توجه

  1. توجه توجه : متاسفانه تا اطلاع ثانوی درگاه پرداخت زرین پال از دسترس خارج شده

توجه توجه : متاسفانه تا اطلاع ثانوی درگاه پرداخت زرین پال از دسترس خارج شده

طلسمات

خانه » همه » مذهبی » فلسفه اذان گفتن چيست؟ و چرا فرازهاي آن تكرار مي شود؟

فلسفه اذان گفتن چيست؟ و چرا فرازهاي آن تكرار مي شود؟

هر جمعيت و ملتى براى معرفى خود آگاهاندن مردم براى امرى و تجمع در جايى، از سرود و يا وسيله اى استفاده مى كنند. ناقوس كليسا در مسيحيت، سرود ملى هر كشور و شيپور در برخى شهرها از آن جمله است.
در اسلام نيز اذان تشريع شد[1] تا نشانه اى براى تجمع مردم و آمادگى آنان براي نماز باشد ضمن آن كه اذان برخلاف ناقوس كليسا داراى محتوايى بس عميق است كه حتى تكرار آن در نمازهاى فرادا، انسان را از غفلت بيدار كرده و او را به توحيد و عقايد اساسى اسلام هشيار مى سازد.
امام رضا(ع) درباره فلسفه و حكمت اذان مى ‏فرمايد:
1 – آن‏ كس را كه فراموش كار است، ياد آور باشد و آن‏ كس را كه غافل است متنبه سازد.
2 – اعلان وقت نماز.
3 – ترغيب و تشويق مردم به پرستش خالق يكتا.
4 – اذان‏گو، اقرار به توحيد دارد و ايمان را آشكار مى‏ سازد و اسلام را اعلان مى‏ كند.[2] بنابراين اذان شعارى سكوت شكن، موزون، كوتاه، پرمحتوا و سازنده است كه دربردارنده اساسى ترين پايه هاى اعتقادى و جهت گيرى عملى مسلمانان است.
اذان در اسلام، سرود الهى، شعار و ندايى جهت معرفى امت واحد اسلامى است.
اذان، اعلام موجوديت اسلام، معرفى عقايد و اعمال مسلمانان و فرياد عليه معبودهاى خيالى است.
اذان، نشانه باز بودن فضاى تبليغات و اعلام مواضع فكرى مسلمانان به صورت روشن و صريح است و هميشه نشانه هشيارى و بيدارى از غفلت است.
اذان، آماده ساختن روح، دل و جان براى ورود به«نماز» و فريادى است كه طنين ملكوتى آن در فضا، دل مؤمنان را به سوى خدا مى كشد و بر وحشت و خشم كافران مى افزايد. هم چنان كه اين وحشت را در جملات«گلاستون» سياست مدار و صهيونيست انگليسى مشاهده مى كنيم.
وى در پارلمان مى گويد:« تا هنگامى كه نام محمد در ماذنه‏ ها بلند است و كعبه پابرجا است و قرآن رهنما و پيشواى مسلمانان است امكان ندارد پايه ‏هاى سياست ما در سرزمين هاى اسلامى استوار و برقرار گردد.[3]»
اما درباره تكرار فرازهاي اذان امام رضا عليه السلام چنين مي فرمايند:
(از اين جهت تكبير در اوّل اذان چهار مرتبه گفته مي شود كه) در آغاز اذان از آن جا كه قبلش كلامى كه شنوده را آگاه كند وجود ندارد و غالبا در حال غفلت مستمعين شروع مى‏ شود لذا تكبير اوّل و دوّم را به منظور تنبيه شنوندگان مى‏ گويند تا براى شنيدن جملات بعدى آمادگى پيدا نمايند؛ (و هم چنين فرازهاي ديگر اذان تكرار مي شود ) براى اين كه تكرار در گوش شنودگان و تأكيد بر ايشان باشد تا اگر بار اوّل را نشنيدند مرتبه دوّم را بشنوند…[4].

پي نوشت :
[1] – در پاره‏ اى از روايات كه از طرق اهل تسنن نقل شده مطالب شگفت- انگيزى در مورد تشريع اذان ديده مى‏ شود كه با منطق اسلامى سازگار نبوده و توهينى به مقام شامخ پيغمبر (ص) محسوب مى‏ شود، كه به جاى تكيه بر وحى كردن، روى خواب هاى افراد تكيه كند و مبانى دستورات دين خود را بر خواب افراد قرار دهد، بلكه همان طور كه در روايات اهل بيت (عليهم السلام) وارد شده است اذان از طريق وحى به پيامبر (ص) تعليم داده شد. (تفسير نمونه، ج‏4، ص 439)
[2] – علل الشرائع-ترجمه ذهنى تهرانى، ج‏1، ص 821
[3] – مكارم شيرازى ناصر، تفسير نمونه‏، تهران، دار الكتب الإسلامية، 1374 ش‏، اول‏، ج 4، ص 438
[4] – علل الشرائع-ترجمه ذهنى تهرانى، ج‏1، ص 821
كتاب پرسش ها و پاسخ هاي نماز، سيد حسن موسوي (مركز تخصصي نماز)

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد