خانه » همه » مذهبی » فلسفه عذاب

فلسفه عذاب


فلسفه عذاب

۱۳۹۲/۰۹/۰۵


۳۰۸ بازدید

چرا من حق ندارم خودکشی کنم؟چرا اون دنیا وجود داره ؟اَه خسته شدم

چرا من حق ندارم خودکشی کنم؟چرا اون دنیا وجود داره ؟اَه خسته شدم

1 نخست باید توجّه داشت که این خود افرادند که خود را گرفتار عذاب می کنند. اگر خداوند متعال به جهنّم رفتن گناهکاران یا نزول بلایا را به خود نسبت می دهد ، از آن جهت است که به جهنّم رفتن گناهکاران و نزول بلایا طبق قوانین جهانی خلق شده از سوی خدا رخ می دهند. خداوند متعال عالم را چنین ساخته که آتش بسوزاند و آب موجب سرسبزی گردد و … ؛ به عبارت دیگر خداوند متعال ، این عالم را به صورت یک نظام علّت و معلولی آفریده که هر عملی ، معلولی داشته باشد. عذابهای جهنّم و نعمتهای بهشت نیز در حقیقت چیزی جز معلول و تجسّم عینى اعتقادات و اعمال خود انسان نیستند. در دنیا وقتی کسی مرتکب کار خلافی می شود طبق یک سری قوانین اعتباری و قراردادی برای او مجازاتی در نظر گرفته می شود ، ولی در آخرت به هر کسی فقط اعتقاد و عمل خود او داده می شود ؛ « فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ ؛ وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ ـــ پس هر کس هموزن ذرّه اى کار خیر انجام دهد خودِ آن را مى بیند. و هر کس هموزن ذرّه اى کار بد کرده خودِ آن را مى بیند.» (الزلزلة:7،8) پس در آخرت خدا کسی را به جرم شرک و گناه مجازات نمی کند بلکه اعتقاد و عمل زشت او را به خودش تحویل می دهند ؛ بلکه بالاتر از این ، اساساً صورت اخروی انسان چیزی جز همان اعتقادات و اخلاقیّات و اعمال او نیست ؛ یعنی حقیقت وجودی انسان با همین امور ساخته می شود. لذا آنکه مثل موش دزدی می کند روح او در حقیقت همچون روح موش است و آنکه ربا می خورد روح او چون روح خوک است که عادت به نجاست خواری و کثافت خواری دارد. از اینرو خداوند متعال فرمود: «قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلى شاکِلَتِهِ ــــ بگو:«هر کس طبق ساختار وجودی خود عمل مى کند»(الإسراء:84). پس آنکه در دنیا رشد نکرده و در حدّ حیوان مانده ، در آخرت نیز به همان صورت خواهد بود و آنکه در دنیا کور بود و حقیقت را نمی دید ، در آخرت نیز کور خواهد بود و آنکه در دنیا وجود آتشین داشت و با افکار و خلقیّات و اعمالش ، دل و جان دیگران را می سوزاند در آخرت نیز وجودش شعله ور خواهد بود.

پس اینکه گفته می شود خدا مشرکین و گناهکاران را چنین و چنان مجازات می کند ، به این معناست که او با اعتقادات و خلقیّات و اعمال خویش ، طبق قانون حاکم بر عالم خلقت ، وجود اخروی و جایگاه آخرتی خود را می سازد.

خداوند متعال می فرماید:

« یا أَیُّها الَّذِین کَفَروُا لا تَعْتَذِروُا الیَوم إِنَّما تُجْزُون ما کُنتم تَعمَلون ــــ اى کسانى که کافر شده اید! امروز پوزش نخواهید. شما فقط جزا داده می شوید آنچه را که می کردید.».(تحریم:77) یعنی جزای شما خود همان اعمال شماست.

« إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوالَ الْیَتامى ظُلْماً إِنَّما یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ ناراً ـــــ کسانى که اموال یتیمان را از سر ظلم و ستم مى خورند، جز این نیست که در شکم هاى خود آتش مى خورند.» (نساء:7) ؛ نفرمود: آنان را به آتش می اندازیم ، بلکه فرمود: خود حقیقت همین مال یتیم خوردن آتش است. پس وقتی وجود کسی از این آتش درست شد دیگر نمی توان کاری برای او کرد ؛ چون برداشتن این آتش مساوی است با برداشتن بخشی وجود خود آن شخص.

« وَ مَنْ کانَ فی هذِهِ أَعْمى فَهُوَ فِی الْآخِرَةِ أَعْمى وَ أَضَلُّ سَبیلا ــــ و هر کس که در این جهان(از دیدن چهره حق) نابینا بوده است، در آخرت نیز نابینا و گمراهتر است.» (الإسراء:72) ؛ وقتی کسی در این دنیا نخواست تا خیر و حقیقت را ببیند ، وجود آخرتی او نیز به صورت کور شکل می گیرد ؛ در نتیجه او قادر نخواهد شد تا اموری مثل بهشت را مشاهده نماید ؛ چون بهشت خیر و حقّ است. در این آیه نیز خدا نفرمود ما او را کور می کنیم ، بلکه فرمود او کوری خود را از دنیا با خود آورده است.

« وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنْکاً وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَعْمى ـــــ و هر کس از یاد من روى گردان شود، زندگى تنگى خواهد داشت؛ و روز قیامت، او را نابینا محشور مى کنیم.» (طه:124) نفرمود: هر که از یاد من روی گردان شود زندگی او را تنگ می کنم ، بلکه فرمود: زندگی او به طور قهری تنگ می شود ؛ چرا که دل بی خدا ، سراسر ظلمت است ؛ لذا چنین کسی در متن بهترین نعمتهای دنیایی نیز احساس تنگی وجود خواهد داشت. اینگونه افراد برای اینکه از این تنگی خلاص شوند به مسکرات و مخدّرات و لهو و لعب روی می آورند تا احساس خوشی و گشادگی قلبی کسب نمایند ولی نه تنها به آن دست نمی یابند بلکه زندگی بر آنها تنگتر نیز می شود ؛ در حالی که خداباوران حقیقی حتّی در متن فقر و سختی و مشکلات نیز درونی آرام و مطمئن دارند.

2ـ مطلب دیگر اینکه که در نظام حکیمانه ی الهى همان طور که وجود بهشت در کل نظام هستى، ضرورى و سودمند است؛ وجود جهنّم نیز یکی از نعمات عامّ الهی بوده لازم و فایده مند است. لذا وقتى خداوند متعال نعمتهاى خود بر بندگان را بر مى شمارد، جهنم و عذابهاى آن را هم در ردیف نعمتها قرار داده، مى فرماید: « هذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِی یُکَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ یَطُوفُونَ بَیْنَها وَ بَیْنَ حَمِیمٍ آنٍ فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ ــــــ این است همان جهنمى که تبهکاران آن را دروغ مى خواندند؛ میان آتش و آب جوشان مى گردند. پس کدام یک از نعمت هاى پروردگارتان را منکرید؟» (الرحمن: 43 ـ 45). باید توجّه داشت که هر امر وجودی خیر و از سنخ نعمت است ؛ جهنّم نیز از آن جهت که امری وجودی است خیر و نعمت است ؛ لکن در مقایسه با بهشت که وجود برتری است ، شرّ محسوب می شود. همانگونه که وجود دستشویی در یک ساختمان خیر است ولی در مقایسه با اتاق پذیرایی شرّ شمرده می شود.

یکى از فواید وجود جهنّم ، این است که بسیارى از مردم را از بدى، انحراف و کجروى باز مى دارد و در نتیجه آنها را به سمت کمال وجودی سوق می دهد ؛ چرا که بدیها در حقیقت همان موانع رشد وجودی هستند. چه بسیار کسانى که از خوف جهنم، به سعادت و شرافت جاودانه نایل آمده اند. اگر خداوند حکیم دوزخ را در شمار نعمت ها آورده است، واقعاً نعمت بزرگى را تذکر داده؛ چرا که بدون آن بیشتر انسانها اهل بندگى و حرکت در جهت تکامل نبودند و در صورت نبود جهنّم از حدّ حیوانی فراتر نمی رفتند.

فایده ی دوم جهنّم و عذابهای آن ، این است که گناهکاران را از آلودگی که به خود بسته اند پاک می کند ؛ لذا چنین نیست که همه ی اهل جهنّم برای ابد در جهنّم بمانند. گناهکاران مانند سنگ طلایی هستند که همراه با اندکی طلا دهها مادّه ی بی ارزش دیگر نیز با خود دارند ؛ لذا همانگونه که سنگ طلا را بارها و بارها ذوب می کنند تا ناخالصی های آن زدوده شود ، گناهکاران را هم وارد جهنّم می کنند تا در آتش وجود خویش بسوزند تا آنجا که از اعتقادات و خلقیّات و اعمال پیشین خود متنفّر گردند. در این هنگام ، افراد گناهکار از آلودگیهای خود منزجر گشتند به فطرت پاک و الهی خود باز گشته از اعتقادات و خلقیّات و اعمال جهنّمی خویش جدا می گردند و با وجود پاک وارد بهشت می گردند. البته در این میان ، افراد بسیاری اندکی که تمام سرمایه های خدادادی خود را نابود ساخته اند ، تا ابد در جهنّم خواهند بود ؛ چرا که انسانیّتی در وجودشان نمانده تا با جهنّم خالص گردد. اینان در حقیقت همان ائمه ی کفر و بنیانگذاران کفر و الحاد و شرکند که همه ی گناهکاران در حقیقت به آتش اینها می سوزند. لذا اینان اصل جهنّم و هیزم دائمی آن هستند ؛ « إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا لَنْ تُغْنِیَ عَنْهُمْ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ مِنَ اللَّهِ شَیْئاً وَ أُولئِکَ هُمْ وَقُودُ النَّارِ ــــــ کسانى که کافر شدند، ثروتها و فرزندانشان نمى تواند آنان را ازخداوند باز دارند؛ در حالی که آنان خود، آتشگیره و هیزم دوزخند. » (آل عمران:10)

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد