فطرت؛ معانی مختلفی دارد که یکی از معانی آن، فطری بودن به معنای ذاتی بودن آن است و این اطلاق از این باب است که قرآن کریم «فِطرَة» را به معنای گونه خاصی از آفرینش بهکار برده است، اگر ما براى انسان یک سلسله ویژگیها در اصل خلقت قائل باشیم، این ویژگیها، مفهوم فطرت را میدهد.
فطریات، در دو ناحیه دریافتها و خواستها مورد بررسی قرار میگیرند. دریافتها مربوط به شناختهای ذاتی و خواستها، مربوط به گرایشهای ذاتی است. این گرایشها خود به دو قسم تقسیم میشوند: 1. گرایشهایی که جنبه مادی داشته و برطرف کننده نیازهای جسمی انسان میباشند که معمولاً به آن «امور غریزی» گفته میشود و 2. گرایشهایی که روحانی بوده و نیازهای معنوی را برآورده میکنند و موجب کمال انسانی میشوند که به این نوع از گرایشها، گرایش فطری یا مقدّسات گفته میشود؛ لذا فطرت شامل تمام گرایشهای درونی نمیشود.
فطریات، در دو ناحیه دریافتها و خواستها مورد بررسی قرار میگیرند. دریافتها مربوط به شناختهای ذاتی و خواستها، مربوط به گرایشهای ذاتی است. این گرایشها خود به دو قسم تقسیم میشوند: 1. گرایشهایی که جنبه مادی داشته و برطرف کننده نیازهای جسمی انسان میباشند که معمولاً به آن «امور غریزی» گفته میشود و 2. گرایشهایی که روحانی بوده و نیازهای معنوی را برآورده میکنند و موجب کمال انسانی میشوند که به این نوع از گرایشها، گرایش فطری یا مقدّسات گفته میشود؛ لذا فطرت شامل تمام گرایشهای درونی نمیشود.