خانه » همه » مذهبی » فساد، حقارت و فلاکت؛ دستاورد سیاه حکومت طاغوت برای ایران

فساد، حقارت و فلاکت؛ دستاورد سیاه حکومت طاغوت برای ایران


فساد، حقارت و فلاکت؛ دستاورد سیاه حکومت طاغوت برای ایران

۱۳۹۵/۱۱/۱۴


۱۷۴ بازدید

موارد مذکور در این متن تنها گوشه هایی محدود از پرونده غیرقابل تطهیر رژیم پهلوی، در دوران حکمرانی سرشار از ذلت و وابستگی و فسادهای شرم آور بر این ملت روا داشت و در نهایت با غارت میلیاردها دلار از دارایی ها و ثروت مردم ایران آن را تکمیل کرد.

موارد مذکور در این متن تنها گوشه هایی محدود از پرونده غیرقابل تطهیر رژیم پهلوی، در دوران حکمرانی سرشار از ذلت و وابستگی و فسادهای شرم آور بر این ملت روا داشت و در نهایت با غارت میلیاردها دلار از دارایی ها و ثروت مردم ایران آن را تکمیل کرد.

تصور کنید امروز روسای جمهور و نخست وزیران سه کشور آمریکا، روسیه و انگلیس بدون کوچکترین اطلاعی به دولت در تهران جلسه بگذارند، به جای این که به دیدار رئیس جمهور بروند وی به دیدار آن ها برود و در کمال تعجب نه تنها به پایش بلند نشوند بلکه اعتنایی به حضور او نیز نکنند. طبیعتا شدت تحقیر و خفتی که در این شرایط کشور و رئیس یک دولت متحمل می شود خارج از دایره تصور است و چنین رفتاری حتی در عراق و افغانستان اشغالی نیز از سوی متجاوزین صورت نگرفته است.

اما در کمال تاثر و تاسف آن چه نقل گردید نه یک داستان خیالی، بلکه برگی سیاه در تاریخ معاصر کشور بوده که توسط خاندان پهلوی و محمدرضا شاه رقم زده شده است. در این متن مروری گذرا خواهیم داشت به بخش هایی از ظلم هایی که در دوران طاغوت بر ملت ایران روا داشته شده است.

شروع سلطنت با خفت و وابستگی

پس از عزل رضاشاه توسط انگلیس و تبدیل وی به زندانی در تبعید این کشور که هنوز تصمیم برای سلطنت محمدرضا پهلوی قطعی نشده بود، سفارت انگلیس با واسطه با او اطلاع می دهد که احتمالا گوش کردن به رادیو برلین و فتوحات و تصرفات ارتش آلمان مانع از انتصاب وی به عنوان شاه ایران خواهد شد.

پس از این پیام، محمدرضا پهلوی دیگر گوش کردن به رادیو برلین را برای همیشه کنار گذاشت و با این اقدام اجازه تصدی سلطنت در ایران را از انگلیس دریافت کرد. پس از این ماجرا بود که وی از شدت استقلال عمل و دایره اختیاراتی که روباه پیر برایش در نظر گرفته بود مطلع شد و فهمید حتی توهم تصمیم گیری مستقل می تواند به قیمت پایان تاریخ مصرف وی تمام شود.

تسلط آمریکا پس از کودتا

آمریکایی ها پس از کودتای 28 مرداد 1332 و سرنگونی مصدق کنترل امور ایران را برعهده گرفتند که نقطه آغازی بود بر فصل جدیدی از تسلط بیگانگان در دوران حکومت محمدرضا پهلوی. جزئی ترین تصمیمات اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، شکل گیری کابینه و بدنه دولت، نحوه مواجهه با مخالفین و منتقدین و تشکیل بدنه نظامی و اطلاعاتی همه از جمله مواردی بودند که تحت امر آمریکایی ها صورت گرفت. برای مثال تغییر یک نخست وزیر مستلزم این بود که شاه سفری چند هفته ای به آمریکا داشته باشد تا شاید موفق به جلب رضایت آنان شود.

