خانه » همه » مذهبی » فرقه های یهودیت

فرقه های یهودیت


فرقه های یهودیت

۱۳۹۸/۰۹/۲۵


۱۵۱۲ بازدید

مذاهب و فرقه هاى یهود را نام ببرید.

فرقه های یهودیت:
۱.فرقه فریسیان
به معناى جدا شوندگان، در عصر مکابیان پیدا شدند. این فرقه که بخش بزرگى از کاهنان یهود آن را پدید آوردند، در برابر یونانى زدگى ایستادگى کردند و نسبت به اجراى بى چون و چراى شریعت موسى اصرار ورزیدند. این فرقه به معاد و روز قیامت اعتقاد داشتند و راه نجات مردم جهان را عمل به تورات و کلیه دستورات دین یهود مى دانستند. آنان گروه یا فرقه سنت گراى یهود بودند که به اصول و فروع مکتوب و منقول موسى و پیامبران بنى اسرائیل سخت اعتقاد داشتند. نفوذ این فرقه مذهبى یهود تا سال ۱۳۵ میلادى ادامه داشت. روحانیون این فرقه سخت تلاش ‍ داشتند تا یهودیان را از گرایش به عقاید فلسفى بیگانه برحذر دارند. آنان هر گونه تفسیر و تغییر در احکام مذهبى را نمى پذیرفتند.
۲.فرقه صدوقیان
منسوب به یکى از روحانیون یهود به نام صدوق. این فرقه را روشنفکران و یونانى گرایان تشکیل مى دادند. آنان منکر معاد و مخالف احکام و اصول و فروع غیر علمى – عقلى دین یهود بودند. این فرقه تنها به نبوت مویس باور داشت و انبیاء و کتب دیگر غیر از تورات را قبول نداشت. از تورات فقط اسفار پنجگانه را قبول داشتند. این فرقه به بقاى روح و جهان آخرت باور نداشت. و همین جهان را دار ثواب و عقاب مى دانستند. آنان به خداوند اعتقاد داشتند و به معبد نیز مى رفتند. این گروه در سال هفتاد میلادى و پس از ویرانى اورشلیم، بکلى از میان رفت. عوام یهودى این فرقه روشنفکر را مرتد و خارج از دین مى شمردند. در عهد جدید یعنى اناجیل و رسالات رسولان از این فرقه یاد شده است. بنا به مندرجات انجیل، مقارن میلاد ((مسیح )) علیه السلام، میان دو فرقه فریسى و صدوقى اختلاف شدید رخ دارد. صدوقیان در اقلیت بودند و لذا مورد تهمت و آزار فریسیان قرار داشتند. در آن هنگام فریسیان با مسیح و پیروان او در جنگ و جدال بودند. ((قیافا)) کاهن بزرگ یهودیان فریسى به قتل عیسى فرمان و فتوى داد و آن حضرت را مرتد نامید: ((… پس ‍((یهودا)) (یکى از یاران عیسى که مکان اختفاى او را مى دانست ) چون که ((عیسى)) در آنجا با شاگردان خود بارها انجمن کرده بود، لشکریان و خادمان از نزد رؤ ساى کاهنان فریسیان با چراغها و مشعلها به آنجا آمدند.)) و نیز آمده است که: ((کاهنان فریسى همیشه با حضرت عیسى (علیه السلام) مناظره کردند، به او تهمت زنا مى زدند و به او اهانت و آزار مى رساندند.)) تعصّب و اختلافات فریسى و صدوقى باعث از میان رفتن وحدت سیاسى و مذهبى قوم یهود شد. تعالیم صدوقیان به تعالیم عیسى شباهت دارد. قرآن به اختلاف و تفرقه یهود اشاره دارد.
۳. فرقه اسنیان
فرقه یهودى با گرایش عرفانى که محصول دوران فقر و فلاکت و اسارت یهود است. این فرقه علیه مالکیت خصوصى شوریدند و اندوختن زر و سیم را حرام کردند.
افراد این فرقه هیچگونه مالکیت خصوصى نداشتند و به صورت جمعى زندگى مى کردند. براى آنان دوست و بیگانه یکى بود و با همه برادر و برابر بودند. آنان در اغذیه و امتعه شریک بودند. آنان هر گونه سیستم اقتصادى – تجارى را که منجر به تکاثر و اشرافیت و زراندوزى مى شد، ممنوع ساخته بودند. آنان به نظام برده دارى عاصى بودند، و خود برده نداشتند و برده فروشى را حرام کرده بودند. آنان همچنین ساختن اسلحه و آلات جنگى را حرام کرده بودند.
در حقیقت این فرقه در تحقق عدالت اهتمام فراوان داشته اند. مورخان یهودى از این فرقه با اعجاب و تحسین یاد کرده اند. فلیسین شاله فرانسوى این فرقه را اشتراکى مذهب مى داند که در قرن دوم ق.م. حضور داشته و بنیان گذار آن را یوسف و قیلون یهودى معرفى مى کند. این فرقه در عین حال عابد و زاهد و اهل ریاضت و انزوار بوده اند و نسبت به اجراى مراسم و احکام دین موسى سخت پابرجا بوده اند. آنها ترک دنیا کرده بودند و غالبا در کوهها و غارها بسر مى بردند و کارى جز عبادت و زهد ورزى نداشتند. در زندگى اجتماعى به یک معاش جمعى قائل بودند و اموال خود را متعلق به عموم مى دانستند. غسل تعمید نزد ایشان نشانه پاکى و توبه از گناه شمرده مى شد و در میان آنن معمول بود.
جان ناس مى گوید: اسن ها در اغلب نقاط فلسطین وجود داشته اند. این فرقه که از مردم جامعه دورى گزیده و تارک دنیا بودند، اوقات خود را به عبادت و انزوا و روزه و نماز گذرانیده و به انتظار ظهور حضرت مسیح نشسته بودند. آداب شریعت موسى را بجا آورده، از جنگ و جدال خوددارى مى کردند. مردم را به شکیبایى دعوت مى کردند. این فرقه در قرن دوم ق.م. به ظهور رسیدند و به زراعت و صنعت امرار معاش مى کرده اند. در زندگى اجتماعى نوعى روش اشتراکى داشتند. اموال خود را متعلق به عموم مردم مى دانستند. این فرقه خود را فرزندان نور نام نهاده بودند و دیگران را فرزند ظلمت مى دانستند که فرشته تاریکى بر آنان حکومت مى کند. گویا عقاید این فرقه از عقاید زرتشتیان اقتباس شده بود. این فرقه در سال ۶۸ میلادى در قتل عام یهودیان از بین رفتند.
4- فرقه هرویان
این فرقه بیشتر رنگ سیاسى داشت که در فلسطین پیدا شدند. این گروه پیرو و هواخواه سلسله سلطنتى ((هرود)) بودند که در حدود شش سال ق.م. در زمان ((اگستوس )) قیصر روم به ظهور رسیدند و با این که با فرهنگ روم و یونان دشمنى نداشتند، ولى مى خواستند که سلطنت در ملت یهود براى همیشه باقى بماند.
5- فرقه زیلوت ها
این فرقه رنگ مذهبى داشت و در عین حال داراى گرایشهاى سیاسى نیز بود. آنان با رومیان مخالف مطلق بودند و لذا همیشه با آنان در حال جنگ بودند. این فرقه با یونانیان اشغالگر نیز در ستیز بودند. این گروه غالبا از ساکنان نواحى شمالى شهر جلیل بودند و در حدود شش ‍ سال ق.م. انتشارى عظیم یافتند. پیشواى این فرقه مردى به نام ((یهواى جلیل )) بود که چون رومیان خواستند قوم یهود را سرشمارى کنند، علیه آنان قیام کرد. شورش آنان سرکوب شد، ولى فرقه زیلوت ها باقى ماند.
این فرقه معتقد بود که تسلیم به حکومت رومیان بر خلاف ایمان به مشیت الهى مى باشد و باید علیه آنان با شمشیر قیام کرد تا که حضرت ((مسیح )) ظهور کند و به قیامگران پاداش خیر دهد.
6- فرقه قرائون
این فرقه در سال 767 میلادى به وسیله مردى به نام ((عانان بن داود)) ساخته شد. ((قرائون )) طایفه اى از ((یهود)) هستند که جز به ((عهد عتیق )) اقرار ندارند و روایات شفاهى و ((تلمود)) را معتبر نمى دانند و تنها به ((تورات )) باور دارند. این فرقه را عبرى ((قرائم )) گویند.(348) ((ابوالفدا)) مورخ اسلامى این فرقه را به مجبره و مشبهه در اسلام تشبیه کرده است. عبدالکریم شهرستانى صاحب کتاب ((ملل و نحل )) در رابطه با این فرقه مى گوید: ((قرائیان یا قرائین یا قاریان )) از فرقه هاى کلامى قوم یهوداند که در اسپانیا پیدا شدند. مؤ سس این فرقه ((عانان بن داود بغدادى )) است که تحت تاءثیر برخى از متکلمان اسلامى از نصوص و ظواهر کتب الحاقى دوره هاى بعد به ویژه تلمود عدول کرد. به عقیده او در مبادى نباید از حدود تورات تجاوز کرد و لذا به اصالت شک کرد. پیروانش در اسپانیا فراوان شدند. سعد یا بن یوسف این نهضت را تجدید کرد و آداب جدیدى ابداع نمود، از جمله : روشن کردن شمع در شب و روز شنبه را منسوخ کرد، خوردن گوشت را مطلقا ممنوع ساخت، و مراجعه به طبیب را به قصد کسب درمان مکروه دانست، زیرا این یهوه است که شفابخش است. این فرقه دچار انشعاب شد و به چند فرقه تقسیم گردید. گویا امروز عده بسیار اندکى از این فرقه در شوروى سابق زندگى مى کنند.
7- فرقه عنانیه
منسوب به ((عنان بن دود)) ملقب به ((راس الجات )). بر خلاف فرقه هاى دیگر یهودى، این فرقه در روز شنبه و دیگر اعیاد از خوردن مرغ و ماهى و آهو و ملخ خوددارى مى کردند. این فرقه نبوت عیسى را تصدیق مى نمودند و گفته هاى او را مخالف تورات نمى دانستند. آنان عیسى را از پیروان موسى مى دانستند و معتقد بودند که او مردم را به تورات دعوت مى کند. آنان صریحا اعتراف به نبوت عیسى نمى کردند.
گروهى از این فرقه معتقد بودند که : عیسى ادعاى نبوت نکرده و نیز مدعى نبوده که شریعت او ناسخ دین موسى است، عیسى از اولیاء الله و عارف به تورات مى باشد و انجیل وحى منزل نیست، بلکه سرگذشت عیسى است که توسط چهار نفر از یاران او تدوین شده است. قوم یهود به او ظلم کردند، چون که او را تکذیب نمودند و باعث قتل او شدند، حال آنکه در تورات نام ((مشیحا)) زیاد آمده است و او همین ((مسیح )) است. هر چند که تورات او را نبى یا رسول یا کسى که داراى شریعت خاصه اى است، معرفى نکرده است. لازم است بدانیم که در تورات نام مسیح نیامده، بلکه فارقلیطا آمده است.
8- فرقه کاتبان
این فرقه جنبه مذهبى ندارند. کاتبان کارشان نسخه بردارى از کتاب مقدس بوده است. آنان با این کار تجارت مى کردند. برخى از این گروه را ((رابى )) و اب مى خواندند.
9- فرقه عیسویّه
منسوب به عیسى بن یعقوب اصفهانى. برخى گویند او عوقید الوهیم یعنى عبدالله بود که در زمان منصور عباسى مى زیسته و در آن عصر دعوت خود را آغاز کرده است. گویا در عصر مروان حمار گروه فراوانى از یهود به پیروى از او قیام کردند. ابو عیسى یاران خود را در دایره اى قرار مى داد و مى گفت : تا زمانى که در داخل این دایره باشید، سلاح دشمن در شما کارگر نیست. ابوعیسى در شهر رى کشته شد و یاران او به هلاکت رسیدند. ابو عیسى بر این باور بود که پیامبر است و فرستاده حضرت مسیح است. او مى گفت که : عیسى داراى پنج رسول است که پس ‍ از او خواهند آمد. او مدعى بود که پروردگار با او سخن مى گوید و به او فرمان داده که قوم بنى اسرائیل را از شر غاصبان و طاغیان نجات دهد. او معتقد بود که عیسى افضل اولاد آدم است و مقام او از همه انبیاء برتر است. او گوشت حیوان ذبح شده را تحریم کرد.
10- فرقه ربانیون
این فرقه را روحانیون یهود تشکیل دادند که کارشان ترجمه و تفسیر تورات و دیگر کتب مقدس یهود بود. آنان وظیفه داشتند در کنیسه مردم را موعظه کنند، لذا به آنان معلم نیز مى گفتند.
11- فرقه تناسخیه
این فرقه قائل به تناسخ بودند. به گمان آنان در کتاب دانیال نبى آمده است که خداوند بخت نصر را مسخ کرده و به صورت هفت حیوان درنده درآورده تا او را بدین وسیله عذاب داده باشد.
12- فرقه راعیه
منسوب به یکى از یهودیان که دعاوى بزرگى داشت.
13- فرقه سامره
این فرقه از دیگر فرقه ها به آداب و احکام دین یهود متعبدتر است. اینان رسالت موسى و هارون و یوشع را قبول دارند و به دیگر رسولان ایمان ندارند. آنان در انتظار پیامبرى هستند که تورات بشار ظهور او را داده است. فردى سامرى ادعاى نبوت کرد و مدعى بود که وى همان موعود تورات است. این فرد صد سال قبل از عیسى ظاهر شد.
14- فرقه دوستانیه
شاخه اى از فرقه سامره، معتقد به عذاب و عقاب در دنیا، که گناهکار در همین دنیا مجازات مى شود.
15- فرقه کوستانیه
منشعب از فرقه سامره. این فرقه نیز عقایدى مشابه با فرقه دوستانیه داشت. بین این دو فرقه، اختلاف در احکام است. فرقه سامره کوهى در بیت المقدس (جبل نابلس ) را قبله خود قرار داد: ((خداوند به داود دستور داده بود که بیت المقدس را در جبل نابلس بنا کند، ولى داود در ((ایلنا)) بنا کرد و این بر خلاف امر پروردگار است. پس ‍ حضرت داود ظلم کرد.)) این فرقه مدعى است که تورات اصلى به زبان آنان است. لغت این فرقه نزدیک به زبان عبرى است. گویا از این فرقه 72 فرقه پیدا شده است.
مورّخان مى گویند این فرقه از یهودیان سامره هستند که مى گویند همین دنیا محل ثواب و عقاب است و دسته اى مى گویند آخرت دار ثواب و عقاب است.
ابوریحان بیرونى مى گوید: قوم سامره از بابل به شام هجرت کردند. مذهبى این فرقه ترکیبى از دین یهود و دین مجوس است. اکثر آنها در فلسطین زندگى مى کنند و کنیسه هاى آنان در همان حدود است.
برخى مى گویند که این فرقه همان فرقه صدوقیان و فریسیان مى باشند. یعنى دوستانیه فرقه صدوقیان و کوسانیه فرقه فریسیان است. ضبط اسم این فرقه در منابع مختلف است : سامریه، سمره، سامره، و …
16- فرقه مقاربه
به گمان آنان خداوند با رسولان خود توسط فرشته سخن مى گفت. پروردگار نباید وصف شود. اوصاف خداوند، اوصاف فرشته است. خداوند برتر و بالاتر از آن است که به وصف درآید.
17- فرقه یورغانیه
منسوب به یورغان از همدان که برخى نام او را یهودا گفته اند. این مرد پیروان خود را به زهد و نماز فراوان دعوت کرد و از خوردن گوشت کلیه حیوانات بازداشت. او فشره میوه ها را ممنوع کرد. وى معتقد بود که تورات داراى ظاهر و باطن است و تاءویل و تنزیل دارد. او از نظر تاءویل با یهودیان دیگر اختلاف داشت. به تقدیر ثواب و عقاب قائل بود و در این عقیده مبالغه بسیار نشان مى داد.
18- فرقه موشکاتیه
منشعب از فرقه مقاربه. گروهى از این فرقه به نبوت پیامبر اسلام اعتراف نموده اند.
آنان مى گفتند: پیامبر اسلام بر همه مردم جهان مبعوث است و تنها بر قوم یهود رسالت ندارد. چرا که یهودیان داراى کتاب هستند. رهبر این گروه در قم به همراه یارانش کشته شد.
19- فرقه الکسائیه
فرقه اى از یهود که در حدود سال صد میلادى در ماوراء اردن ظاهر شدند. عقاید این فرقه تحت تاءثیر ثنویت و تقدیس ‍ کواکب و فلسفه یونان بود. این فرقه دچار انشعاب شد.
20- اسنى ها
21- سمپسى ها
22- ابیونی ها
23- ماسبونى ها
24- اوسى ها
25- نزاری ها
26- ناصورائى ها
27- همور و باتیست ها

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد