خانه » همه » مذهبی » فرق فعل طبیعی و فعل اخلاقی

فرق فعل طبیعی و فعل اخلاقی


فرق فعل طبیعی و فعل اخلاقی

۱۳۹۲/۰۴/۱۹


۹۵۴ بازدید

فرق فعل طبیعی و فعل اخلاقی چیست؟(به چه فعلی اصطلاحا فعل اخلاقی گویند)

عملی را که فردی بدون در نظر گرفتن اخلاق وفضیلت آن انجام دهد «فعل طبیعی» وعملی راکه با توجه به اخلاق واصول آن انجام پذیرد،«فعل اخلاقی» گویند ! ناگفته نماند که شخص ممکن است در اثر تهذیب وبکار بردن دائم افعال اخلاقی این افعال «ملکه نفس» شود وکم کم افعال طبیعی او به افعال اخلاقی تبدیل شود! مهم ترین شاخصه افعال اخلاقی عبارت است از خدامحوری – پیروی از اسوه های قرآنی وائمه علیهم السلام -عقلانیت – ارتباطات صحیح – خوش خلقی …
برای نمونه یکی از مهم ترین آن که «خوش خلقی» است بیان مختصری می کنیم : قرآن کریم در ستایش پیغمبر اکرم « صلی الله علیه و آله » می فرماید: «انک لعلی خلق عظیم » (قلم/4 .) به درستی که تو به اخلاق پسندیده و بزرگی آراسته شده ای .
خدای مهربان، پیامبران و سفیران خود را انسان هایی عطوف و نرم خو قرار داد تا بهتر بتوانند در مردم اثر بگذارند و آنان را به سوی خود جذب نمایند . این مردان بزرگ برای تحقق بخشیدن به اهداف الهی خود، با برخورداری از حسن خلق و شرح صدر، چنان با ملایمت و گشاده رویی با مردم روبه رو می شدند که نه تنها هر انسان حقیقت جویی را به آسانی شیفته خود می ساختند و او را از زلال هدایت سیراب می کردند، بلکه گاهی دشمنان را نیز شرمنده و منقلب می نمودند . مصداق کامل این فضیلت، رسول گرامی اسلاشم « صلی الله علیه و آله » است . قران کریم، این امتیاز گرانبهای اخلاقی را عنایتی بزرگ از سوی خداوند دانسته و می فرماید: «فبما رحمة من الله لنت لهم و لو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک (آل عمران/159 .) » یعنی: در پرتو رحمت و لطف خدا با آنان مهربان و نرم خو شده ای و اگر خشن و سنگ دل بودی، از اطرافت پراکنده می شدند .
در این موضوع به حکایتی توجه فرمایید: «روزی یکی از یهودیان ،خدمت پیامبر اکرم « صلی الله علیه و آله » آمد وطلبی را که از ایشان داشت، مطالبه نمود، حضرت فرمود: «الان ندارم بعدا می پردازم » . اما یهودی اصرار داشت، که طلب خود را در همان وقت دریافت کند، تا این که وقت نماز شد و حضرت نتوانستند به مسجد بروند، اصحاب برای کسب اطلاع، به خانه پیامبر « صلی الله علیه و آله » آمدند و به محض مشاهده ماجرا، خواستند آن مرد یهودی را به کنار انداخته و مجازات کنند، اما حضرت اجازه ندادند . چندی گذشت و یهودی مسلمان شد . وقتی خدمت حضرت رسید، عرضه داشت: «یا رسول الله! شما با آن که قدرت داشتید و می توانستید مرا به زور بیرون کنید، حتی اجازه برخورد خشونت آمیز با مرا به اصحابتان ندادید و با من به عطوفت و مهربانی و حسن خلق، رفتار کردید . این دلیل حقانیت راه شماست و همین امر موجب اسلام آوردن من شد .»
منقول است که مردی به خدمت پیامبر اکرم « صلی الله علیه و آله » مشرف شد و در مقابل آن حضرت ایستاد و پرسید: «یا رسول الله دین چیست؟» فرمود: «حسن خلق » پس به جانب راست آن حضرت آمده و به عرض رسانید: «یا رسول الله دین چیست؟» حضرت فرمود «حسن خلق » ، پس به جانب چپ آمده همان سؤال را تکرار کرد و همان جواب را شنید . پس در عقب آن حضرت ایستاد و باز همان را پرسید: حضرت به جانب او توجه نمود و به او خطاب کرد که آیا متوجه نمی شوی که دین آن باشد که غضبناک نشوی و با خلق خدا درشتی نکنی؟ (مناهج الشارعین، معلم ثالث (علامه میرداماد)، ص 800 .) » .
ارزشی که اسلام برای انسان خوش رفتار قائل است . تنها به مؤمنان محدود نمی شود، بلکه غیر آنان اگر این فضیلت را دارا باشند، از مزایای ارزشی آن بهره مند می شوند . در تاریخ چنین آمده است: «علی « علیه السلام » از سوی پیامبر اکرم « صلی الله علیه و آله » ، مامور شد تا با سه نفر که برای کشتن حضرت رسول « صلی الله علیه و آله » ، هم پیمان شده بودند، پیکار کند . مولا یکی از سه نفر را کشت و دو نفر دیگر را اسیر کرد و خدمت پیامبر آورد . پیامبر اکرم « صلی الله علیه و آله » اسلام را بر آن دو عرضه کرد و چون نپذیرفتند، فرمان اعدام آنان را به جرم توطئه گری صادر فرمود . در این هنگام جبرئیل بر رسول خدا « صلی الله علیه و آله » نازل شد و عرض کرد «خدای متعال می فرماید: یکی از این دو نفر را که مردی خوش خلق و سخاوتمند است، عفو کن !. پیامبر « صلی الله علیه و آله » نیز از قتل او صرف نظر کرد . وقتی علت عفو را به فرد مذبور اعلام کردند و دانست که به خاطر داشتن این دو صفت نیکو مورد عفو الهی واقع شده، شهادتین را گفت و اسلام آورد . رسول خدا « صلی الله علیه و آله » درباره اش فرمود: «او از کسانی است که خوش خویی و سخاوتش او را به سمت بهشت کشانید . (بحارالانوار، ج 71، ص 83)
تبرکا به حدیث زیر که بی ارتباط با بحث نیست توجه کنید :
– امام صادق علیه السلام : کَمالُ الاَدَبِ وَالْمُروءَةِ سَبْعُ خِصالٍ : اَلْعَقلُ وَ الْحِلْمُ ، وَالصَّبْرُ ، وَالرِّفْقُ ، وَالصَّمْتُ ، وَحُسْنُ الْخُلْقِ وَ الْمُداراةُ؛ کمال ادب و مروت در هفت چیز است: عقل، بردبارى، صبر، ملایمت، سکوت، خوش اخلاقى و مدارا. (بحار الأنوار، ج 84 ، ص 325، ح 14)

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد