فرزند عباس (محمد) و دیگری برادرش قاسم بود. و در پاسخ امام فریاد زدند: «لَبَّیْکَ یا مَولانا، نَحنُ بَینَ یَدَیکَ؛ در خدمت توایم ای سرور ما». امام حسین(ع) رو به آنان کرد و فرمود: «شهادت پدرتان کافی است» اما آنان امتناع ورزیده و گفتند: «نه به خدا ای عمو!» سپس از امام اجازه گرفته و به میدان نبرد شتافتند و پس از پیکار با دشمن هر دو به شهادت رسیدند.[7] اما به دلایل مختلفی نمیتوان به گزارشات نور العین اعتماد و اطمینان نمود؛ که در اینجا به نمونههایی به طور خلاصه اشاره میشود:
۱. تعدادی از علمای رجال و حدیثشناس و عاشورا پژوهان درباره این کتاب گفتهاند: در این کتاب به قدری دروغهای عجیب و غریب و خلاف عقل و خلاف متواترات تاریخی فراوان است که نمیتوان آنرا منتسب به ابواسحاق اسفراینی، فقیه برجسته شافعی دانست. هر کس در مقتل چاپ شده نور العین نگاه کند چیزهایی که شیعه و سنی بر خلاف آن اتفاق کردهاند خواهد دید. لذا به گزارشات نور العین به تنهایی اعتمادی نداریم.[8] ۲. این بخش از گزارش نور العین بهگونهای نقل شده است که گویا نبرد کربلا هم در روز عاشورا و روز یازدهم محرّم بوده است، در حالیکه این برخلاق نقل منابع تاریخی و حدیثی میباشد. بهعلاوه؛ بخشی از آنچه درباره دو فرزند حضرت ابوالفضل(ع) نقل کرده، شباهت زیادی به جریان قاسم بن حسن(ع) دارد. گویا نقل کننده میان وقایع و مبارزات عاشورا مرتکب اشتباه شده و گزارشات را درهم آمیخته است.
به هر حال؛ درباره حضور فرزندان حضرت ابوالفضل العباس(ع) در کربلا یا شهادت آنها باید گفت:
در برخی از منابع تاریخی آمده است که؛ محمد بن عباس در روز عاشورا به شهادت رسید.[9] و ظاهراً برخی از مورّخان و علما بهطور اجمال با توجه به گزارش نور العین گفتهاند؛ دو تا از فرزندان حضرت ابوالفضل العباس(ع)؛ یعنی محمد و قاسم در روز عاشورا به شهادت رسیدند.[10] از اینرو؛ نمیتوان گفت که فرزندان حضرت ابوالفضل العباس(ع) در کربلا حضور نداشتند؛ چون یا بودند و به شهادت رسیدند و یا در قافله اسرا بودند و با توجه به سنّ کم نجنگیدند؛ زیرا بنابر تحقیق و جستوجو؛ گزارشی تاریخی که عدم حضور فرزندان حضرت عباس بن علی(ع) در کربلا را اعلام کند، نیافتیم. بهعلاوه؛ با وجود چنین گزارشی، با توجه به خردسال بودن فرزندان ایشان، عدم حضورشان در کربلا هم مشکلی ایجاد نمیکند.
به نقل از پایگاه اطلاعرسانی حوزه
پی نوشت:
[1]. ابن صوفی نسابه، نجم الدین ابوالحسن على بن ابى الغنائم محمد، المجدی فی أنساب الطالبیین ، ص 436 قم، مکتبة آیة الله المرعشى النجفى ، چاپ دوم ، 1422ق؛ شبّر، جواد، ادب الطف، ج 1، ص 226، بیروت، دار المرتضى ، چاپ اوّل ، 1409ق.
[2]. شامی، جمال الدین یوسف بن حاتم ، الدر النظیم فی مناقب الأئمة اللهامیم ، ص 440، قم، دفتر نشر اسلامی، چاپ اول، 1420ق.
[3]. ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب(ع)، ج 4، ص 112، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق.
[4]. ابن حزم ، ابو محمد على بن احمد، جمهرة أنساب العرب، ص 67، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1403ق.
[5]. أبو اسحاق اسفراینی، ابراهیم بن محمد، نور العین فی مشهد الحسین، ص 43، تونس، مکتبة المنار.
[6]. مظفّر، عبدالواحد، بطل العلقمی العباس الاکبر بن الامام امیرالمومنین علی بن ابی طالب(ع)، ج 3، ص 433 – 434، قم، المکتبة الحیدریة، 1425ق.
[7]. نور العین فی مشهد الحسین، ص 43.
[8]. ر. ک: طباطبایی، عبدالعزیز، أهل البیت فی المکتبة العربیة، ص 655، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، 1417ق؛ قزوینی، فضل علی، الامام الحسین و اصحابه، ص 150، قم، 1415ق؛ فاطمی، سید حسن، منابع تحریف گستر در حادثه عاشورا به نقل از اربعین حسینیه، مجله کتابهای اسلامی، تابستان 1383ش، شماره 17، ص 272.
[9]. ابن شهر آشوب در تعداد شهدای بنی هاشم مینویسد: «وَ اخْتَلَفُوا فِی عَدَدِ الْمَقْتُولِینَ مِنْ أَهْلِ الْبَیْتِ فَالْأَکْثَرُونَ عَلَى أَنَّهُمْ کَانُوا سَبْعَةً وَ عِشْرِینَ تِسْعَةٌ … مِنْ وُلْدِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ الْحُسَیْنُ وَ الْعَبَّاسُ وَ یُقَالُ وَ ابْنُهُ مُحَمَّدُ بْنُ الْعَبَّاس…»؛ مناقب آل أبیطالب(ع) ، ج 4، ص 112؛ امین عاملى ، سید محسن، اعیان الشیعة، ج 1،ص 610، بیروت، دار التعارف ، 1403ق.
[10]. امین عاملى ، سید محسن، اعیان الشیعة، ج 1،ص 610، بیروت، دار التعارف ، 1403ق؛ مظفّر، عبدالواحد، بطل العلقمی العباس الاکبر بن الامام امیرالمومنین علی بن ابی طالب(ع)، ج 3، ص 433 – 434، قم، المکتبة الحیدریة، 1425ق؛ حائری مازندرانی، محمد مهدی، معالی السّبطین فی احوال الحسن و الحسین(ع)، ج 1، ص 435، تبریز، مکتبة القرشی، 1356ق.