اما در کنار این شدت از سرسپردگی برای انگلیس و آمریکا، حکومت پهلوی شدیدترین برخوردها و فاجعه بارترین جنایت ها را علیه مردم ایران و منتقدین سیاست های رژیم را مرتکب می شدند. به عنوان نمونه، شاعر و روزنامه نگاری که علیه اشرف پهلوی نوشته کوتاهی را منتشر ساخته بود به دستور وی گلوله باران شد سپس زنده زنده به آتش کشیده شد.

تمامی این جنایات در سکوت مجامع به اصطلاح حقوق بشری صورت می گرفت که آن روزها چشم بر روی جنایات رژیم پهلوی بسته بودند.

در این دوره رژیم پهلوی با تصویب کاپیتولاسیون میخ آخر را بر تابوت عزت ملی زد، قانونی که امام خمینی (ره) از آن تحت عنوان سند بردگی ملت ایران یاد کرد و در افشاگری تاریخی پیرامون آن فرمودند: “اگر یک خادم آمریکایی، اگر یک آشپز آمریکایی، مرجع تقلید شما را وسط بازار ترور کند… دادگاههای ایران حق محاکمه ندارند… اگر شاه ایران یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد بازخواست خواهد شد…”.

حکومت مفسدین!

مسئولین حکومت پهلوی علاوه بر سرسپردگی بی حد و حصر به آمریکایی ها و تبدیل ایران به کشوری شبیه به یک مستعمره، فساد اخلاقی و انحراف را نیز به حد نهایت خود رسانده بودند. همجنس بازی، لاابالی گری، فساد جنسی و ترویج بهاییت … که دوران حکومت … ساله محمدرضا شاه را به یکی از ننگین ترین دوره هایی بدل ساخت که تاریخ ایران تا کنون به خود دیده است.

فرح پهلوی

اسدالله علم در رابطه با فساد ملکه دربار فرح پهلوی می نویسد: فرح گاهی اوقات رعایت شأن و جایگاه ملکه را نمی‌کرد و با هر بی‌سر و پایی طرح مراوده می‌ریخت. از جمله با مربی اسکی‌اش که یک نجار سوئیسی بود، در حال معاشقه دیده شد. (20)

رفتار جلف فرح در کاخ یک مرتبه شاه را نیز به خشم آورد. او در پاسخ به فرح که از شاه می‌خواست استراحت بیشتری بکند با لحنی پرخا‌ش‌کنان گفت: «تنها یک راه برای استراحت کردن من وجود دارد و آن هم این است که از دعوت کردن این بچه خوشگل‌ها که دور و برتان می‌گردند، دست بردارید. وقتی اینجور آدم‌ها دور و برم را گرفته‌اند چطور انتظار دارید که استراحت کنم؟»

هویدا

شاه هویدا را برای رضایت آمریکا به سمت نخست وزیری منصوب کرده بود. اما دیری نگذشت که رذایل اخلاقی و بی بند و باری های این نخست وزیر بهایی حتی سایر اعضای دربار را که خود ید طولایی در ابتذال داشتند عاصی کرد. در یکی از گزارشات ساواک آمده است: «در هفته گذشته حاج کریم بخش سعیدی (عضو فراکسیون پارلمانی حزب مردم) در یک صحبت خصوصی درباره علت جدایی آقای نخست وزیر و همسرش اظهار داشت در مسافرتی که نخست وزیر به اتفاق همسرش به شاهرود رفته بود در آنجا با زنی با نفوذ به نام لقاء الدوله (از بهائیان متمول و با نفوذ منطقه شاهرود ـ سمنان و دامغان) که از خانواده هویدا نیز هست ملاقات و به انجام امور ممکلتی نیز می پردازد… پس از ورود و اتمام تشریفات دولتی، هویدا به خانم لیلا امامی(همسرش) می گوید: تو در منزل لقاء الدوله بمان چون من باید با مقامات محلی ملاقات کنم و شام را نزد آنها باشم. موقع خوابیدن نزد شما خواهم آمد. پاسی از شب گذشت ولی از آمدن آقای هویدا خبری نمی شود. خانم هویدا به بهانه گردشی در شهر از خانه لقاء الدوله خارج و به خانه فرماندار شاهرود می رود. چون ماموران نگاهبانی او را می شناخته اند لذا مانع نمی شوند و خانم هویدا سر زده وارد اتاقی که نخست وزیر در آنجا استراحت می کرد می شود. و با کمال تعجب مشاهده می کند که هویدا با یک پسربچه که از قرار معلوم به وسیله فرماندار برای او آورده شده مشغول … می باشد. مشاهده این منظر باعث ناراحتی شدید خانم هویدا می شود و بلافاصله منزل را ترک و در تهران از هویدا تقاضای طلاق می کند.»

مادر فرح پهلوی نیز افزایش چشمگیر همجنس بازی و بهایی گری را مهمترین پیامدهای فرهنگی دوران نخست وزیری هویدا می داند.

اشرف پهلوی

شاید اشرف پهلوی را بتوان یکی از متخصص ترین افراد دربار در فساد اخلاقی دانست، فردی که تمام زندگی اش را می توان در لذت گرایی خلاصه کرد. اما علاوه بر فساد جنسی و اخلاقی او نقش پررنگی در قاچاق مواد مخدر ایفا می کرد. دخالت اشرف در این مساله برای کسی پنهان نبود و همه در سطح بین المللی بر آن واقف بودند.

حسین فردوست در بخشی از کتاب ظهور و سقوط سلطنت پهلوی به این موضوع اشاره کرده و می نویسد:

«اشرف قاچاقچی بین المللی بود و به طور مسجل عضو مافیای آمریکاست. او به هر جا که می رفت در یکی از چمدان هایش هروئین حمل می کرد و کسی هم جرأت نمی کرد آن را بازرسی کند. این مسئله توسط بعضی از مأمورین به من گزارش شد و من نیز به محمدرضا اطلاع دادم که اشرف چنین کاری می کند. محمدرضا دستور داد که به او بگویید این کار را نکند. همین. . . ».

فساد حکومت پهلوی صرفا به چند تن از مقامات رده بالای دربار محدود نمی شد. در اسناد ساواک مستنداتی شرم آور از ابتذال ها و ظلم هایی که سیاسیون آن دوره مرتکب شده اند دیده می شود. در یکی از این اسناد آمده است: آقای وزیر آبادانی و مسکن (دکتر نهاوندی‌) هم کار عجیبی کرده است‌. نامبرده افزوده موضوع از این قرار است که ایشان دختر خانمی را با ماشین به تپه‌های ونک می‌برد اتفاقاً ژاندارم‌ها او را دستگیر و به پاسگاه تحویل می‌دهند در آنجا به تیمسار خسروانی تلفن می‌کنند و می‌گویند چنین شخصی را دستگیر کرده‌اند ولی تیمسار می‌گوید وزیر هستند او را آزاد کنید.

و یا سند دیگری از ازدواج خانواده یکی از مقامات بدون خطبه عقد و با فردی بهایی حکایت دارد.

موارد مذکور در این متن تنها گوشه هایی محدود از پرونده غیرقابل تطهیر رژیم پهلوی، در دوران حکمرانی سرشار از ذلت و وابستگی و فسادهای شرم آور بر این ملت روا داشت و در نهایت با غارت میلیاردها دلار از دارایی ها و ثروت مردم ایران آن را تکمیل کرد. آن سال های سیاه را باید ویترینی دانست از آن چه که آمریکا برای ایران می پسندد و سرنوشت محمدرضا پهلوی مصداقی بارز از عاقبت اعتماد و خوش خدمتی برای دشمن است.

رئیس جمهور پاناما در خاطرات خود با اشاره به دیدارش با شاه پس از ورود به آن کشور گفته است: شاه مانند پرتقالی است که تا آخرین قطره آبش را گرفته‌اند و تفاله‌اش حتی به درد غذای خوک‌ها هم نمی‌خورد. این سرانجام کسی است که کشورهای بزرگ او را چلانده‌اند، شیره‌اش را کشیده‌اند و تفاله‌اش را دور انداخته‌اند.

شبکه اطلاع رسانی راه دانا،1394/11/18

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد