«ولایت» و «امامت» رکن اساسی مکتب تشیع است و اعتقاد به ضرورت وجود حجت خدا و امام معصوم در هر عصر و زمان از مهمترین نقاط تمایز این مکتب از سایر مکتب هاست. از دیدگاه شیعه پذیرش ولایت معصومین علیهم السلام و به طور کلی تسلیم در برابر امام و حجت عصر، سرآمد همه فضیلت ها و شرط اساسی قبولی همه اعمال عبادی است. با توجه به این نکات درمی یابیم که «انتظار» در زمان غیبت و عدم حضور ظاهری امام در جامعه به نوعی اعلام پذیرش ولایت و امامت آخرین امام از سلسله امامان شیعه است و همین انتظار موجب می شود که ارتباط شیعیان با امامشان، اگر چه به صورت ارتباط قلبی و معنوی، حفظ شود و آن ها در همه اعصار از فیض وجود امامشان برخوردار باشند.
در روایت امام سجاد علیه السلام ، آن حضرت ضمن پیش بینی دوران غیبت دوازدهمین امام از سلسله جانشینان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله کسانی را که در زمان غیبت، امامت این امام را پذیرا می شوند و در انتظار او به سر می برند، برترین مردم همه زمان ها معرفی می کنند و دلیل این برتری را این می دانند که برای آن ها غیبت و حضور هیچ تفاوتی نداشته و همان وظایفی را که در زمان حضور باید انجام دهند در زمان غیبت انجام می دهند . بنابراین اگر «انتظار» را از مکتب شیعه بگیریم تفاوت چندانی میان این مکتب و دیگر مکاتب باقی نخواهد ماند؛ البته انتظار به همان مفهوم درست آن؛ یعنی امید به ظهور و قیام عدالت گستر دوازدهمین امام معصوم از خاندان پیامبر اکرم، لّی اللّه علیه وآله؛ همو که در حال حاضر حجت خدا، واسطه فیض الهی، زنده و شاهد و ناظر اعمال شیعیان خود و فریادرس آن ها در گرفتاری ها و ناملایمات است. انتظار نقش مهمی در سازندگی، پویایی و اصلاح فرد و جامعه در زمان غیبت دارد، و اگر انسان منتظر به وظایفی که برای او برشمرده شده عمل کند به الگوی مطلوب انسان دیندار دست می یابد و از جایگاه و مرتبه والایی برخوردار می شود. به عبارت دیگر انسان منتظر با رعایت همه شرایط انتظار به همان شأن و منزلتی که مورد انتظار دین اسلام است، رسیده و به بالاترین نقطه کمال نائل می شود.
توضیح دیگر آنکه مردم آخر الزمان در شرایطی به سر می برند که اوج فتنه ها و شبه ها آنها را احاطه کرده است. به گونه ای که در روایات داریم، حفظ دین در آخر الزمان، مانند نگه داشتن آتش کف دست است. این در حالی است که آنها همچون نسلهای گذشته خود، امام زمانشان را ندیده اند و از این رو حفظ ایمان در چنین شرایطی، ارزشش بیش از موقعی است که مردم امام زمانشان رادیده اند. از این رو در روایات آمده که مؤمنین آخر الزمان از مؤمنین دیگر زمان بهتر هستند و اجرشان هم بیشتر است. چرا که طبیعی است که هرچه امتحان سخت تر باشد، امتیازش بالاتر است. بنا بر این در روایتی دیگر داریم:« إنّ عظیمَ الأجر لمَعَ عَظیم البَلاء». یعنی بالاترین اجرها با سخت ترین بلاهاست. در این گفتار به بررسی شأن و فضیلت منتظران واقعی ظهور در آخرالزمان و وظایف ایشان در آن دوران می پردازیم.
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: یا علیّ! وَ اعلَم، أنّ أعجَبَ النّاسِ إیماناً وَ أعظَمَهُم یَقیناً، قومٌ یکُونُونَ فی آخرِ الزّمان، لَم یَلحَقُوا النَّبیّ، وَ حُجِبَ عَنهُمُ الحُجّة، فآمَنُوا بسَوادٍ علی بیاضٍ[1] ای علی ! بدان که عجیب ترین مردم و از نظر ایمانی و عظیم ترین ایشان در یقین ( به خداوند و نشانه های او ) گروهی در آخر الزمان هستند که پیامبر را ندیده اند و حجت خدا نیز از ایشان غایب شده است ، اما آنان هم چنان به سیاهی بر روی سپیدی ایمان دارند .
( یعنی ایمانشان به واسطه ی نوشته های سیاه بر کاغذ های سفیدی است که از پیشینیانشان به یادگار دارند.)
آری ! آنان که حجت خدا را دیدند و به او ایمان آوردند کجا و آنان که هرگز حجت خدا را ندیده اند و او را از نوشته هایشان شناختند ، به او ایمان آوردند ، حضور سبزش را در کنار خود حس نمودند و عمری دم از محبت و ولایتش زدند کجا ؟
آنان که هر لحظه و ساعت ، صدای آسمانی امامشان را شنیده اند و زلال جانشان را در معارف الهی او شسته اند کجا ، شوریدگانی که هر لحظه در عطش انتظار دیدار مولایشان سوخته اند کجا ؟
قطعا خدا گروه دوم را بیشتر دوست می دارد و ثواب و منزلتی بیش از گروه اول برایشان در نظر خواهد گرفت .
در حدیث دیگری وقتی پیامبر (ص) از حضرت قائم (عج) یاد کردند، چنین فرمودند: طُوبی لِلصابِرینَ فی غَیبَتِهِ! طُوبی لِلمُقیمینَ عَلی مَحَبَّتِهِم! اُولِکَ مَن وَصَفَ اللهُ فی کِتابِهِ فَقالَ: «الَّذینَ یُؤمِنوُنُ بِالغَیبِ»….[2] خوشا به حال صبر کنندگان در غیبت او! خوشا به حال کسانی که بر محبت ایشان (ائمه) پا برجا می مانند! آنها هستند کسانی که خدا در کتاب خود، ایشان را چنین توصیف کرده است: «کسانی که به غیبت ایمان دارند»….
راستی هم وقتی انسان معجزات و نشانه های حقانیت اهل بیت (ع) را بالعیان مشاهده کند، ایمان آوردنِ به آنها و تسلیم شدن به ایشان، به مراتب ساده تر است از وقتی که انسان این گونه شواهد را مشاهده نکند و با مراجعه به نقل آن در تاریخ و احادیث ایمان آورد و با این حال ایمانش مانند ایمانِ کسی باشد که این چیزها را به چشم خود دیده و با گوشِ خود شنیده است. مردم زمان حضور ائمه (ع) به گونه ای امتحان می شدند و اهل زمان غیبت هم به گونه دیگری مورد امتحان قرار می گیرند. مهمترین ماده امتحانی برای مردم زمان غیبت، همین ایمان به غیبت است. آنقدر ایمان به غیب ارزش دارد که پیامبر (ص) در زمان حیات خویش این گونه افراد را برادرانِ خود خوانده است. یک روز ایشان در جمع گروهی از اصحاب چنین دعا کردند: «اللَّهُمَ لَقِنّی اِخوانی.»: «خدایا، برادرانم را به دیدار من برسان.» و این دعا را دو بار بر زبان آوردند. اصحابی که گرد آن حضرت بودند گفتند: ای رسول خدا، مگر ما برادرانِ شما نیستیم؟ فرمود:
لا، اِنَّکُم اَصحابی؛ وَ اِخوانی قُومٌ فی آخِرِ الزمانِ اَمَنوُا وَ لَم یَرَونی، لَقَد عَرَّفَنیهِمُ اللهُ بِاُسمائِهِم وَ اسماءِ آبائِهِم مِن قَبلِ یُخرِجَهُم مِن اَصلابِ آبائِهِم وَ اَرحامِ اُمَّهاتیهِم. لَاَحَدُهُم اَشَّدُّ بَقِیَهً عَلی دینِهِ خَرطِ القَتادِ فِی اللَّیلَهِ الظَّلَماء اَو کاَلاقابِضِ عَلی جَمرِ الغَضا. اُولِکَ مَصابیحُ الدَّجی؛ یُنجِهِمُ اللهَ مِن کُلِّ فِتنَهٍ غَّبراءَ مَظلِمَهٍ [3] خیر، شما همنشینان و همراهانِ من هستید، و برادرانِ من گروهی هستند در آخرالزمان که ایمان می آورند با اینکه مرا ندیده اند. خداوند با نامهایشان و نامهای پدرانشان آنها را به من معرفی کرده است قبل از آنکه ایشان را از صُلب پدران و رَحِم مادرانشان خارج سازد (قبل از تولد) ثابت قدم بودن هر یک از آنها در دینِ خود، از تراشیدن خارهای قتاد در تاریکی شب سختتر است یا مانند کسی است که آتش درخت «غَضا» را با دست گرفته است اینها چراغ های روشن کننده در تاریکی هستند که خداوند ایشان را از هر فتنۀ تیره و تاری نجات می دهد.
«غَضا» نام درختی است که چوبِ آن مدت زیادی آتش و حرارت را در خود حفظ می کند و به همین جهت زغال بسیار خوبی دارد. دینداری در زمان غیبت نظیر آن است که انسان آتِش آن درخت را در دستِ خود نگه دارد. و با توجه به اینکه حرارتش مدت زیادی باقی می ماند و بزودی سرد نمی شود، می تواند بیان کننده خوبی از دینداری در زمان غیبت باشد که بسیار کار سختی است و اینچنین دینداری البته آن فضایلی را که در روایات فرموده اند، خواهد داشت. ولی حیف که این گونه افراد بسیار بسیار کمیاب هستند! رسول خدا (ص) می فرمایند: اِنَّ عَلِیَّ بنَ اَبی طالِبٍ اِمامُ اُمَّتی وَ خَلیفَتی عَلَیها مِن بَعدی، وَ مِن وُلدِهِ لاقائِمُ المُنتَظَرُ الَّذی یَملاُ اللهُ بِهِ الاَرضَ عَدلاً وَ قِسطاً کَما مُلِثَت جَوراً وَ ظُلماً وَ الَّذی بَعثَنی بِالحَقِ بَشیراً اِنَّ الثابِتینَ عَلیَ القَولِ بِهِ فی زَمانِ غَیبَتِهِ لاَعزُ مِنَ الکِبریتِ الاَحمَرِ [3] حضرت علی بن ابی طالب پیشوای امت من و جانشین من بر امتم پس از من می باشد. و از فرزندانِ اوست آن قیام کننده ای که (خوبان همه) چشم انتظار اویند؛ همان کسی که خداوند به وسیله او زمین را از عدل و داد پُر می کند همانطور که از ظلم و جور پر شده باشد. قسم به آن که مرا به حق بشارت دهنده قرار داد، آنها که در زمان غیبت او بر اعتقاد به او ثابت قدم می مانند از گوگرد سرخ (اکسیر) کمیابتر هستند.
پاداش این گونه افراد با کسانی که در ابتدای هجرت پیامبر (ص) برای پیشبرد اسلام در رکابِ ایشان جنگیده اند و به شهادت رسیده اند، برابری می کند؛ هر یک نفر مطابق با هزار شهید از شهدای جنگ بدر و اُحُد! امام زین العابدین (ع) می فرمایند: مَن ثَبَتَ عَلی مُوالاتِنا فی غَیبَهِ قائِمِنا، اَعطاهُ اللهُ عَزَّوَجَلَّ اَجرَ اَلفِ شَهیدٍ مِن شُهَداءِ بَدرٍ وَ اُحُدٍ [4] کسی که بر ولایت و محبت ما (اهل بیت) در زمان غیبت قائم ما ثابت قدم بماند، خدای عزوجل پاداش هزار شهید از قبیل شهدای جنگ بدر و احد را به او عنایت می فرماید.
اگر انسان قدر و ارزش چیزی را بداند، با میل و رغبت به دنبالِ تحصیل آن می رود و از هر تلاشی برای به دست آوردنِ آن دریغ نمی کند و تحملِ هر ناراحتی و سختی در راه حفظ و نگهداریی آن، برایش راحت می شود. پس خوشا به حالِ کسی که ارزش ایمان به غیب را عمیقاً درک نماید! پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: هر یک از آنان (مومنان واقعی دوره غیبت) اعتقاد و دین خویش را با هر سختی حفظ می کنند چنان که گویی درختان خار مغیلان را در شب تاریک با دست پوست می کنند یا آتش پر دوام را با دست نگاه می دارند. [5]معلوم می شود آنها با توجه به این قبیل از روایات، علاوه بر افزودن بر تلاش و کوشش، با موانع و مشکلات نیز آشنا می شوند و پیشاپیش آمادگیهای لازم را در خود ایجاد می کنند و درنتیجه در سخت ترین پیشامدها بر ایمان و عقاید خود پای می فشارند و در حد توان به زمینه سازی ظهور کمک می نمایند. امام سجاد(ع) در توصیف مومنان عصر غیبت می فرمایند: مردم زمان غیبت مهدی (ع) که به امامت آن حضرت پای بندند و همواره در حال انتظار ظهور به سر می برند از مردم همه زمانها برترند، زیرا خدا چنان درک و فهم و نیروی تشخیص آنان را قوت می بخشد که غیبت نزد آنان همانند زمان ظهور باشد… آنان به حق اخلاص ورزانند… [6]انسان دین دار عصر غیبت که دسترسی عادی به امام زمان (عج) ندارد بر اساس درک عقلی و تهذیب اخلاق و اندیشه به یقین والایی دست می یابد و همواره به دفاع از احکام و عقاید دینی می پردازد و این در شرایطی است که اغلب مردم در زرق و برق و لذات مادی خود را غرق ساخته اند و به احکام و ارزشهای دینی و فضیلت های انسانی بی توجه شده اند.
ارجاعات:
[1] کمال الدین , جلد۱ , صفحه۲۸۸ ، حدیث ۸
[2] تفسیر برهان، ذیل آیه 3 از سوره بقره
[3] کمال الدین، باب 25، ح 7
[4] کمال الدین، باب 31، ح 7
[5] – بحارالأنوار، ج 52 ص 256
[6] – کمال الدین ، ج 1، ص 320